undead_knight نوشته:
در راستای اینکه حس ترول زیادی دارم گفتم به مزیت های زنانه در گذشته بپردازم:))
نمونه بالا یک مزیت زنانه بسیار خاص هست که در قرون گذشته در چین وجود داشته، برای داشتن این مزیت زنانه و برده کردن مردان پول دار فقط نیاز به کمی بخت و اقبال داشتید تا خانواده شما رو انتخاب کنه:))
متاسفانه هنوز علت ایجاد این مزیت زنانه روشن نشده ولی به نطر میاد سکسی بودن! راه رفتن اینجور پاها یک دلیل مهم بوده:))
البته چون "نابرده رنج گنج میسر نمیشود" بنابراین نباید نق زد:))
خشونت به هر چهرهای و بویژه بر کودکان بیشتر از همه نکوهیدنی است.
ولی برای خالی نبودن عریضه, ما هم یکی از نمادهای مردسالاری در آفریقا را میاوریم:
امیازهایِ ویژهای که شما از "نرینه" بودن و مردسالاری اتان میبرید:
هرچند چون «نابرده رنج گنج فراهم نمیشود», از همینرو نباید نالید!
Ouroboros نوشته: پابستن و حجاب و ... روشهای زنان برای فراجنسیتی کردن سکس و تشدید رقابت میان مردان(و تخفیف رقابت میان زنان)بودهاند. در جامعهای که مردان دسترسی نمادینشده یا کمتری به زنان دارند، «نرخ» هم بسیار بالاتر میرود.
[URL="http://www.amazon.com/Woman-Racket-Science-Explaining-Society/dp/1845401506"]کتابی در اینباره
[/URL]
و وقتی عرضه این روش فراگیر شد قیمت میشکنه;)
خب در مورد ریشه ها و... مثل همیشه اختلاف داریم ولی اختلاف بنیادی تر شاید نتیجه نگاه به مقوله آزادی و تاکید روی نوع منفی یا مثبتش هست:)
first of all it's not about demonizing men ;)
"زنان کینه توز تر از مردان هستند"!؟
اینکه چنین باورهایی از کجا میاد اهمیتش کمتر از این نیست که آیا درست هستند یا نه ولی خب فعلا به جای ریشه ها میخوام ببینم واقعیت چیه:)
http://www.nytimes.com/2006/01/19/scienc...venge.html
این خبر نیویورک تایمز در مورد پژوهشی هست که بررسی واکنش مردان و زنان به درد کشیدن فیزیکی کسی هست که اونها رو اشخاص بدی میدونند و بهشون آسیب رسونده(البته نه از نوع فیزیکی:)) )
در این پزوهش 32 نفر داوطلب بودند که یک بازی پول محور براشون طراحی شده بود، اگر با هم همکاری میکردند به سود هردو بود و تقلب کردن به سود یک نفر.البته افرادی هم از سوی پژوهش گران وارد داوطلبان شده بودند تا خودخواهانه بازی کنند.
با گذشت مدت کمی افراد شروع به دوست داشتن اونهایی کردند که با بقیه همکاری میکردند و دوست نداشتن متقلبین.
خب نکته جالب اینجاست که بعد از اتمام بازی به پارتنرها شوک داده میشد و مغز پارتنر دیگه در حال مشاهده صحنه شوک دادن اسکن میشد.چه در مردان و چه در زنان افراد با دیدن زجر پارتنرهای خوب احساس همدردی میکردند ولی با دیدن درد پارتنر های بد، مردان تقریبا هیچگونه همدردی نداشتند و در برابر بخش های مرتبط با پاداش در مغزشون فعال میشد.
خب زنان با دیدن شوک دادن به پارتنر بد همچنان حس همدردی داشتند هرچند کمتر شده بود.sounds interesting :)
البته پژوهشگران دیدگاشون این بوده که هنوز مشخص نیست که آیا این پاسخ ها نتیجه ویژگی های بیولوژیکی هست یا در اثر آموزش اجتماعی این تفاوت ها ایجاد میشه.
http://www.gwu.edu/~soc/docs/Kubrin_Weitzer.pdf
البته شاید مورد قبلی کافی نباشه پس بریم به آمار ها هم سری بزنیم، این پژوهش نشون میده که 10 درصد از قتل های عادی کار زنان بوده ولی در برابر فقط 4 درصد از قتل های انتقام جویانه رو زنان مرتکب شدند.
البته این
کتاب هم نکات خوبی رو مطرح میکنه.مردان وقتی روش انتقام گیری فیزیکی باشه پرخاش گری بیشتری نسبت به زنان دارند در حالی که در پرخاش گری زبانی چندان تفاوتی با زنان ندارند.
نکته مهم دیگه این هست که متود انتقام گیری غیر مستقیم بیشتر مورد علاقه زنان هست و اینکه به طور کلی زنان دلایل اینکه زنان پرخاشگری کمتری دارند(که البته لزوما به کینه توزی مربوط نیست) چندین مورد هست، که ترس از انتقام گیری طرف مقابل، نگرانی از آسیب دیدن اون شخص یا حس پشیمونی و اظطراب بیشتر در این موارد دخیله.
نکته نامربوط پایانی هم اینکه پرخاشگری بر ضد زنان از سوی هر دو جنس کمتر مورد تائیده که خب احتمالا همه میدونند:)
Ouroboros نوشته: مقایسهای اتفاق نیافتاده مهربد جان، من «مثال»هایی زدم تا اشتباه بودن استدلال را نشان بدهم. اساسا تطابق یا عدم وجود آن میان «اصل» و «نمود» ِ یک ایدئولوژی یا مکتب(یا هرچه)زمانی که ما از مشکلات ِ پیرامون تاویلپذیری متن و عدم سنجهی مستقل اطلاع داریم فاقد موضوعیت است. اما حتی اگرهم باشد، توصیف دانشنامهای ِ یک واژه «تنها» روایت معتبر از آن نیست.
ولی من همچنان مقایسه آنجا میبینم (:
اینکه کسی بگوید بهمان ایئولوژیستها (باورمندان) کار نادرستی میکنند, پس ایدئولوژی (باور) نادرسته سخنی/
سنجشی[sup][aname=rpa79cc][[/aname][anchor=pa79cc]1][/anchor][/sup] است نامنطقی.
مادینگرایی[sup][aname=rpa3c11][[/aname][anchor=pa3c11]2][/anchor][/sup] هم از ریشه نادرسته (نه چون
مادینگرایان[sup][aname=rpa2536][[/aname][anchor=pa2536]3][/anchor][/sup] آدمهایِ بدی هستند یا کارِ نادرستی میکنند), که میخواهد:
١. برابری را با یکسویه نگری[sup][aname=rpaab87][[/aname][anchor=paab87]4][/anchor][/sup] بدست آورد: منطقوار برابری را براهِ برابر نگریستن (برابریخواهی[sup][aname=rpa1e77][[/aname][anchor=pa1e77]5][/anchor][/sup]) بدست میاورند.
٢. با این پیشپیِ[sup][aname=rpa5eb9][[/aname][anchor=pa5eb9]6][/anchor][/sup] نادرست کار خود را آغازیده که زنان از مردان بیشتر زیان میدیدهاند (ولی هرگز آنرا ثابت نکرده).
دگرسانی[sup][aname=rpa5180][[/aname][anchor=pa5180]7][/anchor][/sup] بیش از اندازه میان
مهاد[sup][aname=rpabb80][[/aname][anchor=pabb80]8][/anchor][/sup] و نمود پذیرفتن هم نادرست میزند, اگر میگویید یک ایدئولوژی نادرسته و این نمودها هم در جایگاه چند
نمونه از نادرستیها این ایدئولوژی هستند, بایستی پیوند منطقی که ما را از «مهاد —> نمود» میرساند را نیز بنمایانید, که در اینجا شما
میان مهادِ مادینگرایی و نمودهایِ فزونخواهی و برابرترشدگی و ... زنانِ آنرا بخوبی نشان دادهاید و از همینرو سخن شما پذیرفتنی بوده است.
----
[aname=pa79cc]1[/aname]. [anchor=rpa79cc]^[/anchor] sanj+eš{pasvand}::Sanješ || سنجش: قیاس Ϣiki-En, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ inference; conclusion
[aname=pa3c11]2[/aname]. [anchor=rpa3c11]^[/anchor] mâd+in{miyânvand}+gerây+i{pasvand}::Mâdingerâyi || مادینگرایی: فمینیسم feminism
[aname=pa2536]3[/aname]. [anchor=rpa2536]^[/anchor] mâd+in{miyânvand}+gerâ::Mâdingerâ <— Mâdingerây || مادینگرا: فمینیست Ϣiki-En feminist
[aname=paab87]4[/aname]. [anchor=rpaab87]^[/anchor] negar+e+i{pasvand}::Negarei || نگرهای: تٸوریک theoric
[aname=pa1e77]5[/aname]. [anchor=rpa1e77]^[/anchor] bar+â{miyânvand}+bar+i{miyânvand}+xwâh+i{pasvand}::Barâbarixwâhi || برابریخواهی: انگارهشناسیِ برابریخواهی که در پیِ برابرسازی میان دسته یا همهیِ مردمان میباشد Ϣiki-En egalitarianism
[aname=pa5eb9]6[/aname]. [anchor=rpa5eb9]^[/anchor] piš{pišvand}+pey::Pišpey || پیشپی: فرض Ϣiki-En premise
[aname=pa5180]7[/aname]. [anchor=rpa5180]^[/anchor] digar+sân+i{pasvand}::Digarsâni <— Degarsâni || دیگرسانی: تفاوت ⚕Heydari difference
[aname=pabb80]8[/aname]. [anchor=rpabb80]^[/anchor] meh+âd::Mehâd || مهاد: اصل Ϣiki-En principle; law
Mehrbod نوشته: اینکه کسی بگوید بهمان ایئولوژیستها (باورمندان) کار نادرستی میکنند, پس ایدئولوژی (باور) نادرسته سخنی/سنجشی[1] است نامنطقی.
من گمان نمیکنم اینرا گفته باشم، بیشتر طرفدار جداسازی و واکاوی کامل چیزها از یکدیگر هستم. کسی مثل کریستینا سامرز هم خودش را فمینیست معرفی میکند، ولی «فمینیستها» به خون او تشنه هستند و هفتهای سه بار صفحهی ویکیپدیای او را تخریب میکنند، منظور اینکه بیان «فمینیست حقیقی کیست» هیچ معنایی نمیتواند داشته باشد. این یک ایراد من به آن بحث است(که به گمانم با آن موافقید)، ایراد دیگری که من میگیرم اینست که تقلیل معنا و گسترهی نفوذ عینی یک ایده یا مفهوم به معنای دانشنامهای ِ آن ما را منطقا دچار مشکل میکند، ایدهها نمیتوانند از نمودهای عینیشان آنچنان جدا باشند که بگوییم «هیچ» ربطی به آنها نداشتهاند، بله اینکه ادعا بکنیم یکسان بودهاند هم درست نیست، اما پالایش ایدهها از عینیت نیز به گمانم بخردانه نباشد. اینکه ایدههای مارکس در عمل زمین خورد و تحریف شد و ناقص رها شد بله از اعتبار بخش بزرگی از آثار او نمیکاهد، اما بیتردید ایرادی، جایی از کار او وجود داشت که به برآمدن احتمال این تحریفها بیاعتنا مانده بود و غیره. در مورد فمینیسم ماجرا چنین است که نه فقط ۱. ادعاها و پیشفرضها تبعیضآمیز و غلط هستند و از آغاز به نابرابری به سود زنان میانجامند، ۲. در عمل نیز تنها به تشدید وضع بسیار وخیمتر مردان انجامیدهاند و گاهی برای گرفتن «مزیت مردی» خیالی آنها تبعیضهای حقوقی، اجتماعی، آکادمیک، اقتصادی و فرهنگی برپاد ایشان براه انداختهاند. در این شرایط ارجاع دادن به توصیف فمینیسم در دیکشنری تحت عنوان «جنبشی برای برابری میان زن و مرد» آیا به نگر شما سفسطه نیست؟
به نظرم جامعه ایران برای یک پسر نوجوان (مخصوصا زیر 13 سال) هرگز امن نیست. یعنی اگر مثل فیلم "کودکی ایوان" یه بچه 12 ساله با چند مرد بزرگسال تنها میشد، به احتمال بسیار زیاد توسط آن مردان مورد تجاوز جنسی قرار میگرفت. :|
viviyan نوشته: به نظرم جامعه ایران برای یک پسر نوجوان (مخصوصا زیر 13 سال) هرگز امن نیست. یعنی اگر مثل فیلم "کودکی ایوان" یه بچه 12 ساله با چند مرد بزرگسال تنها میشد، به احتمال بسیار زیاد توسط آن مردان مورد تجاوز جنسی قرار میگرفت.
این تراژدی بسیار غم انگیزیست که در جامعه ما وجود دارد و همه از آن باخبریم اما کسی چیزی در موردش نمیگوید . من معتقدم آمار تجاوزهایی که به پسربچهها میشود چند برابر آمارِ تجاوزهاییست که بر زنان و دختران میرود . انگولکها و دیگر جلوههای ریز و سادهی تجاوز کاملا عادی هستند و آنها را به حساب نمیآوریم. هرگز فمنیستی دیدهاید که در این مورد چیزی بگوید جز اینکه :"خودِ مردان به خودشنن تجاوز میکنن، پس به ما ربطی ندارد!"
Dariush نوشته: این تراژدی بسیار غم انگیزیست که در جامعه ما وجود دارد و همه از آن باخبریم اما کسی چیزی در موردش نمیگوید . من معتقدم آمار تجاوزهایی که به پسربچهها میشود چند برابر آمارِ تجاوزهاییست که بر زنان و دختران میرود . انگولکها و دیگر جلوههای ریز و سادهی تجاوز کاملا عادی هستند و آنها را به حساب نمیآوریم. هرگز فمنیستی دیدهاید که در این مورد چیزی بگوید جز اینکه :"خودِ مردان به خودشنن تجاوز میکنن، پس به ما ربطی ندارد!"
پارنویید داری به گمانم داریوش.
اینکه در جامعه کوفتیِ ما آمارهای تجاوز به پسران و دختران اعلام نمیشه چه ربطی به فمنیست ها داره؟ اصلا در جامعه ی کوفتیِ ما فمنیست ها حق ابراز وجود برای دفاع از حقوق زنان رو دارند که بخوان درباره تجاوز به پسران سخن بگویند؟ این دفاع از مردانتون براتون باعث ایجاد هذیان شده ها :|
viviyan نوشته: به نظرم جامعه ایران برای یک پسر نوجوان (مخصوصا زیر 13 سال) هرگز امن نیست. یعنی اگر مثل فیلم "کودکی ایوان" یه بچه 12 ساله با چند مرد بزرگسال تنها میشد، به احتمال بسیار زیاد توسط آن مردان مورد تجاوز جنسی قرار میگرفت. :|
ما که تنها بودیم و کسی بهمان تجاوز نکرد! (:
Nâxodâ_Mehrbod نوشته: ما که تنها بودیم و کسی بهمان تجاوز نکرد! (:
شما استثنا بودی احتمالا. مردان همراهتان شاید باید مواظب خویش میبودند
شوخی کردم، منظور من اکنون در این زمان بود.