دفترچه

نسخه‌ی کامل: همجنسگرایی
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43
Homosexuality - WiKi

نقل قول:The American Psychological Association, American Psychiatric Association, and National Association of Social Workers stated in 2006:
[TABLE="class: cquote"]
[TR]
[TD="align: left"]“
[/TD]
[TD]Currently, there is no scientific consensus about the specific factors that cause an individual to become heterosexual, homosexual, or bisexual—including possible biological, psychological, or social effects of the parents' sexual orientation. However, the available evidence indicates that the vast majority of lesbian and gay adults were raised by heterosexual parents and the vast majority of children raised by lesbian and gay parents eventually grow up to be heterosexual.[SUP][2][/SUP]
[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
اکثر افرادی که همجنسگرا هستن از والدین دگرجنس گرا بودن و اکثر بچه های افراد همجنسگرا، دگرجنس گرا شدن...این نشون میده کلا بحث تبلیغ و اینها مزخرفات هست در انتخاب گرایش جنسی

نقل قول:The Royal College of Psychiatrists stated in 2007:
[TABLE="class: cquote"]
[TR]
[TD="align: left"]“[/TD]
[TD]Despite almost a century of psychoanalytic and psychological speculation, there is no substantive evidence to support the suggestion that the nature of parenting or early childhood experiences play any role in the formation of a person's fundamental heterosexual or homosexual orientation. It would appear that sexual orientation is biological in nature, determined by a complex interplay of genetic factors and the early uterine environment. Sexual orientation is therefore not a choice.[SUP][4][/SUP][/TD]
[/TR]
[/TABLE]

نقل قول:The American Academy of Pediatrics stated in Pediatrics in 2004:
[TABLE="class: cquote"]
[TR]
[TD="align: left"]“[/TD]
[TD]Sexual orientation probably is not determined by any one factor but by a combination of genetic, hormonal, and environmental influences. In recent decades, biologically based theories have been favored by experts. Although there continues to be controversy and uncertainty as to the genesis of the variety of human sexual orientations, there is no scientific evidence that abnormal parenting, sexual abuse, or other adverse life events influence sexual orientation. Current knowledge suggests that sexual orientation is usually established during early childhood.[SUP][4][/SUP][SUP][138][/SUP][SUP][139][/SUP][/TD]
[/TR]
[/TABLE]
Ouroboros نوشته: پ.ن: بعید می‌دانم همجنسگرایی «مشکل» ژنتیکی باشد.


بر پایه‌ی تعریف، اگر یک ژن مایه‌ی سِتُرش ژنتیکی باشد، میشود کاستی.
sonixax نوشته: نرمخو منظورت اوا هست مهربد جان ؟ :دی

آری همچین چیزی!
Mehrbod نوشته: بر پایه‌ی تعریف، اگر یک ژن مایه‌ی سِتُرش ژنتیکی باشد، میشود کاستی.

سترش یعنی چی مهربد؟ بابا این کلمات جدید رو با زیرنویس بنویسE404
Russell نوشته: علاوه بر اینکه همنجنسگرایی طبیعیست (هنوز حتی درست نمیدانند چطور یکفرد همجنسگرا یا دگرجنسگرا میشود و علاوه بر محیط و ژن گویا شانس هم میتواند مطرح باشد)،پدیده های طبیعی حتما لازم نیست مانند تولید مثل با جنس دیگر کارکرد فرگشتی داشته باشند،مثلا کودک انسان هم بطور طبیعی شصت خود را میمکد ولی این محصول جانبی گرایش فرگشتی به مکیدن پستان مادر است یا اصلا میشود که هیچ یک از ایندو نباشد ولی باز هم طبیعی محسوب شود.
از همه مهمتر در اخلاق طبیعی برابر با اخلاقی نیست لزوما،شیری که یک بچه آهو را میدرد هم کاملا طبیعی رفتار میکند.


همجنسگرایی چند فرنود فرگشتیک می‌تواند داشته باشد، در برخی گونه‌های جانوری کمبود جنس مخالف باعث گسترش همجنسگرایی می‌شود، ماده‌ها ترجیح می‌دهند بجای نداشتن هیچ بچه‌ای، در بزرگ کردن بچه‌ی ماده‌ی دیگری به او کمک بکنند. یک دلیل دیگر می‌تواند محکم‌تر شدن پیوندهای اجتماعی، در قیاس با پیوندهای شخصی در جمع باشد، در این تحقیق یافته‌اند که مردان گی زمان و انرژی به مراتب بیشتری برای خواهر/برادرزاده‌های خود می‌گذارند. یک تحقیقی هم در ایتالیا اخیرا انجام شده که همجنسگرایی را به افزایش باروری در زنان پیوند می‌دهد.
Mehrbod نوشته: بر پایه‌ی تعریف، اگر یک ژن مایه‌ی سِتُرش ژنتیکی باشد، میشود کاستی.
کاریوتیپ ِ Xq28 مدتهاست که در ارتباط با همجنسگرایی مورد برسی و گمانه‌زنی بوده، وانگهی بعید می‌دانم نقش ژنتیک در همجنسگرایی به این شکل باشد. راستش در اینباره من با فروید موافق‌تر هستم که باور داشت همه ما از منظر طبیعی(=ژنتیکی؟)بایسکشوال هستیم، و بر حسب پیامد‌هایی که در هنگام رشد جنسی‌مان رخ می‌دهند به یک سو متمایل می‌شویم. این به نظر محتمل‌تر و منطقی‌تر می‌آید.
Ouroboros نوشته: همجنسگرایی چند فرنود فرگشتیک می‌تواند داشته باشد، در برخی گونه‌های جانوری کمبود جنس مخالف باعث گسترش همجنسگرایی می‌شود، ماده‌ها ترجیح می‌دهند بجای نداشتن هیچ بچه‌ای، در بزرگ کردن بچه‌ی ماده‌ی دیگری به او کمک بکنند. یک دلیل دیگر می‌تواند محکم‌تر شدن پیوندهای اجتماعی، در قیاس با پیوندهای شخصی در جمع باشد، در این تحقیق یافته‌اند که مردان گی زمان و انرژی به مراتب بیشتری برای خواهر/برادرزاده‌های خود می‌گذارند. یک تحقیقی هم در ایتالیا اخیرا انجام شده که همجنسگرایی را به افزایش باروری در زنان پیوند می‌دهد.
من این کارکرد دایی یا خاله بودن را شنیده بودم ولی گمان میکردم داده خوبی برای قبولش وجود ندارد،امروزه این تئوری مورد قبول درباره همجنسگرایی است امیر گرامی؟
بعد هم من درست نمیفهمم این ژن چطور میتواند در خزانه ژنی باقی بماند،از آنجا که اینها بچه ندارند اثرات این ژن چطور باقی میماند؟مگر اینکه بطور ژن مغلوبی که نابود نشده تنها در میزان کمی باقی بماند و آنوقت با درک من شبیه یکنوع انتخاب گروهی میشود!
Anarchy نوشته: سترش یعنی چی مهربد؟ بابا این کلمات جدید رو با زیرنویس بنویسE404

همچینم نو نبود ها 4

ستردن - ویکی‌واژه

سِتُردن = پاک کردن، زایل شدن

ژن همجنسگرایی هم در بلند-زمان به نگر میاید که کم میشود.
اصلا خیلی از رفتارها و یا موارد فیزیولوژیک جنسی صرفا و صرفا به خاطر لذت بوجود اومدند نه تولید مثل. مثلا اندازه سینه جنس ماده انسان ها نسبت به غالب اکثر پستانداران غیر عادیه. رفتارهای جنسی هم مثل سایر سلایق و اعمال اجتماعی تا موقعی که آزادی های دیگران رو در خطر نندازند کاملا مشروع هستند.
Russell نوشته: من این کارکرد دایی یا خاله بودن را شنیده بودم ولی گمان میکردم داده خوبی برای قبولش وجود ندارد،امروزه این تئوری مورد قبول درباره همجنسگرایی است امیر گرامی؟
بعد هم من درست نمیفهمم این ژن چطور میتواند در خزانه ژنی باقی بماند،از آنجا که اینها بچه ندارند اثرات این ژن چطور باقی میماند؟مگر اینکه بطور ژن مغلوبی که نابود نشده تنها در میزان کمی باقی بماند و آنوقت با درک من شبیه یکنوع انتخاب گروهی میشود!
«اگر» ژنتیکی باشد به احتمال قوی همینست، خصوصا که همجنسگرایان جمعیت بسیار ناچیزی را تشکیل می‌دهند. واپسین اخباری که من داشتم تحقیقی در دست انجام بود(در ایرلند؟)میان برادران دوقلویی که یکی از آنها همجنسگراست و دیگری دگرجنسگرا. اینجا همانجایی‌ست که خویشاوندگزینی مطرح می‌شود، همجنسگرایی هیچ نفعی برای خود فرد نمی‌تواند داشته باشد، اما می‌تواند بقای اصلح حاملان ژن‌های همسان یا خویشاوند را تضمین بکند. البته اینهم هست(و اغلب فراموش می‌شود)که فرگشت هنوز به پایان نرسیده و شاید اگر دخالتی نکنیم صد نسل جلوتر میان انسان‌ها هیچ همجنسگرایی وجود نداشته باشد!
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43