سارا نوشته: خب با این استدلال شما هیچوقت خدا نخواهد مرد حتی اگر همه خداباوران بمیرند! چون برای مقایسه بی خدایی همیشه وجود خدا لازم می گردد!
برای مقایسه بله لازمه! ولی فرض کنید هیچ خداناباوری وجود نداشته باشه! اون موقع نیازی به این همه بحث هست ؟!
برعکسش فرض کنید هیچ خداباوری وجود نداشته باشه؟ اصلن اون موقع چه نیازی به مقایسه هست ؟!
آمار نشون داده هر چه دوز خداناباوری بیشتره جامعه آرامتر و متمدن تره! سوئد یکی از کشورهایی هستش که بیشترین میزان خداناباور رو به نسبت جمعیت در خودش جا داده! یکی از کشورهایی هم هست که کمترین میزان جرم و جنایت رو داره!!!
Demographics of atheism - WiKi
Top 50 Countries With Highest Proportion of Atheists / Agnostics / Unbelievers
کافیه فهرست رو ببینید و مقایسه کنید!
البته منظور من این نیست که بیخدایی یعنی تمدن و دوری از جرم و جنایت! ولی میتونید ببینید که اصولن بیخدایی یا باخدایی ربطی به اخلاقیات نداره! همون طوری که میبینید هستند کشورهایی که بیشترین میزان خداناباور در دنیا رو دارند و از با اخلاق ترین و برترین کشورهای دنیا هم هستند! و هستند کشورانی که بیشترین میزان خداباور رو دارند و بیشترین میزان جرم و جنایت رو هم دارند! پس اصولن فاکتور خداباوری یا خداناباوری ربطی به اخلاقیات نداره و برای همین این ادعا سفسطه هستش.
سارا نوشته: منظورم غم های بزرگ است . مثلا خدای ناکرده زبانم لال یکی از عزیزانتان در بستر بیماری بیفتد و با مرگ دست و پنجه نرم کند! یا در هنگام سقوط هواپیمایی که شما از مسافرانش هستید........
آدمی وقتی شاد است و سرخوش یا وقتی بسیار پر مشغله زیاد وجود خدا را احساس نمی کند ولی در دوران های بحرانی زندگی مثل دوران پیری خیلی از نا خدا باورها ، خدا باور شده اند.
جالبه موقعیتی شبیه سقوط هواپیما یعنی موقعیتی که فکر میکنید قطعن دارید میمیرید - با ماشین تصادف کردم، من پیاده بودم یک احمقی با سرعت خیلی بالا کوبید بهم طوری که بعدش چپ کرد، برام پیش اومده! ولی به تنها چیزی که فکر نمیکردم خدا بود :)) میدونید جالبترش چیه ؟! حتا آسیب جدی هم با اینکه نزدیک به 50 متر پرت شدم روی هوا - فقط لباسهام پاره شد.
اینها ادعاهای بی اساسی هستند که مدام از طرف بنگاه های تبلیغات مذهبی تکرار میشند بدون اینکه حتا در باره شون تحقیق شده باشه!!
sonixax نوشته: جالبه موقعیتی شبیه سقوط هواپیما یعنی موقعیتی که فکر میکنید قطعن دارید میمیرید - با ماشین تصادف کردم، من پیاده بودم یک احمقی با سرعت خیلی بالا کوبید بهم طوری که بعدش چپ کرد، برام پیش اومده! ولی به تنها چیزی که فکر نمیکردم خدا بود :)) میدونید جالبترش چیه ؟! حتا آسیب جدی هم با اینکه نزدیک به 50 متر پرت شدم روی هوا - فقط لباسهام پاره شد.
اینها ادعاهای بی اساسی هستند که مدام از طرف بنگاه های تبلیغات مذهبی تکرار میشند بدون اینکه حتا در باره شون تحقیق شده باشه!!
خب اگر جسارت نباشد باید خدمتتان عرض کنم تصادف با ماشین در زمانی بسیار سریعتر از سقوط هواپیما رخ می دهد! در هنگام سقوط هواپیما کلی قبلش اطلاع می دهند به مسافران و جلیقه نجات و ماسک و.. پس وقتش زیادتره برای فکر کردن به وجودی بنام "خدا"!
اما در مورد بیماری عزیزانتان چطور؟ وقتی همه پزشکان جوابش کرده باشند؟ یا حتی خدای ناکرده خودتان دچار بیماری صعب العلاج شوید! ببینید اکثر خدا ناباورها حتی اون فلاسفه ی بزرگش هم در پیری و آخر عمر خدا باور شدند مثل آنتونی فلو که گویا حتی مسلمان هم شد!!!
سارا نوشته: خب اگر جسارت نباشد باید خدمتتان عرض کنم تصادف با ماشین در زمانی بسیار سریعتر از سقوط هواپیما رخ می دهد! در هنگام سقوط هواپیما کلی قبلش اطلاع می دهند به مسافران و جلیقه نجات و ماسک و.. پس وقتش زیادتره برای فکر کردن به وجودی بنام "خدا"!
اما در مورد بیماری عزیزانتان چطور؟ وقتی همه پزشکان جوابش کرده باشند؟ یا حتی خدای ناکرده خودتان دچار بیماری صعب العلاج شوید! ببینید اکثر خدا ناباورها حتی اون فلاسفه ی بزرگش هم در پیری و آخر عمر خدا باور شدند مثل آنتونی فلو که گویا حتی مسلمان هم شد!!!
تصادفی که من کردم دست کمی از سقوط نداشت :)
فلو هرگز خداباور یا مسلمان نشد :
آنتونی فلو - WiKi
بگذریم!
مادر من سکته مغزی کرد! من دست به دامن دکترها شده بودم نه خدا!! جواب هم داد :))
خود شما اگر مریض شوید به جای اینکه بروید به امامزاده ها دخیل ببندید یا دست به دامن دعا شوید صاف میروید پیش پزشک متخصص! چرا ؟! چون در ناخودآگاه خود به خوبی مدانید که تنها کسی که میتواند شانسی برای مداوا به شما بدهد پزشک و علم است نه دخیل و خدا!!
sonixax نوشته: تصادفی که من کردم دست کمی از سقوط نداشت :)
فلو هرگز خداباور یا مسلمان نشد : آنتونی فلو - WiKi
قربان جسارتا خودتان لینکی را که به بنده معرفی کرده اید خوانده اید؟
نقل قول:آنتونی فلو سرانجام در تاریخ ۸ آوریل ۲۰۱۰ در حالی که به وجود خدا باور داشت در گذشت.
دوباره از همان منبعی که خودتان معرفی کردید:
نقل قول:ضمنا آنتونی فلو یک سال قبل از درگذشتش راجع به دین اسلام نظرات مثبتی داشت
خب این یعنی چه؟ وقتی نظر مثبتی نسبت به یک دینی داری یعنی چه؟ یعنی آن را پذیرفته ای !!
آنتونی فلو بزرگترین فیلسوف ملحد جهان مسلمان شد | شیرینه
فیلسوفی که مسلمان شد | روزگارنو
بزرگ ترین ملحد فلسفی جهان، به خدا ایمان آورد!
sonixax نوشته: بگذریم!
مادر من سکته مغزی کرد! من دست به دامن دکترها شده بودم نه خدا!! جواب هم داد :))
خود شما اگر مریض شوید به جای اینکه بروید به امامزاده ها دخیل ببندید یا دست به دامن دعا شوید صاف میروید پیش پزشک متخصص! چرا ؟! چون در ناخودآگاه خود به خوبی مدانید که تنها کسی که میتواند شانسی برای مداوا به شما بدهد پزشک و علم است نه دخیل و خدا!
راستش من به پزشکان متخصص اعتقادی ندارم چون تجربیات زیادی در این زمینه دارم! از نزدیک دیدم بیماری بود که همه ازش قطع امید کرده بودند و دیدم چگونه شفا یافت .
من بعینه این شعر حافظ را در زندگی دیده ام:
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
باشد که از خزانه ی غیبم دوا کنند
بنده در ناخودآگاهم بخوبی می دانم که آنکس که می تواند شفا دهد یا بلا دهد تنها اوست و دیگران تنها مهره ای در دست او
بقول حضرت مولانا
ای هفت گردون مستِ تو ما مهره ای در دستِ تو
ای هستِ ما از هستِ تو در صد هزاران مرحبا
در ضمن خدا را شکر که مادرتان شفا یافت. ان شالله سایه اشان همیشه بر سرتان باشد که در عالم هیچکس مثل مادر نیست.
[MENTION=1283]سارا[/MENTION]
بی خدایی چه حسی دارد. یا اعتقاد نداشتن به خدا چه حسی دارد. جدای از اینکه ما مطمئن باشیم آفریدگاری فوق قدرت ما قائم به ذات خود با اراده ای مستقل زنده است و امورات زندگی ما را کنترل می کند و در بین مردم حضور دارد یا خیر چنین کسی اصلا حضور ندارد این خود می تواند نتایج این حرف ها را بکلی دگرگون کند که می خواهید برای آن پاسخی بیابید؛ افراد خودشان که کمک زیادی نمی توانند بکنند چون غالباً در بسیاری از نتایج فکری و حسی و به طور کل تجربی خود - که فارغ از باور داشتن به خداوند یا نداشتن بیشترین تاثیر را بر افکار ما نوع بشر میگذارد و قدری و تنها قدری از استدلال محض(در افرادی خاص) استفاده میکنیم- جای ایراد بسیاری دارد. برای مثال دو دوست آموختن زبانی را شروع تجربه میکنند چون تجربه میکنند و از اصولی ثابت ورای از تجربه بهره نمی گیرند هرکدام نتایجی بدست می آورند مقداری بر دوست الف آشکار است و از دوست ب پوشیده و مقداری از دوست الف پوشیده و بر دوست ب آشکار و با بر هم نهی آنها زاویای بزرگ تر و جدیدتری را از آن تجربه پیش روی هم می گذارند؛ اما معمولا چگونه دو تجربه برهمنهی می شوند؟!
برای کارهای کوچکی که دو نفر هم دل و هم فکر برای به نتیجه رسیدن آن هستند که خوب معلوم است. اما برای احساسات تجربی بزرگ تری مانند آنچه که برای sonixax پیش آمده است دشوار و تا قدری محال است. چون موضوع بسیار پیچیده تر است و باز کردن چرایی آن در این مجال نمیگنجد. ولی به طور کل اگر همزادشان با ایشان در یک نقطه زمانی و مکانی چنین اتفاقی را تجربه کنند می توانند تجربیات خود را روی هم بگذارند و در نهایت احساس خود را نسبت به وجود یا عدم وجود آفریدگارشان بگویند. این در حال تجربی ست اما در حالت محض و نه تجربی شما یک تعداد اصول خرد و محدود دارید که سخنان دیگران را در آن می ریزید و سپس ارزش سنجی میکنید که طرف شما تا چه حد حرفش بر حقیقت منطبق است. اینکه کسی که به خداوند اعتقاد ندارد در تجربیات روزمره زندگی اش دقیقا چی حسی دارد؟ درست مانند این است که به یک خداباور بگویید از وجود و اعتقاد به چنین خدایی در زندگیت چه احساسی داری؟
در معتقدان به خدای یگانه محققا درکی که یک مهندس کامپیوتر فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی اصفهان دارد با آیت الله خامنه ای و محمد العریفی و یک رفتگر و یک آرایشگر و آشپز و یک استاد فلسفه دانشگاه تهران و الخ متفاوت و در نتیجه احساس متفاوتی هم دارند این بسته به معرفتی ست که از این وجود در زندگی شان دارند؛ و هکذا خداناباوران محققاً درک یک آرایشکر و برتراند راسل و هیچنز و یک دانشجوی مشروطی دانشگاه آزاد و یک فعال سیاسی و یک روزنامه نگار زندانی متفاوت و در نتیجه حس متفاوتی هم از عدم وجود چنین وجودی در زندگی خود دارند. باز این بستگی دارد به معرفت آنان که عدم وجود چنین موجودی تا چقدر زندگیشان را تحت الشعاع قرار داده است.چون همه انسان های عالم هستی مسیر های یگانه و متمایزی را از بدو و حتی پیش از تولد تا مرگ و حتی پس از مرگ طی می کنند بی شک تجربیات یگانه و متمایزی هم از وجود و عدوم وجود این موجود در زندگی خود به شما خواهند گفت؛ لذا اگر شما خواهان آن هستید که ارزیابی کنید وجود و/یا عدم وجود چنین موجودی در زندگی یک بشر سالم/ناسالم عاقل/غیر عاقل بالغ/نابالغ چه تاثیراتی دارد نه از راه شنیدن تجربیات بشر بلکه از طریق برنامه و اصول بنیادین و مهادین ورای آن که ثابت و غیر قابل تغییر و ابدی و ازلی هستند و تحت تاثیر مرگ و میر و تجربیات انسان ها نیستند باید این حقیقت برسید.
meaning نوشته: @سارا
بی خدایی چه حسی دارد. یا اعتقاد نداشتن به خدا چه حسی دارد. جدای از اینکه ما مطمئن باشیم آفریدگاری فوق قدرت ما قائم به ذات خود با اراده ای مستقل زنده است و امورات زندگی ما را کنترل می کند و در بین مردم حضور دارد یا خیر چنین کسی اصلا حضور ندارد این خود می تواند نتایج این حرف ها را بکلی دگرگون کند که می خواهید برای آن پاسخی بیابید؛ افراد خودشان که کمک زیادی نمی توانند بکنند چون غالباً در بسیاری از نتایج فکری و حسی و به طور کل تجربی خود - که فارغ از باور داشتن به خداوند یا نداشتن بیشترین تاثیر را بر افکار ما نوع بشر میگذارد و قدری و تنها قدری از استدلال محض(در افرادی خاص) استفاده میکنیم- جای ایراد بسیاری دارد. برای مثال دو دوست آموختن زبانی را شروع تجربه میکنند چون تجربه میکنند و از اصولی ثابت ورای از تجربه بهره نمی گیرند هرکدام نتایجی بدست می آورند مقداری بر دوست الف آشکار است و از دوست ب پوشیده و مقداری از دوست الف پوشیده و بر دوست ب آشکار و با بر هم نهی آنها زاویای بزرگ تر و جدیدتری را از آن تجربه پیش روی هم می گذارند؛ اما معمولا چگونه دو تجربه برهمنهی می شوند؟!
دورود دوست گرامی و ممنون از پاسختان. راستش اگر بخواهیم یک مقاله بنویسیم در مورد موضوع این جستار، پاسخ شما را باید در بخش "conclusion" مقاله آورد!
همین! بی خدایی ، خداباوری ، مسلمانی ، یهودیت و.. همه و همه بر شخص استوار می شوند. شما هیچ دو مسلمان یا دو مسیحی را نمی بینید که یک برداشت را عینا از دینشان داشته باشند و یا حتی حسی که در مورد خدا دارند خیلی با هم فرق می کند! انگار به تعداد افراد خدا باور ، خدا وجود دارد! اما در مورد خدا نا باورها خب پارامتر خدا حذف می شود! و ظاهراً با معادله ساده تری طرف هستیم ! هر چند وقتی به این معادله عمیق می شویم پیچیدگی هایش بیشتر است!
meaning نوشته: در معتقدان به خدای یگانه محققا درکی که یک مهندس کامپیوتر فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی اصفهان دارد با آیت الله خامنه ای و محمد العریفی و یک رفتگر و یک آرایشگر و آشپز و یک استاد فلسفه دانشگاه تهران و الخ متفاوت و در نتیجه احساس متفاوتی هم دارند این بسته به معرفتی ست که از این وجود در زندگی شان دارند؛ و هکذا خداناباوران محققاً درک یک آرایشکر و برتراند راسل و هیچنز و یک دانشجوی مشروطی دانشگاه آزاد و یک فعال سیاسی و یک روزنامه نگار زندانی متفاوت و در نتیجه حس متفاوتی هم از عدم وجود چنین وجودی در زندگی خود دارند. باز این بستگی دارد به معرفت آنان که عدم وجود چنین موجودی تا چقدر زندگیشان را تحت الشعاع قرار داده است.چون همه انسان های عالم هستی مسیر های یگانه و متمایزی را از بدو و حتی پیش از تولد تا مرگ و حتی پس از مرگ طی می کنند بی شک تجربیات یگانه و متمایزی هم از وجود و عدوم وجود این موجود در زندگی خود به شما خواهند گفت؛ لذا اگر شما خواهان آن هستید که ارزیابی کنید وجود و/یا عدم وجود چنین موجودی در زندگی یک بشر سالم/ناسالم عاقل/غیر عاقل بالغ/نابالغ چه تاثیراتی دارد نه از راه شنیدن تجربیات بشر بلکه از طریق برنامه و اصول بنیادین و مهادین ورای آن که ثابت و غیر قابل تغییر و ابدی و ازلی هستند و تحت تاثیر مرگ و میر و تجربیات انسان ها نیستند باید این حقیقت برسید.
هر کدام از خدا باوران تعریف خاص خودشان را از خدا دارند و بعبارتی هرکدامشان خدای خاص خودشان رادارند! و حال اینکه تعریف کدامشان جامعتر است و چه مسیری را برای رسیدن به این درک طی کرده اند.. بحث ما نیست هر چند ذکر این نکته هم ضروری است که اکثر خدا باورها اصلا به خدا فکر نکرده اند و وجودش را مانند وجود موجودات دیدنی پذیرفته اند. اما خدا ناباورها، حتما قبول دارید که به هرحال هر خدا ناباوری یک روزی خدا باور بوده است. خب پس در اینجا یک بک گراند برای خدا ناباور مطرح می شود یک سابقه ی خداباوری . و اینکه چگونه خداباوری بوده است؟ متعصب ، معمولی و یا لاقید. قاعدتاً بسته به درجه ی ایمان بخدا مسیری هم که به سمت خدا ناباوری می رود خیلی باید تفاوت کند! پس حس ها و تجربیات هم خیلی باید تفاوت کند. و جرقه ای هم که منجر به خدا ناباوری می شود هم فرد به فرد باید فرق کند. مثلا قاعدتا آنچه که موجب خداناباوری راسل شده است با آنچه که در یک فرد ی با سواد و خردی اندک رخ داده است خیلی خیلی با هم فرق می کنند. خداناباوری راسل یا هر فیلسوف ملحد دیگری در نتیجه تفکر و استدلال و چالش کشیدن حقیقت و ماهیت وجود و.. و خداناباوری یک فرد عادی در اثر یک اتفاق ناگوار و البته پیش پا افتاده. مثلا افرادی هستند که می گویند چون نماز می خواندم و قرآن می خواندم و روزه می گرفتم ولی خدا جوابم را نداد و آنچه از او طلب کرده ام را به من نداد پس وجود ندارد!!! یک استدلال کاملا غیر منطقی و البته مضحک!
meaning نوشته: لذا اگر شما خواهان آن هستید که ارزیابی کنید وجود و/یا عدم وجود چنین موجودی در زندگی یک بشر سالم/ناسالم عاقل/غیر عاقل بالغ/نابالغ چه تاثیراتی دارد نه از راه شنیدن تجربیات بشر بلکه از طریق برنامه و اصول بنیادین و مهادین ورای آن که ثابت و غیر قابل تغییر و ابدی و ازلی هستند و تحت تاثیر مرگ و میر و تجربیات انسان ها نیستند باید این حقیقت برسید.
خب این برنامه و اصول بنیادین که ثابت هستند و ازلی چه هستند؟ در دنیای خدا باورها شما با موجودی بنامِ "خدا" طرف می شوید که ثابت است و ازلی است و قدیم! اما در دنیای نا خداباورها چه؟
سارا نوشته: قربان جسارتا خودتان لینکی را که به بنده معرفی کرده اید خوانده اید؟
بله خوانده ام و این مغلطه نقل قول ناقص شما خیلی قدیمی شده :
نقل قول:کتاب مذکور با انتقادات بسیاری مواجه گشت و نیویورک تایمز نوشت که فلو به علت کهولت دچار زوال عقل شده و Roy Abraham Varghese مولف اصلی کتاب است.[SUP][۶][/SUP] موضوع همچنان محل ستیز باقیماند و واکنشهای بسیاری برانگیخته شد
فرق من با شما اینه که گزینشی نقل قول نمیکنم! همش رو میارم :))
مابقی لینکهایی هم که دادید اصلن ارزش نگاه کردن ندارند چرا که از منابع معتبری نیستند.
سارا نوشته: راستش من به پزشکان متخصص اعتقادی ندارم چون تجربیات زیادی در این زمینه دارم! از نزدیک دیدم بیماری بود که همه ازش قطع امید کرده بودند و دیدم چگونه شفا یافت .
پس اگر اسپاغتی نکرده سرطان بگیرید! یا اصلن چرا از این مثالهای وحشتناک! مثلن اگر : سرما بخورید، یا دستتون با چاقو ببره یا چشمتون ضعیف شه! پیش دکتر نمیرید! میرید دخیل میبندید ؟!
به نظر میاد فقط هدفتون کلکل کردنه! چرا که مطلقن و مشخصن دارید ...................... (جای خالی رو خودتون پر کنید)
sonixax نوشته: بله خوانده ام و این مغلطه نقل قول ناقص شما خیلی قدیمی شده :
فرق من با شما اینه که گزینشی نقل قول نمیکنم! همش رو میارم :))
مابقی لینکهایی هم که دادید اصلن ارزش نگاه کردن ندارند چرا که از منابع معتبری نیستند.
ولی فیلمش هم موجوده و اینکه بدوستش گفته بود از شگفتی آفرینش و.... به خداباوری رسیدم . قربان در لینکهایی که شما نگاه نکردید فیلم مستندی هم بود. بله اینم شنیدم که گفتند زورال عقل و.. در حالی که در صحت کامل از شگفتی DNA .. بحیرت در آمده بود...
در ضمن در همان لینک ویکی پدیا اگر بروید می بینید که دین را
خدا انگار نوشته است
بگذریم شما که قبول نمی کنید.
sonixax نوشته: پس اگر اسپاغتی نکرده سرطان بگیرید! یا اصلن چرا از این مثالهای وحشتناک! مثلن اگر : سرما بخورید، یا دستتون با چاقو ببره یا چشمتون ضعیف شه! پیش دکتر نمیرید! میرید دخیل میبندید ؟!
چرا مغلطه می کنید؟ پیش پزشک رفتن بجای خود ولی امید بستن به شفا مقوله ی دیگری است. این یک وظیفه است که پیش پزشک برویم هنگامی که بیمار می شویم (هر چند من بمیرم هم پیش دکتر نمی رم!!) ولی شفا دست پزشک نیست. خب اگر خدای ناکرده دچار بیماری شدید که همه پزشکان جوابتان کردند چه ؟ آنگاه چه می کنید؟
sonixax نوشته: به نظر میاد فقط هدفتون کلکل کردنه! چرا که مطلقن و مشخصن دارید ...................... (جای خالی رو خودتون پر کنید)
بنده بحد کافی از شما سیلی خورده ام پس خیالتان تخت که جرات کل کل کردن با شما را ندارم!
سارا نوشته: ولی فیلمش هم موجوده و اینکه بدوستش گفته بود از شگفتی آفرینش و.... به خداباوری رسیدم . قربان در لینکهایی که شما نگاه نکردید فیلم مستندی هم بود. بله اینم شنیدم که گفتند زورال عقل و.. در حالی که در صحت کامل از شگفتی DNA .. بحیرت در آمده بود...
در ضمن در همان لینک ویکی پدیا اگر بروید می بینید که دین را خدا انگار نوشته است
بگذریم شما که قبول نمی کنید.
خوب لینک فیلمش رو بذارید ما هم ببینیم! (زبان اصلی لطفن)
سارا نوشته: چرا مغلطه می کنید؟ پیش پزشک رفتن بجای خود ولی امید بستن به شفا مقوله ی دیگری است. این یک وظیفه است که پیش پزشک برویم هنگامی که بیمار می شویم (هر چند من بمیرم هم پیش دکتر نمی رم!!) ولی شفا دست پزشک نیست. خب اگر خدای ناکرده دچار بیماری شدید که همه پزشکان جوابتان کردند چه ؟ آنگاه چه می کنید؟
من مغلطه میکنم یا شما ؟! شما خودت گفتی به متخصص باور نداری و با دخیل بستن نتیجه میگیری!!!
sonixax نوشته: خوب لینک فیلمش رو بذارید ما هم ببینیم! (زبان اصلی لطفن)
چشم قربان! می گردم زبان اصلیش را پیدا می کنم ولی همه که مثل شما زبان نمی دانند که!
sonixax نوشته: من مغلطه میکنم یا شما ؟! شما خودت گفتی به متخصص باور نداری و با دخیل بستن نتیجه میگیری!!!
خدایا! من کی گفتم با دخیل بستن نتیجه می گیرم؟؟ کی کجا بیاورید!!! بنده فقط عرض کردم به پزشکان به علم به این علم ِ مرده ریگ اعتقادی ندارم! همین. ولی نگفتم تا مریض شدیم برویم دخیل ببندیم! چرا اینقدر دین و اعتقادات آدم ها را تحقیر می کنید . در ضمن دخیل بستن خودش فلسفه ای دارد که شما هرگز قادر به درک آن نخواهید بود!