دفترچه

نسخه‌ی کامل: نگرشی پیرامون جنس ''زن''
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39
Mehrbod نوشته: چاره و راهکارها:
1. پذیرفتن واقعیت بیرونی: در زندگی تا جایی که میشود باید راست گفت و راستی را بهترین رویکرد برشمرد.

2. ندادن پیام‌های آمیخته (mixed messages) به جوانان: اینکه از یکسو با تبلیغات گسترده بگوییم دختر و پسر رفتار
یکسانی دارند و مانند هم هستند، از یکسو در واقعیت دخترها و پسرها به دو ریخت گوناگون با هم برخورد کنند پذیرفتنی نیست.

3. کشیدن لایه‌های همبودین روی غریزه‌ها: همانگونه که ما امروز پذیرفته‌ایم همگی کمی حس آدمکشی داریم یا نژاپرستیم، ولی کسی را نمیکشیم و نژاد را مایه دگرسانی
نمیدانیم، دختر و پسر هم میتوانند با دانستن واقعیت بکوشند به آنچه که منطق میگوید نزدیک شوند، نه بر پایه آنچه که از روند فرگشت در آفریقای چند میلیون سال پیش بدست آمده رفتار کنند.
به نظرتون با تغییر این رفتارها میشه رفتارهای دیگری رو ریشه و دلیل تکاملی دارند ریشه کن کرد و تغییر داد؟ همونطوری که دوستان گفتن این رفتارها چیزی نیستن که به یک منطقه ی جغرافیایی خاص یا یک فرهنگ خاص مربوط باشند و بیشتر فرگشتیک هستند، آیا تغییر هوشمند رفتارهای انسانی زورش به رفتارهای فرگشتیک خواهد رسید؟
البته از اونجایی که رفتارهای هوشمند حاصل فرگشت هستند بیشتر مساله بروز زسانی مطرحه تا تناقض.
از قرون وسطی به اینور نگاه کنیم رفتار انسان خیلی خیلی تحت تاثیر هوش و تکنولوژی انسان بوده.
Russell نوشته: البته از اونجایی که رفتارهای هوشمند حاصل فرگشت هستند بیشتر مساله بروز زسانی مطرحه تا تناقض.
از قرون وسطی به اینور نگاه کنیم رفتار انسان خیلی خیلی تحت تاثیر هوش و تکنولوژی انسان بوده.
میشه بیشتر توضیح بدید؟ به نظر من رفتارهای فرگشتیکشون تغییری نکرده، کل مسئله ی هوش هم به نظر من بر حسب تصادف به وجود اومده و فرگشت به صورت خود به خودی به سوی هوش نمیره.
Nocturne نوشته: میشه بیشتر توضیح بدید؟ به نظر من رفتارهای فرگشتیکشون تغییری نکرده، کل مسئله ی هوش هم به نظر من بر حسب تصادف به وجود اومده و فرگشت به صورت خود به خودی به سوی هوش نمیره.
من البته قبلا اینگونه فکر میکردم که خرد ربطی به فرگشت ندارد ولی باندازه دانش کنونی خودم نظرم به اینکه هوش برتری فرگشتی دارد نزدیکتر است بقول آقا E105
اما شاید دشواری در تفاوت فرگشت با رفتارهای فرگشتی که گفتید باشد.فرگشت کار خودش را میکند به ما و رفاه ما هم کاری ندارد،اما رفتارهای فرگشتی رفتارهایی هستند که در گذشته باعث بقای اجداد ما شده اند.قطعا برخی از رفتارهای امروز ما انسانها هم که در آینده نسلمان ادامه پیدا میکند (و بسیاری از این رفتارها تحت تاثیر هوش تغییر کرده اند) باعث میشود که فردا نام آنها بشود رفتار فرگشتیک.سخن من اینست که فرگشتیک بودن رفتارها با اینکه این رفتارها حاصل هوش یا فرهنگ انسانها هستند امروزه تناقضی ندارد.
Nocturne نوشته: میشه بیشتر توضیح بدید؟ به نظر من رفتارهای فرگشتیکشون تغییری نکرده، کل مسئله ی هوش هم به نظر من بر حسب تصادف به وجود اومده و فرگشت به صورت خود به خودی به سوی هوش نمیره.

همانجور که راسل گرامی گفت هوش به همان اندازه تصادفی است که هر زاب دیگری که فرگشته.
در فرگشت و گزینش طبیعی تنها فاکتور سرنوشت‌ساز بالا رفتن تراز سازواری (adaptability) است. هر زابی که به بالا
بردن سازواری و فرازیست (survival) کمک کرد میماند، هر زابی که نکرد یا کارکرد خود را از دست داده بود کم کم از میان میرود.

از دید منطق ولی ما میدانیم که هوش و خرد ما بهترین و والاترین چیزی است که از فرگشت به ما رسیده و اینکه با همین ابزار خرد
میتوانیم رفتارهای دیگر خودمان را هم واکافته (analyze) و جاهایی که فرگشت کورکورانه پیش رفته ما آگاهانه و با چشمان باز رفتارمان را سازواری بدهیم.

برای همین نمونه نژادپرستی میبنییم که بسیار خوب پیش رفته‌‌ایم، اگر نه فرگشتیک‌وار همه ما نژادپرست هستیم تا اندازه‌ای، ولی میتوانیم از روی
منطق و خرد این زاب ناپسند خودمان را بازشناخته و آن را بازنویسی و override کنیم، بهمین ریخت دخترها هم میتوانند رفتار خودشان را به واقعیت امروز
نزدیکتر کنند و برای نمونه کمتر ناز و غمزه بیایند، چراکه پشتوانه آن که هزینه جسمی سکس باشد را امروز دیگر ندارند و کارشان نابخردانه است و مایه آزار پسرها.


nocturne نوشته: به نظرتون با تغییر این رفتارها میشه رفتارهای دیگری رو ریشه و دلیل تکاملی دارند ریشه کن کرد و تغییر داد؟ همونطوری که دوستان گفتن این رفتارها چیزی نیستن که به یک منطقه ی جغرافیایی خاص یا یک فرهنگ خاص مربوط باشند و بیشتر فرگشتیک هستند، آیا تغییر هوشمند رفتارهای انسانی زورش به رفتارهای فرگشتیک خواهد
رسید؟

دسته‌ای از رفتارها که ما بخوبی مهار کرده‌ایم:
نژادپرستی
آدمکشی
دسته‌گرایی یا tribalism
...

ما نژادپرستی را کمابیش منسوخ میدانیم و بُردباری در برابر آن نداریم.

آدمکشی بسوی مردود شناخته شدن میرود و ما مجازات اعدام را هم داریم برمیچینیم.

دسته‌گرایی یک پدیده طبیعی وابسته به سیستم‌ها است و نابودپذیر نیست، بجایش آن را نرم کرده‌ایم و برای نمونه
آگاهانه فرهنگ خودمان را میگزینیم و یا درسته که خودمان را ایرانی میدانیم، ولی ارزش بیشتری از آنکه باید
به ایران در برابر جهان نمیدهیم و نمونه اگر ایران بخواهد همینگونه چنگارین‌وار (سرطانوار) رفتار کرده و
جهان را همراه با خود نابود کند، منطق‌وار میپذیریم ایران بهتر است نابود شود تا جهان، گرچه میهنمان باشد.

همچنین میکوشیم بیشترین و والاترین ارزش را به کس در برابر گروه (=فردیت) بدهیم تا از دسته‌گرایی کاسته و بسوی همبودگاهی همتا‌به‌همتا (peer-to-peer)
یا همان آنارشیستیک برویم، بریختی که هر آدم خویشکاری‌های (وظایف) خود را پذیرفته و نیازی به زور و دسته‌بازی برای پیش بردن آماج نامنطقی و زورگویانه نداشته باشد.

برخی از این آرمان‌ها شاید امروز به دست نیایند (آنارشیسم)، برخی بدست آمده‌اند (نژادپرستی، اعدام،
..) و برخی مانند همین رفتارهای بی‌اندازه نامنطقی دخترها و گاه اندک پسرها را باید خودمان درست کنیم.
یکی از دوستان حرف خوبی زد:

Ouroboros نوشته: دریافتم که نگرش من پیرامون هر مسئله‌ای اهمیت ندارد. و گاهی باید ساکت بود.

ممکن است من از 99 درصد انسانها متنفر باشم یا آنها را احمق بدانم، اما بهرحال برای زندگی ام به آنها نیاز دارم. بیان این حقیقت، جز انزوای من و رنجش آنها نتیجه ای نخواهد داشت.
Unknown نوشته: یکی از دوستان حرف خوبی زد:



ممکن است من از 99 درصد انسانها متنفر باشم یا آنها را احمق بدانم، اما بهرحال برای زندگی ام به آنها نیاز دارم. بیان این حقیقت، جز انزوای من و رنجش آنها نتیجه ای نخواهد داشت.

با خوش آمد به شما دوست ناشناخته گرامی! E402 :e303:

نکته سراسر درست و بجایی گفتید.

خوشبختانه ولی اینجا سخنگاه و فرومی بیشتر نیست و ما میتوانیم رها از زد و بندهای ناگفته
و هنجارهایی که در جامعه وادار به پیروی هستیم، سخن خودمان را بگوییم و اندیشه‌امان را پرواز دهیم.

روشنه که شما یا هیچکس دیگری نباید بیرون از اینجا برود به یک بانوی زیبا و خوش‌اندام درباره این چیزها اینچنین تند و بی‌ظرافت سخن بگوید، ولی هر آینه،
میتوان درباره این دگرسانی‌ها اندیشید و در گذر زمان راهکارهایی نیز یافت و روی هم رفته، همین چیزها است که مایه بهکرد فرهنگ و والایی خرد میشود.
ممنونم از خوشامدگویی و پاسخ شما مهربد گرامی.

ضمن اینکه روی سخن من بیشتر با موضع گیری تند آغازنده جستار بود، مایلم به دو نکته اشاره کنم:

1. درست است که اکثر کاربران فعال این انجمن در حال حاضر ظاهرا مرد هستند، اما اگر زنی در این فروم بیاید و این تاپیک را ببیند، مطمئنا برایش زننده خواهد بود.

2. پیگیری تفاوتهای زن و مرد از دید علمی و آماری به دید من بجاست، اما تجارب شخصی، هرچند که در قضاوت خود شخص بسیار موثر است، اما برای دیگران آنگونه ارزشی ندارد و زمانی که به چنین قضاوتهای خارج از نورمی منجر شود، بهتر است نزد خود شخص باقی بماند.
Unknown نوشته: ممنونم از خوشامدگویی و پاسخ شما مهربد گرامی.

ضمن اینکه روی سخن من بیشتر با موضع گیری تند آغازنده جستار بود، مایلم به دو نکته اشاره کنم:

1. درست است که اکثر کاربران فعال این انجمن در حال حاضر ظاهرا مرد هستند، اما اگر زنی در این فروم بیاید و این تاپیک را ببیند، مطمئنا برایش زننده خواهد بود.

چندتایی هم کاربر دختر داریم که هر از گاهی سر میزنند.
ولی خوب خود همین هم یکی از چیزهایی است که مایه آزار و ناخوشنودی پسرها است.

چرا دخترها باید این اندازه کم به اندیشه و خردگرایی بها بدهند؟
چرا فعالیتی از بانوان چه در اینجا، چه جاهای دیگر دستکم در زمینه‌هایی همچون تاریخ و فرهنگ نمیبینیم؟

این را هم نفراموشید که به دختر و پسرهای ایرانی کوتاه نمیشود، در هر کجای اینترنت
پهناور هم بروید میبینید که همه انجمن‌ها و سخنگاه‌های اندیشیک را پسرها پر کرده‌اند.




Unknown نوشته: 2. پیگیری تفاوتهای زن و مرد از دید علمی و آماری به دید من بجاست، اما تجارب شخصی، هرچند که در قضاوت خود شخص بسیار موثر است، اما برای دیگران آنگونه ارزشی ندارد و زمانی که به چنین قضاوتهای خارج از نورمی منجر شود، بهتر است نزد خود شخص باقی بماند.

آری ایشان جُستار را با اندکی درشتگویی آغازیدند. ولی بدید من بد نیست، چرا که ایشان نخستین مردی نیستند که من میبینیم اینچنین از دست زنان آزرده شده‌اند.

بسیاری از دوستان جنس پسر من هم این دشواری‌ها را دارند. در زندگی درستکار هستند، قانون‌های جامعه را دنبال میکنند، میکوشند sexist
نباشند و سرانجام کار باز هم تنها و شکست خورده و یا بی دختر میمانند. روشنه که این در گذر زمان به آزردگی و نفرت از جنس دیگر بیانجامد.

بایستی به این دگرسانی‌ها میان دختر و پسر پرداخت و نگرشمان را به واقعیت هر چه نزدیکتر کرد. دروغ‌هایی که همبودهای امروزین به خورد
جوانان میدهند و اینکه sexist نباشید و ... چیزی بیشتر از همان دروغ و ناراستی نیست، و این در بلند زمان به جز ناامیدی و سرخوردگی برایندی نخواهد داشت.
Mehrbod نوشته: بسیاری از دوستان جنس پسر من هم این دشواری‌ها را دارند. در زندگی درستکار هستند، قانون‌های جامعه را دنبال میکنند، میکوشند sexist
نباشند و سرانجام کار باز هم تنها و شکست خورده و یا بی دختر میمانند. روشنه که این در گذر زمان به آزردگی و نفرت از جنس دیگر بیانجامد.
مهربد جان تا همین چند وقت پیش در دنیا زن جزو اموال شوهر بود و مثلا اگر به دختری تجاوز میشد علاوه بر اینکه خود دختر محکوم بود فرد متجاوز به حقوق پدر یا شوهر زن شناخته میشد نه حقوق خود زن،ما میدانیم مثلا در بین سیاهپوستان آمریکا هم رفتار متفاوتی وجود دارد و افراد مثلا با یک سفیدپوست و سیاه پوست یکسان ممکن است برخورد نکنند و یک کسی (یا حتی کل یک جامعه) هم ممکن است پیدا بشود این را نژادپرستی بداند ولی این چیزی از واژه نژادپرستی و نااخلاقی بودن نژادپرستی کم نمیکند.همینطور است درباره سکسیست،یکسری رفتارهایی را نادرست یا حتی برای کوبیدن و سوء استفاده به یک واژه به این مهمی و واقعی نسبت بدهند ربطی ندارد.
یا مانند تشبیه به نازیها که هر کس از کسی خوشش نیامد به دیگری نسبت میدهد ولی دلیل نمیشود ما یک رفتار نازیستی از کسی دیدیم نگوییم نازی یا مثلا واژه نازی واژه خوبی بشود و...
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39