06-22-2012, 12:02 AM
٭٭٭٭ روشنگری در باره ی واژه ی پارس
چندی است كه چو افتاده كه 1- عرب برای خوار كردن ایرانیان نام پارس را از آوای سگان بر ایرانیان نهاده یا 2- به وارونه، از نام پارسیان بر آوای سگ نهاده ! و یا
اینكه 3- این فارس به چم اسب دوان است ( از فرس). باید گفت كه:
1
-Pars
این نام تیره ای آریایی است كه آنزمان كه عرب هیچكاره بود، برروی سنگنبشته های هخامنشی و هتا در تورات بوده و پیوندی با سگ و عرب ندارد. چم این واژه هم مانند پارت، "كناره ای" و یا "پهلویی" بوده، چون مادها خودشان را میانه ( ماد=میانه/مادر،مایه) و دیگر تیره های آریایی را پهلویی میشمارده اند كه واژه ی "پهلوی" هم از همینجا برای پارتیان پیدا شده.
parthva---|
........... .|-----> Part
........... .|-----> Pars
2- Bark
در زمان چیرگی عرب، نام یك استان ایران پارس بوده و نه نام همه ی ایران و ایرانیان. و عرب ایرانی را عجم میخوانده و نه پارس ! پ هم كه نمیتوانسته بگوید كه این را بر "پارس" سگ بنهد یا نه!. در هیچ تاریخ و گزارشی هم چنین چیزی نیامده. تازه اگر عرب اینهمه آگاهی تاریخی (!) داشته كه كوروش و پارسیان را خوار كند، چرا ایرانیان كه همواره با آنان میجنگیدند ( بابك و مازیار و ..) با آنها همراهی كرده و از این واژه سود جسته اند؟ پس اینهم یك سخن بی پشتوانه است كه چو انداخته اند.
الفارِس - 3
سخن دیگر اینكه، واژه اسب دوان در تازی، فارِس، با آهنگ " فاعـِل" است از ریشه ی "فـَـرَس" (=اسب) و وات "رِ" در آن زیر دارد ولی در واژه ی فارس، كه تازی شده ی پارس است، "ر" خاموش است، پس این چو هم درست نیست.
fâres <> fârs
--------------------------------------
از این گذشته، این جانور پاسبان گله های ایرانیان و خود آنها نیز بوده و در نزد نیاكان ما جایگاهی ارجمند داشته و جایگاهی ویژه نیز در آیین میترا و در اوستا دارد. بر اینپایه نباید از دید كنونی به گذشته های دور نگریست. سگ پس از اسلام بده شده و گرنه تیره های آریایی همواره دوستدار این جانور كه نخستین دوست و یاور مردم است، بوده اند و بیزاری از سگ و یا ناپاك دانستن آن در فرهنگ تازیان است.
در پایان: نامها نیستند كه به ما بزرگواری میبخشند، ما هستیم كه به نامها بزرگی ( و گاه پستی ) میبخشیم.
چندی است كه چو افتاده كه 1- عرب برای خوار كردن ایرانیان نام پارس را از آوای سگان بر ایرانیان نهاده یا 2- به وارونه، از نام پارسیان بر آوای سگ نهاده ! و یا
اینكه 3- این فارس به چم اسب دوان است ( از فرس). باید گفت كه:
1
-Pars
این نام تیره ای آریایی است كه آنزمان كه عرب هیچكاره بود، برروی سنگنبشته های هخامنشی و هتا در تورات بوده و پیوندی با سگ و عرب ندارد. چم این واژه هم مانند پارت، "كناره ای" و یا "پهلویی" بوده، چون مادها خودشان را میانه ( ماد=میانه/مادر،مایه) و دیگر تیره های آریایی را پهلویی میشمارده اند كه واژه ی "پهلوی" هم از همینجا برای پارتیان پیدا شده.
parthva---|
........... .|-----> Part
........... .|-----> Pars
2- Bark
در زمان چیرگی عرب، نام یك استان ایران پارس بوده و نه نام همه ی ایران و ایرانیان. و عرب ایرانی را عجم میخوانده و نه پارس ! پ هم كه نمیتوانسته بگوید كه این را بر "پارس" سگ بنهد یا نه!. در هیچ تاریخ و گزارشی هم چنین چیزی نیامده. تازه اگر عرب اینهمه آگاهی تاریخی (!) داشته كه كوروش و پارسیان را خوار كند، چرا ایرانیان كه همواره با آنان میجنگیدند ( بابك و مازیار و ..) با آنها همراهی كرده و از این واژه سود جسته اند؟ پس اینهم یك سخن بی پشتوانه است كه چو انداخته اند.
الفارِس - 3
سخن دیگر اینكه، واژه اسب دوان در تازی، فارِس، با آهنگ " فاعـِل" است از ریشه ی "فـَـرَس" (=اسب) و وات "رِ" در آن زیر دارد ولی در واژه ی فارس، كه تازی شده ی پارس است، "ر" خاموش است، پس این چو هم درست نیست.
fâres <> fârs
[ATTACH=CONFIG]535[/ATTACH]
--------------------------------------
از این گذشته، این جانور پاسبان گله های ایرانیان و خود آنها نیز بوده و در نزد نیاكان ما جایگاهی ارجمند داشته و جایگاهی ویژه نیز در آیین میترا و در اوستا دارد. بر اینپایه نباید از دید كنونی به گذشته های دور نگریست. سگ پس از اسلام بده شده و گرنه تیره های آریایی همواره دوستدار این جانور كه نخستین دوست و یاور مردم است، بوده اند و بیزاری از سگ و یا ناپاك دانستن آن در فرهنگ تازیان است.
در پایان: نامها نیستند كه به ما بزرگواری میبخشند، ما هستیم كه به نامها بزرگی ( و گاه پستی ) میبخشیم.