[ATTACH=CONFIG]2949[/ATTACH]این یکی را هم به نادرستی گرفته ام؟
این هم نمونه دیگری از نسک آموزشیک برای کسانی که میدوسند که بینند.
پارسیگر
homayoun نوشته: [ATTACH=CONFIG]2949[/ATTACH]این یکی را هم به نادرستی گرفته ام؟
این هم نمونه دیگری از نسک آموزشیک برای کسانی که میدوسند که بینند.
پارسیگر
بجای دوبار «کدام», بهتره از «یا» بهرید.
پارسیگر
[ATTACH=CONFIG]2971[/ATTACH]
Mehrbod نوشته: مزدک گرامی, برای stance چه واژهای درست است, که بخواهیم circumstance/umstand را داشته باشیم؟
از حیدری ملایری parâstâ را داریم: An Etymological Dictionary of Astronomy and Astrophysics - English-French-Persian
ایشان خوب برگردانده، من هم بودم همین را میگفتم ولی کمی بهتر است اگر بگوییم " ایستار" (status= Stand) .
خود Stand در آلمانی به چم وضعیت و حالت است:
Was ist der Stand der Dinge = What is the state of things؟ = وضع چطوره
پس Umstand = پریستار
•
پارسیگر
مزدك بامداد نوشته: ایشان خوب برگردانده، من هم بودم همین را میگفتم ولی کمی بهتر است اگر بگوییم " ایستار" (status= Stand) .
خود Stand در آلمانی به چم وضعیت و حالت است:
Was ist der Stand der Dinge = What is the state of things؟ = وضع چطوره
پس Umstand = پریستار
•
پارسیگر
سپاس, نگر من هم روی همین پرایستار یا پراایستار (parâistâr) بود.
پارسیگر
برابر پارسی واژگان همخانواده ای مانند
کل کلا کلی کلان
قاعده قاعدتا
معمول معمولا
خبر اخبار
خمر مُخَمِر
تمرین تمرین کردن
عمومی(همگانی یکیشه) خصوصی
سپاس
[MENTION=43]مزدك بامداد[/MENTION]
*ناوسانی = نوسان
nâvasânih آیا درست است؟
Mehrbod نوشته: @مزدك بامداد
*ناوسانی = نوسان
nâvasânih آیا درست است؟
nâvsânih
آری میگویند خود این واژه هم از پارسی به عربی بوده و از
آنجا که "ناو"(کشتی) چنین جنبشی داده و به همراه خیزه های
اب میجنبیده، به این گونه جنبش فراز و فرود پی در پی،
جنبش "ناوسان" = به مانند ناو، گفته اند ( دهخدا)
ناویدن | لغت نامه دهخدا
•
پارسیگر
مزدك بامداد نوشته: nâvsânih
آری میگویند خود این واژه هم از پارسی به عربی بوده و از
آنجا که "ناو"(کشتی) چنین جنبشی داده و به همراه خیزه های
اب میجنبیده، به این گونه جنبش فراز و فرود پی در پی،
جنبش "ناوسان" = به مانند ناو، گفته اند ( دهخدا)
ناویدن | لغت نامه دهخدا
•
پارسیگر
یک بخش ریشهشناسی هم افزودم:
PN2 - nâvsâni