دفترچه

نسخه‌ی کامل: گفتگو پیرامون فمینیسم
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53
Reactor نوشته: این ادعای شما سفسطه ی حمله به شخص است.

البته من مادر به واقع مادری داشته ام.
حتی غیر از مادرم, بسیاری از زنان نسل قبل را, مادران دلسوز و مدیر و همسران خوبی میبینم.
مادرم را هم بسیار دوست دارم و با اینکه خانه ی مجردی دارم و تقریبا جدا از خانواده زندگی میکنم, تقریبا هر شب در خانه ی پدری میخوابم.

خانه ی مجردی برای من فقط حکم مکان و دور همی را دارد
خوب من هم ابتدا گفتم که امیدوارم حمله به شخص برداشت نکنید چرا که معتقدم این دست مسائل براسا تجارب افراد است که تبیین میشود.
یعنی شما چون زنان اطراف خود را منفعل دیده اید(و نه اینکه حقیقتا باشند) آن را به کل تعمیم میدهید.
من انتظار دارم افراد کلاس بحث داشته باشند.
نه اینکه با طنز آلود کردن مسئله با طعنه هایی چون((ای وای حمله کردند))((اسپاگتی کمکم کن))((وروره جادو ها آمدند)) و یا مثل مهربد شکلک های عاقل اندر سفیح بگذارند تا طرف بحث را تحقیر کنند.
نه جانم ما با این دست برخورد های مردانه که به شخصه عقیده دارم برای خود شیرینی در برابر زنان است آشنایی داریم:)
MEHDI نوشته: به نظرم یکی از مواردی که باید در چنین مباحثی در نظر گرفت این است که توانایی های زن و مرد متفاوت از یکدیگر هستند و اصولا زن و مرد دو موجود یکسان نیستند که انتظارات یکسان از آن ها داشته باشیم. چندی پیش کتاب جنسیت مغز را خواندم که به بحث در مورد این تفاوت ها و دلایل علمی آن پرداخته بود.
من این بحث تفاوت های را قبول دارم ولی نه در آن حد که جدیدا باب شده و بر هر زن و یا مردی هر چه بلا می آید فورا به تفاوت های حواله میکنند.
تفاوتهای بیولوژیک و حتی تفاوت هایی که حاصل فرهنگ و عادات هر جامعه ای به وجود آمده نباید مانع رسیدن افراد به حقوقشان شود و من فکر میکنم ((حقوق)) باید کور جنس باشد.
iranbanoo نوشته: خوب من هم ابتدا گفتم که امیدوارم حمله به شخص برداشت نکنید چرا که معتقدم این دست مسائل براسا تجارب افراد است که تبیین میشود.

من که نگفتم حمله کردید. گفتم سفسطه کردید.

iranbanoo نوشته: یعنی شما چون زنان اطراف خود را منفعل دیده اید(و نه اینکه حقیقتا باشند) آن را به کل تعمیم میدهید.

منظورم انفعال نبود.
دخترها و زن های نسل جدید توقعات بیجایی دارند و هر چه جلوتر میرویم این توقعات یکجانبه نگر تر میشود.
گویی مرد را برده ی بدبختی میبینند که لطفی شامل حالش شده و منتی بر سرش گذاشته شده که با وی ازدواج کرده اند.
دخترها و زن ها مخصوصا مدل ایرانی اش انتظارات و توفعات بیجا, یکی دوتا ندارند.
مثل مهریه و شیربها و سهم بردن از اموال مرد و تهیه ی خانه و اتومبیل و سهم بری از این ها و نفقه و پول تو جیبی جدا و انتظارات مالی اضافه ای که از مردها دارند و معامله و گروکشی در مورد سکس آن هم بعد از این همه سواری گرفتن و دوشیدن مرد برای برآورده کردن انتظارات جدید و بیشتر.

iranbanoo نوشته: من انتظار دارم افراد کلاس بحث داشته باشند.
نه اینکه با طنز آلود کردن مسئله با طعنه هایی چون((ای وای حمله کردند))((اسپاگتی کمکم کن))((وروره جادو ها آمدند)) و یا مثل مهربد شکلک های عاقل اندر سفیح بگذارند تا طرف بحث را تحقیر کنند.

خوب بنده در مواقع خطرناک وقتی میترسم باید چکار کنم؟ باید فرار کنم دیگر Various_093

iranbanoo نوشته: نه جانم ما با این دست برخورد های مردانه که به شخصه عقیده دارم برای خود شیرینی در برابر زنان است آشنایی داریم:)

هر موجودی وقتی جانش در خطر باشد بطور غریزی فرار میکندVarious_090
Mehrbod نوشته: گلدان آب دادن و چایی درست کردن هم شد کار فرسایشیگ؟ :e405:

اگر کار هرروزه تان باشد و مسئولیت جزیی ترین کارهای افراد خانواده بر دوش شما باشد
و اگر یک روز به هر دلیلی در این وظیفه ی خطیر و دشوار کوتاهی کنید و صدای دیگران
دربیاید دیگر این حرف ها را نمی زنید ...E402

پارسیگر
Mehrbod نوشته: یعنی انداختن رختها در رخت‌شویی, گذاشتن ظرف‌ها در ظرف‌شویی, آبدادن گلها با آب‌پاش
خودکار و پختن خوراک در زودپز و microwave و ... از حفاری, چاهکنی, عملگی, بنّایی و اینجور کارها بارها بار سخت‌تر هستند؟

مهربد جان این را ولش کن ! همه که روی پُل نمیروند رنگ بزنند ! شما بگرد دنبال کارهای کم خطر تر مثلن :
این فهرست برنامه نویسان مشهور جهان است ! یعنی کسانی که بازیهای کامپیوتری ، سیستم های عامل ، فرمورهای (سیستم عامل های کوچک) دستگاه های دیجیتالی و ... را مینویسند :

List of programmers - WiKi

چند زن درشان میبینید ؟

برنامه نویسی کار فکری و سخت است ؟ چند مغازه که تمام کارهایش با یک زن (مخصوصن از نوع ازدواج کرده!) باشد میشناسید ؟ نهایتن اگر زنی صاحب مغازه ای چیزی باشد یا با سرمایه شوهر جون آن هم برای وقت گذرانی آن را باز کرده یا با سرمایه بابایی برای همان سرگرمی و وقت گذرانی یا مجرد است و چاره ای جز روی پای خودش ایستادن ندارد .
محل کار زنانی که خودشان صاحب آن شغل هستند به خصوص در مورد ایران و زن ایرانی (چه خارج از ایران چه داخل ایران) اغلب بیشتر از آنکه شبیه محل کار باشد شبیه پاتوق دوستان و مکانی برای غیبت کردن و اینهاست !!!
sonixax نوشته: مهربد جان این را ولش کن ! همه که روی پُل نمیروند رنگ بزنند ! شما بگرد دنبال کارهای کم خطر تر مثلن :
این فهرست برنامه نویسان مشهور جهان است ! یعنی کسانی که بازیهای کامپیوتری ، سیستم های عامل ، فرمورهای (سیستم عامل های کوچک) دستگاه های دیجیتالی و ... را مینویسند :

List of programmers - WiKi

چند زن درشان میبینید ؟

برنامه نویسی کار فکری و سخت است ؟ چند مغازه که تمام کارهایش با یک زن (مخصوصن از نوع ازدواج کرده!) باشد میشناسید ؟ نهایتن اگر زنی صاحب مغازه ای چیزی باشد یا با سرمایه شوهر جون آن هم برای وقت گذرانی آن را باز کرده یا با سرمایه بابایی برای همان سرگرمی و وقت گذرانی یا مجرد است و چاره ای جز روی پای خودش ایستادن ندارد .
محل کار زنانی که خودشان صاحب آن شغل هستند به خصوص در مورد ایران و زن ایرانی (چه خارج از ایران چه داخل ایران) اغلب بیشتر از آنکه شبیه محل کار باشد شبیه پاتوق دوستان و مکانی برای غیبت کردن و اینهاست !!!

اگر می پرسید برنامه نویسی کار فکری و سخت است بله واقعا کار فکری، سخت و خلاقانه ای است. مسائل مورد اشاره شما تایید کننده این نکته است که باید تفاوت های زن و مرد را شناخت. هر چقدر این تفاوت های زیست شناختی را بهتر درک کنیم راحت تر می توانیم با تفاوت هایمان کنار بیاییم و زندگی کنیم. وگرنه برخورد از روی تعصب با چنین مسائلی فقط رضایت و شادی را از دو جنس می گیرد. زنان مناسب کارهای سخت ذهنی و فیزیکی نیستند. به تاریخ علم و فلسفه نگاه کنید و ببینید نام چند دانشمند زن را پیدا می کنید که تاثیر شگرفی بر جهان گذاشتند.دیدگاه استراتژیک و تصویرسازی و دید فضایی مناسبی ندارند و قدرت استدلال و منطق قوی ندارند و در شرایط سخت و زیر فشار عصبی، به ندرت تصمیمات درستی می گیرند. شما برنامه نویسی را مثال زدید به عنوان یک شطرنج باز این را به شما می گویم که زنان در شطرنج هم جایی که نیاز به خلاقیت،دید استراتژیک و منطق و محاسبه و قضاوت دقیق و گرفتن تصمیمات درست در لحظات مهم است حرفی برای گفتن در مقابل مردان ندارند و فقط نام یک زن را در بین 150 شطرنج باز برتر جهان می بینید. اصولا علاقه دختران به مسائل intellectual به مراتب کمتر از پسران است. به ازای هر 13 دانش آموز استثنایی پسر یک دانش آموز استثنایی دختر در ریاضیات وجود دارد. دلیلی وجود دارد که زنان همیشه زیر سلطه مردان بوده اند و دلیلش فراتر از مسائل محیطی و اجتماعی است.
اهم اهم :)))
همینطور که در این گزارش میبینید زنان در برخی شاخه های علمی حضورشون رشد بیشتری پیدا کرده(مثلا علوم زیستی) ولی در بعضی موارد مثل علوم کامپیوتری یا بعضی رشته های مهندسی همچنان شمار زنان همچنان کم هست.
خب آیا علوم زیستی نیاز به هوش یا استدلال و منطق ضعیف تری داره!؟یا شاید پاسخ در این مورد باشه:
Nerd Stereotype Might Drive Women Away From Computer Science | Webstudyhub.com

Geeks May Be Chic, But Negative Nerd Stereotype Still Exists, Professor Says
نقل قول:This may help explain why women and minorities are increasingly shying away from careers in information technology, says Lori Kendall, a professor in the Graduate School of Library and Information Science at the University of Illinois at Urbana-Champaign.

The popular stereotype of the nerd as the sartorially challenged, anti-social white male hasn’t faded from our collective cultural consciousness, and is more prevalent than ever as a stock character in television shows, movies and advertisement

کلیشه های جنسیتی در مورد "nerd" ها روی زنان(بر خلاف مردان) تاثیر میزاره و باعث کاهش علاقه ورودشون به این حوزه میشه.
sonixax نوشته: مهربد جان این را ولش کن ! همه که روی پُل نمیروند رنگ بزنند ! شما بگرد دنبال کارهای کم خطر تر مثلن :
این فهرست برنامه نویسان مشهور جهان است ! یعنی کسانی که بازیهای کامپیوتری ، سیستم های عامل ، فرمورهای (سیستم عامل های کوچک) دستگاه های دیجیتالی و ... را مینویسند :

List of programmers - WiKi

چند زن درشان میبینید ؟

برنامه نویسی کار فکری و سخت است ؟ چند مغازه که تمام کارهایش با یک زن (مخصوصن از نوع ازدواج کرده!) باشد میشناسید ؟ نهایتن اگر زنی صاحب مغازه ای چیزی باشد یا با سرمایه شوهر جون آن هم برای وقت گذرانی آن را باز کرده یا با سرمایه بابایی برای همان سرگرمی و وقت گذرانی یا مجرد است و چاره ای جز روی پای خودش ایستادن ندارد .
محل کار زنانی که خودشان صاحب آن شغل هستند به خصوص در مورد ایران و زن ایرانی (چه خارج از ایران چه داخل ایران) اغلب بیشتر از آنکه شبیه محل کار باشد شبیه پاتوق دوستان و مکانی برای غیبت کردن و اینهاست !!!

MEHDI نوشته: اگر می پرسید برنامه نویسی کار فکری و سخت است بله واقعا کار فکری، سخت و خلاقانه ای است. مسائل مورد اشاره شما تایید کننده این نکته است که باید تفاوت های زن و مرد را شناخت. هر چقدر این تفاوت های زیست شناختی را بهتر درک کنیم راحت تر می توانیم با تفاوت هایمان کنار بیاییم و زندگی کنیم. وگرنه برخورد از روی تعصب با چنین مسائلی فقط رضایت و شادی را از دو جنس می گیرد. زنان مناسب کارهای سخت ذهنی و فیزیکی نیستند. به تاریخ علم و فلسفه نگاه کنید و ببینید نام چند دانشمند زن را پیدا می کنید که تاثیر شگرفی بر جهان گذاشتند.دیدگاه استراتژیک و تصویرسازی و دید فضایی مناسبی ندارند و قدرت استدلال و منطق قوی ندارند و در شرایط سخت و زیر فشار عصبی، به ندرت تصمیمات درستی می گیرند. شما برنامه نویسی را مثال زدید به عنوان یک شطرنج باز این را به شما می گویم که زنان در شطرنج هم جایی که نیاز به خلاقیت،دید استراتژیک و منطق و محاسبه و قضاوت دقیق و گرفتن تصمیمات درست در لحظات مهم است حرفی برای گفتن در مقابل مردان ندارند و فقط نام یک زن را در بین 150 شطرنج باز برتر جهان می بینید. اصولا علاقه دختران به مسائل intellectual به مراتب کمتر از پسران است. به ازای هر 13 دانش آموز استثنایی پسر یک دانش آموز استثنایی دختر در ریاضیات وجود دارد. دلیلی وجود دارد که زنان همیشه زیر سلطه مردان بوده اند و دلیلش فراتر از مسائل محیطی و اجتماعی است.


دوستان گرامی بدبختانه این خودش نشانگر شستشوی مغزی کامیابی است که ما مردان و پسران را داده‌اند. به زبان ساده, همینکه
شما میاندیشید چون مردان در کارهای هوشیک و اندیشیک بسیار سرتر از زنان هستند, پس "برتر" هم هستند همانا سخت بیراهه‌روی‌ای بیش نیست.

میدانیم که کارآمدی میشود اینکه با کاربرد چند کارمایه, چند بازده داشته باشیم. اکنون اینگونه به فرهِشتِ جُستار بنگرید,
یک زن و یک مرد, هر کدام باید چه اندازه کارمایه بسوزانند تا بتوانند به ایستار یکسانی از بهزیستی و آسایش در زندگی دستیابند؟

امروزه یک مرد برای کامیاب بودن باید از مغز اش بسختی کاربکشد, باید دانا به چند زبان زنده باشد, باید همانجور که گفتید از پس دانش‌هایِ
نوینی چون برنامه‌ریزی و مزدائیک پیشرفته بربیاید و بسیاری بسیاری چیزهای دیگر و از همه‌یِ اینها مهندتر, باید به توانایی خودش در انجام همه‌یِ اینکارها بنازد.

در دست دیگر ما یک زن را داریم, نون همین زن برای اینکه بتواند به اندازه‌یِ همان مرد کامیاب باشد چه اندازه کارمایه باید بسوزاند؟ آیا جز این است که با اندکی رسیدن به
سر و روی خود اش و آرایش و خرید چند جامه‌یِ گرانمایه‌ و برازنده (آنهم بپول بابایی {= یک مرد دیگر}) میتواند دِل یکی از همین مردهای توشمند و آتاو را بُرده و با همسری, از هوش و توش وی بآسانی بهره‌ ببرد؟

یک زن به چیزهایی که شما گفتید هیچ ارزشی درونی‌ای نمیدهد, اینکه شما بتوانید برنامه‌نویسید یا ننویسید چه ارزشی دارد؟ مغز یک زن را میتوانیم بگوییم برای کنترل
مغز یک مرد فرگشته و بمانند زبرنگری میماند که تنها به بازده و فرجام کار شما مینگرد و هیچ کاری به اینکه چگونه و به چه راهی انجام میشود دیگر ندارد.

برای یک زن برنامه‌ریزی/برنامه‌نویسی بدرستی چیزی بیشتر از این نیست که از آن چه درمیاید و مرد برنامه‌ریز چه اندازه گرایندیِ کامیابی در زندگی دارد.


پس اگر نیک بنگرید, بالش و نازش به اینکه ما مردان میتوانیم این کارها را بهتر بکنیم
بمانند کارگرهایِ کارخانه‌ای میماند که به اینکه چه خوب میتوانند با آچار و افزار کارکنند, میلافند (;


پارسیگر
MEHDI نوشته: اگر می پرسید برنامه نویسی کار فکری و سخت است بله واقعا کار فکری، سخت و خلاقانه ای است. مسائل مورد اشاره شما تایید کننده این نکته است که باید تفاوت های زن و مرد را شناخت. هر چقدر این تفاوت های زیست شناختی را بهتر درک کنیم راحت تر می توانیم با تفاوت هایمان کنار بیاییم و زندگی کنیم. وگرنه برخورد از روی تعصب با چنین مسائلی فقط رضایت و شادی را از دو جنس می گیرد. زنان مناسب کارهای سخت ذهنی و فیزیکی نیستند. به تاریخ علم و فلسفه نگاه کنید و ببینید نام چند دانشمند زن را پیدا می کنید که تاثیر شگرفی بر جهان گذاشتند.دیدگاه استراتژیک و تصویرسازی و دید فضایی مناسبی ندارند و قدرت استدلال و منطق قوی ندارند و در شرایط سخت و زیر فشار عصبی، به ندرت تصمیمات درستی می گیرند. شما برنامه نویسی را مثال زدید به عنوان یک شطرنج باز این را به شما می گویم که زنان در شطرنج هم جایی که نیاز به خلاقیت،دید استراتژیک و منطق و محاسبه و قضاوت دقیق و گرفتن تصمیمات درست در لحظات مهم است حرفی برای گفتن در مقابل مردان ندارند و فقط نام یک زن را در بین 150 شطرنج باز برتر جهان می بینید. اصولا علاقه دختران به مسائل intellectual به مراتب کمتر از پسران است. به ازای هر 13 دانش آموز استثنایی پسر یک دانش آموز استثنایی دختر در ریاضیات وجود دارد. دلیلی وجود دارد که زنان همیشه زیر سلطه مردان بوده اند و دلیلش فراتر از مسائل محیطی و اجتماعی است.

پس آیا زمانی که برابری راستینی وجود ندارد مثلن سخن گفتن از مزد برابر (نه حق و حقوق شهروندی) چیز مسخره ای نیست ؟
undead_knight نوشته: اهم اهم :)))
همینطور که در این گزارش میبینید زنان در برخی شاخه های علمی حضورشون رشد بیشتری پیدا کرده(مثلا علوم زیستی) ولی در بعضی موارد مثل علوم کامپیوتری یا بعضی رشته های مهندسی همچنان شمار زنان همچنان کم هست.
خب آیا علوم زیستی نیاز به هوش یا استدلال و منطق ضعیف تری داره!؟یا شاید پاسخ در این مورد باشه:
Nerd Stereotype Might Drive Women Away From Computer Science | Webstudyhub.com

Geeks May Be Chic, But Negative Nerd Stereotype Still Exists, Professor Says

کلیشه های جنسیتی در مورد "nerd" ها روی زنان(بر خلاف مردان) تاثیر میزاره و باعث کاهش علاقه ورودشون به این حوزه میشه.

شما در هر موردی اگر بخواهید می توانید توجیهی که مطابق میل تان باشد را پیدا کنید. confirmation bias
کسی که علاقه ای به چیزی داشته باشد و از آن شناخت داشته باشد به خاطر یک مشت حرف های عوامانه رویش را از آن برنمی گرداند.
از این گذشته بله علوم زیستی نیاز کمتری به منطق و استدلال در مقایسه با علوم مهندسی همانند کامپیوتر و برنامه نویسی دارد. چون بخش زیادی از علوم زیستی حفظ کردن است ولی شما به عنوان یک برنامه نویس باید راهی ابتکاری و منطقی برای نوشتن برنامه ای که نیاز مشتری را برآورده می کند، پیدا کنید. از این گذشته من اصلا افزایش وارد شدن دختران به رشته ها را به معنای چیزی مثبت برای دختران نمی دانم. در دانشگاهی که من می رفتم سر کلاس های برق بیشتر کلاس ها تعداد دختران بیش از پسران بود ولی در کارگاه های برق، بیشتر دختران در بستن یک مدار ساده درمانده بودند و در کارهای عملی ناموفق بودند. یک مشت تئوری را بلد بودن و پاس کردن درس ها که شما را تبدیل به مهندس نمی کند. من میگم خروجی اش چه بوده؟ من که در طول دانشگاه و با مطالعه این همه کتاب، یک فرمول یا نظریه که یک زن به آن دست یافته باشد، ندیدم.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53