مردانی هستند که 120 کیلو هستند و هرکاری می کنند تا لاغر شوند . با رژیم ویا کار گذاشتن بالون در معده.
اگر همین کار را یک زن کند میگویند فریب داده است و باید همان صد کیلو بماند!
مردانی هستند که ساعت ها دربدنسازی ورزش می کنند تا گیرا تر و برومندتر شوند.
شاید یک رژ لب زدن خانم دو دقیقه هم طول نکشد ولی همه میدانند در بدنسازی چه سختیهایی باید بکشند.
تازه با زور هزار آمپول و قرص و پودر و کراتین و پروتئین خود را گنده می کنند.
و دخترها در گزینش یار و هنباز گیج میشوند چون برای یک چیز پوشالین گول می خورند.
مردانی که برای کاشت مو هزینه های هنگفت می کنند و ....
من نمی گویم اینها اشکال دارد، نه، هر مردی حق دارد خود را لاغر کند یا به بدنسازی برود یا حتی پودر بخورد.
ولی هنگام داوری خودزیباسازی زنها باید این ترفندهای مردانه را هم دید.
+
اگر من که مرد هستم، روزی صد کیلو بوده ام و امروز هفتادکیلو شده ام ، آیا باید به شیوه وسواس گونه ای همه جا بگویم"می بخشید این خود راستین من نیست، من در حقیقت صد کیلو هستم نه هفتاد کیلو!"!!!!
پارسیگر
Russell نوشته: حث ما هم مشخصا هم جنبهیِ اخلاقی دارد و هم حقوقی، ولی گویا منظور این است که ما باید رجوع کنیم به مرجعیت و اینکه مسئولان و حقوقدانان و فیلسوفان اخلاق در مراکز آکادمیک کارشان را بلد هستند، در یک جامعهیِ لیبرال دموکرات در چهارچوب قانون همه چیز درست است و خارج از آن نادرست و ایراد اعتراض به آن هم بچه بازی و نق زدن و ...؛
راسل گرامی کجا من همچین حرفی زدم؟ من اگر قرار بود به وکلا و حقوقدانان اعتماد کنم که چطور پس دم از مخالفت با قوانین، حکومت، قانون اساسی و غیره میزنم؟
من با بحث هیچ مشکلی ندارم. با قشون کشی و این بچه بازیهایی که در این جستارها انجام میشه مخالفم.
لازم باشه نمونه هم میارم. ولی برام ارزش نداره بگردم مطالب خاله زنکی رو پیدا کنم.
بحث حقوقی یا اخلاقی جستارش با فرنامی مثل "دفاع از حقوق مردان" یا چمیدونم همچین چیزهایی باز نمیشه. بحث حقوقی/اخلاقی یک کیس رو مطرح میکنه و در موردش تبادل نظر میشه.
اصلن من با وجود همین تالار زنامرد هم مخالفم. یعنی چی؟ شما اگر بحث اخلاقی/حقوقی دارید چرا در تالار حقوق و اجتماع مطرح نمیکنید؟ وجود همین تالار یعنی صف بندی و قشون کشی.
تاکید شما بر اینکه باید در این زمینه نگاه ویژه تری داشته باشیم برای من مبهمه. این نگاه ویژه تر رو در حوزه اخلاق داشته باشید خب چه اشکالی داره این کار؟
Dariush نوشته: فمنیسم چیز چرندیست، اما کمتر چیز چرندیست که اینچنین تاثیرگذار بوده و همینطور شوخی شوخی، جدی شده که در اثر آن کار به آنجا رسیده که ما باید به خود تعلیم که چرا نباید برای مرد بودنِ خویش شرمنده باشیم.
داریوش جان شما در جامعه ای زندگی میکنید که من توش زندگی نمیکنم؟ این احساس رو شما از کجا آوردید؟ واقعن برام سوال شده. من خوابم واقعن یا شما زیادی پیازداغ میزنید؟
Dariush نوشته: ندیدنِ آثار نافذ فمنیسم در جهان امروز به چیزی بیش از نابینایی و ناشنوایی نیاز دارد. در یک نمونه بسیار پیشپا افتاده و شاید بچهگانه، من همین امروز با یکی از دوستان دختر خویش، در مترو وارد بخش میان زن و مرد شدم (بخشی که واسط میانِ بخش زنان و مردان است) دقایقی نگذشت که مورد اعتراض واقع شدم و همینکه با یکی از زنان وارد بحث شدم که چگونه شما به سادگی وارد بخش مردانه میشوید (و تقریبا همیشه هم مردی یافت میشود که صندلی خویش را به شما بدهد) مردان اما حق وارد شدن به این فضا را ندارند، که ناگهان سه چهار زن دیگر به او پیوستند و در کمالِ ناباوری و بُهت مردان نیز یکی یکی موضع او را تائید کردند و به من تاختند و وقتی من از دیدنِ چنین فضایی عاقلانه دیدم که خاموش شوم، تمامشان شروع کردند برای هم در مورد جامعهی مردسالار و مغزشوییهایش، از بهشتی که در اروپا برای زنان فراهم شده، بدبختیهای زنان در ایران ِ زنستیز و.... برای هم سخنرانی کردن و خاطره تعریف کردن.
من کیس هایی که در این تالار مطرح شدند رو کمابیش خوندم. بیشینه موارد مانند اینی که امروز برای شما اتفاق افتاده به نظر من ربطی به فمینیسم نداره. داریوش عزیز شما فکر نمیکنید تئوری اینکه این رفتار منشا دینی و مذهبی داره بسیار باورپذیرتر از اینه که منشا فمینیستی داشته باشه؟
Dariush نوشته: تمام اینها(که تنها بخشی بس جزئی از آن در اینجا نمایان شد) اگر برای شما کس و شعر محض است، اگر برایتان تبعیض ِ سیستماتیک علیه گروهی از جامعه ، صرف بیشتر منابعِ مادی و معنوی جامعه به نفع یک جنسیت مشخص، بیاعتنایی به مصائب و مشکلات یک جنسیت زیر پروپاگاندای فمنیستی و نادرستیهای منجر شده از آن، آگاهی دادن به جامعه نسبت به این موارد همگی چرند است و مستلزم بیخیالی، مشخصا در اینجا ما با یک دشواری اخلاقی مواجه هستیم که ناشی از تمایز و یا هتا تضاد در ایدهها و آرمانهای کسی چون من با همانهای شماست.
شما مجازید هر بحثی بکنید. مجازید هر دیدگاهی داشته باشید. ولی من فمینیسم رو دستکم در ایران نمیبینم. یا حداقل خیلی ضعیف میبینم. بخشی از این به خاطر مسائل دینی و جهت دهی های حکومتیه. من با بحث شما هیچ مشکلی ندارم. همین موضوع که منشا اینها آیا تفکر فمینیستیه یا دینی، خودش میتونه موضوع یک جستار باشه. پس بحث و نظردهی اکی هست از نگاه من. ولی اینجا من همش مقابله به مثل و حرف های دختربچگانه و پامنبری دیدم. من موافق بحث فنی و حقوقی در این زمینه ها هستم.
Mehrbod نوشته: پس بروشنی سخن شما در راستای سُست نمودن فرجامیابیِ خود شما پیشمیرود, زیرا در
چنین ایستاری[١] به مردان دوچندان ستم میرود و کاری هم هرگز نخواهند توانست برای آن بکنند!
این استدلال شما یک قضیه ی شرطیه هست و لازمه ی صادق بودنش اینه که شرط قضیه نخست صادق باشه. به نظر من در ایران ستمی بر مردان نمیشه اونچنان که شما میگید. دستکم کمتر از زنان نمیشه. و وقتی برابر ستم بشه خب سخن گفتن ازش بیهودست. نیست؟
نقل قول: آنقدر که شما میبینید در همین انجمن جز دو نفر، که بروشنی خویش را فمنیست معرفی میکنند، دیگرانی که نامستقیم از آن دفاع میکنند، شهامت فمنیست خواندنِ خویش را ندارند
این بریگارد آنتی فمنیستی اگر نتیجه ای جز این داشت باید توی زباله دونی انداخته میشد.
البته من بریگارد های انقلابی! فمنیستی،اسلامی، خداناباور و... هم دیدم، راستش خودمم اگر به خاطر قسمت "فان" قضیه نبود نمیگفتم فمنیستم:))
Russell نوشته: من بعد از نوشتن پست بالا خاطرم آمد در همینجا خیلی وقت پیش بحثی داشتیم بین @Mehrbod و @kourosh_bikhodaیِ گرامی و من دربارهیِ اخلاق و قانون، آنجا اگر خاطرم باشد کوروش موضعش این بود که در همین ایران تحت سلطهیِ ج.ا هم قوانین باید رعایت شوند مگر اینکه در تضاد با حقوق بشر باشد که از نظر او مرجع بالاتری بود.من هم آنجا البته نگاه کاملا متفاوتی نیسبت به حقوق بشر داشتم؛ بگمان من همین اختلاف و همانطور که گفتی تفاوت در آرمانهاست که در مرکز بحث فعلیست.
خاطرتون باشه اون بحث در این زمینه بود که قانون تا کجا محترم هست. خب البته خیلی بحث های خوبی اونجا داشتیم. ولی همچنان از نظر من قانونی که نوشته شده، چنانچه تضادی با قوانین بالادستی که البته تشریفاتی هم هستند نداشته باشه لزومن باید محترم باشه. چنانچه به این نتیجه برسیم که اون قانون باید عوض بشه، حتا اگر در تضاد با قوانین بالادستی نباشه، این کار باید از روشهای آرام مثل رایزنی و کمپین و اینها انجام بشه و سلسله مراتب رعایت بشه تا زمانیکه که دست به زور برده بشه. همه اینها رو در اونجا یادمه توضیح دادم. ما برای جلوگیری از هرج و مرج ناگزیر به پذیرش این روش هستیم.
بنابر این من "مطلقن" مدافع تغیر ناپذیری قوانین و لازم الاجرا بودن اونها نبوده و نیستم.
Russell نوشته: تا اینجا که دیدهایم اینجا دوستان فمینیست بودهاند که دربرابر تحلیل فرگشتی داد مخالفت سر داده بودند.
من با تحلیل علمی کاری ندارم. مشکل من با تئوریهای فیلسوف مابانهی
شماست که تحت عنوان «روانشناسی/تفسیر فرگشتیک» از هر دری با
زنان میستیزید و به زنان را جوری مینگرید که مثل نگاه خصمانهی شتر
به نعلبندش...!!
مراد من از آمار و منبع این بود که به شما نشان بدهم که شمار مردان عملی هم
با شتابی فزاینده رو به افزایش است! اگر زنان ایرانی نقاشی و صافکاری* میکنند
مردان ایرانی هم «آمپولی» و «تزریقی» هستند. در عوض شما هم به من میگویید
خب مردان دروغگویی میکنند زنان هم تنگنمایی میکنند...! :) این حرفها خنده آور
است و اصلا ارزش پی گرفتن ندارد... انگار اینجا آمدهایم تا گیس و گیسکشی کنیم
و این آمار و آن سند را به صورت هم بکوبیم!
من حرفی ندارم و از اول هم نداشتم، در این قسمت هم شما را با تبلیغات ضّد ماتیک
خودتان رها میکنیم: پیروز باشید.
---
*ضمناً دفاع من از اینها به منزلهی توجیهشان نیست و شخصاً از صافکاری و
آرایش غلیظ
بیزارم. ولی مثلا از رژ لب قرمز خوشم میاید که گویا شما سر
ستیز و کینورزی ایدئولوژیک با آن دارید. :))
Alice نوشته: من با تحلیل علمی کاری ندارم. مشکل من با تئوریهای فیلسوف مابانهی
شماست که تحت عنوان «روانشناسی/تفسیر فرگشتیک» از هر دری با
زنان میستیزید و به زنان را جوری مینگرید که مثل نگاه خصمانهی شتر
به نعلبندش...!!
دوستی mrm با روانشناسی فرگشتیک صرفا تاکتیکه،حدود یک سال قبل(هیچی از جزئیات یادم نیست،ملت میتونند باور نکنند) در یک فاروم انگلیسی یک فمنیست پژوهشی از روانشناسی فرگشتیک گذاشته بود که دیدگاه چند یوزر آنتی فمنیست اونجا رو رد میکرد،چنان به تخطئه و دانش نما نامیدن روانشناسی فرگشتیک مشغول شدند که اشک های شوق من همونجا سرازیر شد.
نکته:خوشبختانه آگاهی روزافزونی نسبت به ماهیت دانش نمایانه روانشناسی فرگشتیک پیدا شده(مثلا امثال
بد ساینس خوب نقدش میکنند) و امیدوارم فارق از حمایت هر "ایسم"ی ازش زودتر جاشو در کتاب های تاریخ پیدا بکنه:)))
undead_knight نوشته: دوستی mrm با روانشناسی فرگشتیک صرفا تاکتیکه،حدود یک سال قبل(هیچی از جزئیات یادم نیست،ملت میتونند باور نکنند) در یک فاروم انگلیسی یک فمنیست پژوهشی از روانشناسی فرگشتیک گذاشته بود که دیدگاه چند یوزر آنتی فمنیست اونجا رو رد میکرد،چنان به تخطئه و دانش نما نامیدن روانشناسی فرگشتیک مشغول شدند که اشک های شوق من همونجا سرازیر شد.
من هم مدتیست که میخواهم انتقادهایم را به
متودولوژی شبه علم اینها وارد کنم؛ اما لعنتی اصلا
وقت ندارم، ابتدا باید از امتحانات فارغ بشوم و بعد
هم کلی کتاب و کار و بارهای ریز و درشت...! اکنون
کمی دوز مباحثهگری خونم بالا زده است، برای همین
به عقاید آنتی ماتیک ایشان خرده میگیرم اگرنه یک
ثانیه هم وقت و درنگی برای مباحثه ندارم.
---
فروم انگلیسی خوب میشناسی معرفی بکن، از
فیسبوک و لایک و اشتراک و خاله بازی خسته شدیم.
راستی شنیدهام پلاس محیط بحث و گفتگو دارد؟!