دفترچه

نسخه‌ی کامل: صندلی داغ - مزدك بامداد
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40
Russell نوشته: مزدک عزیز این پرسش‌ها و این تالار قرار است مجموعه‌یِ عقاید یکی از فروم‌نویسان قدیمی و دانشمند قارسی باشد و من این پرسش‌ها را برای ثبت در تاریخ مطرح کردم، امیدوارم پاسخ‌ها تحت تاثیر بحثهای در تاپیک‌هایِ کناری قرار نگیرد و به صورت دفاعی و واکنشی در نیآید.
این براستی دیدگاه من است. من در کارنامه ی مارکس، ستم و گناه نمیبینم.
خود او هم که همواره با تنگدستی و بدبختی و سرگردانی دست بگریبان بود
و هرگز هم در جایی فرمانروایی ننمود. در آموزه های او نیز نادرستی و یا
خواست اینکه کسانی را گمراه نماید نیز برای من دیده نمیشود. مارکس یک
دانشوپژوهشگر دانشهای هومنی و سرایداشتی بود و روشن است که نگره ی
او مانند دیگر نگره های دانشیک، فرگشت فرزامنده* خواند یافت و باریک تر
و همساز تر با سامه های نوین جهانی خواهند گردید. شاخه های فراوانی از
مارکسیسم پدید امده که همه داو رهیافت بهتر به این اموزه را داشتند و دارند،
از تروتسکیسم و مائوئیسم گرفته تا خود سوسیال دمکراسی که فراورده ی از
کار خود او به شمار میرود، از نئو مارکسیسم گرفته تا آموزه ی فرانکفورت و
پسامارکسیسم ...



*فرزامنده = کامل شونده

پارسیگر
kourosh_bikhoda نوشته: آیا تا به حال درگیری فیزیکی و تن به تن داشتید؟
آری بویژه در بچگی و تا پایان دانشگاه . کتک و چوب هم فراوان خوردم!
kourosh_bikhoda نوشته: اگر عزیزانتون مثل فرزندتون سرمایه دار و بهره کش باشند چه میکنید؟
نخست اینکه من جایی نگفتم که فرزندانم بهره کش هستند،
دستکم این را آشکار نگفته ام و شما خود چنین برداشته اید!
-----
گروهی از سرمایه داران در امریکا هستند که وابسته به شاخه ی
دینی مورمون میباشند و در پیرامون سالت لیک سیتی ریشه دارند.
آنها بسیار راستی گرا بوده و درآمدهای خودرا برای روسپی گری و
لوکس و تباهی هزینه نمیکنند، بساکه بازهم کارخانه ها فراورش و ...
میسازند. من به آنها (فرزندان خود) میگویم که اکنون که ناچار در این
سامانه گرفتار هستند، دستکم مانند اینها رفتار کنند و از تباهی دوری گزینند.



پارسیگر
kourosh_bikhoda نوشته: من از انسان های پیر خصوصن خوش پوش و باسوادش خیلی خوشم میاد که فکر میکنم شما اینطور باشید. خیلی هم باهاشون هم صحبتی و مراوده میکنم و البته شوخی و سر به سر هم زیاد میگذارمشون. مخصوصن شما که بسیار آستانه تحملتون بالاست و یادم میاد در یک بحثی در رابطه با کمونیسم با آرش بیخدا ایشون خیلی به شما تاختند ولی شما بزرگمنشانه رفتار کردید. با این توضیحات میخوام بدونم نظرتون نسبت به من چیه؟
من شمارا همواره مانند یک آرش بیخدای جوانتر میبینم که هنوز دارد کارآموزی بیخدایی را میگذراند.
شما یک برتری آرش بیخدا را هنوز ندارید و آنهم تراز آگاهی بالاست. تراز آگاهی شما هم خوب است
ولی برای برنده شدن در گفت و ستیز، نیاز بالاتری به آگاهی در باره ی تاریخ، سرایداشت، دانشهای
آروینی و هومنی، فلسفه های جهان و .. نیاز دارید. از انجا که هوشتان خوب است، اگر کمی زمان برای
خواندار بگذراید این کاستی تان هم زود برکنار میشود و میتوانید به ۹۵% مسلمین و ۷۵% دینباوران دیگر
چیره شوید. ولی شما همچنین یک کاستی آرش بیخدا را هم به همراه دارید و آن هواداری از کاپیتالیسم
است که نبرد بیخدایی شما را کاستی و سستی میبخشد و از باورپذیری* و رخنه* ی سخن شما میکاهد.
چنانکه سخنواره ی اروپایی میگوید، "منوی شما هنوز روند نیست!". بدید من اگر هم میخواهید در آینده،
نگرش سرمایه داری خود را نگه دارید، انرا در سخنگاه ها و سخنسراها به میان نیاورید و هتّا اگر سخت تان
باشد که کمونیستی انجا میدان داری کند، دندان روی جگر بنهید، چرا هرکس باید در میدانی که شانس
برتر و ابزار نیرومند تر دارد و فند بیشتر میداند، جنگ کند تا امید پیروزی داشته باشد. از انجا که گاه
بهترین پدافند این است که در میدان دشمن بتازیم، و از انجا که سرمایه داری اکنون در لاک پدافندی
است و چهره ی خوشی ، بویژه در جهان سوم، در نزد روشن‌ویران، کارگران و مردم هامی .. که
نیوشندگان (مخاطبان) و مشتریان گرایندی شما هستند، ندارد، بکار گیری اندرز من به شما یاری
میرساند که برماند آرش بیخدا (که یادش گرامی باد) را بتوانید بر دوش بردارید.



*رخنه = نفوذ
رخنه ی سخن = نفوذ کلام
باورپذیری= اعتبار

پارسیگر
مزدك بامداد نوشته: این براستی دیدگاه من است. من در کارنامه ی مارکس، ستم و گناه نمیبینم.
من هم مخالفتی ندارم و برای مارکس احترام زیادی قائل هستم، آنچه باعث این نگرانی شد بالا گرفتن بحث مارکسیسم و کمونیسم بود و دیدن اینکه بیشتر سخنتان پیرامون مارکس شد درباره‌یِ سرمایه‌داری و سرمایه‌داران شد تا خوانش خودتان از مارکس و شخصیت او؛ و البته این تنها گمان من بود...
مزدك بامداد نوشته: [عکس: 2663d1382006151-%D8%B5%D9%86%D8%AF%D9%84...atch-1.jpg]




[عکس: 2662d1382004707-%D8%B5%D9%86%D8%AF%D9%84...mited2.jpg]

بگمانم دیگر نیازی به پرسیدن رنگ مورد علاقه نیست !!
Russell نوشته: من هم مخالفتی ندارم و برای مارکس احترام زیادی قائل هستم، آنچه باعث این نگرانی شد بالا گرفتن بحث مارکسیسم و کمونیسم بود و دیدن اینکه بیشتر سخنتان پیرامون مارکس شد درباره‌یِ سرمایه‌داری و سرمایه‌داران شد تا خوانش خودتان از مارکس و شخصیت او؛ و البته این تنها گمان من بود...
اینکه من این بخش هارا برای دیرتر نهادم، برای همین بود که از این
ستیز ها پیشگیری کنم چون من بیشتر دوست دارم در باره ی
اسلام و دین و خدا و .. گفت و ستیز نمایم تا چیز دیگر...


[SIZE=3][/SIZE]
[SIZE=3][/SIZE][SIZE=3][/SIZE]
Russell نوشته: بگمانم دیگر نیازی به پرسیدن رنگ مورد علاقه نیست !!

آری ، واتسون گرامی من !

[ATTACH=CONFIG]2664[/ATTACH]
[SIZE=3][/SIZE]
مزدك بامداد نوشته: نخست اینکه من جایی نگفتم که فرزندانم بهره کش هستند،
دستکم این را آشکار[1] نگفته ام و شما خود چنین برداشته اید!

منظور کوروش گرامی هم این نبود که فرزندانتون بهره کش هستند ، منظور این بود که اگر عزیزانتون ( از جمله فرزندانتون ) ...
مزدك بامداد نوشته: نخست اینکه من جایی نگفتم که فرزندانم بهره کش هستند،
دستکم این را آشکار[1] نگفته ام و شما خود چنین برداشته اید!
Anarchy نوشته: منظور کوروش گرامی هم این نبود که فرزندانتون بهره کش هستند ، منظور این بود که اگر عزیزانتون ( از جمله فرزندانتون ) ...
بله قربان. باز خاظر کمونیستی خودتونو مکدر کردید که!
سپاس از پاسخ هاتون. من دیگه همه چیز در موردتون میدونم E414
E032
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40