09-18-2012, 10:59 PM
Mehrbod نوشته: خوب این هم میشود پرداختن به آروین و تجربه که؟
من همینجا هم گرایند (احتمال) بالا را به این میدهم که من بیجا میگویم، چرا که آروین من مرزمند و اندک است
و در کنارش فاکتورهای بیشماری هم آنجا هستند که نمیتوان بدرستی فرجامیابی و نتیجهگیری نمود.
هر آینه در کنار آروین شخصی، ما با نگرش به تاریخ و وضعیت کنونی زن و مرد و دادههای اندک دانشیک و سرانجام فرگشت، میتوانیم دستکم برای خودمان
گمانهزنی کنیم که براستی زن و مرد مانند هم رفتار نمیکنند و آماج و رویکردهای دگرسانی دارند و از این دانسته در زندگی شخصی خودمان سود ببریم.
در کنار آن نه، من شانس آشنایی با دخترهایی بسیار باهوش را داشتهام و شاید بیاد داشته باشید از گفتگویی
دیگر، دوستان من همه آتئیست و بیدین هستند و این ترازها را رد کردهاند که بخواهم آنها را پایینتر از خود بدانم.
خوب باشد، به هرحال همهی دانش ما تجربیست.
اما شما(کمتر)و آغازگر این جستار(بیشتر)دست به تعمیم این تجربیات به ۹۵٪ سه و نیم میلیارد نفر انسان زدهاید!
نخست آنکه آتهایست و بیدین بودن خود به تنهایی نشانهی باهوشی نیست(و باهوش بودن هم لزوما از خرفتی جلوگیری نخواهد کرد)، دیگر آنکه تحت هیچ شرایطی نمیتوان احمق خطاب کردن زنان را با تقلیل آن به «زن و مرد مانند هم رفتار نمیکنند» توجیه کرد. اگر به راستی چنین درک نسبیگرایانهای از مبحث دارید، پرسش اینست که از کجا و چطور رفتار مردان را مبدا قرار دادهاید؟
Mehrbod نوشته: خوب همینکه میگویند مردها هر هفت ثانیه به سکس فکر میکنند و این دسته از اراجیف همان سیاست «یک بام و دو هوا» است که من میگویم.
خود من در جایگاه نمونه نقض این را زیر پرسش میبرم، چرا که شاید هر 12 ساعت یکبار به سکس فکر کنم، ولی قطعا هر هفت ثانیه یکبار نمیاندیشم..
درنده خوبی هم دوباره زابی است که ما بستهاند، من به خود و دوستان پسرم که مینگرم کمترین تراز درندهخویی را میبینم و دخترهای وحشی هم گه گاه دیدهام!
برای من بسیار گیراست که برای گفتن این چیزها نیاز به آوردن کوچکترین سند و مدرکی هم
نیست و کسی نمیخواهد، ولی برای گفتن اینکه دخترها احساساتی هستند باید دادههای پژوهشیک معتبر آورد!
دقیقا همینست
«تفاوتهای» میان زن و مرد همه از همین دست هستند، اگرنه میان دیانای ِ این دو جنس و یا مغز آنها به سختی آنقدر تفاوت هست که بتوان از روی آزمایش/اسکن آنرا تشخیص داد، آنوقت شما/برخی توقع دارید که ما تمامی دگرگونیهای میان زن و مرد را به این تفاوتهای ناچیز پیوند بدهیم. دیگر آنکه نمیفهمم این نگرش مبتنی بر «جبرگرایی زیستشناختی» در شما از کجا آمده؟ زیرا قطعا بنیاد علمی که ندارد(و از داوکینز و گولد و رایت و فیشر و تمامی دیگر اصحاب زیستشناسی مدرن آنرا رد و ریشخند میکنند)، اینکه «ژنهای» شما چه میگویند در رابطه با انسانها عمیقا از فقدان موضوعیت رنج میبرد، چراکه میان دستور پخت کیک و آنچه از فر بیرون میآید همیشه تفاوت هست. ما به قدری در میمهای فرهنگی حل شدهایم و طی هزاران سال دست به سمبولیزه کردن خودمان زدهایم که تفکیک آنچه میتواند ریشههای ژنتیکی داشته باشد از غیر آن ممکن نیست، و اگرهم روزی میسر بشود، هیچکس هرگز هیچجا نگفته به جز این نمیتوانیم یا نمیباید رفتار بکنیم.
یک نکتهی دیگر آنکه شما دچار به خودابطالگری شدهاید، در رد این اباطیلی که میکوشند زنان را ناتوان از مخترع شدن و مردان را جانورانی سکسپرست جلوه بدهند به ارائهی یک استثنا(یعنی خودتان)قناعت میکنید، اما برای رد «احمق بودن زنان» رضایت به همان مقدار «مدرک» نمیدهید، حال آنکه برای اولی دستکم چند آزمایش کوچک موافق صورت گرفته، اما دم دومی به «تجربیات شخصی شما» بسته شده !
هیچ دلیل، مدرک یا سندی نیست که بخواهد نشان بدهد این «تفاوتها» یا «ناتوانیهای» احتمالی زنان برآمده از سیطرهی سترگ مردسالاری در جوامع بشری نیست. بالعکس، همینکه سطح شعور، دانش، مسئولیتپذیری و استقلال شخصیت زن فرانسوی چند ده برابر همان زن افغان یا عربستانیست به ما ثابت میکند بیشینهی این «تفاوتها» از همانجایی آب میخورند که ما میگوییم نه شما.