برداشتن پستانهای آنجلینا جولی و سیرکی که محور آن اتفاق افتاد، باعث گردش خبری دوباره و جدیدی پیرامون سرطان پستان و مصائب آن برای زنان شده. توجه مضاعفی که یادآور دیگریست بر این حقیقت تلخ که هرچند برطبق آمار «انجمن سرطان آمریکا» شمار مردانی که سرطان پروستات میگیرند از شمار زنانی که سرطان پستان میگیرند بیشتر است، سرمایه برای تحقیق جهت درمان آن به سختی به یک سوم همان برای سرطان پستان میرسد، حتی اگر بودجهی تخصیص یافته برای تحقیق پیرامون سرطان خایه را هم به آن بیافزاییم بازهم نمیتواند به نصف همان سرطان سینه برسد:
سرطان پستان: ۲۲۹۰۶۰ نفر در سال ۲۰۱۲
سرطان پروستات: ۲۴۱۷۴۰ نفر در سال ۲۰۱۲
سرطان خایه: ۸۵۹۰ نفر در سال ۲۰۱۲
بودجه برای تحقیق دربارهی سرطان پستان: ۸۹۱ میلیون دلار آمریکا
بودجه برای تحقیق دربارهی سرطان پروستات و خایه: ۳۹۰ میلیون دلار آمریکا
(
منبع)
مردی که به عشقِ خدمت در ارتش و برای وطنش، لباس نظام به تن کرد، اما در ارتش، مافوقاش به او تجاوز کرد، دچار افسردگی شدید شد و در حین مستی، قصد خودکشی گرفت، اما تیر به جای آنکه به قلبش بخورد به ستون فقراتش خورد و او را معلول کرد. کسی که او به او تجاوز کرده بود، تنها از ارتش اخراج شد و "به دلیلِ حفظِ حریمِ شخصی" نامش فاش نشد! اما در گوشهای از این خبر آماری هست که البته برای کسانی که چندان ذهنشان مسمومِ پروپاگاندای فمنیسم نشده و «فضای لبریز از مخاطرهی بیرون برای مردان» را به خوبی میشناسند، شاید چندان شگفتآور نباشد، برای سایرین اما میتواند تکان دهنده باشد:
نقل قول:در گزارش جدیدی که پنتاگون منتشر کرده، تعداد شکایات مرتبط با آزار جنسی و تجاوز در سال ۲۰۱۲ بیش از ۲۶ هزار پرونده اعلام شده که حدود ۱۴ هزار از موارد آن مربوط به مردان است؛ یعنی ۵۳ درصد.
به عبارت دیگر، بنابر این گزارش و برخلاف 'باور عمومی'، تعداد مردانی چون جرامایا که در اماکن نظامی مورد آزار جنسی و تجاوز قرار گرفته اند از زنان بیشتر است.
جهان - BBC فارسی - کهنه سرباز آمریکایی: افسر مافوقم به من تجاوز کرد
برای اولین بار
یک پدافند از حقوق مردان در فضای مجازی دیدم که هر چند همچنان از نگاه سنتیست ولی بدون آویزان شدن از اسلام است، و البته اطمینانی هم نیست نویسنده آن واقعا دختر بوده چون بن مایهای هم ندارد:
نقل قول:یک وقت هایی فکر میکنم مرد بودن چقدر می تواند غمگین باشد.
هیچ کس از دنیای مردانه نمی گوید.
هیچ کس از حقوق مردان دفاع نمیکند.
هیچ انجمنی با پسوند"... مردان" خاص نمی شود.
مردها نمادی مثل رنگ صورتی ندارند.
این روزها همه یک بلندگو دست گرفته اند و از حقوق و دردها و دنیای زنان می گویند.
در حالی که حق و درد و دنیای هر زنی یکی از همین مردها است.
یکی از همین مردهایی که دوستمان دارند.
وقتی میخواهند حرف خاصی بزنند هول می شوند. حتی همان مردهایی که دوستمان داشتند ولی رفتند...
یکی از همین مردهای همیشه خسته.
از همین هایی که از 18 سالگی دویدن را شروع میکنند. و مدام باید عقب باشند.
مدام باید حرص رسیدن به چیزی را بخورند.
سربازی، کار، در آمد، تحصیل... همه از مردها همه توقعی دارند.
باید تحصیل کرده باشند. پولدار، خوشتیپ، قد بلند، خوش اخلاق، قوی... و خدا نکند یکی از این ها نباشند...
ما هم برای خودمان خوشیم! مثلا از مردی که صبح تا شب دارد برای درآمد بیشتر و برای فراهم کردن یک زندگی خوب برای ما که عشقشان باشیم به قولی سگ دو می زند، توقع داریم که شبش بیاید زیر پنجره مان ویولون بزند و از مردی که زیر پنجره مان ویولون می زند توقع داریم که عضو ارشد هیات مدیره ی شرکت واردات رادیاتور باشد.
توقع داریم همزمان دوستمان داشته باشند، زندگی مان را تامین کنند، صبور باشند و دل داریمان بدهند، خوب کار کنند و همیشه بوی خوب بدهند و زود به زود سلمانی بروند و غذاهای بد مزه ما را با اشتیاق بخورند و با ما مهمانی هایی که دوست داریم بیایند و هر کسی را که ما دوست داریم دوست داشته باشند و دوست های دوران مجردی شان را فراموش کنند و نان استاپ توی جمع قربان صدقه مان بروند و هیچ زن زیباتری را اصلا نبینند و حتی یک نخ هم سیگار نکشند!
مردها دنیای غمگین صبورانه ای دارند. بیایید قبول کنیم. مرد ها صبرشان از ما بیشتر است.
وقت هایی که داد میزنند وقت هایی هم که توی خیابان دست به یقه می شوند وقت هایی که چک شان پاس نمیشود وقت هایی که جواب اس ام اس شب به خیر را نمی دهند وقت هایی که عرق کرده اند وقت هایی که کفش شان کثیف است تمام این وقت ها خسته اند و کمی غمگین.
و ما موجودات کوچک شگفت انگیز غرغروی بی طاقت را دوست دارند. دوستمان دارند و ما همیشه فکر میکنیم که نکند من را برای خودم نمیخواهد برای زیبایی ام میخواهد، نکند من را برای شب هایش میخواهد؟ نکند من را برای چال روی لپم میخواهد؟ در حالی که دوستمان دارند؛ ساده و منطقی... مردها همه دنیای شان همین طوری است. ساده و منطقی... درست بر عکس دنیای ما.
بیایید بس کنیم. بیایید میکروفون ها و تابلوهای اعتراضیمان را کنار بگذاریم. من فکر میکنم مردها، واقعا مردها، آنقدرها که داریم نشان می دهیم بد نیستند.
مردها احتمالا دلشان زنی میخواهد که کنارش آرامش داشته باشند. فقط همین.
کمی آرامش در ازای همه فشارها و استرس هایی که برای خوشبخت کردن ما تحمل میکنند.
کمی آرامش در ازای قصر رویایی که ما طلب میکنیم ...
بر خلاف زندگی پر دغدغه ای که دارند، تعریف مردها از خوشبختی خیلی ساده است.
مردانِ قربانی آزارهای جنسی خود را در وضعیتی مشابه زنانِ قربانی آزار جنسی 30 سال پیش میبینند:
توجه به مشکلاتِ آنان بسیار اندک است، یا سرزنش میشوند. سه چهارم از قربانیانِ مردی که به مراکز مربوط به آزارهای جنسی مراجعه کردهاند گزارش دادهاند که آنها تنها به زنان سرویس میدهند و تقریبا با دو سوم از آنان همچون یک آزاردهندهی جنسی برخورد شده تا یک قربانی.
این یک «بیاعتنایی انتخابی»ست که در اثرِ تاکید بسیار بر توجه به قربانیانِ آزارهای جنسی زن پدید آمده. بر اساسِ تحقیقاتِ دکتر استراوس، در خشونتهای جزئی، تعدادِ قربانیانِ زن و مرد برابر است، اما در خشونتهای جدی، تعداد قربانیان مرد از تعدادِ قربانیانِ زن بیشتر است : تعدادِ قربانیانِ زن 1.8 میلیون نفر در سال است در حالیکه تعدادِ قربانیانِ مرد 2 میلیون نفر در سال است. آنچه زنان از آزار تجربه میکنند از رفتارهای محبتآمیز شروع میشود در حالیکه خشونت علیه مردان معمولا شامل اسلحه و استفادهی ابزاری میشود.
منبع
Dariush نوشته: این یک «بیاعتنایی انتخابی»ست که در اثرِ تاکید بسیار بر توجه به قربانیانِ آزارهای جنسی زن پدید آمده. [/
البته کم توجهی به قربانیان جنسی مذکر درسته ولی مگر در گذشته اصولا به قربانیان جنسی مخصوصا زن ها توجهی میشده که حالا توجه به زن ها وضعیت رو به زیان مردان کرده باشه؟!
این جمله زمانی درست می بود که وضعیت مردان نسبت به گذشته بدتر شده باشه.
undead_knight نوشته: البته کم توجهی به قربانیان جنسی مذکر درسته ولی مگر در گذشته اصولا به قربانیان جنسی مخصوصا زن ها توجهی میشده که حالا توجه به زن ها وضعیت رو به زیان مردان کرده باشه؟!
این جمله زمانی درست می بود که وضعیت مردان نسبت به گذشته بدتر شده باشه.
توجه بیشتر به قربانیانِ زن، یعنی توجه کمتر به قربانیانِ مرد.
Dariush نوشته:
توجه بیشتر به قربانیانِ زن، یعنی توجه کمتر به قربانیانِ مرد.
i do speak persian :))
حالا خوب بود من کم توجهی رو تائید کردما.
من دارم میگم وقتی مدعی پدید اومدن چیزی میشیم معناش این هست که قبلش وجود نداشته،خب مسئله من این هست که مگر قبلش به آزارهای جنسی در حق مردان توجه خاصی میشده که توجه به موارد زنانه "بی اعتنایی انتخابی" رو بوجود آورده باشه!؟
undead_knight نوشته: i do speak persian :))
حالا خوب بود من کم توجهی رو تائید کردما.
من دارم میگم وقتی مدعی پدید اومدن چیزی میشیم معناش این هست که قبلش وجود نداشته،خب مسئله من این هست که مگر قبلش به آزارهای جنسی در حق مردان توجه خاصی میشده که توجه به موارد زنانه "بی اعتنایی انتخابی" رو بوجود آورده باشه!؟
You're saying Kos poem.
یک زمانی به قربانیانِ زن و مرد، هر دو توجهی نمیشده، بعد به قربانیانِ زن توجه میشود اما به همانهای مرد، به اندازهی یکچهارم هم توجهی نمیشود و این بدان معنا نیست که یک بیاعتناییِ انتخابی به قربانیانِ مرد در اثرِ توجه ِ بیشتر به زنان پدید آمده؟! حالا بیایید با گفتنِ اینکه «خب در سی سالِ پیش به زنان و مردان توجهی نمیشده، پس وضعِ مردان بدتر نشده» ترول بکنید، بدون درنظر گرفتنِ اینکه وقتی سه چهارم از مردانِ قربانی که با مراکزِ مربوط تماس گرفتهاند با این سخن مواجه شدهاند که : ما تنها به زنان سرویس میدهیم! این هم البته یک بیاعتنایی انتخابی به مردان نیست! بله، چنین گفت شوالیه_نامرده که اگر ما فرضا دو انسان داشته باشیم که مشکلاتِ یکسانی دارند، اگر تنها سعی کنیم مشکلاتِ یکی را مرتفع کنیم بدونِ آنکه به مشکلاتِ آن یکی توجهی داشته باشیم، این یک بیاعتنایی نیست چرا که وضع او بدتر که نشده! Fuck Aristotle!
Dariush نوشته: ختنهی مردان، باعث کاهشِ لذتِ جنسی مردان تا چهار برابر میشود، در روابطِ جنسیِ آنها موجبِ اختلال میشود، ارگاسم را در آنها به تاخیر میاندازد چنانکه مردانِ ختنه شده سه برابر بیشتر از مردانِ ختنه نشده دچار ناتوانی در ارگاسم میشوند، موجب میشود که حساسترین بخشِ الت جنسیشان زدوده شود (منبع). در سال حدود 117 کودک تنها در آمریکا به خاطرِ ختنه میمیرند، 3/4 از حساسیتِ آلتِ جنسیِ مردان در اثرِ ختنه از بین میرود، اکثرِ ختنهها بدونِ بیهوشی انجام میشود (55 درصد) (منبع).
تعددِ مردانی که ختنه شدهاند : بیش از یک میلیارد و سیصد میلیون. یعنی بیش از 34 درصد از مردان ختنه شدهاند.(منبع)
تعدادِ زنانی که ختنه شدهاند: 125 میلیون. یعنی چیزی در حدودِ 3.5 درصد.(منبع)
دلیل اینکه زیاد روی ختنه مردها توجه نمیشود این هست که مسلمانها و یهودیها ختنه میکنند و دولت نمیخواهد با آنها درگیر بشود وگرنه ربطی به مرد ستیزی و اینها ندارد!