undead_knight نوشته: دوما پس قبول داری همه فمنیست ها مثل هم نیستند؟!خب من هم که از اول بحثم در دفترچه همین رو دارم میگم!
آری این بایکوت نشانهای از نشانههایِ تکثرگرایی در جنبش فمینیستی امروز هست !!
Russell نوشته: آری این بایکوت نشانهای از نشانههایِ تکثرگرایی در جنبش فمینیستی امروز هست !!
شما بزار اول اثبات بشه فمنیست ها بهش حمله کردند بعد روضه بخون:))
بعد هم من حرفی از تکثرگرایی زدم؟!من در مورد اینکه همه فمنیست ها "لولو" نیستم حرف میزنم که تلاش عمده بعضی دوستان بر اثباتش گذشته:))
undead_knight نوشته: بعد هم من حرفی از تکثرگرایی زدم؟!من در مورد اینکه همه فمنیست ها "لولو" نیستم حرف میزنم که تلاش عمده بعضی دوستان بر اثباتش گذشته:))
همهیِ مسلمانان هم بد نیستند, پس اسلام خوبه.
فرنود = 0.
Mehrbod نوشته: همهیِ مسلمانان هم بد نیستند, پس اسلام خوبه.
فرنود = 0.
آنچنان هم حرف بی ربطی نیست، چرا که خیلی اوقات دوستان ضد فمنیسم، برای تخریب به نمونه های از اشخاص فمنیست اشاره کردند
و به این شکل به نفی جنبش پرداخته شده...
بانو گشسب نوشته: آنچنان هم حرف بی ربطی نیست، چرا که خیلی اوقات دوستان ضد فمنیسم، برای تخریب به نمونه های از اشخاص فمنیست اشاره کردند
و به این شکل به نفی جنبش پرداخته شده...
هاها, سرانجام شد من یکبار کارکرد درست سفستهیِ «تو همچنین» را نشان بدهم:
چون شما پیشتر به این روش نادرست فرنودهاید, پس اشکالی ندارد شوالیه هم به همان روش بفرناید.
من در همین جُستار هم بخوانید چند باری به [MENTION=299]Dariush[/MENTION] و دیگران گفته ام که فمینیست بد ≠ فمینسم بد.
با این همه, ما در جای دیگر به شالوده و بنیاد خود فمینیسم هم پرداختهایم و همین شوالیه هنوز که هنوزه نتوانسته نمونهوار بگوید اگر فمینیسم دنبال برابری است,
چرا نام جنبش اش را مادینگرایی (مادینهگرایی, ≈زنگرایی = femin+ism) گذاشته و چرا برای نمونه, برابریخواه (egalitarian) خود اشان را ننامیدهاند؟
رویکرد درست ولی همینیست که شما گفتید, پرداختن به پایه و بُنیادِ هومنستیزِ زنگرایی.
پارسیگر
undead_knight نوشته: شما بزار اول اثبات بشه فمنیست ها بهش حمله کردند بعد روضه بخون:))
بعد هم من حرفی از تکثرگرایی زدم؟!من در مورد اینکه همه فمنیست ها "لولو" نیستم حرف میزنم که تلاش عمده بعضی دوستان بر اثباتش گذشته:))
اگر منظور از "اثبات"، صدور مجوز از سمت لولوی محترم هست خب بگمانم قبل از اینکه عزیزان بتوانند پیشگریانه من رو سانسور کنند حرف زدم و یکم دیر شده، ولی شما هنوز هم میتونی بنا به سنت فمینیستی برای سانسور من تلاش کنی و حقت محفوظه !!
برای فهمیدن اینکه چطور ایشون شدند آنتیفمینیست، میتونید دربارهیِ مشابه هیچنز بخونید که چطور اگر دو کلام خارج از خط تعیین شدهیِ عزیزان بزنید، مهم نیست چقدر کس لیسی یا شوالیهگری کرده باشید، شما یک سکسیست ِ آنتیفمینیست هستید lol
On being an Atheist AND a Feminist
Mehrbod نوشته: اگر فمینیسم دنبال برابری است, چرا نام
جنبش اش را مادینگرایی[٢] (مادینهگرایی, ≈زنگرایی = femin+ism) گذاشته و چرا برای نمونه, برابریخواه[٣] (egalitarian) خود اشان را ننامیدهاند؟
فکر نمی کنید که نامگذاری جنبش به اینصورت به دلیل عدم توازن در قدرت آن هم به مقدار زیاد مابین دو طرف دعواست.
گویی می خوان در به تصویر کشیدنش اغراق کنند تا به هدف برابری برسند. مثل پرنده ای در مسابقات پرش طول
که از ابتدا مربی به او گوشزد می کند که نقطه فرود رو بیشتر از آنچه که میتوانی دور درنظر بگیر.
بانو گشسب نوشته: فکر نمی کنید که نامگذاری جنبش به اینصورت به دلیل عدم توازن در قدرت آن هم به مقدار زیاد مابین دو طرف دعواست.
گویی می خوان در به تصویر کشیدنش اغراق کنند تا به هدف برابری برسند. مثل پرنده ای در مسابقات پرش طول
که از ابتدا مربی به او گوشزد می کند که نقطه فرود رو بیشتر از آنچه که میتوانی دور درنظر بگیر.
سپاس.
پس اکنون میبینید که زنگرایی از همان آغاز جنبش جنس زن را توسریخورده
و بیچاره انگاشته (= پیشانگاشتِ فمینیسم) و دنبال برابریِ یکسویه است: زنان با مردان برابر شوند (مردان جایشان خوبه).
شاید بگویید خب برابری برابری است, میخواهد فرایند رسیدن به آن یکسویه باشد یا دوسویه, این سخنیست
درست و فرنودین ولی تنها و تنها (iff) تا زمانیکه زنان
براستی جنس کِهتر و بیچاره بوده باشند (پیشانگاشت پابرجا باشد).
به زبان دیگر, پیشانگاشت (ما زنان توسری خوردهایم) آنجا پیشاپیش ثابت شده در نگر گرفته شده و اگر
زنان توسری خوردهتر از مردان
نبوده باشند (سوی دیگر داستان که فمینیستها از بیخ و بن
انکار میکنند), آنگاه کوشش برای رسیدن به برابری, به نابرابری و برتریجویی خواهد انجامید.
نیک بنگرید جز این هم نیست. نمونهیِ ساده: به زنان حق رای داده شده, ولی سربازی زوری به آنان داده نشده:
زن میتواند با رای خود و پادرمیانی در سیاستهای داخلیْ کشور را به جنگ بیندازد, ولی این مرد است که ناچار و بزور باید برود در همان جنگ از جانِ خود اش مایه بگذارد.
پارسیگر
Mehrbod نوشته: نیک بنگرید جز این هم نیست. نمونهیِ ساده: به زنان حق رای داده شده, ولی سربازی زوری به آنان داده نشده:
زن میتواند با رای خود و پادرمیانی در سیاست کشور را به جنگ بیاندازد, ولی این مرد است که باید برود در همان جنگ از جانِ خود اش مایه[٥] بگذارد.
اینجا سخن شما در جایی اشکال داره: چرا که اول دست به انتقادات بنیادین میرنید و از اسم جنیش گلایه دارید
ولی جایی به سرانجام و یا بهتر بگم به نقطه امروزین جنبش نشانه میروید.
برای هیچ فمینیستی به عنوان هدایت کننده و متولی جنبش شرایط کنونی رضایت بخش نیست
و همچنین شرایط حال همگی حاصل از تلاش این جنبش محسوب نمیشه
بلکه نشانه ای از رشد نا متقارن جنبش در کنار عدم بازنگری به برخی از قوانین و هنجارهای اجتماعی ست.
این مسئله را نباید به گردن جنبش انداخت.
Russell نوشته: On being an Atheist AND a Feminist
این نوشتار از هیچنز آمده بود:
Why Women Aren't Funny | Vanity Fair
If I am correct about this, which I am, then the explanation for the superior funniness of men is much the same as for the inferior funniness of women. Men have to pretend, to themselves as well as to women, that they are not the servants and supplicants. Women, cunning minxes that they are, have to affect not to be the potentates.
چند تا از این فرهیختگان در ایران میخواهیم.