Russell نوشته: من تا کنون گمان میکردم اینجا سود و زیان جامعه مطرح است و سخن از "آزادی"، کشک است !!
... از کشک هم میشود ابزار ساخت گرامی، تنها کافی هست دیگران ابزار کشکی رو قبول داشته باشن!
هرچند من که طرفدار آزادی بیانم و در این سخنی نمیرود!
Russell نوشته: نکته دیگر که تا اینجا متوجه شدم اینست که سمکینگ میگوید محققانی که روی همجنسگرایی مطالعه کردهاند و اعلام کردهاند:
"Is It Possible To Change One’s Sexual Orientation (“Reparative Therapy”)?
There is no published scientific evidence supporting the efficacy of “reparative therapy” as a treatment to change one’s sexual orientation"
این شد منطق؟
چون کسی تا کنون نیافته پس از این هم نخواهند یافت؟
Russell نوشته: ینها مطابق متد علمی نبوده و متد علمی اینست که سمکینگ میگوید.
خوب متد علمی درست را بفرمایید نشان دهید و ایرادات علمی جامعه آکادمیک را هم دراینباره نشان دهید ببینیم و یاد بگیریم !
معتاد را میشود ترک داد؟
پس همجنسگرا را هم میشود به دگرجنسگرا تبدیل نمود.
کلیات کار یکیست
در هر دو مورد شخص به کاری یا چیزی علاقه دارد و آن را تکرار میکند تا برایش یک عادت شده و ترک کردنش دشوار مینماید.
معتاد میتواند ترک کند و ترک هم کرده، چرا همجنسگرا نتواند؟
مگر اینکه همانگونه که گفتم نشان بدهید که همجنسگرایی غیر انتخابی است و غیر قابل ترک کردن.
SAMKING نوشته: ... از کشک هم میشود ابزار ساخت گرامی، تنها کافی هست دیگران ابزار کشکی رو قبول داشته باشن!
هرچند من که طرفدار آزادی بیانم و در این سخنی نمیرود!
خوب اگر همه قبول نداشتند چه؟!!
مثلا ما مانند خودت که میگوییی چون همجنسگرایی ضرر دارد آزادی انسانها در گرایش جنسی کشک است و خوب است که همجنسگرایان را میکشند،ما هم بگوییم آزادی بیان کشک است ،ما هرگاه تشخیص دادیم ضرر سخن گفتنت از سودش بیشتر است سانسور و اخراجت کنیم؟!!
قبول است؟ :))
SAMKING نوشته: این شد منطق؟
چون کسی تا کنون نیافته پس از این هم نخواهند یافت؟
خودت حرف در دهان ما میگذاری،بعد از حرفd که در دهان ما گذاشتی مغالطه هم میگیری? :))
کجای مطلب apa چنین چیزی گفته؟!!
SAMKING نوشته: معتاد را میشود ترک داد؟
پس همجنسگرا را هم میشود به دگرجنسگرا تبدیل نمود.
کلیات کار یکیست
در هر دو مورد شخص به کاری یا چیزی علاقه دارد و آن را تکرار میکند تا برایش یک عادت شده و ترک کردنش دشوار مینماید.
معتاد میتواند ترک کند و ترک هم کرده، چرا همجنسگرا نتواند؟
مگر اینکه همانگونه که گفتم نشان بدهید که همجنسگرایی غیر انتخابی است و غیر قابل ترک کردن.
خوب همین است که جوامع روانشناسی در گمراهی بسر میبرند دیگر،ترک دادن معتاد بلد نیستند !!
این سخن مضحک مانند این است که کس بگوید بچه دوساله سخن گفتن میتواند یاد بگیرد،پس میتواند فیزیک کوانتومی هم در حد دکتری یاد بگیرد !!
پس تغییر پذیری هر گرایشی جداگانه مطالعه و بررسی میشود،چنانچه روانشناسان بالا مطالعه کردهاند و اعلام کردند راهی تاکنون یافت نشده،حالا ممکن است بعدا راهی یافت شود ممکن است تغییر آن ناممکن باشد.گرایش یک چیز فلهای نیست که کس بگوید انسانها مثلا میتوانند ناخن جویدن را ترک کنند ،پس گرایش جنسی و گرایش به زندگی اجتماعی و گرایش جنسی و ... را هم میشود تغییر داد !!
چیزی که دوستان هم گفتند خیلی ساده اینست که صلب آزادی جنسی انسانها (که بین انسانهایِ بالغ و با توافق صورت می گیرد ) نااخلاقیست.
شما اگر که اینجا میگویی همجنسگرایی بیماری و قابل درمان است، به چه استنادی چنین میگویی؟دیدیم که متخصصان خلاف هر دو را میگویند.
در همان مثال اعتیاد هم درستی یا نادرستی دخالت دیگران در ترک مواد مخدر بر اساس معیارهایِ روانشناسی و اخلاق مرتبط به آن باید باشد.شما رفتار قرون وسطی ،بدوی و احمقانه نگرش و اقدام به ترک دادن اعتیاد در ایران را دیدهای گمان میکنی چنین رفتاری خردمندانه و موجه است ،تازه میخواهی آنرا به باقی مسائل هم گسترش دهی.
SAMKING نوشته: اگر من اهل قهر بودم که با راسل قهر کرده بودم! ناسلامتی تاکنون 3-4 باری بحث را ول کرده رفته قهر
البته جیگر ما هستن ایشون و در لیست دوستان
قهر کردن نیازمند وجود رابطه دوستی و دارای معنا بودن آن دارد،من با کسی که رفتارش همچون کودک 6 ساله است چه قهری میتوانم داشته باشم،پاسخ شلوغ بازی هایش را نمیدهم معنایش قهر نیست !!
سمکینگِ گرامی، تنها دلیلی که شما برای مضر بودنِ همجنسگرایی ارائه دادهاید این است که در آینده ممکن است همهگیر شده و جهان دچارِ کمبود زاد و ولد شود. با روشِ خودتان پیش رفتیم و نشان دادیم که حداقل 3000 سال است همجنس گرایی رواج داشته، اما جمعیتِ زمین همیشه به طور تصاعدی در حالِ افزایش بوده و هست.حال که ما دلیل تاریخی آوردیم که امکان عالمگیر شدن همجنسگرایی وجود ندارد شما به جای اینکه از ما بخواهید برهانی برای رد نظر شما مبنی بر امکانِ همهگیر شدنِ همجنسگرایی ارائه کنیم، خودتان باید دلیلِ علمی بیاورید که چرا باید نظر شما بپذیریم و اگر دلیل آوردید باید نشان دهید مخاطرهاش آنقدر هست که شما میخواهید این چنین آن را به مرزِ هشداردهنده برسانید یا خیر؟ یعنی اگر مثلا احتمالش یک دهم درصد باشد که ارزشِ این همه نگرانی را ندارد. فعلا که دانستیم 3000 سال گذشته و همجنسگرایی همچنان همهگیر نشده.
حال فرض کنیم امکان دارد همهگیر شود و احتمالش هم بالاست که تا 500 سال دیگر مثلا سه چهارم جمعیتِ جهان همه همجنسگرا شوند. اما همجنسگرایی ربطی به گرایشِ ذاتی انسان به زاد و ولد ندارد و به هیچ وجه آنرا تهدید نمیکند. همجنس گرایان در اکثر موارد متمایل به داشتنِ فرزند هستند و فرزند داشتن هم امروز و به خصوص 100 سال دیگر دشواری چندانی ندارد.هتا اکر در همجنس گرایان میل به داشتن فرزند هم نداشته باشند بازهم جای هیچ نگرانی نیست. چرا که هماکنون میتوانیم بچه تولید کنیم(از شبیهسازی جنین گرفته تا شبیهسازی رحم و لقاح مصنوعی و...) بدونِ اینکه نیاز به همخوابگیِ زن و مرد باشد.پس این مخاطرهای که میفرمایید قابل توجه نیست.
اما هتا اگر باشد، باز به هیچ عنوان کسی حقِ سرکوب گرایشاتِ فردی کسی را ندارد. نگاهِ شما به آزادیهای فردی قدری کوتهبینانه و سطحی است بزرگوار. آزادیِ فردی بخشی از آزادیهاییست که جهانشمول بوده و چنین است : هر کس آزاد است هر کاری که دلش خواست بکند جز آنکه آسیبِ مستقیم به کسی وارد کند. آزادی فردی هم با تطبیقِ و رعایتِ الگوی بالا در ادامه چنین است :In a free society, each and every person has legal control (or "ownership") of their own body and mind.نمیتوانیم اینجا مثلِ شما بیاییم مثلا بگوییم که حالا که سیگار کشیدن را ممنوع کردهاند من به خاطرِ داریوشِ سیگاری نمیآیم هنجرهام را پاره کنم؛ میخواهد بعد از اینکه شامش را خورد و دارد در حیات خانهاش قدم میزند سیگار بکشد؟ خب نکشد، نمیمیرد که! اینجا تنها سیگار کشیدنِ داریوش نیست که ممنوع شده، بلکه بخشی از آزادیهای فردی قربانی شده است که به هیچ وجه مشروع نمیباشد و هرکس در جامعه احساسِ مسئولیتِ اجتماعی میکند باید از آزادیهای فردی سیگاریها دفاع کند. نمیشود خودمان انتخاب کنیم و هر چه خوشمان آمد از آن دفاع کنیم و از هرچه خوشمان نیامد بگوییم به ما چه! این با اصولِ آزادیخواهی در تضاد است.
سپس اینکه شما گاهی مساله را تقلیل میدهید انتخابِ میانِ یک سیب و پرتغال و گاه ترکِ همجنسگرایی را با ترکِ مواد مخدر مقایسه میکنید. در حالی که همجنسگرایی یک تمایلِ جنسی قدرتمند است و نمیتوان به سادگی آنرا به انتخاب میان سیب و پرتغال تقلیل داد و بعد گفت همانطور که من میتوانم به جای سیب پرتغال بخورم، به جای مرد هم میتوانم زن را انتخاب کنم. هتا اگر فرض کنیم چندان تمایلِ قدرتمندی نباشد، سرکوبِ آن آثارِ روانی متعددی در کوتاه مدت و واحتمالا وخیم و ناگوار در بزرگسالی دارد.شما از یک کودک حق انتخابهای موجهش را همیشه و بیدلیل تا سنین بزرگسالی بگیرید ، پس از مدتی اندک اندک عقدههای روحی روانی در او پدیدار شده و این عقدههای در دیگر عرصههای زندگی خود را نشان خواهند و گرفتاریهای بزرگی پیش خواهند آورد.در سرکوبِ گرایشاتِ جنسی این مشکلات چند برابر خواهند بود.تنها کافیست قدری به لجنزارِ ایران نگاه کنید تا ببینیند همین ممنوعیتهای نیمبند چه بلایی بر سر جوانان آورده.
بعد از اینها ازدواج که یک استانداردِ بینالمللی نیست که یک تعریفِ مشخص و غیرقابلِ تغییر و تعویض داشته باشد.یک مراسمِ کاملا تشریفاتی است و هیچ معنایی جز این ندارد و گرنه کسانی که بخواهند در کنارِ هم با عشق (!) تا ابد زندگی کنند همان عشقشان نقشِ تعهد را ایفا کرده و نیازی به تعهد محضری نیست چنانکه در صورتِ نبودِ عشق، آن تعهد نیز با خایههای شتر یکسان خواهد از بس مضحک و هتا رنجآور میشود. حال چه میشود که مثلا دو انسانِ همجنس آنقدر به هم علاقه داشته باشند که بخواهند تا آخرِ عمر با هم زندگی کرده و این خواسته را رسمی هم بکنند؟حال که ازدواجِ حیوانات نیز در برخی از کشورها رسمی شده، ازدواج با انسان با همجنسِ خود چرا نباشد؟ (نکند آنجا که کسی میرد مثلا با سگِ خود ازدواج میکند قرار است بعد از ازدواج بروند دِ بکن؟)
بماند که از این سخنانِ شما بیشتر به نظر میرسد که مخالفتِ شما بیشتر از روی نفرت است:
نقل قول:که مثلن 50% بیشتر لذت ببرند!! خوب میخواهم که 100 سال سیاه نبرند...
از سویی با کار دولتی مانند فرانسه هم مخالفم که بر خلاف مخالفت عده ای از مردمش با پافشاری و اصرار ازدواج اونها رو رسمی هم میکنه
به گمانم بیخوداست که به زور این ازدواج رسمی بشود تا دو تن، رسمی از سکسشان 50% بیشتر لذت ببرند!
خوب غیر رسمی ببرند نمیمیرند که
نقل قول:من برای این چیز بی ارزش حاضر نیستم بروم مثلن در خیابان حلقومم را پاره کنم و شعار بدم در حمایت از همجنسگرایان
پس دیدیم که همجنس گرایی همهگیر شدنی نیست، هیچ مشکل یا خطری ندارد ، جز آزادیهای فردی است(هتا اگر سلیقهای باشد) و کسی حقِ سرکوبِ آنرا ندارد.
nirvana نوشته: درود
درصورت امكان یك نمونه از عشق بازی هایتان را مرحله به مرحله برایمان توصیف كنید.
با عرض معذرت، فکر می کنم که این مساله خصوصی تر از ان باشد که بخواهم در این جا، برای دیگران نقل کنم.
اما اگر خیلی تمایل به دیدن رابطه ی همجنسگرایانه مردان دارید، می شود به هزاران سایتی که پورنوگرافی همجنسگرایانه منتشر می کنند، رجوع کنید.
SAMKING نوشته: خب برای اینکه مطمئن شویم از این آیدی الکی های مهربد نیستید مانند حزب الله، 50 پیک بنویسید تا با هم گفتگو کنیم
من نمی دونم چطور می شه ثابت کرد که من فقط سپهر هستم.
به خاطر وجود تعداد زیاد پست ها حتی این تاپیک را به صورت کامل نخواندم و از اعضای ان هم مطلع نیستم.
اینجا امدم تا اگر کسی سوالی از یک همجنسگرا که در مورد گرایش جنسی خودش به خودشناسی رسیده، سوالی وجود دارد، پاسخ دهم.
به هر حال به غیر از اینجا می توانید از پیام خصوصی برای تماس با من استفاده کنید.
shirin نوشته: راسل اگه با همجنسگرایی مردان مخالفت بیشتری شده چون از مردان انتظار بیشتری داشتن که مردانگی خودشون رو اثبات کنن. مردانگی مهمتر از زنانگی بوده.
سند یا استدلال شما برای این ادعا چیست؟! این چگونه سیستمیست که برای بهروزی و بهرهکشی مردان از زنان طراحی شده، اما در آن مردان را برای انجام عملی مشابه شدیدتر مجازات میکنند و سویی که بازی را باخته از هر طرف که بنگرید مرد است؟ توضیح بهتر آنست که همجنسگرایی، همچون تمام دیگر راههای جایگزین برای ارضا جنسی مرد که در آنها سود مستقیم و مداومی به زن نمیرسیده و به هر نحوی جایگاه زن در رابطهی «سکس در برابر منابع، بخاطر تولید مثل» که بنیان خانوادهی سنتی بوده را تضعیف میکرده مورد تحقیر و توبیخ قرار میگرفته، دقیقا همچون خودارضایی، جندهبازی و ... شواهد آنهم از جمله اینست که همجنسگرایی زنان چه بطور رسمی و چه بطور غیررسمی مجازات بسیار خفیفتری داشته، و یا جرمزدایی از همجنسگرایی تنها زمانی آغاز و موفق شده که علم مربوط این ایده را مطرح کرده که امکان فراگیری و واگیر و انتخاب آن به عنوان راهی جایگزین برای سکس با زنها وجود ندارد. تنها دلیلی که اصالت از انتخاب آنچه در زندگی میکنید به رانههای کور زیستی منتقل شده و «طبیعی» بودن و «ذاتی» بودن همجنسگرایی اینهمه مورد توجه و تاکید قرار میگیرد نیز همینست.