دفترچه

نسخه‌ی کامل: پدافند از حقوق مردان
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60
Mehrbod نوشته: با اینکه ارزش چندانی[SUP][aname=rpa881e][[/aname][anchor=pa881e]1][/anchor][/SUP] برای این گفتمان‌ها نمیپندارم, ولی برای بجاآوردن خویشکاریِ[SUP][aname=rpa4cef][[/aname][anchor=pa4cef]2][/anchor][/SUP] خود هم که شده, نوشته‌هایِ برگزیده‌یِ[SUP][aname=rpa5fd9][[/aname][anchor=pa5fd9]3][/anchor][/SUP] دوستان را اینجا آوردم: https://facebook.com/mardsetizi

بپسندید, بهمبازید[SUP][aname=rpad87d][[/aname][anchor=pad87d]4][/anchor][/SUP], and usual stuff.


گفتگو در این دو رزمگاه هم خودبه‌خود دارد پیش میرود:


***









----
[aname=pa881e]1[/aname]. [anchor=rpa881e]^[/anchor] candân+idan::Candânidan || چندانیدن: ضرب کردن Ϣiki-En, Ϣiki-De to multiply multiplizieren
[aname=pa4cef]2[/aname]. [anchor=rpa4cef]^[/anchor] xwiš+kâr+i::Xwiškâri || خویشکاری: وظیفه‌شناسی; انجام کار درست MacKenzie proper function
[aname=pa5fd9]3[/aname]. [anchor=rpa5fd9]^[/anchor] bar+gozidan::Bargozidan || برگزیدن: ترجیح دادن; برتر شمردن Ϣiki-En to prefer
[aname=pad87d]4[/aname]. [anchor=rpad87d]^[/anchor] han+bâxtan::Hanbâxtan <— Hambâxtan || هنباختن: هنبازی شدن; اشتراک گذاشتن Dehxodâ, Ϣiki-En to share
[aname=pa3ce2]5[/aname]. [anchor=rpa3ce2]^[/anchor] hamiš+eg+i::Hamišegi || همیشگی: یوند تنگاتنگی با پنداره‌یِ زمان دارد, آنچه در همه‌یِ زمان‌ها باشد; میتواند «هستنده» باشد و بباید «باشنده» نیست. Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ eternal
اختیار دارید مهربد جان.شما بیش از آنچه که باید وظیفه ی خود را به جای آورده اید.
ایده و کار بسیار پسندیده و ارزشمندی است و به گمانم تنها مهربد عزیز و دوست داشتنی با آن پشتکار و جدیت منحصر به فرد اش از پس آن بر می آید.مهربد جان، امیدوارم همواره در بروز رسانی این پیج همت بورزی و در محیط فیس بوک که سلطه ی اندیشه ی زنانه بیداد می کند،صدایی رسا برای پدافند از حقوق مردان باشی.باید تا می شود جبهه های این نبرد را گسترده کنیم و به یک یا چند جستار در دفترچه بسنده نکنیم.

پ.ن:امیدوارم بیش از این ما را از دانش خود بهره مند کنی.:e303:اگر در توانت هست بیشتر از اینها به دفترچه سر بزن.
چند سالی است که کمپینی در استرالیا راه افتاده به نام One in Three.هدف این کمپین تلاش برای ایجاد سازو کارهایی قانونی-فرهنگی است برای اینکه به مقوله های خوشنت علیه مردان یا زنان به یک نگاه نگریسته شود و قوانینی یکسان برای جلوگیری از این پدیده پایه گذاری شود.در ادامه برخی از آمار و مستنداتی که این کمپین به آنها استناد می کند را می آورم:

بر پاد باورهای عامیانه، بیش از یک سوم قربانی های تجاوز جنسی و دست کم یک سوم قربانی های خشونت خانگی مردان هستند(حتی برخی مناطق به میزان یک دوم).زمانی که می خواهید به آمار و ارقامی که در ادامه می آید، نگاه بیفکنید باید در نگر داشته باشید که خشونت خانگی بسیار موضوع پیچیده و غامضی است و نمی توان آنرا به اینکه"چه کسی،چه کاری را بر علیه چه کسی و چه مایه شدید انجام می دهد" تقلیل داد.مفهوم های "خشونت" و abuse بسیار مهم هستند.abuse میتواند بدون تهدید و یا به کار بردن خشونت فیزیکی بر پاد کسی رخ دهد.

پژوهش "اداره ی آمار استرالیا" در مورد " امنیت شخصی" از بزرگترین پژوهش هایی است که درباره ی خشونت در استرالیا انجام گرفته.در این پژوهش مشخص شد:(1)
-29.8%(تقریبا یک سوم) قربانی های خشونت توسط" پارتنر کنونی" پس از سن 15 سالگی، مردان بوده اند.
-24.4%(تقریبا یک چهارم) قربانی های خشونت توسط "پارتنر سابق" پس از سن 15 سالگی، مردان بوده اند.
-29.4%(تقریبا یک سوم) قربانی های تجاوز جنسی در طی 12 ماه گذشته مردان بوده اند.
-26.1%( بیش از یک چهارم) قربانی های "سوءاستفاده جنسی" پیش از سن 15 سالگی مردان بوده اند.

در پژوهشی درباب "خشونت و سوءاستفاده شخصی" در استرالیای جنوبی به سال 1999 مشخص شد:(2)
1-بر طبق گزارش های رسیده، 32.3% (تقریبا یک سوم) قربانی های خشونت خانگی توسط پارتنر های کنونی یا سابق(که شامل خشونت و سوءاستفاده فیزیکی و احساسی می شود) مردان بوده اند.
2-بر اساس گزارش های رسیده،19.3%(تقریبا یک پنجم) قربانی هایی که بر علیه شان رفتار جنسی خشن و یا بر پاد رضایت ایشان صورت گرفته(که این شامل پارتنرها نمی شود) از میان مردان بوده اند.

هر دوی این پژوهش ها شامل قربانی های مذکری که در زندان مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند(بیش از یک چهارم زندانیان) نمی شوند.(3)

در پژوهش "جلوگیری از ارتکاب جرم" به سال 2001، جوان های 12 تا 20 سال مورد پرسش قرار گرفتند.در این پژوهش این نتایج به دست آمد:(4)
1-در حالیکه 23 درسد جوان ها از خشونت پدران یا ناپدری شان بر علیه مادران یا نامادری شان آگاهی داشتند،تقریبا درسد یکسانی(22%) از جوان ها هم نسبت به خشونت مادران یا نامادری شان بر علیه پدران یا ناپدری شان آگاه بودند.

2-تقریبا درسد یکسانی از پسران(15) و دختران(16) به عبارت "من خشونت خانگی را تجربه کرده ام" پاسخ "آری" دادند.
3-تقریبا درسد یکسانی از دختران(6) و پسران(5) به عبارت "دوست دختر/دوست پسر من از راه فیزیکی مرا مجبور به سکس کرد." پاسخ "آری" داده اند.

در پژوهشی در ایالت(New South Wales) استرالیا به سال 2005 مشخص شد(5) که 28.9%( تقریبا یک سوم) قربانی های خشونت خانگی میان سال های 1997 تا 2004 مردان بوده اند.مردان و زنان قربانی تقریبا به یک تعداد و یک گونه دچار جراحات شده بودند.نگاه کنید به فرتور های 1 و 2.


در همین ایالت در سال 2010 گزارش های پلیس نشان داد(17) که30.8 درسد(تقریبا یک سوم) قربانی های خشونت خانگی که مربوط به تهاجم بوده، مردان بوده اند.
گزارش های پلیس نشان داد که در 34%(تقریبا یک سوم) خشونت های خانگی و فامیلی مردان قربانی بوده اند و در این گزارش ها زنان 30 درصد مرتکب خشونت شده بودند.(18)
[ATTACH=CONFIG]2387[/ATTACH]
[ATTACH=CONFIG]2388[/ATTACH]
[ATTACH=CONFIG]2389[/ATTACH]

در پژوهشی در ایالت کوئینزلند، 32.6%(تقریبا یک سوم) قربانی های خشونت گزارش شده به پلیس مردان بوده اند.(6)

در تحقیق موسسه ی جرم شناسی استرالیا در سال 2013 مشخص شد(7) که 39%(دو پنجم) قربانی های قتل خانگی و 27%(تقریبا یک سوم) قربانی های قتل در روابط دوست پسر-دوست دختری بین سالهای 2008 تا 2010 مردان بوده اند.

آژانس حمایت از قربانی ها به نام ویکتورین در سال 2012 نشان داد که در سال های 2009 تا 2010، 36%(بیش از یک سوم) قربانی هایی که به بیمارستان ویکتورین برای خشونت خانگی مراجعه کرده بودند از میان مردان بودند.(8)

در سال 2012 موسسه ی استرالیایی " سلامت و رفاه" دریافت که 45.4%(کمتر از نیمی از) قربانیان خشونت خانگی که در سل های 2002 تا 2005 در بیمارستان بستری شده بودند از میان مردان بودند.(19)

بنیاد استرالیایی مطالعات خانواده طی یک پژوهش به سال 1999 نشان داد که پس از جدایی تقریبا میزان یکسانی از مردان(55%)و زنان(62%) گزارش داده اند که خشونت فیزیکی و تهدید را از سوی پارتنر سابق شان تجربه کرده اند.در مورد emotionam abuse این میزان برای زنان 84% و برای مردان 75% گزارش شده.(9)

در سال 1999 دانشگاه ملبورن نتیاج یکسری پژوهش ها را منتشر کرد که در آن بیان شد که:مردان و زنان به یک میزان احتمال می رود که خشونت خانگی علیه خودشان را گزارش دهند.فراتر از این، مردان و زنان به یک میزان احتمال می رود که خشونت خودشان را گزارش دهند.زنان و مردان، همچنین میزان یکسانی از درد و نیاز به مراقبت پزشکی را که ناشی از خشونت خانوادگی بوده،گزارش داده اند.(10)

در یک تحقیق بسیار گسترده که توسط ماری استیتوس میان 32 ملت صورت گرفت، نشان داده شد که در استرالیا 14 درسد از خشونت فیزیکی میان دیتینگ پارتنر ها در 12 ماه قبل "تنها" از سوی مردان رخ داده و 21 دسد "تنها" از سوی زنان و 64.9 درسد، خشونت دو سویه(که در آن هردو علیه یکدیگر خشونت اعمال کرده اند) بوده است.(11)

دولت محلی ایالت کوئینز در سال 2009 کزارش داد که در 40 درسد موارد(بیش از یک سوم) خشونت خانگی و فامیلی،دستورات قضایی برای محافظت از مردان صادر شده است.(13)


موسسه ی مطالعات خانواده در استرالیا در سال 2009 گزارش داد که :39 درسد(بیش از یک سوم) قربانی های صدمه ی جسمی پیش از جدایی مردان بوده اند و 48 درسد(تقریبا یک دوم) از قربانیان emotional abuse پیش از جدایی یا در دوران جدایی مردان بوده اند.(15)

در طی یک پژوهش به سال 2009 در ایالت کوئینزلند مشخص شد که کمینه ی زوج ها گزارش تجربه ی خشونت داده اند و از این میان 82 زوج(تنها 22 درسد) دست کم یک بار در سال پیش از ازدواج یا در دوران ازدواج گزارش خشونت داده اند.خشونت زنان بیش از مردان بوده بطوری که 76 زن(20 درسد) و 34 مرد(9درسد) اعمال خشونت کرده بودند.در میان زوج های خشن،معمولترین الگو این بوده است که "تنها" زنان خشونت به کار برند(n=48/82 or 59 percent) رویه معمول دیگر اعمال خشونت از سوی هر دو پارتنر بوده(n=28 or 34 percent) و بالاخره آخرین نوع خشونت اعمال شده فقط از سوی مردان بوده(n=6 or 7 percent) (16)



بنمایه ها:

* While much sexual violence occurs within extended families, not all sexual violence is family violence. Sexual violence is included on this page because the Australian Government's current anti-violence strategy addresses sexual assault and family violence together. 1Australian Bureau of Statistics 2006, Personal Safety Survey, Australia, 2005, cat no 4906.0, ABS, Canberra.
http://www.abs.gov.au/AUSSTATS/abs@.nsf/DetailsPage/4906.02005%20(Reissue)?OpenDocument. Significant problems with this survey include, (a) only female interviewers were used, (b) a much smaller sample of male informants was used compared to female informants, and © no data was published on types of violence or injuries or threats received by male victims.

2 Dal Grande, E, Woollacott, T, Taylor, A, Starr, G, Anastassiadis, K, Ben-Tovim, D, Westhorp, G, Hetzel, D, Sawyer, M, Cripps, D, and Goulding, S. 1999, Interpersonal Violence and Abuse Survey, September 1999, Epidemiology Branch, South Australian Department of Human Services, Adelaide. http://www.health.sa.gov.au/pros/portals...survey.pdf

3 Heilpern, D. (2005). Sexual assault of prisoners: Reflections. University of New South Wales Law Journal, 28(1), 286-292. Retrieved November 1, 2009, from http://austlii.law.uts.edu.au/au/journal...05/17.html

4 Crime Research Centre (University of Western Australia) and Donovan Research 2001, Young people and domestic violence – national research on young people’s attitudes to and experiences of domestic violence, National Crime Prevention, Canberra. http://www.oneinthree.com.au/ypdv

5 People, J. 2005, ‘Trends and Patterns in Domestic Violence Assaults’, Crime and Justice Bulletin, No 89, NSW Bureau of Crime Statistics and Research, October. http://www.lawlink.nsw.gov.au/lawlink/bo.../cjb89.pdf

6 Crime and Misconduct Commission (2005, March). Policing Domestic Violence In Queensland: Meeting the Challenges. Brisbane: Crime and Misconduct Commission. http://www.cmc.qld.gov.au/data/portal/00...781353.pdf

7 Chan, A., & Payne, J. (2013). Homicide in Australia: 2008-09 to 2009-10 National Homicide Monitoring Program annual report. Canberra: Australian Institute of Criminology. Retrieved March 3, 2013, from Homicide in Australia, 2008–10.

8 Victims Support Agency (2012). Victorian Family Violence Database Volume 5: Eleven-year Trend Report. Melbourne: Victorian Government Department of Justice. Retrieved September 17, 2012, from http://www.justice.vic.gov.au/home/crime...+1999-2010

9 Wolcott, I., & Hughes, J. (1999). Towards understanding the reasons for divorce. Australian Institute of Family Studies, Working Paper, 20. Retrieved November 1, 2009, from Reasons for Divorce - Publications - Australian Institute of Family Studies (AIFS)

10 Heady, B, Scott, D, & de Vaus, D, 1999. Domestic Violence in Australia: Are Women and Men Equally Violent?, Melbourne Institute of Applied Economic and Social Research, Melbourne. http://www.mensrights.com.au/page13y.htm

11 Straus, M, 2008, Dominance and symmetry in partner violence by male and female university students in 32 nations, Children and Youth Services Review 30, 252–275. http://pubpages.unh.edu/~mas2/ID41-PR41-Dominance-symmetry-In-Press-07.pdf

12 Fergusson, D. M., & Mullen, P. E. (1999). Childhood sexual abuse: An evidence based perspective. Thousand Oaks: Sage Publications, Inc.

13 Queensland Government Department of Communities (2009, October 9). Domestic and family violence orders: Number and type of order by gender, queensland, 2004-05 to 2008-09. [Letter]. Retrieved October 31, 2009, from http://www.menshealthaustralia.net/files...D_DVOs.pdf

14 Stuart, P. (2004). Risk factors for recent domestic physical assault in patients presenting to the emergency department. Emergency Medicine Australasia, 16(3), 216-224.

15 Kaspiew, R., Gray, M., Weston, R., Moloney, L., Hand, K., & Qu, L. (2009, December). Evaluation of the 2006 family law reforms. Melbourne: Australian Institute of Family Studies. Retrieved July 5, 2010, from http://www.aifs.gov.au/institute/pubs/fl...report.pdf

16 Halford, W.K., Farrugia, C., Lizzio, A. & Wilson, K. (2010) 'Relationship aggression, violence and self-regulation in Australian newlywed couples', Australian Journal of Psychology, 62: 2, 82 — 92, First published on: 19 May 2009. Retrieved March 18, 2011, from Relationship aggression, violence and self-regulation in Australian newlywed couples - Halford - 2010 - Australian Journal of Psychology - Wiley Online Library.

17 Bureau of Crime Statistics and Research (2010). NSW Recorded Crime Statistics 2010 (Excel spreadsheet). Retrieved April 20, 2011, from http://www.bocsar.nsw.gov.au/lawlink/boc...hWales.xls.

18 Audit Office of New South Wales (2011). New South Wales Auditor-General's Report: Responding to Domestic and Family Violence, Performance Audit. Retrieved May 17, 2013, from http://www.audit.nsw.gov.au/ArticleDocum...t.pdf.aspx.

19 Pointer, S. & Kreisfeld, R. (2012). Hospitalised interpersonal violence and perpetrator coding, Australia, 2002–05. Injury research and statistics series no. 77. Cat. no. INJCAT 153. Canberra: Australian Institute of Health and Welfare. Retrieved May 17, 2013, from http://www.aihw.gov.au/WorkArea/DownloadAsset.aspx?id=60129542324
[h=5]نتایج بیش از 286 تحقیق دانشگاهی، که شامل 211 پژوهش تجربی-آماری و 65 پژوهش تحلیلی است، نشان می دهد که زنان از نگر فیزیکی به همان اندازه ی مردان و حتی بیشتر از ایشان در روابط با همسر و یا پارتنرشان خشن و متهاجم هستند.مجموع جامعه ی آماری ای که در این پژوهش ها مورد بررسی قرار گرفته بیش از 371600 نفر است.

بنمایه :
http://www.csulb.edu/~mfiebert/assault.htm[/h]
به گمانم امیر عزیز هم در جایی به این تحقیقات اشاره کرده بود.در واقع منبعی کامل و مستند درباره ی خشونت های مرد و زن علیه یکدیگر است.بی نظیر است این منبع.
یه نفر نوشته: آها. پس زنان نیاز به گسترده کردن ژن ندارند؟! زنان به فرزند نیاز ندارند؟؟

زن و مرد هر دو نیاز به زادآوری دارند, ولی اینکه چگونه این
نیازشان را برآورده میسازند است که ما اینجا درباره‌یِ آن سخن میگوییم.

برای اینکه آسانتر بگیرید, یک آدم, بگوییم یک مرد نیاز جنسی دارد, او میتواند این نیاز را:
١. با دوستی با یک دختر برآورده کند.
٢. با خوابیدن با یک روسپی برآورد.
٣. با تجاوز! به یک کودک آنرا برآورد.
٤. ...

پس اینجا سخن از نیاز نیست, سخن شیوه‌یِ برآوردن همان نیاز است.




یه نفر نوشته: تمنای شما برای سکس به بهانه فرزند، 1 شب است نه هزار شب!!

نه, در مردان گرایش‌هایِ جنسی و پیمانداری هست, زیرا فرزند آدمی از روی ناتوانی شگفت‌انگیزش (در همسنجی با دیگر پستانداران) برای بزرگ شدن هم به مادر و هم به پدر نیاز دارد.

ابزار "عشق" نیز از همینرو پدید آمده, که زن و مرد با پیمانداری به یکدیگر, تا چند سال کنار همدیگر بمانند و فرزند اشان را بزرگ کنند (برای همین هم سوزانترین عشق‌ها پس از ≈٤ سال سرد میشوند, زیرا دیگر کارکرد سودمندی ندارد).

ولی این برای زمانی بود که مرد «دلباخته» شده باشد, اگر نه مردان میتوانند راهبرد‌هایِ دیگری را هم بدنبالند
و برای نمونه, با ١٠٠ زن بخوابند و بگذارند ١٠٠ زن خودشان بچه را بزرگ کنند (٨٠ تای آنها هم بزرگ نشود, ٢٠ تایش میشود).

زنان هم باز راهبردهای دیگری دارند, میتوانند با یک مردِ "خوب" بخوابند و از او امنیت
بگیرند, ولی با یک مرد سکسی دیگر هم بخوابند و از او ژن بگیرند: راهبرد دو-بستری زنان (dual-mating strategy in women)




یه نفر نوشته: یادم به مثال خنده دارت در فیسبوک افتاد که بحث تلوزیون CRT و LED کردی..
آخرش هم گفتی زنان دست توی جیبشان نمیکنند و مسلما تلوزیون گران قیمت LED می خواهند!
زن که از وضع اقتصادی جامعه بی خبر است!!

درست است, گفته بودیم کمتر زنی مانند مردان میداند که دگرسانی LCD و LED نمونه‌وار در چیست, شما هم گفته بودی که نه, زن همیشه
میخواهد LED گرانتره را بخرد که ناخواسته مهر تائیدی بر این و یک سخن دیگر ما بود: زنان پول این چیزها را از جیب خودشان نمیدهند, برای همین همیشه گرانتره را میخواهند.

اگرنه از بیخ سخن درباره‌یِ این بود که چه شمار زنی نمونه‌وار, میدانند دگرسانی فندین LED با LCD چیست, که روشن شد نمیدانند
و همان بهتره را تنها میخواهند! وظیفه‌یِ مرد است بداند کدام چرا و چگونه کار میکند و ..., برای زن همان قیافه و class اش مهم است.





یه نفر نوشته: با این مثالت من میتونم به این نتیجه برسم مردان نباید دنبال گسترده کردن ژن و بقای نسلشان باشند. هزینه پرورش کودک بسیار بالاست.. این زنان خانه دارند که دنبال بقای ژن هستند و دست توی جیب نمی کنند!
پس به طور کلی این قضیه ژن و نسل و ... بهانه ای خوبی برای تمنای سکس نیست!!

فرجامیابی نادرستی است.

دگرسانی میان خواسته‌هایِ زن و مرد و راههای برآورده شدن آنها, مایه‌یِ پیدایش ستیز‌هایِ درونی میشود, که امروز میتوانیم بگونه‌ای زنان را برنده‌یِ کامگار این ستیز بدانیم.



یه نفر نوشته: برو بچه پر روووووووووو

نه, من اینجا هستم تا پاسخ درخور و فراخور بدهم! (:




یه نفر نوشته: آری. نقاب از رخ برداشته ام. من اینگونه خشن و بی مهر هستم!

بجایش ما نقابی نزده‌ایم و از روز یکم خودمان بوده‌ایم.


پارسیگر
Mehrbod نوشته: درست است, گفته بودیم کمتر زنی مانند مردان میداند که دگرسانی[8] LCD و LED نمونه‌وار در چیست, شما هم گفته بودی که نه, زن همیشه
میخواهد LED گرانتره را بخرد که ناخواسته مهر تائیدی بر این و یک سخن دیگر ما بود: زنان پول این چیزها را از جیب خودشان نمیدهند, برای همین همیشه گرانتره را میخواهند.

اگرنه از بیخ سخن درباره‌یِ این بود که چه شمار زنی نمونه‌وار, میدانند دگرسانی فندین LED با LCD چیست, که روشن شد نمیدانند
و همان بهتره را تنها میخواهند! وظیفه‌یِ مرد است بداند کدام چرا و چگونه کار میکند و ..., برای زن همان قیافه و class اش مهم است.
حداقل رشته تحصیلی من این است. میدانم تفاوتش چیست. تو تفاوتش را بگو!
خیلی خنده داری! زنان همیشه طلاها و دستبند ها و حلقه ها و گردنبندهایشان را برای زندگی بهتر فروخته اند!
زنان همیشه وسایل خانه را خریده اند. جهیزیه
زنان همیشه مدیریت مالی خانه و خانواده را بر عهده داشتند..
الان توی جامعه ایران نیستی! وگرنه میدی زنان همه جا کار میکنند. ولی با حقوق کمتر
اصلا این روزها مردی با زن خانه نشین ازدواج نمیکند..
خودت که میدونی. من برای کار به شهر دیگری میروم. الانم اونجام..!
پس زنان همواره دنبال بهترین و ارتقا و پیشرفت بوده اند.
Mehrbod نوشته: نه, در مردان گرایش‌هایِ جنسی و پیمانداری[3] هست, زیرا فرزند آدمی از روی ناتوانی شگفت‌انگیزش (در همسنجی[4] با دیگر پستانداران) برای بزرگ شدن هم به مادر و هم به پدر نیاز دارد.
ابزار "عشق" نیز از همینرو پدید آمده, که زن و مرد با پیمانداری به یکدیگر, تا چند سال کنار همدیگر بمانند و فرزند اشان را بزرگ کنند (برای همین هم سوزانترین عشق‌ها پس از ≈٤ سال سرد میشوند, زیرا دیگر کارکرد سودمندی ندارد).
ولی این برای زمانی بود که مرد «دلباخته[5]» شده باشد, اگر نه مردان میتوانند راهبرد‌هایِ[6] دیگری را هم بدنبالند[7]
و برای نمونه, با ١٠٠ زن بخوابند و بگذارند ١٠٠ زن خودشان بچه را بزرگ کنند (٨٠ تای آنها هم بزرگ نشود, ٢٠ تایش میشود).
زنان هم باز راهبردهای دیگری دارند, میتوانند با یک مردِ "خوب" بخوابند و از او امنیت
بگیرند, ولی با یک مرد سکسی دیگر هم بخوابند و از او ژن بگیرند: راهبرد دو-بستری زنان (dual-mating strategy in women)

این جواب حرف من بود؟ چه ربطی داشت؟؟!
گفته منو نقض نکرد. مردان دنبال سکس هستند نه گسترش ژن !
مردان برای سکس و کامیابی ازدواج میکنند و زنان برای ازدواج، سکس میکنند !
تفاوت اصلی اینجاست
یه نفر نوشته: حداقل رشته تحصیلی من این است. میدانم تفاوتش چیست. تو تفاوتش را بگو!

ولی رشته‌یِ کاری من نیست و باز هم میدانم! (:

سخن ما هم آماریک بود, چه شمار زنی میدانند, چه شمار مردی؟




یه نفر نوشته: خیلی خنده داری! زنان همیشه طلاها و دستبند ها و حلقه ها و گردنبندهایشان را برای زندگی بهتر فروخته اند!

نه, نمونه‌یِ آورده شده خنده‌دار بود. یک اینکه چجوری است که زن از بیخ طلا و دستبند دارد و مرد ندارد!؟ آهان, ببخشائید, از همان مرد (شوهر+پدر) گرفته.
دو اینکه اینها را برای همسرش میفروشد, یا برای خودش و فرزند پاره‌یِ تن خودش!؟



یه نفر نوشته: زنان همیشه وسایل خانه را خریده اند. جهیزیه

بیشتر به شوخی میخورد. جهیزیه کدام است, کدام زنی میرود با مردی که از خودش خانه, خودرو, کار, درآمد و ... ندارد همسری کند!؟
مردیکه اینها را دارد, بیگمان نیاز به چند تا جهیزیه‌یِ خانم ندارد.




یه نفر نوشته: زنان همیشه مدیریت مالی خانه و خانواده را بر عهده داشتند..

این هم شوخی بامزه‌ای است. خود من سالهاست تنها زندگی میکنم و مدیریت هزینه هایم این اندازه ساده است که در کمتر از چند دقیقه در ماه ذهنی انجام میدهم! مدیریت مالی!!! مدیریت مالی ندارد, شما یک شماری پول باید برای یک شماری خدمات در ماه بدهید و یک درآمدی هم دارید, اینها را از هم کم میکنید میشود مدیریت شده! کلاس دوم دبستان به گمانم هر کسی اینها را میآموزد.


اینها افسانه‌هایی است که از کارِ نمیدانم سخت و دشوار و جانکاه خانه‌داری! برای مردان ساخته‌اند!

رخت شستن با رختشوی کجا و کار کردن زیر برف و باران و آفتاب و یک پا در هوا روی داربست
ساختمانسازی کجا!؟ پخت و پز (که بسیار هم خوشی‌آور است) کجا و نمیدانم حفاری در سنگ معدن کجا! ؟




یه نفر نوشته: الان توی جامعه ایران نیستی! وگرنه میدی زنان همه جا کار میکنند. ولی با حقوق کمتر
اصلا این روزها مردی با زن خانه نشین ازدواج نمیکند..

دستمزد کمتر از افسانه‌هایِ همیشگی زنان. کدام زنی حفاری, عملگی, چاهکنی, لایروبی,
پاسداری و هزار یک کار کثیف دیگر را در ایران میکند؟ هیچکدام.
اصلا کدام زنی اینها را در غرب آزاد میکند؟ باز هم هیچکدام.

روشن است زمانیکه زن اینها را نکند, در میانگین پول زنان کمتری از مردان درمیاورند, هیچ جادویی هم در کار نیست.




یه نفر نوشته: خودت که میدونی. من برای کار به شهر دیگری میروم. الانم اونجام..!
پس زنان همواره دنبال بهترین و ارتقا و پیشرفت بوده اند.

شما هم از سر ناچاری این کارها را میکنید و همینکه یک ترازی از هوشمندی نشان میدهید برای این است که در زندگی وادار به آموختن یک چیزهایی هم شده‌اید.
بجایش تک تکِ مردان همینجور هستند و باید یا کار کنند, یا بروند بمیرند.
یه نفر نوشته: مردان برای سکس و کامیابی ازدواج میکنند و زنان برای ازدواج، سکس میکنند !
تفاوت اصلی اینجاست

آفرین, سخن ما هم همین بود.

ازدواج برای زن:
١. کار نکردن در بیرون
٢. خوردن و خوابیدن و خرامیدن
٣. ...


ازدواج برای مرد:
١. کار کردن برای دو تن
٢. خرحمالی کردن بیشتر (تا هزینه‌یِ زندگی خودش و یکی دیگر فراهم شود)
٣. ...


به سخن دیگر, ازدواج زن یک قرارداد خودفروشی است که زن در برابر باز کردن پاهای خود و
سکس, از مرد پول و امنیت و زندگی آسوده میگیرد, مرد بجاش تنها چیزیکه بدست میاورد سکس است و بس.

از همینرو نیز ما بیشینه‌یِ مردانیکه ازدواج میکنند را کودن و نادان میخوانیم!
Mehrbod نوشته: ولی رشته‌یِ کاری من نیست و باز هم میدانم! (:
سخن ما هم آماریک بود, چه شمار زنی میدانند, چه شمار مردی؟


Mehrbod نوشته: نه, نمونه‌یِ آورده شده خنده‌دار بود. یک اینکه چجوری است که زن از بیخ طلا و دستبند دارد و مرد ندارد!؟ آهان, ببخشائید, از همان مرد (شوهر+پدر) گرفته.
دو اینکه اینها را برای همسرش میفروشد, یا برای خودش و فرزند پاره‌یِ تن خودش!؟


Mehrbod نوشته: بیشتر به شوخی میخورد. جهیزیه کدام است, کدام زنی میرود با مردی که از خودش خانه, خودرو, کار, درآمد و ... ندارد همسری کند!؟
مردیکه اینها را دارد, بیگمان نیاز به چند تا جهیزیه‌یِ خانم ندارد.


Mehrbod نوشته: دستمزد کمتر از افسانه‌هایِ همیشگی زنان. کدام زنی حفاری, عملگی, چاهکنی, لایروبی,
پاسداری و هزار یک کار کثیف دیگر را در ایران میکند؟ هیچکدام.
اصلا کدام زنی اینها را در غرب آزاد میکند؟ باز هم هیچکدام.
واسه همه اینها اینقدر جواب دارم یک کتاب برات نویسم..

ولی اینو که دیدم واقعا از ته دل بهت خندیدم. مرسی. تنهاییم رو با شادی پر کردی..
نشون دادی خیلی بی مغزی..


Mehrbod نوشته: خود من سالهاست تنها زندگی میکنم و مدیریت هزینه هایم این اندازه ساده است که در کمتر از چند دقیقه در ماه ذهنی انجام میدهم! مدیریت مالی!!! مدیریت مالی ندارد, شما یک شماری پول باید برای یک شماری خدمات در ماه بدهید و یک درآمدی هم دارید, اینها را از هم کم میکنید میشود مدیریت شده! کلاس دوم دبستان به گمانم هر کسی اینها را میآموزد.

آخه پسرک جوان! زندگی مجردی خودتو با زندگی متاهلی مقایسه میکنی؟؟!
مدیریت هزینه ها در چند دقیقه در ماه؟؟!
تو اصلا میدونی صرفه جویی برای اجاره خانه یعنی چی؟!
میدونی چجوری زندگی کنی که بتونی یه سقف از خودت بالای سرت داشته باشی؟ این مدیریت نمیخواد؟
اینکه هزینه رفت و آمد رو چجوری کم کنی تا پس انداز داشته باشی. تا حالا بهش فکر کردی؟
اینکه وسایل غیر ضروری نخری.
اینکه چجوری میمهانی بدی و میهمانی بری تا کمتر خرج کنی..
اینکه چجوری بیشتر پول درباوری..
اینکه چجوری ساده اما آسوده زندگی کنی..
اینکه چجوری پول بیمه و دکتر و .. بدی
اینکه چکار کنیم تا وسایل خونه خراب نشه
اینکه اگر شیر ظرف شویی خراب شد چجوری خودمون تعمیرش کنیم
اینکه یه ذره پول رو چجوری سرمایه گذاری کنیم تا سود بیشتری به دست بیاریم..
....
هزارتای دیگه که تو خبر نداری.. زندگی که مستی نیست!

خوندن این مثالها خودش بیشتر از چند دقیقه وقت برد!
خیلی کوتاه فکری...
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60