در ابتدا قصد داشتم در ادامه
این جستار نگارش نمایم، ولی به نگرم ایجاد یک جستار جدید نیکوتر بود.
[SIZE=2]من در گذشته برای زن ها ارزش و کرامت خاصی را درنظر داشتم و همیشه به خاطر نابرابری و ظلم در حق آنها در سرزمین ایران، اندوهگین و معترض بودم. اما مدتی که ارتباط بیشتری با آنها برقرار نمودم و آنها را بیشتر شناختم نگرشم به کلی دگرگون شد!
متاسفانه زن ها را موجوداتی احمق و پست می دانم که دروغ زیبا را به حقیقت ترجیح می دهند و بهترین فایده شان را برای سکس می دانم. تنها در مورد ۵٪ از زنان به عنوان استثنا چنین دیدگاهی ندارم!
دوستانی که می پندارند باور من اشتباه است و می توانند آن را دگرگون کنند،از حضورشان در این جستار استقبال می گردد.
[/SIZE]
گرامی شما تنها بر اساس برخورد و قضاوت خود میفرمایید یا آماری؟
بعد یکمقدار بیشتر توضیح دهید در مورد آنچه حماقت میدانید،شاید ربط چندانی به هوش نداشته باشد منظور شما.اینکه مردان در رابطه با زنان بسیار بیشتر دنبال سکس هستند که شکی درش نیست
اینکه زنان به راستی چنین هستند یا نه را راسل گرامی مطرح کرد، منهم مثل باقی کاربران منتظر دلایل و شواهد شما برای چنین نتیجهگیری عجیبی هستم.
اما آنچه من میخواهم بیافزایم، این حقیقت است که حتی اگر آنچه شما میگویید درست هم باشد، دلیل بخش بسیار بزرگی از نادانیهایی که در زنان دیده میشود سلطهی بسیار شدید مردسالاریست، که سوژهها را ترسخورده، جاهل، فاقد فردیت و منیت مستقل، تحت سلطهی مردان و ناتوان از درک منطقی روابط عینی میطلبد. هزاران سال زن خوب، برابر با زن فرمانبردار تلقی شده و بدیهیست که کنترل و اداره کردن ِ زنی به راستی مستقل، باهوش و دارای توانایی تصمیمگیری و تعقل برابر با همانهای یک مرد، اگر نه ناشدنی بسیار دشوار خواهد بود، و وجود چنین زنی، قرنها بطور سیستماتیک توسط رانههای فرهنگی، مذهبی، سیاسی و اخلاقی سرکوب شده.
پ.ن: من از نوشتن آن تاپیک شرمسارم. خوب شد که جستاری نوین براه انداختید.
Russell نوشته: گرامی شما تنها بر اساس برخورد و قضاوت خود میفرمایید یا آماری؟
بعد یکمقدار بیشتر توضیح دهید در مورد آنچه حماقت میدانید،شاید ربط چندانی به هوش نداشته باشد منظور شما.اینکه مردان در رابطه با زنان بسیار بیشتر دنبال سکس هستند که شکی درش نیست
نگارش کرده بودم؛ تجربه و استقرای شخصی.
مقصودم از حماقت آنچه مخالف خردورزی می باشد. اصلا ربطی به هوش ندارد.
این که بهترین کاربردشان را در سکس می دانم؛ پیوندی با سکس طلب بودن مردانه ام ندارد؛ بلکه قصد داشتم نگرشم را نسبت به زنان شفاف تر بیان کنم که چه بوده و چه شده!
Rationalism Ideology نوشته: این که بهترین کاربردشان را در سکس می دانم؛ پیوندی با سکس طلب بودن مردانه ام ندارد؛ بلکه قصد داشتم نگرشم را نسبت به زنان شفاف تر بیان کنم که چه بوده و چه شده!
خوب کارکرد برای که،خودشان مگر انسان نیستند که بفرض محال محدود شدن کارکردشان در سکس آنها را بی ارزش کند.همان سکس و تولید مثل هم اگر نباشد نسل بشر منقرض میشود.
Ouroboros نوشته: دلیل بخش بسیار بزرگی از نادانیهایی که در زنان دیده میشود سلطهی بسیار شدید مردسالاریست، که سوژهها را ترسخورده، جاهل، فاقد فردیت و منیت مستقل، تحت سلطهی مردان و ناتوان از درک منطقی روابط عینی میطلبد. هزاران سال زن خوب، برابر با زن فرمانبردار تلقی شده و بدیهیست که کنترل و اداره کردن ِ زنی به راستی مستقل، باهوش و دارای توانایی تصمیمگیری و تعقل برابر با همانهای یک مرد، اگر نه ناشدنی بسیار دشوار خواهد بود، و وجود چنین زنی، قرنها بطور سیستماتیک توسط رانههای فرهنگی، مذهبی، سیاسی و اخلاقی سرکوب شده.
آری چنین سرکوب ها و مردسالاری هایی در طول تاریخ بوده و من نیز منکر آن نیستم ولی این توجیه کننده شکل گیری شخصیت زنان به این شکل نمی باشد. زنان برای رهایی از این محدودیت ها و دشواری ها چه کرده اند؟! ضمن اینکه من تجربه زنانی را هم داشته ام که به نوعی از آزادی و ارزش گذاری بالا دچار بی ظرفیتی و عدم تناسب با ارزش گذاریشان بودند.
Ouroboros نوشته: من از نوشتن آن تاپیک شرمسارم. خوب شد که جستاری نوین براه انداختید.
چرا؟ نگرشتان در آن مورد دگرگون شده؟
Rationalism Ideology نوشته: آری چنین سرکوب ها و مردسالاری هایی در طول تاریخ بوده و من نیز منکر آن نیستم ولی این توجیه کننده شکل گیری شخصیت زنان به این شکل نمی باشد.
شوخی میکنید دوست ارجمند؟ چطور توجیه کننده نیست؟ مگر شما چنان شرایطی را تجربه کردهاید که این حکم را صادر و جاری میکنید؟ چه توحیهی بهتر میتواند باشد؟
نقل قول: زنان برای رهایی از این محدودیت ها و دشواری ها چه کرده اند؟! ضمن اینکه من تجربه زنانی را هم داشته ام که به نوعی از آزادی و ارزش گذاری بالا دچار بی ظرفیتی و عدم تناسب با ارزش گذاریشان بودند.
خیلی کارها کردهاند، وانگهی مردان پایبند به مردسالاری مثل من و شما بسیار پرشمار هستند.
علاوه بر این ما میبینیم که سطح فکر زنان در کشورهای اروپای غربی که بیش از هرجای دیگری از زیر سلطهی مردسالاری رها شدهاند بسیار بالاتر از زنان عربستان، و همان ِ زنان ایرانی بسیار بالاتر از زنان افغان است.
نقل قول:چرا؟ نگرشتان در آن مورد دگرگون شده؟
نه، اما دریافتم که نگرش من پیرامون هر مسئلهای اهمیت ندارد. و گاهی باید ساکت بود.
Russell نوشته: خوب کارکرد برای که،خودشان مگر انسان نیستند که بفرض محال محدود شدن کارکردشان در سکس آنها را بی ارزش کند.همان سکس و تولید مثل هم اگر نباشد نسل بشر منقرض میشود.
آنچه من بیان داشتم از جانب خودم و لذتِ خودم بود. از قضا یکی از اصلی ترین انتقادهایم نسبت به شخصیت زنان پیرامون ''سکس'' می باشد که در ادامه اگر لازم شد بیان خواهم کرد.
آری با توجه به نگرش قبلی که نسبت به آنها داشتم؛ اینکه اکنون بهترین کارکردشان را در سکس می دانم بسیار کم ارزش است.
من سکس را به دیدِ ادامه نسل بشر باارزش نمی دانم و تنها به خاطرِ لذتش برای آن ارزش قایلم.
در ابتدا لازم می دانم ابراز خشنودی نمایم از اینکه شیوه پاسخگویی خود را دگرگون ساختید؛امیدوارم همواره اینچنین پاسخ دهید.
Ouroboros نوشته: شوخی میکنید دوست ارجمند؟ چطور توجیه کننده نیست؟ مگر شما چنان شرایطی را تجربه کردهاید که این حکم را صادر و جاری میکنید؟ چه توحیهی بهتر میتواند باشد؟
از دیدِ فرهنگی و تاریخی شاید توجیه کننده باشد ولی از دیدِ فلسفی(خردگرایی) قابل توجیه نیست.لزومی هم ندارد حتما آن شرایط را تجربه کنم تا بتوانم در آن مورد اظهار نظر نمایم.
Ouroboros نوشته: خیلی کارها کردهاند، وانگهی مردان پایبند به مردسالاری مثل من و شما بسیار پرشمار هستند.
من که در پست نخست بیان داشتم که از بابت چنین باوری خودم هم متاسف هستم و در اصلا دیدگاهی بسیار متفاوت نسب به زن ها داشتم که رفتارهای آنان موجب دگرگونی باورم شد.
حال چند نمونه از جنبش های زنان که نقشی پررنگ و موثر در تاریخ تمدن داشته اند را بیان نمایید تا بررسی کنم چه طور سرکوب شده اند؟!
Ouroboros نوشته: علاوه بر این ما میبینیم که سطح فکر زنان در کشورهای اروپای غربی که بیش از هرجای دیگری از زیر سلطهی مردسالاری رها شدهاند بسیار بالاتر از زنان عربستان، و همان ِ زنان ایرانی بسیار بالاتر از زنان افغان است.
البته روی سخن من بیشتر با زنان ایرانی می باشد؛ ولی در همان اروپای غربی هم نسبتِ خردگرایی زنان کم تر از مردان می باشد.
Ouroboros نوشته: نه، اما دریافتم که نگرش من پیرامون هر مسئلهای اهمیت ندارد. و گاهی باید ساکت بود.
مقصودتان را به روشنی درنیافتم؛ اگر امکان دارد بیشتر توضیح دهید.