دفترچه

نسخه‌ی کامل: صندلی داغ - مزدك بامداد
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40
Bibak نوشته: درباره نوام چامسکی چه فکر میکنید؟
بیشتر سخنانش را میپسندم ولی دریافت درستی از روزگار و اسلامیست ها و فاشیستهای ما ندارد.
شوربختانه، بسیاری از چپ ها به یک بیماری دچار شده اند و آنهم این است که گمان میکنند هرکس که
با "آمریکا" سیتز میکند، پیشرفته و خوب هم هست! ولی نمیدانند که ناسازگاری میتواند از دو سوی
وارون هم باشد. برای نمونه ، شهری را بینگارید که ابزار ترابری در آن، گاری های اسبی هستند.
ناگاه، سر و کله ی کامیوندارانی پیدا میشود که کامیون هایشان، دود بدی از خود بیرون میدهند
این کامیون داران اکنون دو تا دشمن پیدا میکنند: یکی هوادارن زیستبوم که از دود کامیون ناخرسندند
و دیگری گاری داران که از بیخ با خود کامیون و کامیوندار دشمن هستند! اکنون اگر این سبز ها،
با این سیاه ها دست به یکی کنند، کار نادرستی کرده اند چون با واپسمندگانی که بارها بدتر از
این کامیونداران هستند، دست به یکی کرده اند و خود کامیون داری به بیم افکنده. این چپول ها
هم همینگونه اند، گمان میکنند که اسلامیست ها پخی هستند و با بهره کشی "امپریالیستی" جنگ
میکنند ولی نمیدانند که خود اینها بدترین و واپسمانده ترین بهره کشان هستند که از سرمایه داران
مدرن، بارها ددمنش تر و ستمگر تر و واپسمانده ترند. ولی از انجا که سالها جنگ با "امپریالیسم"
این هارا بلوکه کرده و از نزدیک هم با اسلامیستها "آشنا" نشده اند، به این چا ه در می افتند.
احمدی نژاد ها هم در این میان ماهی میگیرند و میروند چاوز را بغل میکنند و ژست امپریالیست-
ستیزی به خود میگیرند . نوام چامسکی هم از بس در آسمان آرمان ها پرواز میکند که برخی از
اینگونه فربود های زمین را نمیبیند. بدید من، روشن‌ویری که بسیار به آسمان بالا رفته و از
زمین فربود ها دور شده باشد، بدرد رهبری و رهایی مردم نمیخورد و مانند چامسکی, ایدئولوگ
رایگان جمهوری گندوگوز اسلامی و جنبش آدمخور حماس و غارنشینان نئاندرتال طالبان میگردد.

پارسیگر
Bibak نوشته: یک یا چند مورد از کارهای نا اخلاقی ای که مرتکب شده اید را نام ببرید و کمی درباره یشان توضیح دهید و اینکه بعدا چه حسی داشته اید. البته اگر دوست دارید.
زمانی که کودک بودم، یک دختر همسایه را که پایش کمی میشلید را کتک زدم.
پدرم مرا سرزنش کرد که آدم که دختر را نمیزند آنهم این بیچاره که پایش هم میلنگد.
من از ان روز به پس برآن شدم که پیش از هرکاری کمی بیندیشم و هنوز هم ، با
ایکه دهه ها از ان زمان میگذرد، از یاد اینکه ان دختر را زدم ، پژمان، دچار اندوه و
پشیمانی میشوم . دیگر کار های "خلاف" من ، " وابستگی به گروهک های الحادی!"
" ورود و خروج غیرقانونی از مرزهای کشور"، "فعالیت ضد انقلابی در محیط های
آموزش عالی" ، " وابستگی به احزاب کمونیست افغانستان" ، " معاندت با دین
شریف اسلام و مذهب حـَـقّـه ی جعفری" !(مذهب حـُـقّه) "، "فساد فی الارض و
محاربه با خدا و رسول" و .. است که از اینها هنوز پشیمان نیستم و گفته میشود
که در جهنم، با دیدن شکنجه گران الهی ، این پشیمانی به من دست خواهد داد!

پارسیگر
Bibak نوشته: از بین آثار تاریخی ای که در دنیا وجد داره چند مورد که بیش از همه به آنها دلبستگی دارید را نام ببرید. (البته همه مطالب جستار را نخوانده ام، شاید تکراری باشد.)
از میان یادمان های باستانی، روشن است که نخست،
یادمان های هخامنشی را دوست دارم و از دیدن انها،
سهش شکوه بهمراه دریغ وا ندوه و گذرا بودن تاریخ
و سپنجی بودن روزگار به من دست میدهد. از این
گذشته از دیوار چین بسیار خوشم میاید و از کاخ himeji در
ژاپن و از کاخ Neuschwanstein در مرز آلمان و اتریش.




[ATTACH=CONFIG]2682[/ATTACH]

[ATTACH=CONFIG]2684[/ATTACH][ATTACH=CONFIG]2683[/ATTACH]










[ATTACH=CONFIG]2687[/ATTACH][ATTACH=CONFIG]2686[/ATTACH][ATTACH=CONFIG]2685[/ATTACH]پارسیگر
مزدك بامداد نوشته: جز نوادا همه جا ناقانونی است.
نوادا، همان استان دربرگیرنده ی لاس‌وگاس
هست که هم بزرگترین قمارخانه و هم بزرگترین
روسپیخانه ی آمریکا و جهان میباشد.

ای بابا بد شد که Sad
به راستی این ممنوعیت تن فروشی چیز مسخره ایست و به عکس ظاهر مردم فریب و بزک شده اش باعث گسترش بیماری و جرمهای جنسی و ... میشود .
مزدك بامداد نوشته: از میان یادمان[1] های باستانی، روشن است که نخست،
یادمان های هخامنشی را دوست دارم و از دیدن انها،
سهش[2] شکوه بهمراه دریغ وا ندوه و گذرا[3] بودن تاریخ
و سپنجی بودن روزگار به من دست میدهد. از این
گذشته از دیوار چین بسیار خوشم میاید و از کاخ himeji در
ژاپن و از کاخ Neuschwanstein در مرز آلمان و اتریش.

یکی چیزی با دیدن این پست یادم اومد !

در عَندیشه ها (ره) و هم میهن (ع) یک کاربری هست/بود به نام شهاب که حتمن باهاش آشنایی دارید . کاربری که مدام تاریخ ایران را منکر میشود و به قول شما نوکر پورپیرار است .
نظرتان درباره وی چیست ؟
sonixax نوشته: یکی چیزی با دیدن این پست یادم اومد !

در عَندیشه ها (ره) و هم میهن (ع) یک کاربری هست/بود به نام شهاب که حتمن باهاش آشنایی دارید . کاربری که مدام تاریخ ایران را منکر میشود و به قول شما نوکر پورپیرار است .
نظرتان درباره وی چیست ؟
همان که گفتید. + دروغپردازی بیشرم که همتایش کمتر دیده شده و سفسته گری
که همه ی آماجش ایران ستیزی است، چه از راه اسلامیسیم باشد و چه از راه
پان تورکیسم. ولی دیرتر که دید که پان تورکیسم ، کشش ندارد بیشتر به اسلامیسم
در افتاد و سپس دید که آنهم کشش ندارد، داو میکرد که تنها در پی "فرهود" در باره ی
ایران (باستان) است. بزرگمهر هم همین روند را داشت و با ورشکستگی اسلامیسم،
برآن شد که اسلامیسم و .. را به میان نکشد و بگوید که هوادار فرهنگ یونان !! است
و از ان دریچه به ایران بتازد!

پارسیگر
Bibak نوشته: نگرتان درباره سید جمال الدین اسد آبادی چه است؟ چون در ویکی پدیا میخوندم خیلی جالب بود که نظرات بسیار متفاوتی در موردش هست
این یارو, بنیاد همین جمهوری اسلامی و بنیادگرایی و ترور اسلامی را نهاد
و میخواست که اسلام را بار دیگر جهانگیر نماید که باز گروهی آخوند مفت
بخورند. با مدرنیسم و نوگرایی هم بنام اینکه فراورده های باختر زمین !
هستند در ستیز بود ولی میگفت باید دانش و فند باختری ها را گرفت که
با آن بر پاد خودشان جنگید!!، همان کاری که اکنون جمهوری اسلامی
میخواهد بکند که نون در ساختن بمب اتم ساده شده است! . همین
سلفی ها که میبیند که گندوگوز ترین نئاندرتال های اسلامیست هستند،
از فرزندان سیاسی ایدئولوژیک وی بشمار میروند. جمهوری اسلامی هم
از اینرو بود که یک سری آمد و این تروریست را باد کرد !


[SIZE=3][/SIZE]
مزدک جان مهربد یک اشاره‌ای به زبانهایی که تسلط‌داری کرد، بگو چه زبانهایی میدانی و بهترین روش آموختن زبانهای گوناگون را برای ما چه میدانی.
نظرت را درباره‌یِ دیگر کسانی که دستی در تجدید زبان فارسی داشته‌اند بگو، مخصوصا کسانی مانند محمدعلی فروغی یا داریوش آشوری که از استفاده از واژگان عربی ابایی ندارند و سره نویسی نمیکنند.
مزدك بامداد نوشته: جز نوادا همه جا ناقانونی است.
نوادا، همان استان دربرگیرنده ی لاس‌وگاس
هست که هم بزرگترین قمارخانه و هم بزرگترین
روسپیخانه ی آمریکا و جهان میباشد.
در خود شهر لاس وگاس روسپی گری قانونی‌ نیست ، ولی‌ در بقیه ایالت نوادا هستش
Russell نوشته: مزدک جان مهربد یک اشاره‌ای به زبانهایی که تسلط‌داری زد، بگو چه زبانهایی میدانی و بهترین روش آموختن زبانهای گوناگون را برای ما چه میدانی.
درست است من یک چند تا زبان میدانم ولی بهتر از همه
فارسی
پارسی
انگلیسی
آلمانی
فرانسه
میدانم و کمی هم عربی و کمی اسپانیایی و کمی هم ترکی ترکیه و کمی بیشتر هم
ترکی آذری و کمی هم ژاپنی و لاتین و سانسکریت و روسی و ریزه ای هم کردی ...
پس میبینید که همچه بسیار هم نیست. کسانی هستند که ١۴ زبان را به فرزامی میدانند!
----
برای دوستان هم بهتر از همه دانستن انگلیسی است که بسیار بدرد بخور و پیشبرنده است.
بهتر هم این است که از بچگی یاد بگیرید. من خودم از نوجوانی, در بیرون از آموزشگاه های کشوری،
انگلیسی را از آموزگاران انگلیسی زبان در "بریتیش کانسل" که در زمان ما جای خوبی برای
انگلیسی یادگرفتن بشمار میرفت، فرا گرفتم و توانستم در آزمون هایی که از سوی دانشگاه های
انگلیس به ایران فرستاده میشد هم خود را بیازمایم. ولی اگر شما در بزرگسالی بخواهید یاد بگیرید،
باید پشتکار و کارسامانی (دیسیپلین و نظم در کار و آموزش) بالایی داشته باشید. گرچه امروز کار
آسان تر است و شما برای نمونه میتوانید از سی دی های گویا و مولتی مدیا سود ببرید ولی بازهم
بدید من نسک از همه بهتر است، چرا که امروز نسکهای ترازبندی شده زبان های بیگانه هست که
کم کم تراز شان بالاتر میرود و شما میتوانید از نسک های تراز پایین و با داستانهای گیرا و برزش های
آسان دستور زبان و .. آغاز کنید. نخست هم خواندن و نوشتن تان راه می افتد و سپس دریافت شنیداری
تان و سرانجام ، گفتار شما راه میافتد. دستکم هم به ١۵۰۰ واژه در هر زبان نیاز نخستین دارید که سنگ
پایه است و پس از ان کارتان تند تر و ساده تر میشود. انگلیسی هم از همه ساده تر است و سپس آلمانی
است که گویش ان آسان ولی دستور زبانش اندک پیچیده است و سپس فرانسه میاید که کمی پیچیده تر
در دستور زبان و گویش است ولی امروزه دیگر ارزش یادگیری چندانی ندارد ولی در زمان ما در آموزشگاه های
کشوری آموزش داده میشد، اسپانیایی هم از ان آسانتر و هم از ان امروزه بدردبخور تر است. ولی همچنان
که گفتم، نخست و بالاتر از همه، باید و باید انگلیسی دانست و سپس اگر زمان بود و دلبستگی به ادبسار
و فلسفه داشتید، آلمانی.

پارسیگر
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40