10-01-2013, 09:06 AM
Anarchy نوشته: 6) دیدگاه شما در مورد خانواده و نقش سرکوبگری که می تواند بازی کند چیست ؟خانواده هم باید در پرتو فرگشت بررسی شود. خانواده به شما ارزش ها
و فرهنگ کهن را که در سده و هزاره ها ریخت یافته است، تـَرامیدهد*.
ولی فرگشت، تنها دادن ارزش های کهن نیست، بساکه نگاه کردن به زمان،
و در کارآوردن نیاز ان و سامه های نوین در هر زمان است که رفتار های دیگری
را بایسته میکنند. ولی این دگرگونی هرگز بزرگ و ویرانگر گذشته نیست.
چیزهای اندک نو و سودمند، باید سر انجام چیز هایی را که کم کم از ارزش و
سودمندی به زیانمندی فرومیرویند، کنار زده و جای آنان را بگیرند. روشن است
که کهنه همواره با سرسختی از هستی و ارزش خود پدافند میکند و نو، چون
کودکی نوزاد، برای سزامندی زندگی و ارزش یابی، دست و پا زده و جیغ میزند
و چه بساکه این کودک به برنایی نرسد و بدست کهنه، نابود شود ولی سرانجام
آن نو هایی که بایسته هستند، راه خود را باز میکنند و بخشی از سامانه ی کهن
گردیده و کم کم پس از سالها و دهه ها و سده ها و شاید هزاره ها، خودشان،
بخشی از آن کهنه ها میشوند که این بار با نو ها در جنگ هستند. در این روند،
هم کهنه ها و هم نوها، سزامندی و هوده ی خودشان را دارند، چرا که هر کهنه ای
بد نیست و هر نوی بیگمان سودمند و خوب نمیباشد. برای همین ستیز میان کهنه
و نو یک پالایه و یک چالش است که تنها آن نوهایی که ارزش راستین و سودمندی
فربودین دارند، بتوانند در نبرد با کهنه پیروز شوند و تنها ان کهنه هایی که براستی
زیانبار شده اند، از میان بروند. گوهر فرگشت هم چیزی جز این نیست.
پس خانواده میتواند سرکوبگر باشد و میتواند در همان زمان سودمند باشد .
نو ها ناچار از نبرد همیشگی هستند تا ارزش خود را در کاروکنش و فربود نشان دهند.
•
*
ترادادن = منتقل کردن durchgeben، abgeben / to pass through؛ to transmit übermitteln
پارسیگر