دفترچه

نسخه‌ی کامل: پرسش و پاسخ‌های فلسفی/دانشیک با مزدک بامداد
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23
m@hdi نوشته: نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
na, nemishavad. dejavu yek irang e viri ast, barxâste az kâsti e karkarde maghz. rooyâ hây e râstin ham peyrow e dargiri hâye viri e zamân e bidâri az yeksoo, vaz sooy e digar, dorost darâmadane baxtaki o âmâri ânhâst
متوجه نشدم میشود به فارسی بگویید؟
پارسی بود خب، با دبیره ی لاتین:

translitaration =
نه ، نمیشود. دژاوو، یک ایرنگ ویری است ، برخاسته از کاستی کارکرد مغز.
خوابهای راستین هم پیرو درگیری های ویریِ زمان بیداری از یکسو، وز سوی
دیگر، درست درآمدن بختکی و آماری آنهاست:
برای نمونه، دایی شما بیمار است و هر دم بیم آن میرود که بمیرد. خب، شما شب
خواب مردن او را میتوانید ببینید و اگر فردایش او مـُرد، گمان میکنید که این آگاهی از
آسمان به شما فرستاده شده است! اگر هم نمرد ، بخود میگویید که لابد شام سنگین خوردید!


پارسیگر
Theodor Herzl نوشته: مزدک گرامی‌ شما از کجا انقدر ایران دوست و علاقمند به پارسی‌ شدید؟ من هرچه مارکسیست - لنینیست دیدم جهان وطن بوده است!
نه همچه چیزی نیست، جهان میهنی با میهن دوستی هیچ ستیزی ندارد
و برای نمونه، کمبونیستهای شوروی در جنگ جهانی دوم، بیش از اینکه
از کموینسم پدافند میکردند، از میهن خود پدافند میکردند. این داستان
میهن پرستی نیست، داستان ملی گرایی ( ناسیونالیسم) و خودبهتر شماری
است که در کمونیسم نگوهیده است و برای همین دم از انترناسیونایسم
زده میشود که برابر جهان-میهنی نیست. در کمونیسم میگویند که مردم جهان
با هم سزامندی های یکسان دارند، از هر ملتی که باشند، و ستیز هومن،
در تراز ملی و میان ملت ها نیست، میان رده های بهره کش و بهره ده است
و اینکه کارگران جهان، جدای اینکه از چه ملتی هستند، باید باهم همبسته
باشند و این همبستگی فراملیتی ( international solidarity ) است
که میتواند همه ی هومن را از بدبختی به گاری بسته شدن رهایی بخشد.
ترفند سرمایه داران برای جدا کردن کارگران جهان هم همین است که میگویند
تو کارگر آریایی هستی و از عرب یا یهود و .. بهتری، یادر آلمان میگویند این کارگران
ترک جای شما را در" بازار کار" (!) گرفته اند و گناه بیکاری شما آنها هستند و نه
سازوکار سرمایه داری و ترفند های انگل های مفت خور همبودین. اینجوری، با
پیروی از زبانزد رومی divide et impera ( جدایی بیفکن و فرمان بران )، میکوشند
با کژسود جستن از ناآگاهی کارگران، جنگ میان ملت ها، برکشیدن " فراتنی ملی "،
و ... خود را که دشمن مهادین همه هومنی در همه ی زمانه های تاریخی بوده اند،
به فراموشی سپرده و به زیر فرش جاروب کنند. ولی میهن پرستی، پدافند از خانه
و کاشانه، و فرهنگ و زبان، یک سرشت زادی و یک کار پسندیده است و هرچند
که مادران دیگران خوشگلتر باشند، شما مادر خود را بیشتر دوست دارید چون
هستی شما از آن سرچشمه میکیرد. پس کمونیست بودن، برابر یکدست شدن همه ی
فرهنگها و زبان ها و آیین ها و خوی ها و .. نیست و کمونیست های ایرانی میتوانند
همچنان آبگوشت بخورند و کمونیستهای امریکا، هات داگ و کمونیست های روس،
بورشچ نوش جان کنند. شور بختانه از انجا که مردم ایران بیشتر بیسواد و خنگ بار
امده اند، نمیتوانند فرایافت های باریک را از هم بازشناسند، ملی گرایی/میهندوستی
را یکی و یکسان می انگارند و همبستگی اینترناسیونال را برابر یکنواخت و همگون
شدن همه و کنار رفتن همه فرهنگ های بومی در برابر یک فرهنگ چیره میشمارند.
کسانی مانند احسان طبری با همه ی کمونیست بودن، ایراندوست و میهن دوست هم
بودند (یکی از انگیزه های من برای گراییدن بسوی ادبسار و زبان پارسی هم همین کس
بوده است.) و کارهایی که حزب توده ی ایران در راستای کمونیسم کرده، همزمان یک جور
میهن پرستی هم بوده است، چرا که میهن ما/شما در یک بافتار جهانی هم گرفتار است.
بیشتر چپول ها یا چپ های ایران هم بیشتر همین برداشت کج را داشتند و به انگیزه ی
سستی زبان "فارسی " ، patriotism را برابر nationalism یا شوونیسم شمرده و
internationalism را برابر بی میهنی یا جهان میهنی . از سوی دیگر گرچه جهان
میهن همگان است ولی هر گلی (یا گوهی!) ،جای خود را در این باغ دارد! پرسمان
بر سر این است که همه رنجبران، با همه ی دگرسانی های خود، دست بدست هم بدهند
که جهان را به یاری هم از انگل ها پاک کنند و نه اینکه به بهانه های پوچ و سرمایه‌دار‌ساخته،
توی سر همدیگر بزنند و بزرگترین ترس سرمایه داران از همینست!


پارسیگر
آیا فیزیک کوانتوم ناقض علیت است؟ اگر بله به چه شکل؟
درود بر مزدک فرزانه

واژگشت چیست؟
چراییِ واژگشتِ 57 چه بود؟

پارسیگر
آیا شما امکان زندگی دوباره را از نقطه نظر علمی ممکن میدانید؟ (مثلا تکرار انفجار بزرگ)
پرسشی از شما دارم مزدک گرامی، هنگامی که داشتم با خودم حرف میزدم، این پرسش برام پیش اومد که من دارم با کی حرف میزنم ؟ آیا تنها ویر و اندیشه مان ما را کنترل میکند یا چیزدیگری درمیان هست ؟ من کیست؟ پیشاپیش سپاس.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23