09-14-2015, 10:58 PM
Dariush نوشته: همانطور که شما در نوشته ایشان چیز بدی ندیدید، من هم در نوشته هایی
که خطاب به ایشان بوده در این مدت هیچ چیز بدی ندیده ام... شما دیده اید؟
بستگی دارد اینجا بد چه باشد. آیا شما اینکه کسی پس از خواندن نوشتههاتان
اندیشان و پریشان شود را بد میدانید؟ من این فرایند را به خودی خود بد نمیانگارم,
ولی خب احساسی که به کس دست میدهد, این پریشانی را نمونهوار, "بد" میدانم.
در اینجا به دید من سخن او, سارا نادرست نبود
که احساس کوچکشدگی (تحقیر) کرده و این احساسی بجا بوده.
یک نمونهیِ پندارین (فرضی) بزنیم, بپنداریم یک بیاید نشان بدهد — جوریکه
کس نزد خودش بپذیرد که این یارو درست میگوید — همهیِ چیزهاییکه او در زندگی برایشان ارزش والا
میپذیرفته, فلسفه, نیچه, etc. بیارزش و به درد نخور یا کم ارزش اند; آیا احساس کوچکشدگی پیدا نمیشود؟
این خب تنها یک نمونهیِ پندارین (فرضی و خیالی) بود, ولی در نگاه
کلان, چه پذیرفته شود دیگری درست میگوید یا نه, بیشتر مردم برای دانستگان (knowledge)
خود ارزش میپذیرند بویژه اگر برای آنها زمان گذرانده باشند, و نمیشود به کسی
گفت که همهیِ آنچه تو تاکنون میپنداشتهای باارزش است دروغ و هپروت
است و چشمداشت اینکه خوش و خرم بایستد¹ و چیزی نگوید را, داشت.
پس یکبار دیگر بپرسیم, آیا در این فرایند چیز بدی دیده میشود یا نه؟
نگاه من این است که آری پیدا میشود. اگر پزشک هم باشید و اگر برای درمان
سرباز تیرخورده پایش را ناچار از فروبریدن هم باشید, اگرچه آماج کار سراسر
نیک, ولی در خود فرایند همچنان چیزهای بد بسیاری یافت میشود.