دفترچه

نسخه‌ی کامل: نگرشی پیرامون جنس ''زن''
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39
مهربد ارجمند، صاحب یک بام و دو هوا که می‌گویند یحتمل شما نیستید؟:e405:

از آنجاکه تمام این اراجیف قبیح مستند شده‌اند به «تجارب شخصی»، چالشی که به ذهن من می‌رسد اینست که شاید استارتر این تاپیک(و با کمال اندوه چه بسی شما دوست گران‌ارج)بدلیل ابتلا به انواع شگرف و درمان‌نشده‌ی خودبزرگ‌پنداری و نیز برای محفوظ نگاه داشتن منِ کوتوله‌ی ِ مردسالار ِ زن‌ستیز ِ خود به نحوی نا-آگاهانه فقط با زنان احمق و پائین‌تر از خودتان ارتباط برقرار می‌کنید؟ هیچ به این اندیشیده‌اید؟! برتابیدن زندگی، دوستی و هم‌نشینی با زنی به راستی هم‌قد و قواره‌ی خودمان کار ساده‌ای نیست و به نظر نمی‌رسد شمار زیادی از مردان ایرانی به چنان مرحله‌ای رسیده باشند..

تفاوت‌های فرگشتیک زن و مرد و بطور کلی تمام انواع انسان‌ها از نژادهای گوناگون به اندازه‌ای نیست که بتواند به چیزهای ادعا شده در این جستار بیانجامد. بدیهی‌ست که زنان چند روز در ماه مودی هستند و مردان از بلوغ به بعد بدل به جانور درنده‌ای می‌شوند که هر هفت ثانیه به سکس فکر می‌کند.. مغز زنان در هضم عواطف و عملکرد چندتکلیفی قوی‌تر، و مال مردان در پردازش بصری و حل معما بهتر است ... حال مایلم بکوشید این‌ها را از طریق تفاوت‌هایی از این دست تشریح و اثبات بکنید:
نقل قول:
-ناتوانی در تصمیم گیری خردمندانه در شرایط بحرانی
-پرگویی و سخن پراکنی بیهوده
- سوء استفاده از جذابیت های جنسی شان در مقابل نیاز جنسی مردان، در حالی که حدود ۹۰٪ از لذتِ سکس به آنها تعلق دارد
- ناز و اداهای مسخره و منزجر کننده
- غالب بودن احساساتشان بر خرد و منطق
- در ارتباط عاطفی بسیار سبک مغزانه عمل می کنند
- سطحی نگر و ظاهر بین هستند
- ساده و زود باور هستند و اگر این طور نباشند، افریته هستند
- دروغ پسند هستند
- خاله زنک هستند
- در هنگام دشمنی مظلوم نمایی می کنند و از پشت خنجر می زنند؛ به طوری که یک مرد هر چه قدر هم دشمنتان باشد، هرگز چنین نمی کند!
- با آرایش ظاهر و باطن، قصد دارند حقیقت وجودی خود را متفاوت و زیبا جلوه دهند
- از گریه نه به عنوان ابراز احساسات، بلکه در بسیاری از مواقع به عنوان ابزار و سلاح استفاده می کنند
- در بسیاری از شرایط، تن به بردگی مردان می دهند.
- و ...

E00e
Russell نوشته: تعریف سکسیست از دیکشنری آکسفورد:
a person who treats other people, especially women, unfairly because of their sex or who makes offensive remarks about thems

وگرنه پرداختن و بررسی تفاوت دوجنس بخودی خود سکسسیت نمیشود مهربد جان.

خوب برای همین هم گفتیم که sexist‌ بودن بد نیست. زمانیکه زن و مرد مانند هم برخورد
نمیکنند و رویکردهای گوناگونی در زندگی دارند، شما برای چه باید با ایشان مانند هم برخورد کنید؟

فراموش نشود ما برخورد قانونی داریم، برخورد همبودین (اجتماعی) هم داریم.
Ouroboros نوشته: مهربد ارجمند، صاحب یک بام و دو هوا که می‌گویند یحتمل شما نیستید؟:e405:

از آنجاکه تمام این اراجیف قبیح مستند شده‌اند به «تجارب شخصی»، چالشی که به ذهن من می‌رسد اینست که شاید استارتر این تاپیک(و با کمال اندوه چه بسی شما دوست گران‌ارج)بدلیل ابتلا به انواع شگرف و درمان‌نشده‌ی خودبزرگ‌پنداری و نیز برای محفوظ نگاه داشتن منِ کوتوله‌ی ِ مردسالار ِ زن‌ستیز ِ خود به نحوی نا-آگاهانه فقط با زنان احمق و پائین‌تر از خودتان ارتباط برقرار می‌کنید؟ هیچ به این اندیشیده‌اید؟! برتابیدن زندگی، دوستی و هم‌نشینی با زنی به راستی هم‌قد و قواره‌ی خودمان کار ساده‌ای نیست و به نظر نمی‌رسد شمار زیادی از مردان ایرانی به چنان مرحله‌ای رسیده باشند..

خوب این هم میشود پرداختن به آروین و تجربه که؟

من همینجا هم گرایند (احتمال) بالا را به این میدهم که من بیجا میگویم، چرا که آروین من مرزمند و اندک است
و در کنارش فاکتورهای بیشماری هم آنجا هستند که نمیتوان بدرستی فرجامیابی و نتیجه‌گیری نمود.


هر آینه در کنار آروین شخصی، ما با نگرش به تاریخ و وضعیت کنونی زن و مرد و داده‌های اندک دانشیک و سرانجام فرگشت، میتوانیم دستکم برای خودمان
گمانه‌زنی کنیم که براستی زن و مرد مانند هم رفتار نمیکنند و آماج و رویکردهای دگرسانی دارند و از این دانسته در زندگی شخصی خودمان سود ببریم.


در کنار آن نه، من شانس آشنایی با دخترهایی بسیار باهوش را داشته‌ام و شاید بیاد داشته باشید از گفتگویی
دیگر، دوستان من همه آتئیست و بیدین هستند و این تراز‌ها را رد کرده‌اند که بخواهم آنها را پایینتر از خود بدانم.




Ouroboros نوشته: تفاوت‌های فرگشتیک زن و مرد و بطور کلی تمام انواع انسان‌ها از نژادهای گوناگون به اندازه‌ای نیست که بتواند به چیزهای ادعا شده در این جستار بیانجامد. بدیهی‌ست که زنان چند روز در ماه مودی هستند و مردان از بلوغ به بعد بدل به جانور درنده‌ای می‌شوند که هر هفت ثانیه به سکس فکر می‌کند.. مغز زنان در هضم عواطف و عملکرد چندتکلیفی قوی‌تر، و مال مردان در پردازش بصری و حل معما بهتر است ... حال مایلم بکوشید این‌ها را از طریق تفاوت‌هایی از این دست تشریح و اثبات بکنید:
E00e

خوب همینکه میگویند مردها هر هفت ثانیه به سکس فکر میکنند و این دسته از اراجیف همان سیاست «یک بام و دو هوا» است که من میگویم.

خود من در جایگاه نمونه نقض این را زیر پرسش میبرم، چرا که شاید هر 12 ساعت یکبار به سکس فکر کنم، ولی قطعا هر هفت ثانیه یکبار نمیاندیشم..
درنده خوبی هم دوباره زابی است که ما بسته‌اند، من به خود و دوستان پسرم که مینگرم کمترین تراز درنده‌خویی را میبینم و دخترهای وحشی هم گه گاه دیده‌ام!

برای من بسیار گیراست که برای گفتن این چیزها نیاز به آوردن کوچکترین سند و مدرکی هم
نیست و کسی نمیخواهد، ولی برای گفتن اینکه دخترها احساساتی هستند باید داده‌های پژوهشیک معتبر آورد!


پاسخ این دسته از پرسش‌ها روی دید شخصی من:

-ناتوانی در تصمیم گیری خردمندانه در شرایط بحرانی
آری، فرایند فرگزینی در دخترها خردمندانه نیست چرا که نیازی نبوده بتوانند در شرایط بحرانی مانند مردها تند و تیز فرجامیابی کنند.


-پرگویی و سخن پراکنی بیهوده
آری، نیاز دخترها به هنبازش داده‌ها یا همان gossip کردن در فرگشت توضیح‌پذیر است، ولی امروز کارکرد سودمندانه‌ای ندارد.


- سوء استفاده از جذابیت های جنسی شان در مقابل نیاز جنسی مردان، در حالی که حدود ۹۰٪ از لذتِ سکس به آنها تعلق دارد
آری، همه دخترها از زیبایی‌های جنسی خود سوء استفاده میکنند، خودآگاه و ناخودآگاه.


- ناز و اداهای مسخره و منزجر کننده
درسته. من با نگرش منطقی میبینم که در جهان امروز به اندازه یک زن و گاه بیشتر باید زمان گذاشته و سرمایه‌گذاری بکنم، زن هم دیگر سده یکم نیست
که بی دسترسی به خدمات پزشکی پیشرفته و کاندوم اینها چون با من سکس داشته (و از همخوابگی هم لذت ببرد) و چشمداشت بیشتری
داشته باشد، چون گویا در گذشته سکس میکرده به بچه میرسیده! (=باگ فرگشتیک)

پس دیگر چه نیازی به ناز و اداهای آزاردهنده است؟ چرا من باید در همبود بیشتر برای رسیدن به کسی بکوشم که به اندازه من و بیشتر از من لذت همخوابگی
میبرد و چرا من باید نام درنده‌خو، وحشی، مزاحم و .. را داشته باشم زمانیکه کوچکترین دگرسانی دیگر میان هزینه‌ای که زن و مرد برای سکس و همخوابگی میدهند نیست؟


- غالب بودن احساساتشان بر خرد و منطق
آری، زنان بسیار بیشتر از مردها به احساسی که از روی آروین بدسته آمده تکیه میکنند تا واکافت سرد و منطقی (cold analysis).


- در ارتباط عاطفی بسیار سبک مغزانه عمل می کنند
نه، چنین چیزی نیست، هر دو در راستای سود خود کار میکنند.


- سطحی نگر و ظاهر بین هستند
آری، ولی اینگونه هم نیست که رویه‌نگری به خودی خود همیشه بد باشد؛ کسی که در 20 سالگی یک میلیون دلار در آورده، گرایندانه ژن‌های خوبی هم داشته و پس دختر به سوی او میرود.


- ساده و زود باور هستند و اگر این طور نباشند، افریته هستند
نه، در این زمینه من دگرشی ندیده‌ام. زودباوری و خوش‌باوری (optimism) یکی از زاب‌های هنباز میان ما هستند و پیوند ویژه‌ای با زن و مرد ندارد.


- دروغ پسند هستند
آری، شما را نمیدانم، ولی من با هر کس که خوابیده‌ام همراه با بیشمار دروغ ظریف اینجا و آنجا بوده:
برانگیختن حس رشک (حسادت) یک دختر با یک دختر دیگر
دروغ گفتن درباره وضعیت مالی و کاری خود
دروغ گفتن درباره وضعیت خانوادگی خود
دروغ گفتن درباره احساس راستین خود
...
اگر این دروغ‌ها را نمیگفتم که شاید هیچگاه در زندگی دختری با من نمیخوابید!


- خاله زنک هستند
آری، چنانکه بالا گفتیم.


- در هنگام دشمنی مظلوم نمایی می کنند و از پشت خنجر می زنند؛ به طوری که یک مرد هر چه قدر هم دشمنتان باشد، هرگز چنین نمی کند!
نمیدانم، گمان نمیکنم.


- با آرایش ظاهر و باطن، قصد دارند حقیقت وجودی خود را متفاوت و زیبا جلوه دهند
آری، دخترها بسیار بسیار بیشتر از ما پسرها آرایش میکنند. خود فرایند آرایش کردن = دروغ گفتن.


- از گریه نه به عنوان ابراز احساسات، بلکه در بسیاری از مواقع به عنوان ابزار و سلاح استفاده می کنند
آری، ولی نه همیشه.


- در بسیاری از شرایط، تن به بردگی مردان می دهند.
نمیدانم.

- و ...
Mehrbod نوشته: خوب برای همین هم گفتیم که sexist‌ بودن بد نیست. زمانیکه زن و مرد مانند هم برخورد
نمیکنند و رویکردهای گوناگونی در زندگی دارند، شما برای چه باید با ایشان مانند هم برخورد کنید؟

فراموش نشود ما برخورد قانونی داریم، برخورد همبودین (اجتماعی) هم داریم.
کجای تعریف ما برخورد همانند آمده؟
برخورد تبعیض آمیز تنها با نگاه با جنسیت هم نااخلاقیست.یعنی بجای ارزیابی شخصی افراد (که زحمت هم دارد) فقط با دیدن جنسیتشان یکسری صفات را حتی اگر اصرار کنند که ندارند به آنها نسبت دهیم.
خوب فرض کنیم تمام حرفهای استاتر تاپیک درست باشه، خوب که چی؟ باید حواس خیلی از انسانها به این باشه که انسانها قبل از این پنج هزار سال دویست هزار سال و قبل از اون هم دو میلون سال توی صحرا های افریقا زندگی میکردن و تمام رفتارها و احساسهایی که امروزه میبینید که بد و به درد نخور هستند در زمان های دور برای بقای نسل هومو سیپین لازم بوده اند، خیلی از حس ها در انسانها و نه فقط در زن ها هستند که شاید دویست هزار سال پیش به درد انسانها میخورند ولی الان نمیخورند، به طور مثال کینه ورزی و... و این حس ها رفته رفته کمرنگتر و با پیشرفت فرهنگ ها محو میشوند.

خوب این رفتارهایی که شما برای زن ها برشمردید بعضی هاش رو من به شخصه دیدم و بعضی از اونها رو ندیدم ولی چاره چیه؟ بشر برای ادامه بقا به هر دو جنس احتیاج داره، آیا چون زن ها اینچنین هستند با تقبیح بشن و توی سرشون زده بشه؟ یا از حقوقشون دفاع بشه و بهشون توی جامعه قدرت داده بشه و عقل و هوششون مورد ستایش قرار بگیره و به زیبایی صرف اهمیت داده نشه، به نظر من اگر با زن ها برابر رفتار بشه و بهشون شانس داده بشه شاید در پنج هزار نسل بعد از این تعداد زنانی که عقل و هوش و درک بالاتری دارند افزایش پیدا کرد و کاملا رفتارهاشون با مرد برابر شد، البته اگر فرض کنیم این برابری به بقیه ی حسهای زنانه که برای بقا ضروری هستند آسیبی وارد نمیکنه.

به نظر این خیلی مهمه که به دخترها به خاطر زیباییشون کردیت داده نشه چیزی که متاسفانه برعکسش دیده میشه، حسهای تکاملی به دنبال با هوش تر کردن یک گونه ی جاندار نیستن متاسفانه فقط به زیاد تر کردن گونه فکر میکنند که هر زنی هم که زیبا تر باشه شانس اینکه بتونه بچه های بیشتری به دنیا بیاره بیشتره، کلا من به این مسئله از نگاه کاملا داروینی نگاه میکنم ولی خوب اینکه تکامل نسل بشر ادامه داشته باشه کلا زیر سوال هست و خیلی از دانشمند ها میگویند متوقف شده ولی اگر انچرال سلکشن وجود نداشته باشه میشه به سکسشوال سلکشن یه امیدهایی داشت.
Russell نوشته: کجای تعریف ما برخورد همانند آمده؟
برخورد تبعیض آمیز تنها با نگاه با جنسیت هم نااخلاقیست.یعنی بجای ارزیابی شخصی افراد (که زحمت هم دارد) فقط با دیدن جنسیتشان یکسری صفات را حتی اگر اصرار کنند که ندارند به آنها نسبت دهیم.

خوب راسل جان در زندگی شخصی همه ما یک شماری پیش‌پنداشت (preconceptions) درباره آدمها داریم.
شما یک مسلمان را با یک خردگرا یکسان نمیبینید، یک گدایی که در خیابان گدایی میکند را هم با نزدیکان خودتان یکی نمیبینید.

همبودهای امروزین با دادن پیام‌های آمیخته (mixed messages) میکوشند بگویند که اصلا این فرایند پیش‌پنداشتن نادرست است و نباید کرد.

من میگویم که این سخنی بیهوده بیش نیست. پیش‌انگاشت‌ها چه بخواهیم چه نه همواره هستند و خواهند بود، پس بهتر است بجایش آنها را تا جای شدنی به واقعیت بیرونی نزدیک کنیم.

پس آری، اگر بیشتر دخترها از زیبایی جنسی خود سوء استفاده میکنند، آنگاه شما در جایگاه یک
پسر باید این را از پیش بدانید و در برابر آن رویکرد فراخوری در پیش بگیرید تا به درد و رنج بیخود نیانجامد.

اینکه دخترها ناز و اداهای بیخود دارند (در جهان امروز) باید دانش همگانی باشد و پسرها رویکرد فراخور در پیش گرفته
و دخترها نیز بکوشند این باگ را با همان لایه‌های همبودینی که ما روی غریزه‌های آدمکشی و .. کشیده‌ام از میان ببرند یا بکاهند.
Mehrbod نوشته: خوب همینکه میگویند مردها هر هفت ثانیه به سکس فکر میکنند و این دسته از اراجیف همان سیاست «یک بام و دو هوا» است که من میگویم.

خود من در جایگاه نمونه نقض این را زیر پرسش میبرم، چرا که شاید هر 12 ساعت یکبار به سکس فکر کنم، ولی قطعا هر هفت ثانیه یکبار نمیاندیشم..
درنده خوبی هم دوباره زابی است که ما بسته‌اند، من به خود و دوستان پسرم که مینگرم کمترین تراز درنده‌خویی را میبینم و دخترهای وحشی هم گه گاه دیده‌ام!

برای من بسیار گیراست که برای گفتن این چیزها نیاز به آوردن کوچکترین سند و مدرکی هم
نیست و کسی نمیخواهد، ولی برای گفتن اینکه دخترها احساساتی هستند باید داده‌های پژوهشیک معتبر آورد!
مهربد جان البته منظور امیر گرامی بنظر من خشونت بود که اظهر من الشمس است دیگر.آمار تجاوز جنسی و قتل و... را نگاه کنید میبینید مثلا احتمال اینکه یک مرد یک مرد را بکشد مثلا 20 برابر اینست که زنی زن دیگر را بکشد تجاوز جنسی هم که یکسره مردان هستند که به زنان و حتی مردان دیگر تجاوز میکنند.

این اخلاق زنان هم که ناز میکنند برای سکس بنظر من خیلی نااخلاقی نیست،یعنی مردان هم اگر بتوانند برای سکس ناز کنند و از زنان امتیاز بگیرند همانطور که مثلا برخی مردان جوان برای زنان مسن از این کارها میکنند چیز بدی نیست آنچنان و اینها هم خیلی زودتر از آنکه فکرش را بکنیم تغییر خواهند کرد.
Nocturne نوشته: خوب فرض کنیم تمام حرفهای استاتر تاپیک درست باشه، خوب که چی؟ باید حواس خیلی از انسانها به این باشه که انسانها قبل از این پنج هزار سال دویست هزار سال و قبل از اون هم دو میلون سال توی صحرا های افریقا زندگی میکردن و تمام رفتارها و احساسهایی که امروزه میبینید که بد و به درد نخور هستند در زمان های دور برای بقای نسل هومو سیپین لازم بوده اند، خیلی از حس ها در انسانها و نه فقط در زن ها هستند که شاید دویست هزار سال پیش به درد انسانها میخورند ولی الان نمیخورند، به طور مثال کینه ورزی و... و این حس ها رفته رفته کمرنگتر و با پیشرفت فرهنگ ها محو میشوند.

خوب این رفتارهایی که شما برای زن ها برشمردید بعضی هاش رو من به شخصه دیدم و بعضی از اونها رو ندیدم ولی چاره چیه؟ بشر برای ادامه بقا به هر دو جنس احتیاج داره، آیا چون زن ها اینچنین هستند با تقبیح بشن و توی سرشون زده بشه؟ یا از حقوقشون دفاع بشه و بهشون توی جامعه قدرت داده بشه و عقل و هوششون مورد ستایش قرار بگیره و به زیبایی صرف اهمیت داده نشه، به نظر من اگر با زن ها برابر رفتار بشه و بهشون شانس داده بشه شاید در پنج هزار نسل بعد از این تعداد زنانی که عقل و هوش و درک بالاتری دارند افزایش پیدا کرد و کاملا رفتارهاشون با مرد برابر شد، البته اگر فرض کنیم این برابری به بقیه ی حسهای زنانه که برای بقا ضروری هستند آسیبی وارد نمیکنه.

به نظر این خیلی مهمه که به دخترها به خاطر زیباییشون کردیت داده نشه چیزی که متاسفانه برعکسش دیده میشه، حسهای تکاملی به دنبال با هوش تر کردن یک گونه ی جاندار نیستن متاسفانه فقط به زیاد تر کردن گونه فکر میکنند که هر زنی هم که زیبا تر باشه شانس اینکه بتونه بچه های بیشتری به دنیا بیاره بیشتره، کلا من به این مسئله از نگاه کاملا داروینی نگاه میکنم ولی خوب اینکه تکامل نسل بشر ادامه داشته باشه کلا زیر سوال هست و خیلی از دانشمند ها میگویند متوقف شده ولی اگر انچرال سلکشن وجود نداشته باشه میشه به سکسشوال سلکشن یه امیدهایی داشت.

چاره و راهکارها:
1. پذیرفتن واقعیت بیرونی: در زندگی تا جایی که میشود باید راست گفت و راستی را بهترین رویکرد برشمرد.

2. ندادن پیام‌های آمیخته (mixed messages) به جوانان: اینکه از یکسو با تبلیغات گسترده بگوییم دختر و پسر رفتار
یکسانی دارند و مانند هم هستند، از یکسو در واقعیت دخترها و پسرها به دو ریخت گوناگون با هم برخورد کنند پذیرفتنی نیست.

3. کشیدن لایه‌های همبودین روی غریزه‌ها: همانگونه که ما امروز پذیرفته‌ایم همگی کمی حس آدمکشی داریم یا نژاپرستیم، ولی کسی را نمیکشیم و نژاد را مایه دگرسانی
نمیدانیم، دختر و پسر هم میتوانند با دانستن واقعیت بکوشند به آنچه که منطق میگوید نزدیک شوند، نه بر پایه آنچه که از روند فرگشت در آفریقای چند میلیون سال پیش بدست آمده رفتار کنند.



روی هم رفته بدید من گزینش طبیعی (natural selection) به پایان راه خود نزدیک میشود؛ ما با دستیابی به دانش ژنتیک در آینده نزدیک میتوانیم آگاهانه خود در ژن‌هایمان دست برده و
بهترین دیس (form) را پیاده‌سازی کنیم. در همین فرایند هم باز باید با نگرشی رو به راستی و واقعیت پیش برویم، نه با ایده‌آل‌ها و آرزوها و پنداشت‌های پوچی که از واقعیت برای خود ساخته‌ایم.
Russell نوشته: مهربد جان البته منظور امیر گرامی بنظر من خشونت بود که اظهر من الشمس است دیگر.آمار تجاوز جنسی و قتل و... را نگاه کنید میبینید مثلا احتمال اینکه یک کرد یک مرد را بکشد مثلا 20 برابر اینست که زنی زن دیگر را بکشد تجاوز جنسی هم که یکسره مردان هستند که به زنان و حتی مردان دیگر تجاوز میکنند.

این اخلاق زنان هم که ناز میکنند برای سکس بنظر من خیلی نااخلاقی نیست،یعنی مردان هم اگر بتوانند برای سکس ناز کنند و از زنان امتیاز بگیرند همانطور که مثلا برخی مردان جوان برای زنان مسن از این کارها میکنند چیز بدی نیست آنچنان و اینها هم خیلی زودتر از آنکه فکرش را بکنیم تغییر خواهند کرد.

من که ناز کردن با نااخلاقی نمیدانم، هر کس در زندگی خود آزاد است هر آنگونه که دوست دارد رفتار کند یا ناز کند،
تنها کار نااخلاقی این است که خودمان را به نفهمی زده و این دگرش‌ها میان دختر و پسر را نبینیم یا لاپوشانی کنیم.

اگر دخترها فرگشتیک ناز میکنند و اگر این ناز کردن امروز دیگر پشتوانه ندارد، حق هر جوانی است که این را بداند؛ نه اینکه اگر خواست بداند و بگوید
به او برچسب sexist بزنیم (انگار که چیز بدیست) و بگوییم نه، باید با دوستان دخترت درست مانند دوستان پسرت برخورد کنی، اگر نه sexist هستی!
Mehrbod نوشته: خوب راسل جان در زندگی شخصی همه ما یک شماری پیش‌پنداشت (preconceptions) درباره آدمها داریم.
شما یک مسلمان را با یک خردگرا یکسان نمیبینید، یک گدایی که در خیابان گدایی میکند را هم با نزدیکان خودتان یکی نمیبینید.

همبودهای امروزین با دادن پیام‌های آمیخته (mixed messages) میکوشند بگویند که اصلا این فرایند پیش‌پنداشتن نادرست است و نباید کرد.
خوب منکه همبود امروزین نیستم،من خودمم E105
دخترها هم رفتارشان واریانس و پراکندگی دارد،یک مسلمان ریشو که از قیافه اش معلوم است مسلمان بنیادگراست معلوم است که باید با پیش انگاشت با او برخورد کرد ولی مسلمانی چیزیست که دست خود فرد است.زن بودن را که نمیشود عوض کرد.بعد سخن من اینست که پیش انگاشت مانند مقدار اولیه در یک سیستم است که با تجربه و صحبح و خطا کار میکند.در ابتدا هم همه در برخورد با همدیگر معمولا احتیاط میکنند و مودبانه برخورد میکنند تا طرفشان را بشناسند حداقل اندکی.
اما اگر این پیش انگاشت اولیه را جدی بگیریم بسیار محتمل است به بسیاری افراد توهین کنیم.
مثلا احتمال اینکه یک اصفهانی خسیس باشد بسیار بیشتر است از بقیه،آیا ما حق داریم با هر اصفهانی مانند یم خسیس برخورد کنیم یا هر افغانی را بچشم مجرم نگاه کنیم چون مثلا آمار جرم افغانی ها بیشتر از بقیه است،این توهین آمیز نیست؟
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39