دفترچه

نسخه‌ی کامل: گفتگو پیرامون فمینیسم
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53
nevermore نوشته: شما هر زمان پستی از یک نفر در مورد موضوعی میبینید فقط همان چند خط را میخوانید وبه خود اجازه می دهید در آن مورد اظهار نظر کنید؟مثلا اگر شما پیکی در مورد فیزیک کوانتوم و شرودینگر نوشتید و یا در مورد جهان های موازی سخن راندید من باید به همان چند خط بسنده کنم و از روی نا آگاهی اظهار نظر کنم؟E411
.E421
یکم قضیه متفاوته.
والا وقتی میخوایم شرحی در مورد خبر بنویسیم باید صریح و شفاف و کامل باشه و حداقل لازم نباشه برای رسیدن به اصل خبر لینک اول رو زیر و رو کرد!:)

نقل قول:لطف کنید به ما بگویید که کدام یک از این دو گزاره مشکل منطقی دارد؟در هرکدام که مشکل دارید بگویید تا توضیح دهم.دقت کنید که ما هیچ گاه نگفتیم "تنها" دلیل دانشگاه رفتن زنان این است.آیا شما قبول دارید یکی از دلایل دانشگاه رفتن زنان این است یا خیر؟اگر قبول دارید پس باید این حق را به دیگران بدهید که در این مورد اظهار نظر کنند. اینکه این فاکتور چه میزان در دانشگاه رفتن دختران تاثیر گذار است هم مقوله ی دیگری است که نیاز به آمار و ارقام تجارب و مشاهدات شخصی و جمعی دارد.
دیگران حق گفتن دارند و ما هم حق انتقاد:))
هیچکدوم،نتیجه گیریش مشکل داره،همونطور که گزاره های من خودشون مشکلی نداشتند.
"بلکه بیشینه ی مردان هم برای کسب موقعیت اجتماعی بهتر و در نتیجه پیدا کردن همسر بهتر به دانشگاه می روند"
اگر استدلال شما درست باشه باید این استدلال هم درست باشه:
"استدلال مشابه شما:امروز صبح بیرون رفتم و هوا خیلی سرد بود، در نتیجه من دارم میمیرم:)))))"
سرمای شدید یکی از دلایل مرگ و میر هست ولی من استدلال من اشکال داره:)
بعد هم اگر کسی یقه من رو گرفت که این چه مزخرفیه که داری میگی جواب میدم"من هیچگاه نگفتم سرمای شدید تنها چیزی که داره منو میکشه!" :))
هیچ نیازی نیست که کسی از صفات مطلق و تاکید استفاده بکنه برای بیان چیزی همونطور که من استفاده نکردم.اگر سرمای شدید در اون وضعیت منو نمکشه(پس فاکتور مهمی نیست) جمله من ایراد منطقی داره.



نقل قول:گویا باید یک کلاس مقدماتی برای شما برگزار کنیم تا آموزش ببینید که گفتن اینکه :"مقایسه بین ورود 68 درسدی زنان و تصاحب شغل های مهم که اساسا تاسیس دانشگاه برای آموزش دیدن و به کار بردن آن مهارت ها در شغل مرتبط بوده و اینکه زنان درصد بسیار ناچیزی از این شغل ها را در اختیار دارند می تواند حقایق جالبی را در بر داشته باشد" با اینکه بگوییم"چون 68 درسد ورودی های دانشگاه زنان هستند و از آنجایی که هیچ کدام در شغل های مهم شاغل نیستند پس حتما به خاطر ازدواج به دانشگاه می روند." زمین تا آسمان تفاوت دارد و شما از آنجایی که استاد مغالطه ی پهلوان پنبه هستید و این را بارها ثابت کردید و برای اینکه پاسخی داده باشید(مهم نیست این پاسخ چه میزان معتبر است) این دو را یکسان می دانید.
حرف خودتون رو هم تحریف میکنید!؟:))
نقل قول:می فهمید که این میزان زن برای چه به دانشگاه می روند.
اگر مدعی بشید منظورتون همون جمله "در نتیجه" نبوده دچار سفسطه ابهام شدید:
The Logical Fallacies: Fallacies of Ambiguity
(An emphasis suggests a meaning different from what is actually said)

تازه اگر شما گزینه اول رو هم گفته بودید باز هم مغالطه دیگه ای بود به نام سفسطه ژنتیکی:))
a fallacy of irrelevance where a conclusion is suggested based solely on something or someone's origin rather than its current meaning or context.
یعنی با توسل به مبدا یا دلیل یک چیز بخوایم اثبات کنیم در وضعیت فعلی هم همون دلایل معتبرند.
اینکه دانشگاه برای چی تاسیس شده ربطی به دلیل دانشگاه رفتن نداره.

نقل قول:برای روشن شدن شما بگذار بیشتر توضیح دهم.برای اینکه بدانیم زنان برای چه به دانشگاه می روند می توانیم دلایل زیر را مطرح کنیم:
به دست آوردن جایگاه اجتماعی بهتر
پول درآوردن
به خاطر خود علم و دوست داشتن علم
پیدا کردن پارتنر بهتر
بالا بردن نرخ برای ازدواج...حالا اگر یک نفر آمد و به یکی از این دلایل اشاره کرد باید این لودگی ها و این جار و جنجال را راه انداخت؟
بله باید جار و جنجال به راه انداخت:))
اگر من بگم مردان در ایران دانشگاه میرند تا سربازیشون به تاخیر بیافته(یا دوست دختر پیدا کنند)(با اینکه نسبتا دلیل معتبریه) حرف کس شعری زدم چون هم جمع بندی شتاب زده کردم و هم دلایل دیگه رو نادیده گرفتم:))
نقل قول:شما هر زمان ثابت کردید که ایشان کس و شعر گفته بیایید برای ما نوحه ی فمینیستی بخوانید.بله جانم
دیگه نمیتونستم ساده تر از این اثبات بکنم:))
undead_knight نوشته: گزاره1:هوا بسیار سرد است.
گزاره 2:سرمای شدید میتواند به مرگ بیانجامد.
استدلال مشابه شما:امروز صبح بیرون رفتم و هوا خیلی سرد بود، در نتیجه من دارم میمیرم:)))))
خب امیدوارم دیگه فهمیده باشید مشکل استدلالتون کجاست.

درود بر شما جناب آندد..
کم پیش میاد از این مثال های شیرین بشنوم....E00e
نقل قول:یکم قضیه متفاوته.
والا وقتی میخوایم شرحی در مورد خبر بنویسیم باید صریح و شفاف و کامل باشه و حداقل لازم نباشه برای رسیدن به اصل خبر لینک اول رو زیر و رو کرد!:)
خیر قضیه هیچ تفاوتی نمی کند.شما اگر کاستی در پیک دیدید می توانستید سوال کنید نه اینکه از روی نا آگاهی با سخنی که نمی دانید که و درباره ی چه گفته به مخالفت بپردازید.بیشتر آدم را یاد دگماتیسم مسلمانان می اندازد که از سر نا آگاهی با هر چیزی که بر پاد اسلام است به مخالفت می پردازند.
نقل قول:دیگران حق گفتن دارند و ما هم حق انتقاد:))
هیچکدوم،نتیجه گیریش مشکل داره،همونطور که گزاره های من خودشون مشکلی نداشتند.
"بلکه بیشینه ی مردان هم برای کسب موقعیت اجتماعی بهتر و در نتیجه پیدا کردن همسر بهتر به دانشگاه می روند"
اگر استدلال شما درست باشه باید این استدلال هم درست باشه:
"استدلال مشابه شما:امروز صبح بیرون رفتم و هوا خیلی سرد بود، در نتیجه من دارم میمیرم:)))))"
سرمای شدید یکی از دلایل مرگ و میر هست ولی من استدلال من اشکال داره:)
اینکه شما رابطه ی منطقی میان کسب جایگاه اجتماعی بهتر و یافتن پارتنر بهتر را درک نمی کنید کاستی من نیست.مشخصا بسیاری از مردان خود آگاه و یا نا خود آگاه هدفشان از تحصیل جایگاه اجتماعی بهتر و از این راه کسب برتری در مقابل رقبای جنسی شان هست.این وضعیت برای بانوان هم برقرار است اما نه به این شدت.
نقل قول:بعد هم اگر کسی یقه من رو گرفت که این چه مزخرفیه که داری میگی جواب میدم"من هیچگاه نگفتم سرمای شدید تنها چیزی که داره منو میکشه!" :))
خیر مثال شما کس وشعری بیش نبود و اگر سخنی دارید درمورد گفته ی من بگویید.نیازی به مثال و لودگی نیست گرامی.
هیچ نیازی نیست که کسی از صفات مطلق و تاکید استفاده بکنه برای بیان چیزی همونطور که من استفاده نکردم.اگر سرمای شدید در اون وضعیت منو نمکشه(پس فاکتور مهمی نیست) جمله من ایراد منطقی داره.

خیر مثال شما کس وشعری بیش نبود و اگر سخنی دارید درمورد گفته ی من بگویید.نیازی به مثال و لودگی نیست گرامی.من به این آسونی ها اسیر بازی وقیحانه شما که بحث اولیه را با کش دادن به سویی می کشانید که هیچ پیوندی با موضوع اولیه ندارد نمی شوم.




ا
نقل قول:گر مدعی بشید منظورتون همون جمله "در نتیجه" نبوده دچار سفسطه ابهام شدید:
The Logical Fallacies: Fallacies of Ambiguity
(An emphasis suggests a meaning different from what is actually said)

تازه اگر شما گزینه اول رو هم گفته بودید باز هم مغالطه دیگه ای بود به نام سفسطه ژنتیکی:))
a fallacy of irrelevance where a conclusion is suggested based solely on something or someone's origin rather than its current meaning or context.
یعنی با توسل به مبدا یا دلیل یک چیز بخوایم اثبات کنیم در وضعیت فعلی هم همون دلایل معتبرند.
اینکه دانشگاه برای چی تاسیس شده ربطی به دلیل دانشگاه رفتن نداره.
خیر من به روشنی توضیح دادم که منظورم چیست و نمی دانم این آسمان و ریسمان بافتن های شما برای چیست.اینکه زنان دسته دسته و گروه گروه به دانشگاه می روند و پس از فارغ التحصیل شدن کنج خانه می روند ناخن لاک میزنند و تاثیری اگر نگوییم هیچ، بسیار ناچیز در پیشرفت تکنولوژی و فرآیند گرداندن جامعه و شغل های حساس و مهم جامعه دارند به روشنی به ماثابت می کند که برای هرچه آمده اند دانشگاه برای علم و کار نیامده اند.این میان مشخص است که بسیاری از مردان برای همین کس کلک بازی ها به دانشگاه می روند اما لااقل یک درسدی هم می روند تا خدمتی به علم و جامعه کرده باشند.گفتیم که فرض پول درآوردن هم در یک جامعه ی مسلمان ضد مرد که تمامی بار مالی زندگی مشترک بر روی دوش مردان است برای بانوان کاملا منتفی است.حال شما به ما بگویید این 68 درسد زن برای چه به دانشگاه می روند؟نکند دوباره به صحرای کربلا بزنید که جامعه ی مردسالار اجازه ی خودنمایی به زنان نمی دهد و نمی گذارد زنان به سان مردان به جامعه خدمت کنند؟به هر روی حتی اگر به مزخرفات فمینستی و تئوری های توطئه ی ایشان هم گوش فرا دهیم باز هم چیزی از این حقیقت کم نمی کند که اکنون فرضا به خاطر سلطه ی مردان بر جامعه وگرفتن تمام زمینه های پیشرفت زنان(به ناچار ؟) برای یافتن شوهر و پارتنر بهتر و افزایش نرخ سکس(زاد آوری) شان پای به دانشگاه می گذارند.

نقل قول:بله باید جار و جنجال به راه انداخت:))
اگر من بگم مردان در ایران دانشگاه میرند تا سربازیشون به تاخیر بیافته(یا دوست دختر پیدا کنند)(با اینکه نسبتا دلیل معتبریه) حرف کس شعری زدم چون هم جمع بندی شتاب زده کردم و هم دلایل دیگه رو نادیده گرفتم:))

دیگه نمیتونستم ساده تر از این اثبات بکنم:))

اما من به عنوان کسی که سالها در محیط به اصطلاح آکادمیک دانشگاه بوده ام هیچ این سخن را کس و شعر نمی دانم چرا که آمار چندین میلیون دانشجو و پیشرفت علمی بسیار ناچیز در ایران و مشاهدات شخصی خودم نشان می دهد که دانشجویان(چه مرد و چه زن،البته برای زنان حادتر)می روند دانشگاه چه بکنند.
undead_knight نوشته: یکم قضیه متفاوته.
اینها بازی‌های کلامی‌ِ بی‌ارزش است. مشخص است که وضعیتِ تحصیلیِ یک زن یا مرد در نگاهِ جنسِ مقابل تاثیرگذار است و تاثیرش هم بالاست و همچنین مسلم است که تحصیلاتِ بالا نمی‌توانند تمامِ کاستی‌های یک شخص در تعامل‌اش با جنسِ مقابل‌اش ترمیم کند(به عنوانِ نمونه، مردی که خیلی زشت باشد، هرچقدر هم که تحصیلاتِ بالایی داشته باشد در مقایسه با مردی که زیباست و لیسانس دارد، در همخوابگی با زنان بیشتر دچارِ مشکل است و البته در همسریابی شاید موفقتر باشد!). از طرفی تحصیلات یکی از فاکتورهاست و معیارهای دیگری هم هستند. بنابراین:
در تصمیمِ درصدِ زیادی از افراد برای تحصیلاتِ دانشگاهی، موفقیت در رابطه با جنسِ مقابل، عاملِ تاثیرگذاری‌ست.
برایِ زنانی که به قصدِ موفقیت در رابطه با مردان به دانشگاه می‌روند ( یا آنانکه این عامل در تصمیم‌شان تاثیرکذار است) قصدشان بالا بردن نرخ است و همچنین از آنجا که مردان نقشِ بیشتری در فعالیت‌های اقتصادی دارند بخشی از تصمیمِ آنها برای دانشگاه رفتن، موفقیت‌های شغلی‌ست اما از آنجا که زنان چنین بایستگی‌ای را آنچنان حس نمی‌کنند، موفقیت در ارتباط با مردان، نقش عمده‌تری در تصمیم‌شان دارد.
Dariush نوشته: اینها بازی‌های کلامی‌ِ بی‌ارزش است. مشخص است که وضعیتِ تحصیلیِ یک زن یا مرد در نگاهِ جنسِ مقابل تاثیرگذار است و تاثیرش هم بالاست و همچنین مسلم است که تحصیلاتِ بالا نمی‌توانند تمامِ کاستی‌های یک شخص در تعامل‌اش با جنسِ مقابل‌اش ترمیم کند(به عنوانِ نمونه، مردی که خیلی زشت باشد، هرچقدر هم که تحصیلاتِ بالایی داشته باشد در مقایسه با مردی که زیباست و لیسانس دارد، در همخوابگی با زنان بیشتر دچارِ مشکل است و البته در همسریابی شاید موفقتر باشد!). از طرفی تحصیلات یکی از فاکتورهاست و معیارهای دیگری هم هستند. بنابراین:
در تصمیمِ درصدِ زیادی از افراد برای تحصیلاتِ دانشگاهی، موفقیت در رابطه با جنسِ مقابل، عاملِ تاثیرگذاری‌ست.
برایِ زنانی که به قصدِ موفقیت در رابطه با مردان به دانشگاه می‌روند ( یا آنانکه این عامل در تصمیم‌شان تاثیرکذار است) قصدشان بالا بردن نرخ است و همچنین از آنجا که مردان نقشِ بیشتری در فعالیت‌های اقتصادی دارند بخشی از تصمیمِ آنها برای دانشگاه رفتن، موفقیت‌های شغلی‌ست اما از آنجا که زنان چنین بایستگی‌ای را آنچنان حس نمی‌کنند، موفقیت در ارتباط با مردان، نقش عمده‌تری در تصمیم‌شان دارد.
والا من نمیدونستم نشون دادن اشکالات مغالطه ها و اشکالات جز "بازی های زبانی بی ارزش" هست:))
مغالطه که در استدلال جناب شهردار و تشریحش توسط شهریار عزیز صورت گرفته کاملا ساده هست.
Appeal to probability - WiKi
حتی شکل استدلال به صورتی هست که کسی که با مغالطه ها هم آشنایی نداره با مثالی که زدم به راحتی میتونه مشکل منطقیش رو متوجه بشه بعد دوستان برای پوشوندن همچین مغالطه دو صفحست دارند بحث میکنند! :))
Something can go wrong (premise).
Therefore, something will go wrong (invalid conclusion)
undead_knight نوشته: والا من نمیدونستم نشون دادن اشکالات مغالطه ها و اشکالات جز "بازی های زبانی بی ارزش" هست:))
مغالطه که در استدلال جناب شهردار و تشریحش توسط شهریار عزیز صورت گرفته کاملا ساده هست.
Appeal to probability - WiKi
حتی شکل استدلال به صورتی هست که کسی که با مغالطه ها هم آشنایی نداره با مثالی که زدم به راحتی میتونه مشکل منطقیش رو متوجه بشه بعد دوستان برای پوشوندن همچین مغالطه دو صفحست دارند بحث میکنند! :))
Something can go wrong (premise).
Therefore, something will go wrong (invalid conclusion)
این میان چند نکته وجود دارد که شما توجهی به آنها نمی کنید:
1-ایشان نمی دانستند که در یک مناظره ی فلسفی-منطقی شرکت کرده اند و گفتن یک جمله چنین هجمه ی عظیمی علیه شان بوجود می آورد.
2-من هم باید دیوانه باشم که بگویم چون بیشینه ی زنان به این دلیل به دانشگاه می روند پس همه ی زنان به دانشگاه می روند تا ازدواج کنند.یا اینکه چون این دلیل معتبری است برای دانشگاه رفتن، پس زنان فقط به همین خاطر به دانشگاه می روند.
3-انتقاد اصلی نه به موضع گیری منطقی بود بلکه به نحوه ی برخورد فمینست های نامحترم بود که راه بیوفتند در خیابان بگویند "بوریس بیا با من ازدواج کن" یا از این جنده بازی ها.
4-نحوه ی مصادره کردن زنان از این موضوع هم بسی خنده دار است به گونه ای که وانمود کنند اکثر زنان برای کسب علم و خدمت به جامعه به دانشگاه می روند که آمار و حقایق نشان می دهد به هیچ وجه اینگونه نیست.نه تنها در میان جوامع مسلمان مانند مالزی با درسد68 بلکه در جوامعی چون کانادا،آمریکا و انگلیس هم که آمار زنان ورودی به دانشگاه از مردان بیشتر است وضع به همین منوال است.
توصیه می کنم این مطلب را از یکی از همین خواهران فمینیست تان بخوانید تا درک کنید چه میزان این سر و صدا بیخود و نا جوانمردانه بود:
Boris Johnson Is Right: Some Women Go to College to Find a Husband

نکته ی جالب اینجا است که تقریبا تمام فمینست ها با مغالطه ی پهلوان پنبه با کمال وقاحت واژه "only" را به سخنان این بنده ی اسپاگتی اضافه می کنند.حتی همین فمینست نسبتا منصف که این مطلب را نوشته.کاستی این آقا این بوده که سخنش ابهام داشته و می توانستند خیلی منطقی انتقاد کنند که بابا جان تو منظورت همه ی زنها بوده یا نه؟

این پژوهش در نوشته ی ایشان هم جالب است:
نقل قول:In 2011 Catherine Hakim, a prominent sociologist from the London School of Economics, conducted a highly controversial study that suggested women are marrying more for money now than they did in the 1940s. She told the BBC: "There is this myth that women invariably choose to have a relationship of total equality.” She concluded: "More and more women are choosing to marry men who are substantially better educated than them and therefore have higher earnings capacity."


Based on her findings, Hakim believes that after decades of campaigning for gender equality, women are having a difficult time admitting they would prefer to be housewives than career-minded women.

That is perhaps not what we feminists would like to hear, given the fact that women like Gloria Steinem and Germaine Greer spent most of their lives battling for women to have the right to earn the same amount of money as men—and thus not have to marry. And given that most of us would rather die than be put back into the mold of an apron-wearing 1940s housewife, Hakim’s findings were uncomfortable.
ببینید اساسا تقریبا تمام فمینست‌ها طرفدار پورن و همچنین هوادرا آزادی بیان هستند، فقط اگر طرف مطابق «امر فمینیستی» آنها سخن نگوید، حالا مخالفت که بماند.معتقدند «خشتک طرف را روی سرش بکشند»، بعبارت شاده‌تر این‌ها هم مانند ج.ا عزیز موافق آزادی بیان هستند، ولی با آزادی پس از بیان مخالفند و خشتکتان را روی سرتان میکشند تا کسی جرات نکند از این غلط‌هایِ زیادی کند.

آ« رفیق اسلامیست-فمینیست در بحث مغالطه‌یِ رایجی را مرتکب شده و پاسخ بوریس جانسون هم به او در کانتکس کاملا سالم بوده و در واقع به مغالطه‌یِ پنهان طرف مقابل پرداخته.
حالا آندد بیاید چند مغالطه‌یِ دیگر بیربط اینجا برای ما بچین و شلوغ کن ما را بیشتر سرگرم کن !!
به این تصویر دقت کنید، من چیزی نخواهم گفت از دیونماییِ عریانِ درون‌اش و همچنین چیزی نخواهم گفت از تجربه‌های خودم از سوار شدن در مترو.
عنوانِ فرتور:تجاوز در مترو
اثر هما ارکانی

[ATTACH=CONFIG]2367[/ATTACH]
برای اینکه بفهمیم چه چیزی نژاد پرستی یا جنسیت گرایی هست باید به یک نکته توجه کنیم و اون هم مسئله "قدرت" و سیستماتیک بودن عمل هست.
یعنی اگر کسی به خاطر نژاد یا جنسیت شما آسیبی بهتون رسوند یا شما رو از چیزی محروم کرد، کارش تبعیض آمیزه ولی خب این عمل سیستماتیک نیست، با این حال اگر گروه های قدرتمند جامعه یا نهادهای اجتماعی-دولتی بخش غالبی از یک نژاد یا جنسیت رو از چیزی محروم کنند اون وقت ما با نژادگرایی یا جنسیت گرایی در ابعاد بزرگ رو به رو هستیم.
برای نمونه اگر زنی شما رو به خاطر مرد بودن یک یک شرکت شما رو به خاطر ایرانی بودن استخدام نکرد ما با تبعیض رو به رو هستیم ولی اگر در سطحی وسیع و به خاطر معیارهای قانونی یا اجتماعی مثلا زن ها به خاطر پیش فرض هایی چون "احتمال داشتن خانواده و تمرکز کمتر" و سیاهان به خاطر "احتمال خلافکار بودن" یا "تنبل بودن"استخدام نمیشدند اون وقت ما با تبعیض سیستماتیک رو به رو هستیم که واژه نژادگرایی یا جنسیت گرایی کاملا مناسبش هست.اینجا فارق از اینکه معیار درست یا نادرسته، مسئله اصلی پیش فرض هایی برای جنسیت یا نژاده.

خب میپردازم به مسئله بعدی،از دید من برای روشن تر کردنش مثال "دوستی خاله خرسه" واقعا مناسبه، یعنی ظاهرا تبعیضی در کار نیست و امتیاز برای اشخاص وجود داره ولی در نهایت مثل دوستی خاله خرسه این "امتیاز" تبدیل به "مشکل" میشه.
بنابراین میشه تبعیض رو به دو شکل بدخواهانه و نیک خواهانه دسته بندی کرد، اونهایی که مشخصا به جنسیت یا هویت حمله میشه و اونهایی که در ظاهر سودرسان هست ولی پیامی که منتقل میکنه و نتایجش زیان آوره.
این رو با یک نمونه در مورد بچه ها میتونم مشخص تر بکنم البته تفاوت هایی هم داره که باید بهشون توجه کرد:
فرض میکنیم(چون کشورهای مختلف قوانینشون فرق داره یک کشور فرضی رو مثال میزنم) که در قانون کشوری مجازات اشخاص تبه کار زیر 18 سال بسیار کمتر هست.خب مشخصا این یک مزیت محسوب میشه چون شخص برای انجام جرمی دقیقا مساوی شخصی بالای 18 سال مجازات بسیار کمتری رو میبینه ولی خب بیاییم به دلیل این قانون گذاری توجه کنیم"اشخاص زیر 18 سال فاقد توانایی های ذهنی و شعور اشخاص بالای 18 سال هستند" بنابراین "مجازات کمتری براشون در نظر گرفته میشه"
اینجا نتایج منفی تبعیض نیک خواهانه خودش رو نشون میده"این اشخاص نمیتونند رای بدند"، "این اشخاص نمیتونند گواهینامه رانندگی بگیرند"، "به کلاب ها و بارها راهشون نمیدند یا سرو نوشیدنی های الکلی براشون ممنوع هست"، "این اشخاص نمیتونند همه اموال یا دارایی یا تجارتشون رو کامل کنترل کنند" و. بسیاری محدودیت های قانونی دیگه.
تبعات اجتماعیش هم معمولا جدی نگرفته شدن، ضعیف انگاشته شدن و کنترل شدن توسط بزرگسالان هست.

خب در این مثال البته همونطور که گفتم نکاتی هست که با تبعیض های نیک خواهانه در مورد جنسیت یا نژاد فرق داره و اون هم اینه که به طور کلی سر اینکه کودکان ادراک کمتری نسبت به بزرگسالان دارند توافق موجوده و بحث سر محدوده سنی هست.

در مورد مباحث جنسیتی چیزی که معمولا نادیده گرفته میشه و تبعا به همین خاطر هم حتی از سوی بسیاری زنان "مثبت" انگاشته میشه همین تبعیض نیک خواهانه هست، یعنی تبعضی که در اون زن موجودی خالص و ظریف انگاشته میشند که باید محافظت، حمایت و تحسین بشند.
پیام و نتیجه این تبعیض این هست که زنان "شکننده و ضعیف" هم انگاشته میشند و به همین خاطر در هر موردی (عملا بسیاری از موارد) که ضعیف و شکننده بودن ضعف محسوب بشه پیش فرض ها و کلیشه ها رای به جلوگیری از ورود زنان به اون زمینه رو میدند، در این مورد حتما بیشتر در آینده توضیح میدم.
"Fix the Family" یک موسسه کاتولیک هست و در این مقاله 8 دلیل ارائه میده که چرا نباید دخترانتون رو به دانشگاه بفرستید:
1-دانشگاه رفتن باعث میشه که مردان اشتباهی جذبش بشند.
چون در دانشگاه با مردان تنبل ازدواج میکنند!:))
2-در موقعیت قرار میگیره که آغشته به گناه هست!
خب این مورد که مشخصه، محیط دانشگاهی کلا مساوی با امریکن پای هست:)))
3-یاد نمیگیره که چطور که یک مادر و همسر باشه.
آموزش های دانشگاهی آموزش های مردانه ای هست.خب از اونجایی که قبلا اثبات شده علم ناشی از تلاش های مردان هست میشه این دیدگاهشون رو تائید کرد:))
4-هزینه مدرک گرفتن زیاد شده.
فقط برای دخترا!؟:))
5-نیازی نیست که چیزی رو به دنیا ثابت کنید.
توضیح گزینه قبل:))
6-باعث میشه که والدین در محیط آغشته به گناه قرار بگیرند!
این خیلی باحاله، چون باعث میشه بخوان از روش جلوگیری از بارداری استفاده کنند:)))
7-باعث پشیمونیش میشه.
در مورد مادران شاغل.البته استثناعا من هم موافقا مادران شاغل بیش از مادران خانه دار خسته میشند:)
8-جلوی فعالیت های مذهبیش رو میگیره.
این هم خیلی باحاله در آمریکا بعضی موسسات و محفل های مذهبی نداشتن بدهی(مثلا به دانشگاه) رو شرط ثبت نام میدونند، احتمالا برای اینکه پولتون رو خودشون بچاپند:))



البته نگران نباشید، این دوستان برای شبهات شما هم پاسخ دارند:
1-ما با آموزش زنان مخالف مخالفیم؟
ما فقط با آموزش زنان در دانشگاه ها مخالفیم،زنان میتونند از اینترنت و کتاب خونه ها استفاده کنند و بزارند مردها راه سخت تر که همون دانشگاه رفتنه رو استفاده کنند:))
2-ما میخوایم زنان رو سرکوب کنیم؟
کلیسا به ما آموزش میده که زنان و مردان هر کدام نقش هایی دارند و زن و مرد با هم مساویند.فقط اینکه نقش های زنان رو مردان تعیین میکنند:)))
اصولا کار کردن باعث از بین بردن زنانگی میشه.
3-ما میخوایم فرصت ها رو از زنان بگیریم و اونها رو در نقش خدمتکار قرار بدیم؟
درسته که ازدواج مسیحی زنان رو تحت کنترل مردان قرار میده ولیما کسی رو وادرا به ازدواج نمیکنیم(راست میگه بنده خدا!)
4-خدا از زنان میخواد که از استعدادهاشون استفاده کنند!؟
درسته ولی خب بهترین استعداد زنان خانه داری و بچه داریه:)))))
5-زنان نیاز به منبع درآمدی دارند تا در صورتی که شوهرشون مرد یا فلج شد یا ترکشون کرد روی پای خودشون بایستند.
بله در این مورد هم میشه زنان خانه دار رو بیمه کرد هزینه کردن برای بیمه خیلی بهتر از اینه که زنان دانشگاه برند یا کار کنند! :)))
6 Reasons to NOT Send Your Daughter to College


قکر کنم بعضی پاسخ های اینها از بهترین موارد تبعیض نیکخواهانست:)
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53