دفترچه

نسخه‌ی کامل: جستار آزاد تالار زنامرد
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64
پژوهشی جدید در بریتانیا نشان می دهد که بیشینه ی زنان(نزدیک به 65 درسد) از "قول ِسکس" به عنوان پاداش برای کار های خوب پارتنر شان استفاده می کنند.

این کار ها چیست؟
کمک کردن در کارهای خانه(38 درسد)
خرید هدیه برای زنان(34 درسد)
مراقبت از اعضای خانواده(28 درسد)

به یاد داشته باشید که سکس هیچ گاه از دید زنان دوسویه نبوده و نیست.مردان باید مانند توله سگ خانگی به دستورات بانوان گوش دهند تا جایزه(سکس) بگیرند.

[h=1]‘Majority of women’ use the promise of sex as a reward[/h]
یه نفر نوشته: یکی از دلایلی که قهر کردی همین بود که دوس داشتی به آلیس سواری بدی. دیدی ناراحت شد و قهر کرد ( که به حق ناراحت شد) تو هم قهر کردی!!

این رفتارت نشونه بارز یک نوع سواری دادن به زن هست.
دنبال زن رفتن است!!

ها ها هااا :-))
:e057:

این پست را ندیده بودم. چنانکه میبینیم بانو [MENTION=286]آلیس[/MENTION] اینجا نیستند و من هستم, پس کاری به رفتن یا آمدن ایشان نداشته; تازه ایشان زمانیکه بودند هم
سالی, ماهی یک پیکی میفرستادند که همان را هم ٦ ماه دیرترش از من یا دیگران میخواستند بزدائیم, پس اگر همچنان اینجا بود نیز خود به خود در گذر زمان ناپدید میشد!! ((:

در دفترچه من برای کاریکه درست میدانستم — حقِ کاربر در زدایش همیشگی پست هایش در بازه‌یِ داده شده — کوشیدم و بس.

خود شما را هم که دیدید آنجا در fb فزونخواهی و سر و سدای بیخود کردید از سر باز کردم و گفتم دیگر آنورها پیدایتان نشود! (:

رویکرد یک پسر کامیاب در زندگی نیز همواره آماروار (statistical, serendipitous) است, یعنی همچون من, باید بکوشد میان ١٠٠٠ دختر در ١٠ تایشان (١ درسد) کامیاب باشد و هرگز روی یک دختر گیر* بیخود ندهد.





* پ.ن.
این آموزه را میتوانید در زندگی نیز به کار ببرید; شما میتوانید ١٠٠٠ کار گوناگونی بیاغازید و در ١٠ تای آنها بسیار خوب باشید, یا میتوانید یک کاری بیاغازید و روی آن بیخود پافشرید تا جاییکه سرتان به سنگ بخورد.
یا در دیدگاهی دیگر, هرکس آتاوی‌هایِ گوناگونی برای خود دارد و اگر روی آنهایی که اسپاگتی‌دادی آتاو است زمان بگذارد و آنها را
بهتراند, بسیار رویکرد کامیابانه‌تری در زندگی داشته تا اینکه روی یک کاری که چندان خوب نیست گیر بیخود داده و دست از آن نکشد.


پارسیگر
Philo نوشته: خوب چرا باید بپذیرم زنانی که کار می کنند فقط در پی ارزش یافتن هستند و نه چیز دیگر؟ و این ادعا اگر غلط باشد چگونه بفهمم که غلط است؟
آن نوزادی که 5 انگشت دارد قابل "توضیح" است، اگر از پزشک او بپرسید علت این نقص را برای شما توضیح می دهد، من هم باید بفهمم فلان زن در دپارتمان فلسفه دانشگاه ییل چه می کند؟ چرا نرفته شوهر پولدار گیر بیاورد و مفت خوری کند؟ چرا دغدغه های فلسفی دارد؟

سخن سراسر بجایی است, شما میخواهید نمود‌هایِ بیرونی نگره‌هایِ آورده شده را ببینید.

اینی که گفتید آسان است, ببینید چند زن کارگر (worker) در زندگی هستند و چند تای آنها تا پایان زندگی کارگر میمانند (برخ آن با مردان کارگر را بگیرید).

سپس پراسنج دوم را به میان بیاورید, که ارزش خرید (market value) میباشد. یک زن میخواهد در زندگی با خودفروشی (دسترسی به تن و اندام) زیرِ نام همسری (= قرارداد خودفروشی)
زندگی آسوده‌ای بگذراند, ولی سوی دیگر نیز ما یک خریدار داریم که همان مرد است. در اینجا زن برای خودفروشی تنها مینیازد که "زشت" نباشد, اگرنه خوشگل هم نبود, نبود.

پس با این, دوباره شمار زنان کارگر (در هر کار و پیشه‌ای, دانشمند, نویسنده, فرهیخته, ...) را بنگرید, سپس ببینید ارزش خرید آنها چیست. نگره می‌پیشبیند که زنان
زشت و نه چندان زیبا بیشتر از همه کار کنند, زنان زیبا و خواستنی نیز در یک زمانه‌ای کارگر, دانشجو, ... باشند, ولی همواره گذرا و بزودی به همسری و خانه‌داری روی آورند.

سرانجام میماند یک شمار اندکی زنان زیبا و خواستنی و باهوشی که دانش‌اندوخته و فرهیخته هم هستند. شمار این دسته بسیار ناچیز است, هنگامیکه در سوی وارونه مردان زیبا و
خواستنی و باهوش و دانش‌اندوخته کم نیستند. این دسته گاهیِ از روی هوش بسیار بالا, یا فرهنگ والا, یا دیگر پراسنج‌هایِ بیرونی از بهره‌کشی می‌خوددارند و به چیزهایِ والاتری همچون خرد و دانش و اندیشه‌یِ ناب هم در زندگی بها میدهند.
یک نمونه‌یِ خوب آن نویسنده‌یِ این کتاب است که چند بخشی از آنرا با دوستمان شهریار ترزبانیده بودیم: مردان فریب خورده


در گفتمان بهره‌کشی نیز شما نباید نقش زنان را دستکم بگیرید. زنان (= زادآوری) بزرگترین
پاداش مردان هستند, از همینرو بخش گسترده‌ای از کوش و توش آنها در راستای رسیدن به زنان و برآوردن خواسته‌یِ ایشان است.

اگر زنان چشمداشت مرد سرمایه‌دار ولگُسار را داشته باشند, پس مردان برای برآوردن نیاز جنسی خود ناچار
از روی آوردن به چنین سازوکارهایی هستند و وارونه: یک پیوند دیالکتیک میان خواسته‌یِ زنان گزیننده, و خواسته و کنش مردان گزیده داریم.


پارسیگر
Mehrbod نوشته: خود شما را هم که دیدید آنجا در fb فزونخواهی و سر و سدای بیخود کردید از سر باز کردم و گفتم دیگر آنورها پیدایتان نشود! (:

حرف مفت و یاوه و دروغ!

این من بودم که دست شما رو کوتاه کردم و گفتم دیگه نبینمت. من شما رو توی فیسبوک بَـن کردم..

درضمن قهر کردنتان بخاطر بانو آلیس بود و مدرک اعترافتون رو دارم..! :-)

نشون بدم؟ نشون بدم؟ آره؟ نشون بدم؟ بگم؟ بگم؟ :-))
یه نفر نوشته: یعنی زن هر کاری کنه به دنبال شوهره؟ ! :-)
علاقه و شرایط و .. هم بهونه ست!

درسته, بیشتر زنان در زندگی تنها یک تصمیم بزرگ (کبرا) باید بگیرند و آنهم اینکه با چه کسی پیمان زناشویی (بخوان: قرارداد خودفروشی) ببندند.

یک زن میتواند در زندگی در هر چیزی لغزش داشته باشد, بجز این, میتواند نادان باشد, بیسواد باشد, آزاردهنده باشد, هتا خوشگل هم نباشد, ولی
در فرایند همسرگزینی نمیتواند بلغزد (اگر با کس نادرستی همسری کرد, در گذر زمان از ارزش خرید وی با پیری کم میشود و شانس همسریابی دوباره را از دست میدهد).

گرایش زنان هم میبینیم بشیوه‌یِ پیشبینی‌پذیری تنها بسوی مردانی میرود که یک شُماری ویژگیِ بخوبی شناخته شده داشته باشند. یک زن کوچکترین اهمیتی به اینکه مرد از فیزیک کوانتومی سردر بیاورد نمیدهد, زیرا
برای وی این دانش هیچ سودی دربر ندارد و هتا بیشتر جاها آنرا میکوبد, زیرا از دید وی مردان دارند در این چیزها زمان و انرژی دور میریزند, بهتر است به کاری بپردازند که از آن "دوزار" در بیاید (= زندگی زن و فرزند وی آسان کند).

ولی یک مرد به اینکه یک زن یا دیگر مردان از فیزیک کوانتومی سردر بیاورند مهندی میدهد, زیرا تنها آماج وی یافتن بهره‌ده (بخوان: برده) نیست.



یه نفر نوشته: خب زنی که شوهر داره چرا کار میکنه؟!

در کشورهای گوناگون بسته به تراز بهزیستی, زنان گاهی ناچار از پا به پا همراه مردان کار کردن هستند (ولی آنجا هم بیشتر کارهای نرم و آسانیده). همینها ولی اگر جوری شود که
مرد بتواند همه‌یِ هزینه‌های مشترک زندگی را بدهد و نیازی به کار زن نباشد, میبینیم زنان این دسته بتندی و شتاب هر چه بیشتر "فداکاری" نموده و پیشه/درس خود را رهانیده و به خانه‌داری و بچه‌داری روی میآورند.

اینکه یک در سدهزار هم اینجور نمیشود بسادگی از روی پراسنج‌هایِ دیگر برمیخیزد; یک نگره‌یِ "زنان رهانیده" یا emancipated women
هم داریم که درباره‌یِ زنان کارگری که بی نیاز از پول هستند میباشد, دیرتر به آنهم شاید پرداختیم.


پارسیگر
یه نفر نوشته: حرف مفت و یاوه و دروغ!

این من بودم که دست شما رو کوتاه کردم و گفتم دیگه نبینمت. من شما رو توی فیسبوک بَـن کردم..

درضمن قهر کردنتان بخاطر بانو آلیس بود و مدرک اعترافتون رو دارم..! :-)

نشون بدم؟ نشون بدم؟ آره؟ نشون بدم؟ بگم؟ بگم؟ :-))

میخواهید گفتگوی fb امان که به شما گفته ام دیگر آنورها از روی فزونخواهی پیدایتان نشود را نشان دهید؟ E00e

بفرمایید, نشان دهید! (:
حیف که خابم میاد. وگرنه جواب میدادم..
Mehrbod نوشته: یک زن میتواند در زندگی در هر چیزی لغزش داشته باشد, بجز این, میتواند نادان باشد, بیسواد باشد, آزاردهنده باشد, هتا خوشگل هم نباشد, ولی
در فرایند همسرگزینی نمیتواند بلغزد (اگر با کس نادرستی همسری کرد, در گذر زمان از ارزش خرید وی با پیری[1] کم میشود و شانس همسریابی دوباره را از دست میدهد).

گرایش زنان هم میبینیم بشیوه‌یِ پیشبینی‌پذیری تنها بسوی مردانی میرود که یک شُماری ویژگیِ بخوبی شناخته شده داشته باشند. یک زن کوچکترین اهمیتی به اینکه مرد از فیزیک کوانتومی سردر بیاورد نمیدهد, زیرا
برای وی این دانش هیچ سودی دربر ندارد و هتا بیشتر جاها آنرا میکوبد, زیرا از دید وی مردان دارند در این چیزها زمان و انرژی دور میریزند, بهتر است به کاری بپردازند که از آن "دوزار" در بیاید (= زندگی زن و فرزند وی آسان کند).

ولی یک مرد به اینکه یک زن یا دیگر مردان از فیزیک کوانتومی سردر بیاورند مهندی[2] میدهد, زیرا تنها آماج[3] وی یافتن بهره‌ده (بخوان: برده) نیست.


تاکنون مردان زیادی را دیده ام که ازین گونه سخن ها میزنند.
که هرچی دانشمند و مزیکدان و مزدائیک دانه مرده....از 1000 سال پیش تاکنون چندتا زن بوده اند که بهمین اندازه دانش داشته باشند؟

پاسخ زنان چه بود؟ چرت و پرت... که شوهرهایشان نمیزاشتند ما همیشه مردسالار بوده ایم و یک ماری کوری که شوهر خوبی داشت نوبل گرفت.
ولی پرسش من از مهپد این است که چرا؟ این پرسمان ها چه سودی دارد؟ شما دوست داری اشک دختران را دربیاوری یا آنان را به سوی درست زندگیشان
راهنمایی کنی؟ اینگونه که نمیشود هیچ ... زندگی خود را هدرمیکنی و آن ها را غمگین... این گفتار ها هیچ سودی ندارد....
نباید با این گفتمان با زنان سخن گفت... آن ها نیازهایی دارند که باید براورده شود... در ایران هم به سختی زندگی میکنند و بیشترشان دیوانه شده اند.
چون میبینیم که دگرسانش رفتاز زن ایرانی با اروپایی بیشتر از دگرسانش مرد ایرانی و اروپایی است.

پس این سخنان رو به گونه ی ارمان گرایانه میان مردان ادامه بده...باور کن مردانی زیادی همین کار تورا کردند و به هیچ رسیدند. یکیشان خود من!

در پی سود ایران باش,پیروز باشید!

پارسیگر
homayoun نوشته: تاکنون مردان زیادی را دیده ام که ازین گونه سخن ها میزنند.
که هرچی دانشمند و مزیکدان و مزدائیک دانه مرده....از 1000 سال پیش تاکنون چندتا زن بوده اند که بهمین اندازه دانش داشته باشند؟

پاسخ زنان چه بود؟ چرت و پرت... که شوهرهایشان نمیزاشتند ما همیشه مردسالار بوده ایم و یک ماری کوری که شوهر خوبی داشت نوبل گرفت.
ولی پرسش من از مهپد این است که چرا؟ این پرسمان ها چه سودی دارد؟ شما دوست داری اشک دختران را دربیاوری یا آنان را به سوی درست زندگیشان
راهنمایی کنی؟ اینگونه که نمیشود هیچ ... زندگی خود را هدرمیکنی و آن ها را غمگین... این گفتار ها هیچ سودی ندارد....
نباید با این گفتمان با زنان سخن گفت... آن ها نیازهایی دارند که باید براورده شود... در ایران هم به سختی زندگی میکنند و بیشترشان دیوانه شده اند.
چون میبینیم که دگرسانش رفتاز زن ایرانی با اروپایی بیشتر از دگرسانش مرد ایرانی و اروپایی است.

پس این سخنان رو به گونه ی ارمان گرایانه میان مردان ادامه بده...باور کن مردانی زیادی همین کار تورا کردند و به هیچ رسیدند. یکیشان خود من!


پارسیگر

اندوهگین کردن دیگران که به خودی خود بد نیست. من اینجا چشمداشت درستِ یک آدم از یک آدم دیگر را جا‌میاندازم. اگر شما زن زاده شده‌اید, چشمداشت من از شما این است که پابه‌پایِ من
مرد در پرسمان‌هایِ اندیشیک و فلسفیک‌و باارزش دیگر همراهی کنید, نه اینکه بجای من بروید کیف و کفش و ... بخرید و تنها هنرتان در زندگی این باشد که کِی و کجا و چگونه به چه کسی پا دهید.

در جاییکه ولی میتواند راست بگویید و برایتان پیامدی ندارد (همچون اینترنت), بهتر است بی هیچ ترسی سخنتان را بی سانسور و نگرانی از دردناکی یا احساس دیگران بگویید. در بیرون
که این سخنان برایتان پیامد‌هایِ ناگواری میتوانند دربر داشته باشند, بهتر است بس دوراندیشانه و هتا بزدلانه پیشروید و دست خودتان را تا زمانیکه نیاز نیست, رو نکنید.





homayoun نوشته: در پی سود ایران باش,پیروز باشید!

برای من نخست هومنی میاید, سپس ایران.
بهمین سان, نخست هومنی میاید, سپس زن یا مرد.


پارسیگر
Mehrbod نوشته: در جاییکه ولی میتواند راست بگویید و برایتان پیامدی ندارد (همچون اینترنت), بهتر است بی هیچ ترسی سخنتان را بی سانسور و نگرانی از دردناکی یا احساس دیگران بگویید. در بیرون
که این سخنان برایتان پیامد‌هایِ ناگواری[3] میتوانند دربر داشته باشند, بهتر است بس دوراندیشانه و هتا بزدلانه پیشروید و دست خودتان را تا زمانیکه نیاز نیست, رو نکنید.

اینکار چه سودی دارد؟ گمان میکنید دختران پس از شنیدن سخنان شما آهنگ دگرش در رفتار و پندار میکنند؟ یا آهنگ خورد کردن دماغتان؟
کی و کجا اینگون بوده که همه ی زنان پا به پای مردان کارکنند؟ در آمریکا یا روسیه؟ خوبه که هردو را به خوبی دیده ام.
از نخستین روز هومنی زن آدم او را به بدبختی کشاند...پس این اندیشه و امید خود را یا دور بریزید یا با خود بگور ببرید.
با مشت گره کرده نمیتوان دست کسی را به گرمی فشرد. همه ی پرسش من اینک اینجاست که چه باید کرد؟
شما پس از گفتن سخنان خود چه میخواهید؟ و از چه کسانی میخواهید؟ میخواهید جهان چگونه شود؟
آیا نه این است که امروزه در ایران دختران بیشتر از پسران به اندیشیدن میرسند و در کنکور هم دیده میشود
با اینکه پسران زاده شده هوش بیشتری دارند. دختران بهتر در کنکور دیده میشوند..
از 2000 تن نخست 1400 تا دختر است . از 10 تن نخست 9 تا پسر... چون پسران هوش بیشتری دارند.
پس اگر از خواسته خود سخن گفتید این پدیده که گفتم هم فراموش نکنید.
اینک بفرمایید!

پارسیگر
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64