Transcendence نوشته: سلام... چگونه می توان انسان را توسعه داد بی انکه بر انسان چیره شده باشیم و بر انسان زمانی چیره می شویم که دانشی ابجکتیو نسبت به ان داشته باشیم و چنین دانشی نمی توانیم داشته باشیم..ناچارا چیزی به اسم توسعه انسان و رساندن ان به مقام خدایگونگی شدنی نیست.....به زبان ساده تر هر گونه توسعه بیولوژیکی انسان نیاز به شناختی جامع از انسان دارد چیزی که فراتر از تئوری پردازی های علمی، ادعای شناخت عین واقع را داشته باشد..چنین چیزی خارج از توانایی های دستگاه شناختی انسان است و ناچارا تبدیل انسان به موجودی خدایگونه انچنان که ادعا می کنند نسخه ای برای فاجعه است.. ..توسعه تکنولوژی حد نهایتی دارد و ان فرسایش بشری در برابر تغییر است...جامعه بزرگ انسانی ،ازمایشگاه های علمی نیست ،وبه سادگی تن به هر تغییری ان هم از نوع رادیکال نمی دهد،به زبان دیگر پیاده سازی فانتزیهای علمی در واقعیت اجتماعی به همین سادگی ها امکان پذیر نیست.
سرتاپای این نوشته نادرست است. برای پیشرفت نیازی به دانش آبجکتیو یا سابجکتیو نیست بساکه هموارترین راه همواره همان آزمون و خطا
بوده است. تا پیش از اینکه آدمی از بیخ بداند باکتری چیست پی به دانش اینکه چه گیاهی بخورد خوب است برده بوده و امروز تازه
چرایی آنرا میداند.
فرگشت هوشواره ها و تکنولوژی نیز تنها چیزیکه نیست فانتزیست چه که روزاروز همگی در جریان آن میباشند.
Mehrbod نوشته: سرتاپای این نوشته نادرست است. برای پیشرفت نیازی به دانش آبجکتیو یا سابجکتیو نیست بساکه هموارترین راه همواره همان آزمون و خطا
بوده است. تا پیش از اینکه آدمی از بیخ بداند باکتری چیست پی به دانش اینکه چه گیاهی بخورد خوب است برده بوده و امروز تازه
چرایی آنرا میداند.
انچنان به حرفی که من زدم مربوط نبود!..ادعا این هست که ادم کنونی به موجودی فراتر از خود و به مقام خدایگان می رسد و انسان خردمند به پایان راه خود رسیده است..چنین چیزی از نظر من محال است..دلیل ان هم این می باشد که گذار از انسان کنونی به موجودی برتر نیاز به دانشی جامع نسبت به انسان کنونی دارد ..چرا که در غیر این صورت به جای رسیدن به موجودی هوشمند تر و قوی تر و زیباتر و...به موجودی زامبی گونه می رسیم..لیکن چنین دانشی وجود ندارد(دانش ابجکتیو)..چرا که لازمه وجود داشتن ان عبور از محدودیت های شناختی ادم است.به زبان دیگر..1-انسان خردمند به پایان را خویش رسیده است 2- موجودی برتر از انسان کنونی پا به عرصه حیات خواهد گذاشت 3-لازمه این دو وجود دانشی جامع نسبت به انسان کنونی است 4-چنین دانشی وجود نمی تواند داشته باشد 5- بنابراین محال است انسان به موجودی برتر از خود دست بیابد. ...این که با ازمون و خطا این راه پیموده شود دوباره ممکن است به نه موجودی خدایگونه بل به موجودی زامبی گونه برسیم.
Mehrbod نوشته: فرگشت هوشواره ها و تکنولوژی نیز تنها چیزیکه نیست فانتزیست چه که روزاروز همگی در جریان آن میباشند.
با این قسمت مشکلی ندارم..اما مسئله پیاده سازی ان در عرصه حیات عمومی است که ان را تا حد فانتزی بودن پایین می اورد.. دقت کنید حتی ساختن یک مسجد یا ویرانی یک کلیسا یا تصویب قانون بازنشستگی یا....با هزارن مشکل و حساسیت های اجتماعی روبه رو می شود چه برسد به این که بخواهیم زندگی ادمیان رابه شکل کاملی دگرگونه کنیم.
Transcendence نوشته: انچنان به حرفی که من زدم مربوط نبود!..ادعا این هست که ادم کنونی به موجودی فراتر از خود و به مقام خدایگان می رسد و انسان خردمند به پایان راه خود رسیده است..چنین چیزی از نظر من محال است..دلیل ان هم این می باشد که گذار از انسان کنونی به موجودی برتر نیاز به دانشی جامع نسبت به انسان کنونی دارد ..چرا که در غیر این صورت به جای رسیدن به موجودی هوشمند تر و قوی تر و زیباتر و...به موجودی زامبی گونه می رسیم..لیکن چنین دانشی وجود ندارد(دانش ابجکتیو)..چرا که لازمه وجود داشتن ان عبور از محدودیت های شناختی ادم است.به زبان دیگر..1-انسان خردمند به پایان را خویش رسیده است 2- موجودی برتر از انسان کنونی پا به عرصه حیات خواهد گذاشت 3-لازمه این دو وجود دانشی جامع نسبت به انسان کنونی است 4-چنین دانشی وجود نمی تواند داشته باشد 5- بنابراین محال است انسان به موجودی برتر از خود دست بیابد. ...این که با ازمون و خطا این راه پیموده شود دوباره ممکن است به نه موجودی خدایگونه بل به موجودی زامبی گونه برسیم.
با این قسمت مشکلی ندارم..اما مسئله پیاده سازی ان در عرصه حیات عمومی است که ان را تا حد فانتزی بودن پایین می اورد.. دقت کنید حتی ساختن یک مسجد یا ویرانی یک کلیسا یا تصویب قانون بازنشستگی یا....با هزارن مشکل و حساسیت های اجتماعی روبه رو می شود چه برسد به این که بخواهیم زندگی ادمیان رابه شکل کاملی دگرگونه کنیم.
شناخت خود فرگشتپذیر است، هر چه شناخت آدمی بیشتر شود توانا به شناخت بیشتر میگردد و ازینرو
رسیدن به جایگاه خداگونه به هیچ روی نه ناممکن است نه ناشدنی، نامحتمل ولی آری میتواند باشد.
نابودی ولی آسانتر است چون آنتروپی آن بیشتر است. آنتروپی بالاتر در اینجا یعنی راههای نابود شدن پرشمار و
بیکران اند ولی رسیدن به جایگاه خدایی کمشمار و سخت. اگر میخواستید قمار کنید روی یکمی پولتان را میگذاشتید نه دومی،
هرآینه دومی خوشی بیکران دربر دارد ازینرو "برداخت ریاضیاتی / mathematical payoff" آن همواره بالاتر و خواستنیترست، گرچه نامحتمل.
زندگی آدمی هم با پیشرفت فندآوری خواه ناخواه دگرگون میشود نمونهی آن همین اینترنت یا ویروس کردنا که از راه تمدن و راههای ارتباطی
نوین گسترش میتواند بیابد.
Kam pish nemiayad ke neveshthaye inja xwande mishavand.
Giraa bud, Iranian beraastih zamineye xubi baraye andishidano kandokaav darand, afsus ke in Islam e tabaah dar farhangemaan rishe davaande.
(11-28-2020, 10:09 PM)Mehrbod نوشته: [ -> ]Kam pish nemiayad ke neveshthaye inja xwande mishavand.
Giraa bud, Iranian beraastih zamineye xubi baraye andishidano kandokaav darand, afsus ke in Islam e tabaah dar farhangemaan rishe davaande.
مگر چند بدویگرای ایرونی هست که شناختنشان سخت باشد؟ هویت واقعی را که هرگز نفهمیدم ولی دورادور آشنایی دارم و چه خوب که ترجمهی «آن یا آنها» به دست این شخص فرهیخته افتاده (گرچه کازینسکیست ارتدکسی نیستم). از نوشتههایشان بارها آموختهام و استفاده کردم و وظیفه میدانم که این کردیت را اینجا به ایشان بدهم، البته اگر ببینند. ج. و.
گیراست که با اینکه خود من آغازگر این جُستار بودهام و همهی نوشتههای خودم در آن
را همچنان فرنودین میبینم ولی فرجام که از آن گرفتهام با آنچه نوشتهام درست ۱۸۰ درجه وارونه است.
پیشزمینهی این جُستار این بوده که بدانیم تکنولوژی چگونه زندگی ما را دارد درمینوردد, ولی فرجامی که من از آن گرفتهام این بوده که بخت اندکی داریم که از راه همان
تکنولوژی خودمان را از این چرخهی هستی و نیستی برهانیم و با در دست گرفتن زمان بسنده, همهی گرفتاریهایی که "جانداران" با آنها گریبانگیر اند را از سر باز کنیم.
این میشود یک دیدگاه قمارگرایانه با گرایشی خودخواهانه در برابر گرایش کاربُردگرایانهی کازینسکی با گرایشی زندگیخواهانه.
مسالهی مهمی که من همیشه با این موضوعات داشتهام (که در مورد سنتگرایی در برابر مدرنیسم هم برقرار بوده)
و بارها آن را در همین فروم هم به اشکال مختلف تکرار کردهام، اینکه شما برای غلبه بر هیولای فناوری نیاز به راهحلی
فنآورانه دارید. یعنی خیلی بدیهیست که حتی برای زدایش صرفِ محصولات تکنولوژیکال موجود، نیاز به فناوریها و ابزارهای
تکنولوژیک بسیار پیشرفتهتر از همانها دارید. یعنی مثلا با چکش و تیشه که نمیخواهید بمبهای اتمی را از بین ببرید؟
مثلا شما وقتی به علمگرایان (حاکمان فعلی جهان) مشکلاتی که علم و تکنولوژی پدید آوردهاند را متذکر میشوید آنها قطعا
خواهند گفت که راه حل آنها نیز در علوم جدیدتر و فناوریهای پیشرفتهتر است؛ مثلا مشکلات محیط زیستی ماشینهای سوخت
فسیلی را که متذکر میشوید، ماشینهای هوشمند الکتریکی را به شما به عنوان راه حل معرفی میکنند.
و در نهایت شما قطعا بهتر از من میتوانید تحلیل کنید در این جهان آشفته، این (زدودن آثار تکنولوژیک پیشرفته از زندگی)
خود چه اندازه ناشدنیست.
اینجاست که بار دیگر همانطور که گفتید و امیر هم پیشتر گفته بود، چارهای جز اتکایی دوباره (و خودخواهانه) به شانس نمیماند.
بدی و خوبی دارند به اندازه هم پیشرفت میکنند!
بسیاری از نوآوریها زیانبارند و نوعی پسرفت هستند! مثلا رمز ارزها. خیلی احمقانه است برای تولید و نگهداری پول این همه انرژی مصرف شود! روش سنتی انرژی بسیار کمتری مصرف میکند ولی روش مدرن رمز ارز باعث نابودی محیط زیست و منابع میشود.
علت رفتن تکنولوژی بسوی بدی ها سه چیز میتوان باشد:
۱- دموکراسی و لیبرالیسم که اجازه میدهد هر غلطی بکنند (مثلا رمز ارزها و مثل آزادی مافیا)
۲- محوریت کاپیتالیسم یعنی مهمترین اصل پولزایی است برای ثروتمندان از هر راهی.
۳- کل کل دانشمندان با خداباوران. دانشمندان بیخدا داستانهای قرآن و انجیل و تورات را شنیده اند و خودآگاه و ناخداآگاه میخواهند خود را در قالب موجود موهوم خدا قرار دهند. چون دینداران به عرفان و احساس اهمیت میدادند دانشمندان بیخدا میخواهند عرفان و احساس را هم سرکوب کنند. در نتیجه خلق چیزهای باشکوه یا با عظمت ولی مخرب را شاهدیم مثل بمب اتمی.
(02-15-2022, 10:18 PM)khar-e-dana نوشته: [ -> ]بدی و خوبی دارند به اندازه هم پیشرفت میکنند!
بسیاری از نوآوریها زیانبارند و نوعی پسرفت هستند! مثلا رمز ارزها. خیلی احمقانه است برای تولید و نگهداری پول این همه انرژی مصرف شود! روش سنتی انرژی بسیار کمتری مصرف میکند ولی روش مدرن رمز ارز باعث نابودی محیط زیست و منابع میشود.
علت رفتن تکنولوژی بسوی بدی ها سه چیز میتوان باشد:
۱- دموکراسی و لیبرالیسم که اجازه میدهد هر غلطی بکنند (مثلا رمز ارزها و مثل آزادی مافیا)
۲- محوریت کاپیتالیسم یعنی مهمترین اصل پولزایی است برای ثروتمندان از هر راهی.
۳- کل کل دانشمندان با خداباوران. دانشمندان بیخدا داستانهای قرآن و انجیل و تورات را شنیده اند و خودآگاه و ناخداآگاه میخواهند خود را در قالب موجود موهوم خدا قرار دهند. چون دینداران به عرفان و احساس اهمیت میدادند دانشمندان بیخدا میخواهند عرفان و احساس را هم سرکوب کنند. در نتیجه خلق چیزهای باشکوه یا با عظمت ولی مخرب را شاهدیم مثل بمب اتمی.
کی گفته رمز ارزها انرژی بیشتری مصرف میکنند؟؟
نقل قول:کی گفته رمز ارزها انرژی بیشتری مصرف میکنند؟؟
یا شما آنارشی نیستی یا آنارشی کم اطلاع شده.
چند سال پیش که تقاضا برای ماینینگ به شدت امروز نبود می گفتند فقط ماینینگ بیت کوین بیش از مصرف کشور مستقل ایرلند است الان که تقاضا بیشتر شده احتمالا به اندازه چند ایرلند برق مصرف میکند.
در روش سنتی فرضا طلا و جواهر با هزینه استخدام کارگر و مصرف کمی بنزین و دینامیت و بیل مکانیکی و کامیون و ... استخراج و در گاوصندوق بانک قرار میگیرفت و باید هزینه دزدگیر و دوربین و کاوصندوق و نگهبان را در نظر گرفت. دیگر هزینه ای ندارد.
همچنین اقتصاد یک کشور که طلا ندارد میتواند پشتوانه پول باشد. مثلا یک کشور آفریقایی تک محصول فرضا ۱ میلیون جمعیت دارد و روزی ۲ میلیون ماهی از اقیانوس صید می کند ۱ میلیون مصرف داخلی و یک میلیون صادر می کند دانه ای ۱ میلیون دلار همین میشود پشتوانه پول آن کشور .
در روش رمز ارز برای تولید و تداوم استفاده از رمز ارز باید برق مصرف شود و بخش عظیمی از قیمت بیت کوین هزینه برق آن است!
اگر صحبت به تبادلات مالی از طریق اینترنت است همان مسترکارت و پیپال و پرفکت مانی و وبمانی و مانیبوکرز روش های خوبی است.
کلا این رمز ارز یعنی خریت .چون همش داری انرژی مصرف میکنی. هر چیز مدرنی حتی اگر بر تکنولوژی پیچیده ای استوار باشد دلیل برتری بر سیستم سنتی و باستانی نیست.