دفترچه

نسخه‌ی کامل: بی خدا بودن چه حسی دارد؟
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41
دریافت آورده از هوش بیش از اندازه ساده است, هنگامیکه پرسمان هوش دستکم بیست زمینه و بیشتر دارد: طبیعت انسان

دینداری بیشترین ستیز را با بخش "فرنودسار (= منطق)" در گفتمان هوش دارد, که یکی از بخش‌هایِ کلیدین نیز میباشد, ولی نه حیاتی.

برای نمونه چه شمار کسانی پیدا میشوند که هوش اجتماعی بسیار بالایی دارند و میتوانند با یکی دو سخن بجا و یک نگاه انداختن به چشم کسی خواسته‌یِ
خودشان را پیش ببرند, یا در معامله‌ها سود آنچنانی بکنند و همه‌یِ اینها را بی آنکه یک جو از ریاضی سر در بیاورند یا هتّا آن اندازه مغز منطقی‌ای داشته باشند.

پس باری دیگر, این نگرشی برآمده از زمخت‌نگری میباشد که «هوش» که یک فرایافت پیچیده و پر شاخ و برگ و همتافت (complex) میباشد
را فرا-اندازه ساده و زمخت در نگر گرفته و بپنداریم هرکس که میتوانست چهار تا چامه را از بر کند یا در امتحان! نمره‌یِ بالا بیاورد بباید باهوش است.

هر چه مغز بیشتر برزیده شود تا فرایافت‌ها باریک را بهتر و درست‌تر از هم بازشکافد, کمتر چنین لغزش‌هایی پیش خواهند آمد. درسته, در
گپ‌ و گفتگو‌هایِ روزانه واژه‌یِ "هوش" برای هزار و یک چیز دور و نزدیک به کار میرود, ولی هنگامیکه سخن از «بازشناسی انگیزه»و روانشناسی
میرسد, بنمونه اینکه چرا بهمان کس با اینکه آدم بسیار باهوشی‌ست ولی میخواهد آخوند شود, دیگر نمیشود از همان روش عام و روزانه برای شناخت و
واکاوی بهره گرفت و نیاز به واژه‌سار (vocabulary) باریک و اندیشه‌یِ موشکافانه به میان میاید, که زبان پارسی¹ در این زمینه کارآمد (effective) است.








¹ در پاسخ به اینکه چرا به «پارسی ِ سره» مینویسیم, بیشتر از همه از همینرو که کارآمد است.
دریافت آورده از هوش بیش از اندازه ساده است, هنگامیکه پرسمان هوش دستکم بیست زمینه و بیشتر دارد: طبیعت انسان

دینداری بیشترین ستیز را با بخش "فرنودسار (= منطق)" در گفتمان هوش دارد, که یکی از بخش‌هایِ کلیدین نیز میباشد, ولی نه حیاتی.

برای نمونه چه شمار کسانی پیدا میشوند که هوش اجتماعی بسیار بالایی دارند و میتوانند با یکی دو سخن بجا و یک نگاه به چشم کسی انداختن خواسته‌یِ
خودشان را پیش ببرند, یا در معامله‌ها سود آنچنانی بکنند و همه‌یِ اینها را بی آنکه یک جو از ریاضی سر در بیاورند یا هتّا آن اندازه مغز منطقی‌ای داشته باشند.

پس باری دیگر, این نگرشی برآمده از زمخت‌نگری میباشد که «هوش» که یک فرایافت پیچیده و پر شاخ و برگ و همتافت (complex) میباشد
را فرا-اندازه ساده و زمخت در نگر گرفته و پنداشته شود هرکس که میتوانست چهار تا چامه را از بر کند یا در امتحان! نمره‌یِ بالا بیاورد بباید باهوش است.

هر چه مغز بیشتر برزیده شود تا فرایافت‌ها باریک را بهتر و درست‌تر از هم بازشکافد, کمتر چنین لغزش‌هایی پیش خواهند آمد. درسته, در
گپ‌ و گفتگو‌هایِ روزانه واژه‌یِ "هوش" برای هزار و یک چیز دور و نزدیک به کار میرود, ولی هنگامیکه سخن از «بازشناسی انگیزه» و روانشناسی
میرسد, بنمونه اینکه چرا بهمان کس با اینکه آدم بسیار باهوشی‌ست ولی میخواهد آخوند شود, دیگر نمیشود از همان روش عام و روزانه برای شناخت و
واکاوی پرسمان بهره گرفت و نیاز به واژه‌سار (vocabulary) باریک و اندیشه‌یِ موشکافانه به میان میاید, که زبان پارسی¹ در این زمینه کارآمد (effective) است.








¹ در پاسخ به اینکه چرا به «پارسی ِ سره» مینویسیم, بیشتر از همه از همینرو که کارآمد است.
Mehrbod نوشته: دریافت آورده از هوش بیش از اندازه ساده است, هنگامیکه پرسمان هوش دستکم بیست زمینه و بیشتر دارد: طبیعت انسان

دینداری بیشترین ستیز را با بخش "فرنودسار (= منطق)" در گفتمان هوش دارد, که یکی از بخش‌هایِ کلیدین نیز میباشد, ولی نه حیاتی.

برای نمونه چه شمار کسانی پیدا میشوند که هوش اجتماعی بسیار بالایی دارند و میتوانند با یکی دو سخن بجا و یک نگاه به چشم کسی انداختن خواسته‌یِ
خودشان را پیش ببرند, یا در معامله‌ها سود آنچنانی بکنند و همه‌یِ اینها را بی آنکه یک جو از ریاضی سر در بیاورند یا هتّا آن اندازه مغز منطقی‌ای داشته باشند.

پس باری دیگر, این نگرشی برآمده از زمخت‌نگری میباشد که «هوش» که یک فرایافت پیچیده و پر شاخ و برگ و همتافت (complex) میباشد
را فرا-اندازه ساده و زمخت در نگر گرفته و پنداشته شود هرکس که میتوانست چهار تا چامه را از بر کند یا در امتحان! نمره‌یِ بالا بیاورد بباید باهوش است.

هر چه مغز بیشتر برزیده شود تا فرایافت‌ها باریک را بهتر و درست‌تر از هم بازشکافد, کمتر چنین لغزش‌هایی پیش خواهند آمد. درسته, در
گپ‌ و گفتگو‌هایِ روزانه واژه‌یِ "هوش" برای هزار و یک چیز دور و نزدیک به کار میرود, ولی هنگامیکه سخن از «بازشناسی انگیزه» و روانشناسی
میرسد, بنمونه اینکه چرا بهمان کس با اینکه آدم بسیار باهوشی‌ست ولی میخواهد آخوند شود, دیگر نمیشود از همان روش عام و روزانه برای شناخت و
واکاوی پرسمان بهره گرفت و نیاز به واژه‌سار (vocabulary) باریک و اندیشه‌یِ موشکافانه به میان میاید, که زبان پارسی¹ در این زمینه کارآمد (effective) است.








¹ در پاسخ به اینکه چرا به «پارسی ِ سره» مینویسیم, بیشتر از همه از همینرو که کارآمد است.

این الان جواب حرف من بود؟! عجب هوشی بخرج دادی بابا! ببینین من چی گفتم و شما در جواب چی گفتین:-)

اما من بر خلاف شما جواب حرفتون رو میدم. خب این رفیق ما نرفته قم آخوند بشه رفته بدنبال چه میدونم عرفان و گفتم دنبال این حسن زاده آملی و اینا که میگن عارف هستن رفته. تا درسش تو امریکا تموم شد نموند اومد ایران و یراست رفت قم. خودش هم میگف فقط بخاطر پدرش درس میخونه و مجبوره مطیع باشه و چاره دیگه ای نیس. همه میدونن که معمولا کیا میرن آخوند میشن در این حرفی نیس اما بعضیا بخاطر این عالم معنا و اینا انگار باید درس حوزه هم بخونن.

Mehrbod نوشته: پس باری دیگر, این نگرشی برآمده از زمخت‌نگری میباشد که «هوش» که یک فرایافت پیچیده و پر شاخ و برگ و همتافت (complex) میباشد
را فرا-اندازه ساده و زمخت در نگر گرفته و پنداشته شود هرکس که میتوانست چهار تا چامه را از بر کند یا در امتحان! نمره‌یِ بالا بیاورد بباید باهوش است.
چقدر بابا با اون کاربر شما بدی آخه:-) خوبه حسابی هم کوبیدیش و کتکش زدی بازم بهش کنایه بزن! دلم براش میسوزه نمی دونم چرا ؟ خیلی مظلومه . بهت گفتم که اون فاروم شیعه رو رفتم خوندم چپ و راست بهش گیر میدن فک می کنن این سنیه! اینم میگه نه بخدا و اینا ولی اونا بازم باهاش سر جنگ دارن و وسط بحث باهاش دعوا می کنن اونم هی عذرخواهی و اینا. برین همین فارومه تا بفهمین مسلمون به کی میگن . نمی دونی عجب فاروم جکیه میری توش یه تاپیک هس که میگه وقتی وارد شدین به فاروم صلوات بفرستین یعنی پست کنین:-) وضو و غسل هم که حتمی باید داشته باشیم. رفتم پستاشون رو خوندم باورم نمیشه اینا دیگه کین ! یعنی اصلا چیزی بنام هوش در اینا وجود داره! کمپلت تعطیلن! واقعن مخلص (مخ less ) هستن. بعد این کاربر رفته وسط اینا داره طرح مسئله میکنهE412 براشون ثابت میکنه موسیقی حلاله !دین رو نباید اینطور یبرداشت کرد و این حرفا:e057:

در کل منم قبول دارم کلن مذهب و دین باعث عقب ماندگی آدم میشه. چون هوش قابل افزایشه اگه باهاش کار بشه اما در خونواده مذهبی خب موسیقی حرامه فیلم خارجی هم نمیشه دید و ..... یعنی فرزند در این جور خونواده ها فرصت نمیکنه از مغزش استفاده کنه و هوشش رو بیشتر کنه معمولن بچه های اینجور خونواده ها زبان بلد نیستن اگه هم بلد باشن همون تازی هس تازه اونم قرانیش از موسیقی و هنر و اینام که بی خیال. ولی خب دوست ما گفتم یه خونواده کاملن غیر مذهبی داشت و هوشش رو خب ارتقا داده بودند:-)
یه سوال بپرسم؟ یجورایی تست زمخت نگری هس:-) فک کردی این کاربر از چجور خونواده ای باشه ؟ و اینکه چرا همش در مقابلت کوتاه اومده یه نگاه به جوابایی که به شما داده بنداز و با بقیه مقایسه کن! فک نکنم خودتون هم تا الان متوجه شده باشین خیلی خیلی نکته ظریفی هس اما خب من استا انالیز شخصیت ادمام حتی از ور پستاشون و واقعن از انالیز کردن آدما لذت می برم بخصوص آدمایی که خاصند مثل دراویش!!
پ.ن شما رو هم اگه بخواین آنالیز می کنم:-)
این دو, کسیکه باهوش است ولی میخواهد آخوند شود یا کسیکه چند چامه از بر است و نابجا باهوش
خوانده میشود, هر دو نمونه‌یِ انگارین (= فرضی) میباشند و برای روشنگری آمده‌اند, نه برای خوارداشت.

نکته‌یِ سخن این بود که سنجش هوش پرسمان گسترده‌ و همتافتی (complex)‌ میباشد و کسیکه نمونه‌وار همه‌یِ ترانه‌هایِ خیام را از بر است, گرچه باهوش
به دید آدم بیاید, ولی این هوشمندی که در نگاه عام همان "باهوشی" دیده و خوانده میشود با آن نمره‌یِ هوشی که از راه سنجش موشکافانه‌یِ همه‌یِ جنبه‌هایِ هوش بدست میاید یکی نیست.

پس نمونه‌هایِ آورده که چرا بهمان کس که آدم بیسار جور و بسیار باهوشی است ولی میخواهد آخوند/X/Y (یا هر پیشه‌یِ کودنانه دیگر) بشود پاسخ میگیرد:
کس در یک [یا چند] زمینه باهوش است, در زمینه‌هایِ دیگر نه.





--
نکته‌یِ دوم, میتوان با قطعیت گفت مغز یک مسلمان گیر و لغزش دارد, زیرا پذیرای چیزهایکیه بروشنی خردستیز میباشند, بوده است:
آفریدگار جهان را در ٧ روز آفریده (قرآن)
آفریدگار جهان را در ٦ روز آفریده (انجیل)
آفریدگار آدمی را آفریده, به او خواست آزاد (اراده) داده, سپس او را از روی اراده‌یِ آزاد به دوزخ و بهشت میفرست (؟)
آفریدگار هستی و جهان آیه فرستاده که 'پیقمبرش' استثنائا بیشتر زن بگیرد (؟؟)
آفریدگار هستی و جهان در محاسبات ریاضیاتی قرانش اشتباه کرده چون از اعدادی اعشاری درست سر در نمیاورده (؟؟؟)
...


بایستی اینجا افزود, نمیتوان از روی این نکته زمخت‌نگرانه افزود که مغز بیخدا پس گیر منطقی ندارد.

etc.
etc.
ای بابا ولی من با این رفیقمون تو مقطع لیسانسم همکلاسی هم بودیم اون تو مدار منطقی و اینا از من که یک بی خدا هستم خیلی خیلی بهتر بود:-)
چرا جواب سالم رو ندادیE413 میخوام بدونم شما که هی به من میگی زمخت نگر متوجه این موضوع شدی یا نه! نه اسم کسی اورده شه و نه منشن !


Secular نوشته: یه سوال بپرسم؟ یجورایی تست زمخت نگری هس:-) فک کردی این کاربر از چجور خونواده ای باشه ؟ و اینکه چرا همش در مقابلت کوتاه اومده یه نگاه به جوابایی که به شما داده بنداز و با بقیه مقایسه کن! فک نکنم خودتون هم تا الان متوجه شده باشین خیلی خیلی نکته ظریفی هس اما خب من استا انالیز شخصیت ادمام حتی از ور پستاشون و واقعن از انالیز کردن آدما لذت می برم بخصوص آدمایی که خاصند مثل دراویش!!
پ.ن شما رو هم اگه بخواین آنالیز می کنم:-)

من مطمئنم که خودت هم نگرفتی چون باید خیلی تیز بود:-)
بابا مرده و حرفش :-)
Mehrbod نوشته: شما انگار هوش خوبی دارید سخن را میگیرد, گیر خود من تنها همان کپی‌ پیست کردن بی پیوند آنهم با نوشته‌یِ
شکسته و بی سر و ته بود, چون کم و بیش همیشه اینجا را میخوانم و نوشته‌هایِ این کاربر تنها noise به شمار میرفتند.

این جمله سرکار خطاب به اون کاربر بود البته در ابتدای آشناییتون که هنو نمی دونستی طرفت یه مسلمون اونم از نوع درویشش هس! اما بعد از فهمیدن این مهم دیگه امونش ندادیE404

من نمیدونم چرا باید ما ایرانیا همیشه همه چی رو با هم قاطی می کنیم یه دین که هزار جور درد و کوفت داره درسته که پیروی ازش احمقانس اما خب دلیل نمیشه که ب خون پیروانش تشنه باشیم شماها خودتون مگه فامیل و خویش و قوم مسلمون ندارین؟ پ با این حساب با اونا چه رفتاری دارین؟ یه دین یه اعتقاد میتونه چرت باشه ولی پیروش یه آدمه یه انسانه مثل ما و حق و حقوقی داره دلیل نمیشه چون پیرو این دینه پ خنگه عقب موندس یا تروریسته ! باید تو این فاروم یه سری ورک شاپ راه انداخته بشه جهت قضاوت نکردن آدما بر اساس دین و نژاد و فرهنگشون!
آیا اینکه آدما رو بر اساس دینشون و اعتقاداتشون مورد قضاوت قرار میدن! آیا این کار درستیه؟ الان یکسری ورک شاپ هایی در غرب برگزار میشه که در اونا با فیلم و داستان و ... میگن از روی ظاهر آدما کسی رو قضاوت نکنین مثلن اگر کسی ریش بلندی داشت و لباس بلند عربی تنش بود و یه چهره ی داعشی داشت فک نکنین یه تروریسته و...
من خودم بشخصه معتقدم انسان خیلی فراتر از دین و نژاد ایناس در واقع همه ی این چیزها ساخته خود بشر هس و انسان آفریننده اینها بوده . پ قضاوت کردن آدما بر اساس دین یا نژاد و فرهنگشون خیلی خیلی باید مضحک باشه.
Secular نوشته: بابا مرده و حرفش :-)

این جمله سرکار خطاب به اون کاربر بود البته در ابتدای آشناییتون که هنو نمی دونستی طرفت یه مسلمون اونم از نوع درویشش هس! اما بعد از فهمیدن این مهم دیگه امونش ندادیE404

من نمیدونم چرا باید ما ایرانیا همیشه همه چی رو با هم قاطی می کنیم یه دین که هزار جور درد و کوفت داره درسته که پیروی ازش احمقانس اما خب دلیل نمیشه که ب خون پیروانش تشنه باشیم شماها خودتون مگه فامیل و خویش و قوم مسلمون ندارین؟ پ با این حساب با اونا چه رفتاری دارین؟ یه دین یه اعتقاد میتونه چرت باشه ولی پیروش یه آدمه یه انسانه مثل ما و حق و حقوقی داره دلیل نمیشه چون پیرو این دینه پ خنگه عقب موندس یا تروریسته ! باید تو این فاروم یه سری ورک شاپ راه انداخته بشه جهت قضاوت نکردن آدما بر اساس دین و نژاد و فرهنگشون!


نکته‌یِ بالا را یک بار دیگر بخوبی بخوانید: هوش در یک زمینه به معنی هوش در زمینه‌های دیگر نیست. ازینرو مسلمان باهوش — در
یک یا چند زمینه — هم پیدا میشود, ولی این در این سخن پیشین که مغز همه‌یِ دینداران گیر منطقی دارد — که پذیرای نامنطق بوده است — ستیزی نمیدهد.

برای دریافت اینها میتوان از نگره‌یِ گردآیه‌ها (set theory) بهره گرفت:
همه‌یِ کلاغ‌ها پرنده‌اند, ولی همه‌یِ پرندگان کلاغ نیستند.
همه‌یِ دینداران مغزشان گیر نامنطقی دارد, ولی همه‌یِ دینداران کمهوش نیستند.
دامن سمیرا لکه دارد, ولی این از بی‌لکّگیِ پیراهن سُهیل نمیگوید: لکه = گیر منطقی; سمیرا, سُهیل = خداباور, ناخداباور.
هرکس از فیزیک کوانتوم سردربیاورد باهوش است, ولی همه‌یِ آدمهای باهوش از فیزیک کوانتوم سردرنمیاورند.
...


etc.
etc.


پ.ن.
کیستی و چیستی این کاربر [MENTION=1283]سارا[/MENTION] پیوندی به این گفتگو‌ها ندارد. اگر این اندازه دوست دارید میتوانید برای وی یک
جُستار در تالار چهره‌ها بگشایید.
Secular نوشته: آیا اینکه آدما رو بر اساس دینشون و اعتقاداتشون مورد قضاوت قرار میدن! آیا این کار درستیه؟ الان یکسری ورک شاپ هایی در غرب برگزار میشه که در اونا با فیلم و داستان و ... میگن از روی ظاهر آدما کسی رو قضاوت نکنین مثلن اگر کسی ریش بلندی داشت و لباس بلند عربی تنش بود و یه چهره ی داعشی داشت فک نکنین یه تروریسته و...
من خودم بشخصه معتقدم انسان خیلی فراتر از دین و نژاد ایناس در واقع همه ی این چیزها ساخته خود بشر هس و انسان آفریننده اینها بوده . پ قضاوت کردن آدما بر اساس دین یا نژاد و فرهنگشون خیلی خیلی باید مضحک باشه.


به این کار در سیاست میگویند political correctness و آماج (هدف) و چیستی این رویکرد
سیاسی نه در رسیدن به حقیقت, بساکه در کاهش ستیز و تنش و افزایش امنیت و آرامش در تراز اجتماعی میباشد.

برای نمونه, و ما اینجا داریم می‌انگاریم, اگر این در جایگاه یک رُخکرد دانشیک (scientific fact) پژوهسته و دریافته شود که به
میانگین سیاهپوستان هوشبهر کمتری‌ از سپیدپوستان دارند, رویکرد political correct دیکته میکند که این رُخکرد باید سر پوشانیده
و هتّا یاوه و دروغ و نژادپرستی خوانده شود, زیرا امنیت و آرامش اجتماعی ارزش و بهای بسیار بالاتری دارد, گرچه آری, نکته حقیقت داشته باشد.

به زبان دیگر, political correctness یک رویکرد پیشبُردگرا (pragmatic) میباشد زیرا در
واقعیت حقایق همیشه سودبخش نیستند و میتوانند گاه دستمایه‌ و آغازگر تنش و آشوب‌های اجتماعی نیز باشند.

پس در هرکجا بایستی برنگریست آماج چیست: آیا آماج رسیدن به حقیقت و پرده‌برداری از واقعیت‌هاست,
اگرچه تلخ و هتّا زیان‌رسان باشند; یا آنکه آماج رسیدن به آشتی, آرامش و دوری‌جویی از آشوب و جدایی‌افکنی‌ست؟
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41