دفترچه

نسخه‌ی کامل: برابر پارسی واژگان بیگانه
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30
sonixax نوشته: Bus واژه ای است با ریشه لاتین : Omnibus
واژه Cousin نیز ریشه لاتین دارد : consobrinus
Information نیز ریشه لاتین دارد : Informatio
Ski نیز اسم است و اصلن اختراعش از فرانسه و در پاریس بوده و نمیشود نامش را گذاشت واژه وارداتی آلمانیزه شده .

همان طور که گفتم سخت میشود در آلمانی واژه های بیگانه ی آلمانیزه شده پیدا کرد .

خب از لاتین امده به فرانسه و سپس به المانی رفته...چون خواندهcousin ski به چهره ی واژه نمیخورد... یا دیگر واژگانی مانند

Dusche Attentat Chanson Abonnement Abbé

ره یکی از دوستانم که خود المانی ود گفت بیشتر واژگان با ارتیکل das المانی نیستند. خود انگلیسی ها میگویند واژه ی cut را از لاتین گرفته اند .. پرسش این است که لاتین از کجا گرفته؟ از کارد پارسی؟ ایا orange از فرانسه امده که g سدای ژ میدهد؟ یا از نارنج پارسی؟ خودم هم نگرفتم چی شد... امشب جوگیر شدم

پارسیگر
homayoun نوشته: خب از لاتین امده به فرانسه و سپس به المانی رفته...چون خواندهcousin ski به چهره ی واژه نمیخورد... یا دیگر واژگانی مانند

Dusche Attentat Chanson Abonnement Abbé

ره یکی از دوستانم که خود المانی ود گفت بیشتر واژگان با ارتیکل das المانی نیستند. خود انگلیسی ها میگویند واژه ی cut را از لاتین گرفته اند .. پرسش این است که لاتین از کجا گرفته؟ از کارد پارسی؟ ایا orange از فرانسه امده که g سدای ژ میدهد؟ یا از نارنج پارسی؟ خودم هم نگرفتم چی شد... امشب جوگیر شدم

بیشتر واژگان با آرتیکل DAS بیگانه نیستند ! ولی بیشتر واژگان بیگانه در آلمانی آرتیکل DAS دارند و باز هم نه تمامشان ! به طور مثال :

Der Computer

و البته واژه ای که فرمودید مستقیم از لاتین به فرانسه و بعد به آلمانی نیامده ! بنگرید به اینها :

Cousin
آلمانی = Vetter/Kusine
اسپرانتو = Kuzo
ایتالیایی = Cugino
لهستانی = Kuzyn
سوئدی = Kusin
ترکی = Kuzen

ریشه تمام اینها به طور مستقیم لاتین است و نه فرانسه . و فراموش نکنید که تمام این زبانها + فارسی زبانهای هندی اروپایی هستند .

همچنین کلمه Orange و شیوه تلفظش بر میگردد به زبان پارسی ! (نارنجی) و سپس وارد شده به عربی . شکل نوشتاری فعلیش و نه تلفظش از فرانسه قدیم گرفته شده که همان از عربیزه شده واژه نارنجی در پارسی می آید . (منبع : orange: definition of orange in Oxford dictionary (British World English)) .
نقل قول:

late Middle English: from Old French orenge (in the phrase pomme d'orenge), based on Arabic nāranj, from Persian nārang


به این ترتیب است که میبینید صدای ج ربطی به فرانسوی ها ندارد . دست گُل خودمان است :دی
sonixax نوشته: بیشتر واژگان با آرتیکل DAS بیگانه نیستند ! ولی بیشتر واژگان بیگانه در آلمانی آرتیکل DAS دارند و باز هم نه تمامشان ! به طور مثال :

Der Computer

و البته واژه ای که فرمودید مستقیم از لاتین به فرانسه و بعد به آلمانی نیامده ! بنگرید به اینها :

Cousin
آلمانی = Vetter/Kusine
اسپرانتو = Kuzo
ایتالیایی = Cugino
لهستانی = Kuzyn
سوئدی = Kusin
ترکی = Kuzen

ریشه تمام اینها به طور مستقیم لاتین است و نه فرانسه . و فراموش نکنید که تمام این زبانها + فارسی زبانهای هندی اروپایی هستند .

همچنین کلمه Orange و شیوه تلفظش بر میگردد به زبان پارسی ! (نارنجی) و سپس وارد شده به عربی . شکل نوشتاری فعلیش و نه تلفظش از فرانسه قدیم گرفته شده که همان از عربیزه شده واژه نارنجی در پارسی می آید . (منبع : orange: definition of orange in Oxford dictionary (British World English)) .


به این ترتیب است که میبینید صدای ج ربطی به فرانسوی ها ندارد . دست گُل خودمان است :دی

ترنگ = orange ود نارنج هم میوه دیگریست.

در مورد besser هم میاندیشد از پارسی به آلمانی نرفته و المانیزه نشده؟ یا برادر خواهر مادر پدر bruder mutter vater schwester .

یه پرسش دیگر. در پارسیک ترنج و نارنج ژ داشتند؟ راستی تو المانی ژیگول هم داریم که در پارسی هم هست. باید فرانسه باشد.
homayoun نوشته: ترنگ = orange ود نارنج هم میوه دیگریست.

من در این باره به شما از واژه نامه آکسفورد منبع دادم گرامی .
Orange هم در زبان انگلیسی یا آلمانی فقط اشاره به نام میوه نیست اشاره به رنگ هم هست که در پارسی ما آن را نارنجی میدانیم .

homayoun نوشته: در مورد besser هم میاندیشد از پارسی به آلمانی نرفته و المانیزه نشده؟ یا برادر خواهر مادر پدر bruder mutter vater schwester .

یک لحظه تصور بفرمایید ، ایرانیان ، آلمانیها ، انگلیسی ها تا قبل از ورود این واژه ها به زبانشان ! (طبق گفته شما) پدر و مادر و برادر خود را چه صدا میزده اند ؟! هوی ؟ آهای ؟! یا چی ؟
پاسختان را میگیرید .

homayoun نوشته: یه پرسش دیگر. در پارسیک ترنج و نارنج ژ داشتند؟ راستی تو المانی ژیگول هم داریم که در پارسی هم هست. باید فرانسه باشد.

ژیگول از واژه ژیگولو می آید یعنی خانم باز . ریش اش کجاست دقیقن نمیدانم ولی میدانم که به پارسی ی خودمان هم وارد شده.
من بر این باورم که مادر در زبان اریایی ماهتر بوده و المانی ها همین را زمانی که با ایرانیان بوده اند میگفتند! چون ریشه ی این واژگان در زبان پارسیست ... پاییدن در زبان پارسیست تر هم پارسیست... پاتر هم باید پارسی باشد..... اگه نه ... این مردمان بدون آنکه همدیگر را بشناسند یک چیز را مادرزاد یکسان میگفتند؟ باید از هم یادگرفته باشند...

من یه دشواری دارم. آن هم این است که زبان شناسی را آکادمیک نیاموخته ام شاید بهتر باشد دوستان نسکی بگویند که چیز های مهادین را بگوید. من هم پاسخ های خود را با خواندن ان بیابم ! سپاس

پارسیگر
homayoun نوشته: من یه دشواری دارم. آن هم این است که زبان شناسی را آکادمیک نیاموخته ام شاید بهتر باشد دوستان نسکی[1] بگویند که چیز های مهادین[2] را بگوید. من هم پاسخ های خود را با خواندن ان بیابم ! سپاس

واژه‌شناسی و ریشه‌یابی کار من و شما نیست همایون جان! نیاز به سالها اندیشه و دانستن کارشناسیک همزمان چندین زبان و بسیاری چیزهای دیگر دارد.

من هم آن چیزهاییکه از ریشه‌شناسی میدانم توتی‌وار از استاد مزدک و بهمن و دیگران آموخته‌ام و چندتایی را هم بختی گاسیده و دیرتر بررسیده‌ام و گاه درست بوده.


برای آغاز ولی این نسک از نورایی میتواند کارآمد باشد:

An Etymological Dictionary of Persian, English and other Indo-European Languages : Dr. Ali Nourai, anourai@hotmail.com : Free Download Streaming : Internet Archive


[عکس: 9.png]



پارسیگر
منظور) من این بود که نسکی که برای نمونه بگوید ریشه های زبان جهان 3 تا اند. هند و اروپایی افریکایی و مغلی . که برخی مانند چینی واژ واژ اند و برخی دستور زبان به هم چسبیده دارن. برخی کالبد دارند مانند زبان تازی... نسک هایی پیرامون اینگونه نوشتار باید باشند ..یکی از آن ها نامه ی پهلوی نوشته ی فریدون جنیدی است که دبیره ی پهلوی را همراه با چیز های دگر میاموزد ... professor harold walter bailey هم از پارسی اموزان دگر است. که گفته از چین تا ایرلند هرکه در پی امورختن زبان خود باشد باید به دنبال نوشتار های کهن پارسی باشد...

اون منظور هم دراغاز نوشتم که خوشت بیاد رنج نبری....

یه پرسش هم که داشتم چرا گریستن به جای گریش کردن میشه گریه کردن؟
به جای واژه اعوجاج که ترجمه distortion است و بین اصطلاح های گسترده در رشته مخابرات است، چه واژه ای رو پیشنهاد می کنید؟
distortion در مخابرات یعنی دگرگونی نامطلوب شکل موج اصلی که باعث می شود دیتا به درستی به مقصد نرسد و مثلا صدا یا تصویر به شکل نامطلوب دریافت شود و مهندسین تلاش می کنند از این عنصر نامطلوب جلوگیری کنند. البته همیشه هم این دگرگونی شکل موج، نامطلوب نیست و distortion کاربردهای خاص خود را دارد.
MEHDI نوشته: distortio
واتافتن
واتافتگی
واتابش= distorsion/Entzerrung/Verzerrung
وا (dis ) + پیچ و تاب (torquere )
2-کژتافتن = کژتابی = ابهام

وی گفت:« حذف این آزمون واتافتن بافته‌ی عقلی مجلسی است كه برنامه‌ی چهارم را تنظیم كرده است.»
distort (v.) [عکس: dictionary.gif]1580s, from Latin distortus, past participle of distorquere "to twist different ways, distort....
پارسیگر
مزدک گرامی میشود همه ی این ها را نیز به پارسی بگویی؟

شکل هندسی
سه گوش متساوی الساقین و الاضلاع و قائم الزاویه

معادله دیفرانسیل

مخرج مشترک .... مقسوم علیه ... باقیمانده
ضرب بعلاوه جمع مجموع منها تقسیم
کره هرم مخروط بیضی
مشتق در مزدائیک که بهتره از انگلیسی ان بیاید derivatives
تنظیم....تهیه کردن

سپاس

پارسیگر
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30