دفترچه

نسخه‌ی کامل: پدافند از حقوق مردان
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60
undead_knight نوشته: ولی اینکه چون درصد بالایی از زندانیان سیاسی مرد هستند پس در حق مردان بیشتر از زنان ظلم میشه استدلال خوبی نیست مگر اینکه نشون بدیم آمار فعالان سیاسی مرد و زن چندان اختلاف زیادی نداره.
فعالین سیاسی مرد بی‌شک بیشتر از زنان است و این نیاز به آمار ندارد . هدف‌های خود را قدری هوشمندانه‌تر برگزینید ؛ فعال سیاسی در ایران در واقع با کسی که در میدان جنگ در حال جنگ است فرق چندانی ندارد و هر لحظه از هر سو ممکن است خمپاره‌ای بر سرش فرود آید . نکند اعتراض‌تان به این است که چرا مردان نمیگذراند زنان هم فعالیت سیاسی داشته باشند؟
undead_knight نوشته: راسل عزیز من در مورد توجه به زندانیان سیاسی چیزی نگفتم و نمیدونم چرا به چیزی حمله میشه که اصلا در موردش نظری ندادم:))

من در مورد خود آمار صحبت میکنم و خب شاید این گیر برای دوستان چندان منطقی و آشنا به نظر نرسه :))ولی اینکه چون درصد بالایی از زندانیان سیاسی مرد هستند پس در حق مردان بیشتر از زنان ظلم میشه استدلال خوبی نیست مگر اینکه نشون بدیم آمار فعالان سیاسی مرد و زن چندان اختلاف زیادی نداره.

مگرنه اینکه توجه به زندانیان زن بیشتر از توجه به زندانیان مرد هست به نطر استدلال خوب و محکمی میاد و من هم فعلا در موردش هیچ نطری ندارم:)

پست در مورد آنچه نظر دادی اتفاقا بود.
تنها در صورتی که زندانی سیاسی را واقعا یک نوع مجرم بدانیم است که آنوقت باید با آمار سایر مجرمین میزانش مقایسه شود،مشخص است چنین حرفی شوخی بیشتر نیست.
زندانیان سیاسی کسانی هستند که خودشان را با شجاعت برای مبارزه با بی عدالتی قربانی میکنند و مانند کشتگان جنگی هستند.موقعی که سخن از جنسیت حاکمان میشود از این جوکها نداریم، ولی موقع سخن از معترضان مرد به همان سیستم میشود باید آمارشان را با قاتلان مقایسه کنیم؟!!
بعد میگویند معالطه فمینیستی که میگوییم اختراع ماست و چیزیست ناموجود !!
Russell نوشته: خوب داریوش جان گل دوم رو که اول نمیشه زد،جنبش ضد برده داری هم از یکجایی شروع شد بالاخره و بعد از سال‌ها نتیجه عینی خودش رو داد.
در نبرد با ایدئولوژی‌هایی مثل اسلام و... باید بلند مدت و یکمقدار فراتر از من و خودت نگاه کنیم با نگاه به آیندگان،پدران ما اگر اینکار رو کرده بودند مثلا با اسلام این داستان رو نداشتیم،این نگاه بدون سود و فایده در نبرد چیز خوب و لازمیه.
نتیجه که بالاخره دارد . اما فعلا بیشتر به نظرم در حد دفاع شخصی (!) است. در مورد همان جنبش ضد برده‌داری و چیزهای دیگر ، شما ببینید آنقدر گندش درآمد که دیگر خود برده‌دارها هم از آن بیزار شده بودند و در جنبش ضدبرده‌داری در واقع ضربه آخر را زد . مخصوصا که خود برده‌ها طی سالها بردگی به آن خو گرفته و «برده» بودنِ خود را پذیرفته بودند . اینجا هم این اتفاق تقریبا برای ما افتاده است ؛ البته مقایسه شما هم در نوع خود جالب است . برده‌داری و فمنیسم.:e405: اینجا هم مردانی (بردگانی) داریم که به توطئه‌چین بودن ِ خود (برده بودنِ خود) اعتقاد پیدا کرده‌اند.
undead_knight نوشته: فکر میکنم فعال سیاسی برخلاف سربازی یک چیز اجباری نباشه:))آیا ما آمار فعالان سیاسی و یا مجرمین زن و مرد رو داریم مقایسه میکنیم؟!آیا تعداد مجرمین برابر هست؟!:)
آمار اعدامیانشان را داریم، در اینترنت جستجو بکنید(نامشان هم هست). اکثریتی قاطعی مرد هستند. آنها که شناخته شده هستند نیز اکثریتشان مرد هستند. زندانیان غیرسیاسی هم :
خبرآنلاین - 95 درصد زندانیان کشور مرد هستند

undead_knight نوشته: بدون به اشاره به آمار مردانی که به دنبال حق سرپرستی هستند؛که آمارهای بسیار جالبی داره:)
93% نبرد بر سر حضانت فرزندان را زنان برنده می‌شوند، و فقط 8% والدین مجرد مرد هستند.


undead_knight نوشته: من در مورد خود آمار صحبت میکنم و خب شاید این گیر برای دوستان چندان منطقی و آشنا به نظر نرسه :))ولی اینکه چون درصد بالایی از زندانیان سیاسی مرد هستند پس در حق مردان بیشتر از زنان ظلم میشه استدلال خوبی نیست
بله اما اینکه چند نوجوان در یک سریال تلویزیونی درباره‌ی تجاوز جوک تعریف می‌کنند نشان‌دهنده‌ی وجود «فرهنگ تجاوز» است. کسی چنین استدلالی نکرده، صحبت بر سر همینست که با وجود آنکه اکثریت مطلق قربانیان یک مفهوم یا یک پدیده یا یک معضل مردان هستند، درصد اندک قربانیان زن توجه بیشتری دریافت می‌کنند و اهمییت بیشتری دارند و همدردی بیشتری برمی‌انگیزند و از همه مهمتر، مصائب آنها جنبه‌ی جنسیتی دارد.
فکر میکنم دوستان سوراخ دعا رو گم کردیدا:))
Dariush نوشته: فعالین سیاسی مرد بی‌شک بیشتر از زنان است و این نیاز به آمار ندارد . هدف‌های خود را قدری هوشمندانه‌تر برگزینید ؛ فعال سیاسی در ایران در واقع با کسی که در میدان جنگ در حال جنگ است فرق چندانی ندارد و هر لحظه از هر سو ممکن است خمپاره‌ای بر سرش فرود آید . نکند اعتراض‌تان به این است که چرا مردان نمیگذراند زنان هم فعالیت سیاسی داشته باشند؟
Russell نوشته: پست در مورد آنچه نظر دادی اتفاقا بود.
تنها در صورتی که زندانی سیاسی را واقعا یک نوع مجرم بدانیم است که آنوقت باید با آمار سایر مجرمین میزانش مقایسه شود،مشخص است چنین حرفی شوخی بیشتر نیست.
زندانیان سیاسی کسانی هستند که خودشان را با شجاعت برای مبارزه با بی عدالتی قربانی میکنند و مانند کشتگان جنگی هستند.موقعی که سخن از جنسیت حاکمان میشود از این جوکها نداریم، ولی موقع سخن از معترضان مرد به همان سیستم میشود باید آمارشان را با قاتلان مقایسه کنیم؟!!
بعد میگویند معالطه فمینیستی که میگوییم اختراع ماست و چیزیست ناموجود !!
آه:))اعتراض من به تفسیر آماره.
ما یک سری مرد شجاع داریم که به صورت آگاهانه بر علیه یک حکومتی فعالیتی رو انجام میدند که بسیار خطرناکه:)
در مقابل آمار زنان خیلی کمتره.

در سربازی اجباری ما مردانی رو داریم که به صورت اجباری به جنگ برده میشند.
و زنانی رو داریم که چنین اتفاقی براشون رخ نمیده.

در مورد سربازی مردان زیان رو تحمل میکنند ولی ناخواستست،ولی یک فعال سیاسی کاملا آگاهانه دست به چنین کاری میزنه جامعه در این مورد تبعیضی در حقش انجام نداده!در واقع من حس میکنم که اعتراض به اینه که چرا زندانیان سیاسی بیشترشون مرد هستند:))من فکر میکنم این شجاعت مایه افتخار مردان میتونه باشه:)
نقل قول:اینکه ۹۵٪ بیشتر ِزندانیان سیاسی و غیرسیاسی مرد هستند
این نقل قول هم از من نیست و این من نیستم که امار قاتلان و متجاوزین و سایر مجرمین رو در کنار آمار زندانیان سیاسی آوردم!:))

همچنان هم در تعجبم که چه چیز حرف من اینقدر واکنش به همراه داشت:))من دارم میگم که توجه به زندانیان زن میتونه نشون دهنده تبعیض باشه ولی آمار زندانیان سیاسی مرد چه چیزی رو اثبات میکنه!؟اینکه در حق مردان ظلم شده؟؟
undead_knight نوشته: من فکر میکنم این شجاعت مایه افتخار مردان میتونه باشه:)
مردها مردسالار هستند !!
شجاعت هم برای کسانیست که سالار نیستند (ضرر را برای خود میخرند برای سود جامعه)،نمیشود هم قدیس بود هم در سالار و مال مردم خور،یکیش میشود،با اینکه این شجاعت است پس سخن ازش نگویید که مایه افتخار است هم خر فرض کردن طرف مقابل است !!
undead_knight نوشته: فکر میکنم تنها number guy اینجا منم:))

E40a
این نشان می‌دهد که جوان شریفی هستید،
مردان فمینیست حقیقتا بهترین‌های ما هستند، که اصالت اندیشه را با خیرخواهی و آزاداندیشی را با هم دارند.
صادقانه امیدوارم تا آخر عمر فمینیست بمانید، ما همه‌ از فمینیسم شروع کردیم، سپس کمرمان زیر بار سنگین حقیقت خرد شد.
undead_knight نوشته: فکر میکنم دوستان سوراخ دعا رو گم کردیدا:))


آه:))اعتراض من به تفسیر آماره.
ما یک سری مرد شجاع داریم که به صورت آگاهانه بر علیه یک حکومتی فعالیتی رو انجام میدند که بسیار خطرناکه:)
در مقابل آمار زنان خیلی کمتره.

در سربازی اجباری ما مردانی رو داریم که به صورت اجباری به جنگ برده میشند.
و زنانی رو داریم که چنین اتفاقی براشون رخ نمیده.

در مورد سربازی مردان زیان رو تحمل میکنند ولی ناخواستست،ولی یک فعال سیاسی کاملا آگاهانه دست به چنین کاری میزنه جامعه در این مورد تبعیضی در حقش انجام نداده!در واقع من حس میکنم که اعتراض به اینه که چرا زندانیان سیاسی بیشترشون مرد هستند:))من فکر میکنم این شجاعت مایه افتخار مردان میتونه باشه:)

این نقل قول هم از من نیست و این من نیستم که امار قاتلان و متجاوزین و سایر مجرمین رو در کنار آمار زندانیان سیاسی آوردم!:))

همچنان هم در تعجبم که چه چیز حرف من اینقدر واکنش به همراه داشت:))من دارم میگم که توجه به زندانیان زن میتونه نشون دهنده تبعیض باشه ولی آمار زندانیان سیاسی مرد چه چیزی رو اثبات میکنه!؟اینکه در حق مردان ظلم شده؟؟
خیر گرامی سوراخ دعا گم نشده . دو نکته را در نظر داشته باشید تا بعد :
فعالیت سیاسی به معنای هزینه بیشتر است . کدام گروه (خواسته یا ناخواسته) این هزینه را میپردازد؟ مردها . کدام گروه سودش را میبرند :زن و مرد.
نکته دوم آنکه ما با نگاه تبعیض آمیز اینجا مواجه هستیم . آنهم به دوشکل کاملا شیادانه: وقتی در برابر صدها و هزاران مرد زندانی و اعدام شده ، یک زن زندانی میشود، کمپین‌ها، میتینگ‌ها ، اعلامیه و .... براه می‌افتند .از طرف دیگر همان زن به نوعی قربانی سیستم مردسالارانه جلوه داده میشود :قاضی مرد است، زندانبان مرد است، رئیس جمهور مرد است، قانون را مرد نوشته و از این دست چرندیات .
Ouroboros نوشته: 3. مدافعان حقوق مردان. ما کوچک هستیم، با کثیف‌ترین روشها توسط فمینیستها ترور می‌شویم(از کندن پوسترهای انجمنهایمان گرفته، تا ممانعت از برگذاری سخنرانی‌ها، تا فیلتر کردن سایتها توسط ای‌اس‌پی‌های خصوصی به عنوان «Hate Speech» و ...)همه‌ی شانس خود را برای بدست آوردن و جلب نظر زنان در دم از دست می‌دهیم(زیرا نه همچون «مردان فمینیست» و «مردان خوب» به زنان استفاده می‌دهیم، نه همچون خانم‌بازها علاقه‌ای به صرف انرژی برای فریب آنها را داریم)و با بیشترین مقاومت روبرو می‌شویم.
اگر قرار است نتیجه‌ای حاصل شود از همین گروه باید برآید . سایتهای جالبی را معرفی کردید ، سپاس . اما من حق دارم همچنان خودمان را همچون چند یکه‌تاز در برابر لشکرها فرض کنم؟
Ouroboros نوشته: E40a
این نشان می‌دهد که جوان شریفی هستید،
مردان فمینیست حقیقتا بهترین‌های ما هستند، که اصالت اندیشه را با خیرخواهی و آزاداندیشی را با هم دارند.
صادقانه امیدوارم تا آخر عمر فمینیست بمانید، ما همه‌ از فمینیسم شروع کردیم، سپس کمرمان زیر بار سنگین حقیقت خرد شد.

به اسپاگتی من تا همین سال پیش خودم را مادینگرا میدانستم, ولی زمانیکه میبینید تنها و تنها مردان از این تره‌ها برای زنان خورد میکنند و زنان بجایش ما را خشمگین
و دیو و اهریمن و مایه‌یِ همه‌یِ بدبختی‌های زمین و زمان می‌انگارند, آنگاه است که می‌دریابید از دو راه بیرون نمیباشد, یا براستی ما اینها هستیم, یا مادینگرایان شورش را درآورده‌اند.

با این همه من نیز موافقم که بودن دستکم یک مرد مادینگرا در اینجا و هر جای دیگری خواستنی است, ولی باید یک اندیشه‌‌ای برای آن مردان مادینگرایی که
فریب این دروغ‌ها را خورده‌اند و همانجور که داریوش بالا گفت براستی باورشان شده «توطٸه‌گر» هستند - اینکه دیگر شما چگونه میتوانید چیزی که نیستید
را بباورید هم راست است هم بامزه - و به چه راهی میتوان آسانتر از همه به دروغین بودن باورهایشان آگاهانید نیز همچنان جای سخن و اندیشیدن دارد.

درباره‌یِ همراه کردن زنان من براستی دورنمای خوبی نمیبینم (آروین شخصی) و هیچ دختر جوانی را
ندیده‌ام که هرگز برابرخواه باشد, با گذر زمان و سپری شدن جوانی ولی این پدیده گاهی پدیدار میشود.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60