دفترچه

نسخه‌ی کامل: صندلی داغ - مزدك بامداد
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40
مزدک گرامی نوبتی هم باشد نوبت من است :

1 - فرض کنید میتوانید آزادانه هر جای جهان را برای زندگی انتخاب کنید ، کجا را انتخاب میکنید ؟!
2 - آیا به بازیهای کامپیوتری علاقه دارید ؟ اگر دارید کدامشان را بیشتر میپسندید ؟!
3 - تا به حال عصبانی شده اید طوری که یک چیزی را بزنید بشکنید ؟!
4 - به نظر شما کدامیک از خبرگزاری ها صادق تر هستند ؟!
5 - من افراد بسیاری را دیده ام که چپی دو آتشه هستند ! ولی وقتی وارد زندگی خصوصیشان میشویم یک منزل چند هزار متری و یک اتوموبیل چند صد هزار یورویی و چند مغازه و شرکت و ... میبینیم ! این افراد را چگونه توصیف میکنید ؟!
6 - به نظرتان چه قدر از عمر جمهوری اسلامی مانده ؟!

با سپاس
0) علت انتخاب نام "مزدک بامداد" به عنوان نام کاربری چیست ؟ شخصیت مزدکی که در تاریخ آمده از دیدگاه چگونه است ؟
1) از دیدگاه شما معنای زندگی چیست ؟ چگونه در زندگی برای خود هدف ساختید و به ارزشمندی اهداف خود باور یافتید ؟
2) چه موارد یا نکاتی در باور شما خط قرمز هستند یا به عبارتی به آنها تعصب دارید ؟
3) آیا لحظاتی در زندگی بوده که احساس ناتوانی عمیق کنید ؟ چگونه توانستید بر این احساس غلبه نمایید ؟ یا به طور کلی اگر چنین لحظاتی پیش بیاید چه راهکاری دارید؟
4) آیا هرگز پیش آمده از مرگ و نابودی بترسید ؟ چگونه با مرگ کنار آمده اید ؟ چرا مرگ را در پیری مایه رهایی و آرامش می دانید ؟
5) دیدگاه شما در مورد امکان جاودانگی انسان با پیشرفت علم چیست؟ آیا این را امکان پذیر میدانید ؟ زندگی جاودانه از نظر شما جذاب است یا ملال آور ؟
6) دیدگاه شما در مورد خانواده و نقش سرکوبگری که می تواند بازی کند چیست ؟
7) چه تیپ افرادی را به عنوان دوست انتخاب کرده و میکنید ؟
8) انسان کامل از دیدگاه شما چه خصوصیاتی باید داشته باشد ؟
9) فرزام گرایی از دیدگاه شما خوب است یا بد ؟
10) آیا به روش های مسلحانه برای مبارزه با حکومت های فاشیستی اعتقاد دارید ؟
11) علت شکست حکومت های کمونیستی را چه میدانید ؟
12) بزرگترین ایراد وارد بر اندیشه کمونیسم از دیدگاه شما چیست ؟
13) علت نزدیکی حکومت های فاشیستی-اسلامی با کشور های بازمانده از بلوک شرق را در چه میدانید ؟
14) دیدگاه شما در مورد تئوری توطئه های مطرح شده پیرامون یازدهم سپتامبر چیست ؟
15) دیدگاه شما در مورد تئوری های مطرح شده در خصوص کنترل دنیا توسط انجمن های مخفی فراماسونری و دست های پشت پرده چیست ؟
16) بزرگترین و باسواد ترین اسلام ستیز/خردگرای ایرانی را چه کسی می دانید ؟ برای نمونه نظر شما در مورد فرود فولادوند و روش مبارزه او چیست ؟

E032
HHHHHEEEELLLPPPPPPP!!
من میخواستم چندتا سوال بپرسم ولی این هلپ رو که دیدم منصرف شدم.
google نوشته: اینکه ملت یا آدم دنبال حق و غرور و استقلال خود باشد هدف مهمتر است یا وسیله؟
ابزار و آماج باید با هم همخوانی داشته باشند،
شما نمیتوانید بگویید من برای راستی و درستی
کار میکنم ولی برای رسیدن به آن دروغ بگویید.
گرچه شاید با ابزار فرامنشانه (اخلاقی) نخست
به جایی نرسید و پدرسوخته ها برنده شوند ولی
همین پدرسوختگی پدرسوخته ها سرانجام
گریبان شان را میگیرد. برای نمونه محمد برای
رسیدن به برتری و سروری از هیچ دزدی و کشتار،
هتّا کشتار مردم دربند ( بنی قریظه) دریغ ننمود،
کاروان هارا دزدید و ... .ولی خب، این روش های
فاشیستی و مردم ستیز ، پس از کامیابی های
سده های نسختین، کار را به واپسماندگی و
زشتی چهره ی اسلام کشانید. امروزه هم این
عمله ی جهل مانده اند که چگونه این تبهکاری ها
و دزدی هارا ماست مالی کنند! ولی به وارونه،
عیسی از جنک و کشتار خودداری کرد و گرچه
کشته شد، و دینش در آنزمان بیدرنگ به کامیابی
نرسید، ولی بر پایه ی همین رفتار نیک، دین او
امپراتوری روم را از درون در چنگ گرفت و امروزه
( هتّا پس از تبهکاری های ترسایان ) از پیشرفته ترین
و خوشنام ترین دین هاست و بزرگترین دین
جهان هم بشمار میرود. هیچ خورده ای هم
نمیتوان به رفتار عیسی گرفت و کار مسیحی ستیزی،
بارها سخت تر از اسلام ستیزی است ( هتّا اگر نیازی بدان باشد!).

پارسیگر
سامان نوشته: من میخواستم چندتا سوال بپرسم ولی این هلپ رو که دیدم منصرف شدم.
:e057:

نه ، آن فریاد برای شوخی بود، پرسشهایتان را بپرسید، کم کم به همه ی پرسش ها میرسیم !


[SIZE=3][/SIZE]
[SIZE=3][/SIZE][SIZE=3][/SIZE]
مزدك بامداد نوشته: HHHHHEEEELLLPPPPPPP!!

مزدک گرامی ، دوستان سکوت کردن و سوال نمیپرسن...دیگه من مجبورم جور اونها رو هم بکشم !! شما هم برای پاسخ عجله نکنید ، قرار هست صندلی داغ شما به صورت نامحدود و برای همیشه باز باشه تا دوستان هر سوالی داشتن بپرسن E105 !!

حقیقتا حضور شما در اینجا برای ما غنیمت هست...

E032
مزدك بامداد نوشته: :e057:

نه ، آن فریاد برای شوخی بود، پرسشهایتان را بپرسید، کم کم به همه ی پرسش ها میرسیم !


[SIZE=3][/SIZE]
خوب پس تقصیرش گردن خودتون
;)

۱- آیا در هیچ شرایطی حاضر به کشتن یک انسان هستید؟
۲- آیا به قهرمان سازی تاریخی معتقد هستید؟ مثلا درباره ی کوروش هخامنشی چه رویه ای باید در پیش گرفت؟
۳- کدام شخصیتهای ایرانی (معاصر و تاریخی) را میپسندید؟
۴- نظرتان راجع به این افراد چیست: امیرکبیر- رضا شاه- مصدق- رضا پهلوی دوم- میرحسین موسوی.
۵- اصلاحات درون رژیمی را برای بهبود شرایط ایران موثرتر میدانید یا انقلاب یا حمله ی خارجی؟
۶- آیا با این نظر موافقید: «هدف از فعالیتهای اجتماعی و سیاسی بهبود و ارتقای سطح زندگی بشر است. در این راستا دموکراسی تنها یک روش است، نه هدف.»
سپاس پیشاپیش از پاسخهایتان.
google نوشته: قدیما یخچال نبود. یخ نبود. برف با شربت میخوردید؟ طعم اون روزگار هنوز درخاطر دارید؟ کمی بگویید
درست است که یخچال نبود ولی یادم است که یک گودال مانندی
در باغ مان در زیر خاک درست کرده بودند که نامش یخدان بود و
ژرف هم بود و برفهای زمستان و چیزهایی که بایستی خنک
می ماندند در ان بودند و هتّا در تابستان هم آنجا همچنان سرد
بود و تا بیاید برفهایش از میان بروند، باز زمستان میشد!
از سوی دیگر دیرتر، یخ برای خریدن هم بود. یخ هایی به
ریخت بلوک های گنده و درازکاب ( مکعب مستطیل) که روی
گونی ها اینور و آنور میبردند و میشد خرید و روی گاری یا
باربر ها روی پشتشان برای شما بیاورند و در "یخدان" بگذراند.
سپس با ابزاری بنام درفش که سیخی دسته دار بود،
از کناره های ان میشد شکست و بکار برد.
نخستین یخچالی که یادم است، دارای قفل و کلید هم بود
و درست مانند یک گاوصندوق بنگر میرسید. بسیار هم
نوشابه (شربت) با این ها خوشمزه بود. ما همیشه
بتری های "شیره" داشتیم که از ان برای نوشابه ساختن
یا خوراکی های دیگر شیرین، بویژه در ماه رمضان سود
میجستیم، شیره ی آلبالو و گاهی شیره ی گلبرگ
سرخ‌ورد (گل سرخ) هم داشتیم. با دانه های ریحان هم،
با گلاب یا با عرق های گوناگون گیاهی ، یا با اب لیمو ترش
نوشابه درست میکردیم، بویژه در ماه محرم که این
نوشابه ها را به خویشاوندان و مردم رهگذر هم میدادیم.
یک آبوَند ( ظرف) بزرگ هلبی هم داشتیم که پایینش
شیر داشت و در آن این نوشابه هارا درست میکردیم
و تکه های بزرگ یخ یا برفهایی که در گودال یخدان
باغمان بود تویش میریختیم. همچنین دوره گردان با
این یخ ها در آبوَند ویژهای فالوده درست میکردند که
دو دیواره بودند و در دیواره ی بیرونی یخ و نمک میریختند
و در دیواره ی درونی، شیره و فالوده. در هنگام خریدن
هم از همان به ما میدادند و رویش شیره ی آلبالو هم میریختند.
بهایش هم اندک بود و آنزمان ما سکه های شاهی /دهشاهی
زرد داشتیم که توان خرید فراوانی هم داشتند. من هتّا زمانی
یادم است که در جوانی من، یک سکه ی پهلوی سد تومان بود!
همه ساله هم چند برنامه آبلیمو گیری و آبغوره گیری و ربّ گیری
و گلبرگ گیری و قورمه سازی و روغن گیری و .. داشتیم که
گاهی من هم در این کارها یاری میکردم، بویژه در روغن گیری
از کره ی جانوری که بایستی آتشی برپا میشد و دیگی میجوشید
و من دوست داشتم این آتش و هیزم و اینهارا من درست کنم!


پارسیگر
google نوشته: اولین خاطره ای که از تماشای تلوزیون دارید چیست؟
تلویزیون بسیار دیرتر آمد. کانال هم یکی بیشتر نبود، دیرتر شد دوتا و اگر درست
یادم مانده باشد یک کانال آمریکا هم رویش آمد که به انگلیسی پخش میکرد.
نخستین تلویزیونی که من خریدم بسیار گران و غول آسا بود و مانند یک گنجه
بنگر میرسید و درش هم باز و بسته و قفل و کلید هم داشت. من یادم است
که دیرزمانی میبرد تا فرتور آن آشکار شود . من بیشتر ادمی "رادیویی" بودم
چون رادیو پیش از تلویزیون آمده بود و رادیو های "نو" هم غول آسا بودند و
دو تا دگمه ی بزرگ هم هم برای چرخانیدن داشتند با یک رویه ی شیشه ای
که نام شهرهای جهان رویش نوشته بود. رادیو هایی هم بودند که با چراغ نفتی
که یک پره هایی بالایش داسش و از گرما، رخش کهربایی می ساختند، کار
میکردند و شما نیاز به توان کهربایی (قدرت برقی) نداشتید! گمان کنم اکنون
که در ایران هی کهربا فروبسته میشود، این رادیو ها باز به کارایند! ما چون
پیشتر، سینما هم داشتیم، دیدن تلویزیون برای ما همچون یک سینمای کوچک
بود و بسیار شگفت زده نشدیم.

پارسیگر
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40