دفترچه

نسخه‌ی کامل: بی خدا بودن چه حسی دارد؟
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41
Mehrbod نوشته: کجا کسی شما را بنده‌یِ خودش دانسته؟
یادتان نمی آید گفتید که نمیتوانید مرا همتای خودتان ببینید و بعد هم فرمودید در برابر من یک بنده ای ! این حرف یعنی چه ؟ یعنی چون بنده ی خدا هستم پس چیستی ام می شود "بنده"؟ چون شما مثال آوردید که یک پزشک در برابر دیگران پزشک هست پس یک بنده در برابر دیگران یک بنده است و از آنجا که شما خودپرست هستید و خدای خودتان ! پس همتراز با خدای من قرار دارید و من همتراز با بندگان شما .......

Mehrbod نوشته: باز هم زمخت-اندیشی. نخست یکی شدن "نشانه‌ها (signs)" با تعریف (definition).
اینجا هم یکی شدن "بنده‌یِ خداباور در برابر رهای خداناباور" با "بنده‌یِ خود".
اینکه نشانه با تعریف فرق می کند را همه ی مردم شهر می دانند ولی از آنجا که بنده یک مسلمان هستم خب معلوم است که نفهمم چون یک عقب مانده ام نه؟
در هر حال جناب مهربد خودتان هم باید قبول کنید که رفتاری که با من داشتید را با هیچ مسلمان دیگری نداشته اید تاکنون! و نمی دانم واقعا چرا اینقدر از مسلمانان بیزارید و از من بیزارتر ؟ منکه هیچوقت حداقل در فضای مجازی همچین تنفری را تجربه نکرده ام!
سارا نوشته: یادتان نمی آید گفتید که نمیتوانید مرا همتای خودتان ببینید و بعد هم فرمودید در برابر من یک بنده ای ! این حرف یعنی چه ؟
یعنی چون بنده ی خدا هستم پس چیستی ام می شود "بنده"؟ چون شما مثال آوردید که یک پزشک در برابر دیگران پزشک هست پس یک بنده در برابر دیگران یک بنده است و از آنجا که شما خودپرست هستید و خدای خودتان ! پس همتراز با خدای من قرار دارید و من همتراز با بندگان شما .......

درسته, یک پزشک در برابر من یک پزشک است, اگر که بخواهیم از نگاه "پیشه" به او بنگریم.
شما هم در برابر من یک بنده‌اید, اگر که بخواهیم از نگاه "جهانبینی" بنگریم.

همه‌یِ چیستی یا بهتر بگوییم, کیستی (identity) شما هم در بندگی کوتاه نشده, این کژبرداشت خودتان میباشد.

در هر چهره‌ای ولی, بخشی از کیستی شما با کنش بندگی گره خورده و در این هم درز نمیرود.







سارا نوشته: اینکه نشانه با تعریف فرق می کند را همه ی مردم شهر می دانند ولی از آنجا که بنده یک مسلمان هستم خب معلوم است که نفهمم چون یک عقب مانده ام نه؟

خود این باز میشود زمخت نگری, چون نکته‌یِ سخن این نبوده که شما تفاوت این دو را نمیدانید,
نکته‌یِ سخن این بوده که شما این دو را جابجا گرفته بودید ( = اشتباه از روی زمخت نگری).

و چرا خود این باز زمخت نگری بود؟ چون کسیکه تفاوت دو
چیز را نمیداند راهی هم ندارد آن دو را جابجا بگیرد, برای او آندو یکی‌اند:

Mehrbod نوشته: در هر چهره‌ای, شما در گفتگوی دیگر, سرانجام "نشانه‌های یک (sign)" چیز را با تعریف (definition)" آن جابجا گرفتید یا نه؟



و از آنجاییکه براستی همانجور که گفتید کسی پیدا نمیشود که تفاوت این دو را نداند (مگر آنکه
هوشبهر بسیار پایین داشته باشد), پس میتوان در خود همین نوشته‌یِ شما ردّ خوبی از
خُردانگاری مرا هم یافت که پنداشته‌‌اید من پنداشته ام شما دو چیز به این پیش پاافتادگی را از هم نمیدانید.



پ.ن.
اگر خوب در سخنان آورده شده بخوانید, میبینید که همین
شتابزدگی در داوری دیگران است که پیوسته کار دستتان میدهد.
به دیگر زبان, شما دیگران را پیوسته به پیش داوری, پیش داوری میکنید.
Mehrbod نوشته: بستگی
دارد اینجا بد چه باشد.

این را نمی دانم؛ خیلی از کسان هستند مخصوصا در جهان امروز که از زیر
سوال رفتن عقاید این اندازه ناراحت نمیشوند، هتا بیمارانی هستند که به
دکتر اتاق عمل خودشان مهر میورزند. اما تقریبا همه توافق دارند که این کاری
که این دختر کرده و رفته در آن سایت هم میهن هر چه فحش و توهین بوده به من
و مدیران و کاربران نثار کرده و بعد دوباره بازگشته اینجا فعالیت میکند، کاملا وقیحانه،
بیشرمانه و زشت است. حالا باز شما میخواهید او را توجیه بکنید، بفرمائید:

نقل قول:من علاوه بر افشا کردن ماهیت پلید آن سایت ، میخواستم که کاربرانش به جلز و ولز بیفتند که خدا را شکر می بینم که بدجوری هم افتادند!
من هیچوقت در همچین سایت ها ی مستهجنی که به پیامبر و ائمه بطرز شرم آوری توهین می کند عضو نمی شوم با اینکه که حتی دعوتنامه هم داشتم از طرف یکی از کاربرانش که در آنجا عضو شوم . ولی از مدتها از بازدیدکنندگان آن سایت کذایی بودم و مطالبش را دنبال می کردم! و البته هنوز هم دنبال می کنم تا با بدست آوردن مطالب جدیدتر ماهیت کثیفشان را افشا کنم و از آنجا که می دانم همه ی کاربرانش در هم میهن هم عضو هستند پس جواب تمامی توهین هایشان را به مقدسات اسلامی و خدا در همین فروم خواهم داد و اگر کاربرانش مرد هستند بیایند و جواب من را منطقی و درست دهند نه مثل یکی از کاربرانش که الان آمده در تاپیکی که من باز کرده ام فقط و فقط اسپم می کند و برای خودش استدلالهای آبکی و نادرست می کند!

هتا این اندازه شعور ندارد که آن سایت، سایتی ست
امنیتی و ممکن است برای این کاربران این سایت،
مخصوصا کاربرانی که در هر دو سایت فعال هستند
مشکل ایجاد شود واقعا.
Mehrbod نوشته: درسته, یک پزشک در برابر من یک پزشک است, اگر که بخواهیم از نگاه "پیشه" به او بنگریم.
شما هم در برابر من یک بنده‌اید, اگر که بخواهیم از نگاه "جهانبینی" بنگریم.

همه‌یِ چیستی یا بهتر بگوییم, کیستی (identity) شما هم در بندگی کوتاه نشده, این کژبرداشت خودتان میباشد.

در هر چهره‌ای ولی, بخشی از کیستی شما با کنش بندگی گره خورده و در این هم درز نمیرود.









خود این باز میشود زمخت نگری, چون نکته‌یِ سخن این نبوده که شما تفاوت این دو را نمیدانید,
نکته‌یِ سخن این بوده که شما این دو را جابجا گرفته بودید ( = اشتباه از روی زمخت نگری).

و چرا خود این باز زمخت نگری بود؟ چون کسیکه تفاوت دو
چیز را نمیداند راهی هم ندارد آن دو را جابجا بگیرد, برای او آندو یکی‌اند:





و از آنجاییکه براستی همانجور که گفتید کسی پیدا نمیشود که تفاوت این دو را نداند (مگر آنکه
هوشبهر بسیار پایین داشته باشد), پس میتوان در خود همین نوشته‌یِ شما ردّ خوبی از
خُردانگاری مرا هم یافت که پنداشته‌‌اید من پنداشته ام شما دو چیز به این پیش پاافتادگی را از هم نمیدانید.



پ.ن.
اگر خوب در سخنان آورده شده بخوانید, میبینید که همین
شتابزدگی در داوری دیگران است که پیوسته کار دستتان میدهد.
به دیگر زبان, شما دیگران را پیوسته به پیش داوری, پیش داوری میکنید.

بله حق با شماست! چه کسی وقتی آمدم در این سایت گفت من قلانی هستم؟؟ هان؟ یعنی حتی یک بچه هم قادر به تشخیص است که ادبیات بنده و نوشته هایم 180 درجه با فلانی فرق داردو اتفاقا در باب شباهت خود همان شخص که به من تهمت زد نوشته هایش بیشتر به فلانی شباهت داشت! مرا اگر بند بند وجودم را از هم بگسلند هیچ وقت از الفاطظ رکیک استفاده نمی کنم.
حالا هم که آمده اند و می گیوند تو "mastoor" هم میهنی:)))) من اینشخص را به این فروم دعوت کردم حدود یکی دو ماه پیش از بچه های انجمن شیعی هستند و عقایدشان ولایی است و نه مثل من هپروتانه!
اصلا برایم مهم نیست چی راجع به من فکر می کنید آره من اصلا فلانی هستم و mastoor هستم اصلا همه ی کاربران ضد شما در همه ی سایتها من هستم:))))

پ.ن
دوست داشتم جستاری که اخیرا در فروم موسیقی (که نامش را نمی برم چون می آیید آنجا و اسپم می کنید ) برایتان می گذاشتم تا ببینید چقدر سطح این فروم بالاست همه ی اعضای این فروم از نوازندگان چیره دست هستند بخصوص سازهای زهی و از آنجا که در بینشان معمار هم یافت می شود نمی دانید چه نتهایی را که برای معماری ننوشتند....... واقعا گذری بود از گل (معماری) تا دل (موسیقی)
Mehrbod نوشته: درسته, یک پزشک در برابر من یک پزشک است, اگر که بخواهیم از نگاه "پیشه" به او بنگریم.
شما هم در برابر من یک بنده‌اید, اگر که بخواهیم از نگاه "جهانبینی" بنگریم.

همه‌یِ چیستی یا بهتر بگوییم, کیستی (identity) شما هم در بندگی کوتاه نشده, این کژبرداشت خودتان میباشد.

در هر چهره‌ای ولی, بخشی از کیستی شما با کنش بندگی گره خورده و در این هم درز نمیرود.









خود این باز میشود زمخت نگری, چون نکته‌یِ سخن این نبوده که شما تفاوت این دو را نمیدانید,
نکته‌یِ سخن این بوده که شما این دو را جابجا گرفته بودید ( = اشتباه از روی زمخت نگری).

و چرا خود این باز زمخت نگری بود؟ چون کسیکه تفاوت دو
چیز را نمیداند راهی هم ندارد آن دو را جابجا بگیرد, برای او آندو یکی‌اند:

ای خدا از یک عقب مانده ی ذهنی از یک عمله ی جهل از کسی که هنوز به دینی که متعلق به 1400 سال پیش است چه توقعاتی دارید؟ حق دارید که پستهایم را سرسری بخوانید واقعا حق دارید چرا که در پایان ِ کار بازهم حق برای شما خواهد بود ! عرضی نیست! بقول علی گلسرخی: من در این بیدادگاه حرفی برای گفتن ندارم!
سارا نوشته: ای خدا از یک عقب مانده ی ذهنی از یک عمله ی جهل از کسی که هنوز به دینی که متعلق به 1400 سال پیش است چه توقعاتی دارید؟ حق دارید که پستهایم را سرسری بخوانید واقعا حق دارید چرا که در پایان ِ کار بازهم حق برای شما خواهد بود ! عرضی نیست! بقول علی گلسرخی: من در این بیدادگاه حرفی برای گفتن ندارم!

چنانکه میتوان دید, این خود شمایید که پیوسته در کوچک‌سازی خودتان
میکوشید و گیراتر, اینکه آنرا از چشم دیگران میبینید و میبینانید.




سارا نوشته: ... از یک عمله ی جهل از کسی ..


شوربختانه در ادبسار هم دانش بسنده ندارید, زیرا نمونه‌وار در "عمله‌یِ جهل", عمله
چندینه‌یِ عامل میباشد به معنی کارگزار, و گزاره‌یِ "عمله‌یِ جهل" میشود "کارگزاران نادانی":


(عَ مَ لِ) [ ع . عملة ] (اِ. ص .) 1 - ج . عامل . 2 - در فارسی به معنی کارگر، مزدبگیر.
سارا نوشته: بله حق با شماست! چه کسی وقتی آمدم در این سایت گفت من قلانی هستم؟؟ هان؟

پیشداوری کاربر [MENTION=6]sonixax[/MENTION] چگونه از پیش‌داور نبودن خود شما پیش میگیرد؟

درونمایه‌یِ گلایه شما اینجا این است:
مرا پیش داوری کردند.

و رسیدن به این اثبات ضمنی:
=> پس من پیش‌داور نیستم.


به زبانی که شما هم سردر بیاورید, اینجا "اجتماع نقیضین"
رخ نداده و هم آن کاربر میتواند پیشداور باشد, هم شما.
Mehrbod نوشته: چنانکه میتوان دید, این خود شمایید که پیوسته در کوچک‌سازی خودتان
میکوشید و گیراتر, اینکه آنرا از چشم دیگران میبینید و میبینانید.

من کاسه ماست دستم نیست که ماستمالی کنم من آن کاسه را سرکشیده ام!!




Mehrbod نوشته: شوربختانه در ادبسار هم دانش بسنده ندارید, زیرا نمونه‌وار در "عمله‌یِ جهل", عمله
چندینه‌یِ عامل میباشد به معنی کارگزار, و گزاره‌یِ "عمله‌یِ جهل" میشود "کارگزاران نادانی":


(عَ مَ لِ) [ ع . عملة ] (اِ. ص .) 1 - ج . عامل . 2 - در فارسی به معنی کارگر، مزدبگیر.

قربان خودم می دانم معنای عمله کارگزار می باشد دیگر سیکلم را گرفته ام . به هرحال کسی که برای جهل عملگی کند از خرد و منطق و هوش و.. اینها باید بی بهره باشد مگرنه ؟
Mehrbod نوشته: پیشداوری کاربر @sonixax چگونه از پیش‌داور نبودن خود شما پیش میگیرد؟

درونمایه‌یِ گلایه شما اینجا این است:
مرا پیش داوری کردند.

و رسیدن به این اثبات ضمنی:
=> پس من پیش‌داور نیستم.


به زبانی که شما هم سردر بیاورید, اینجا "اجتماع نقیضین"
رخ نداده و هم آن کاربر میتواند پیشداور باشد, هم شما.

Various_059

Various_059Various_059Various_059Various_059
Various_059



واقعا سپاس ارباب که بلاخره در سطح فهم و هوش من صحبت کردید آنهم به زبان دیگر !!!!
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41