Mehrbod نوشته: پیش از هر چیز میاندیشم[١] همگی روی این نکته همداستان هستیم:
آمار تبهکاری و خشونت میان مردان بیشتر (گاه بسیار بیشتر) از زنان است.
اکنون پرسش مِهادین[٢]:
A- آیا مردان ژنتیکی خشنتر هستند؟
اگر میپذیرید مردان ژنتیکی خشنتر هستند, چه رویکردهایی را پذیرفتنی میدانید:
١- دگراندن[٣] قانونها: به زنان و سخن ایشان [در دادگاهها, etc.] کمی بَهایِ[٤] بیشتری داده شود.
٢- در همبود[٥] و نگرش همبودین[٦], به زنان جایگاه بالاتری داده شود.
٣- ؟
من سوال شما را کامل متوجه نشدم!
آیا شما میان تمامی انواع جرم تنها فاکتور خشونت را در زنان و مردان بررسی میکنید و تنها بر این مبنا است که آن دو سوال حقوقی انتهایی را مطرح نموده اید؟
ضمن اینکه من اینطور حس کردم که دو سوال مطرح شده انتهایی بیشتر جنبه ی طنز و کنایه دارد تا یک راهکار حقوقی!!
من خود به شخصه وقتی پای حقوق به میان آید نگاهم را از جنس فراتر میبرم و زن یا مرد بودن را فاکتور درستی برای تبیین قوانین حقوقی نمیدانم.یعنی جرم را بدون در نظر گرفتن مسائل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و انگیزه هایی که افراد را به ارتکاب جرمک وامیدارد و همچنین جرم در گروه ها و طبقه های مختلف اجتماعی و نوعش تنها به جنس محدود نیست.
با این وجود اگر جرم را به طور کلی بخواهیم بررسی کنیم از نظر من
زنان کمتر از مردان بزهکار نیستند.به شرطی که موقعتی برابر و مساوی داشته باشند.
مثلا فکر میکنم زنان در ارتکاب به جرم هایی مانند دزدی و کش رفتن از فروشگاه ها به اندازه ی مردان مرتکب جرم میشوند.ولی جرم هایی مانند سرقت از اتومبیل و خشونت ها و زد و خورد های خیابانی و یا خشونت در فوتبال یا از این دست جرم ها بیشتر مردانه هستند و زنان کمتر مرتکب چنین جرم هایی میشوند.
علتش را اگر بخواهم از نظر خودم بگویم احتمالا باید راههای شناختن و دسترسی بیشتر مردان نسبت به زنان باشد.
یعنی اگر زنان هم به همین اندازه به این راهکارها آشنایی داشتند و دسترسیشان به اندازه مردان میبود برابر با مردان میبودند.
ضمن اینکه ترس از قانون در زنان بیش از مردان دیده میشود.این مسئله هم باز میگردد به همان تربیت هایی که از سن کم در خانواده و اجتماع در مورد زنان و مردان وجود داشته.شاید یک دختر بچه با فریاد زدن والدینش تنبیه شود و دیگر کار اشتباهی نکند اما پسر بچه ها چون شاید سرسخت تر با آنان برخورد شود(به قول خودتان کتک هم بخورند) دیگر انتهای تنبیه را ببینند و در برابر قانون هم همچنان یاغیانه تر رفتار کنند.
Mehrbod نوشته: من چند پرسش از دوستان دوسوی این گفتمان دارم, @undead_knight, @iranbanoo, @Alice در اینور,
@Russell, @Nevermore و @Dariush در سوی دیگر,
پیش از هر چیز میاندیشم همگی روی این نکته همداستان هستیم:
آمار تبهکاری و خشونت میان مردان بیشتر (گاه بسیار بیشتر) از زنان است.
اکنون پرسش مِهادین:
A- آیا مردان ژنتیکی خشنتر هستند؟
اگر میپذیرید مردان ژنتیکی خشنتر هستند, چه رویکردهایی را پذیرفتنی میدانید:
١- دگراندن قانونها: به زنان و سخن ایشان [در دادگاهها, etc.] کمی بَهایِ بیشتری داده شود.
٢- در همبود و نگرش همبودین, به زنان جایگاه بالاتری داده شود.
٣- ؟
پارسیگر
مهربد جان،اگرچه داریوش و راسل به خوبی توضیح دادند اما توجه به چند نکته به نظرم مهم است:
یکم اینکه این پرسش شما درست نیست،شما آمده اید آمار تبهکاری مردان را که عمدتا بر علیه خودشان(منظورم جنس نر است) به کار می برند را آورده اید سپس می خواهید از آن نتیجه بگیرید که در ارتباط با زنان چه ساز و کاری را در پیش بگیریم؟پر واضح است که یک مرد اگر قادر به اعمال خشونت است در جامعه دلیل دارد و شما و همه ی دوستان دلایل آنرا به خوبی می دانید،لزوما دلیلی ندارد چنین مردی بر علیه خانواده و یا زن و پارتنر خود هم خشونت به کار ببرد.
آن دومی که دیگر کاملا بی ربط بود،برای اینکه مردان بیشتر تبهکارند به زنان جایگاه والاتری بدهیم؟خوب از این سو مردان هم بیشتر دانشمند اند پس بیاییم به همین دلیل جایگاه والاتری به مردان بدهیم؟
به نگرم اینجا دو راه بیشتر نداریم،یا اینکه به طور علمی ثابت کنیم که مردان براستی ژنتیکی خشن تر اند و از نگر فرگشتیک بررسی کنیم که آیا به کار بردن خشونت علیه پارتنر می تواند توجیهی داشته باشد و ...
ویا اینکه با توجه به آمار ببینیم که آیا براستی این مردانی که بیشتر قادر به اعمال خشونت اند(؟) این توانایی را بر علیه دوست دختر/پارتنر/همسر/دختر خود به کار می برند یا خیر؟
6 اُم فوریه روز "
International Day of Zero Tolerance to Female Genital Mutilation" یک بار دیگر به ما ثابت می کند که جان مردان در مقایسه با زنان پشیزی نمی ارزد.جایی که اکثر مردان قربانی ِ ختنه می شوند و برای کسی هم مهم نیست که چه بلایی بر سر ایشان می آید،اما برای زنانی که تعداد قربانی های ختنه در آنها قابل قیاس با مردان نیست روز جهانی نام گذاری می شود.
Nevermore نوشته: مردان قربانی ِ ختنه
مثلا چه شده اید؟! چه تاثیری در زندگیتان گذاشته است؟!
یه نفر نوشته: مثلا چه شده اید؟! چه تاثیری در زندگیتان گذاشته است؟!
تاثیر در زندگی شما گذاشته است.
چه بسی اگر دوستپسرتان هنوز نوک التش را داشت از سکس لذت به مراتب بیشتری میبرد و آنرا آنچنانکه طبیعت منظور داشته تجربه میکرد، بهتان فرصت نمیداد که عصر جمعه به ایجاد مزاحمت برای ما بپردازید.
Ouroboros نوشته: تاثیر در زندگی شما گذاشته است.
چه بسی اگر دوستپسرتان هنوز نوک التش را داشت از سکس لذت به مراتب بیشتری میبرد و آنرا آنچنانکه طبیعت منظور داشته تجربه میکرد، بهتان فرصت نمیداد که عصر جمعه به ایجاد مزاحمت برای ما بپردازید.
بیخود است! اوج لذت سکس به ارضا شدنش هست. هر دو نفر (ختنه شده و ختنه نشده) به اوج میرسند. از هرکدام بپرسی میگویند عالی بود! پس ربطی به ختنه نداره..!
چنان میگویند قربانی شده ایم انگار چه شده است! یک رفتار صحیح پزشکی ست که به اثبات هم رسیده
یه نفر نوشته: بیخود است! اوج لذت سکس به ارضا شدنش هست. هر دو نفر (ختنه شده و ختنه نشده) به اوج میرسند. از هرکدام بپرسی میگویند عالی بود! پس ربطی به ختنه نداره..!
چنان میگویند قربانی شده ایم انگار چه شده است! یک رفتار صحیح پزشکی ست که به اثبات هم رسیده
1. پوست نوک آلت مرد حساسترین نقطهی آنست، و بیش از ۴۰ هزار عصب حساس به لمس را شامل میشود که در ختنه تماما یا بخشی از آن برکنده میشود. سکس مرد ختنهشده کوچکترین شباهتی به سکس مرد ختنهنشده ندارد(
منبع).
2. ختنه که اغلب بدون بیهوشی، بدون بیحسی و بدون تجهیزات پزشکی انجام میشود، بسیار خطرناک است به نحوی که آسیبهای جبرانناپذیری از از دست دادن کامل کیر گرفته تا بیحس شدن نوک یا تمام آن، انزال دردناک، عفونتهای مرگبار و ... را شامل میشود. در ایالات متحده سالی بیش از ۱۰۰ نوزاد بر اثر ختنه جان میدهند(
منبع).
3. ختنهای که بدلایل غیرپزشکی انجام میشود تجاوز آشکاریست به حق مرد بر بدن خویش، «بدن من، انتخاب من» تا زمانی شعار زنان است که تنها شامل خودشان باشد. اگر هم ختنه فواید پزشکی داشت(که ندارد)، باز انجام یا عدم انجام آن باید انتخاب خود فرد باشد.
البته از نظر من آلت ختنه شده زیبا تر است