خیر دوست عزیز شما همچنان بر اعتقاد خود باشید و من نیز سعی نخواهم کرد که عقیده ی شما را تغییر دهم .
اما تنها چیزی که فکر میکنم اگر نگویم به شعور خودمان توهین کرده ام این است که:این مسئله هیچ ربطی به جنسیت ندارد.پدیده ی روشنفکر نمایی در هر دو گروه مرد و زن به وفور دیده شده است.و باید ریشه ی این مسائل بازبینی شود و نه اینکه چه کسی بیشتر به این پدیده گرایش دارد.شاید حرف شما را تا حدودی بپذیرم از آن جهت که در گذر زمان آز بس که زنان را محدود به وظایف خاص زنانه تعریف کرده اند این جنس نیز که از این بابت که انسان است و تشنه ی دانستن شاید بیشتر به این پدیده گرایش پیدا کند
اما باور بفرمایید شجاعت به زبان اوردن عبارت(نمی دانم) در بین زنان بیش از مردان دیده میشود.
مهربد جان همون ربطی رو داره که عشوه گری به روشنفکری، یا بهتره بگم تظاهر به روشنفکری، داره
عشوه گری ارتباطی داره به همسخنی و هماندیشی و. ..؟
Angela نوشته: مهربد جان همون ربطی رو داره که عشوه گری به روشنفکری، یا بهتره بگم تظاهر به روشنفکری، داره
عشوه گری ارتباطی داره به همسخنی و هماندیشی و. ..؟
گرامی عشوهگری و طنازی که همان دلبری (برای سکس) و seduce نیست، بیشتر چَـمِ خودشیرینی، طنازی، فخرفروشی و اینها دارد:
Dariush نوشته: اما به تجربه شخصی خود دریافته ام که روشنفکری زنان چیزی نیست جز عشوه گری و طنازی و خودشیرینی و در نهایت تظاهر به آنچه از آن سر در نمی آورد!سخنی از روسو:زنان عموما هیچ عشق و علاقه ای به هنر ندارند و از فضل و معرفت و استعداد و نبوغ هم بی بهره اند!شوپنهاور با ادبیاتی طنز آمیز در موردشان چنین میگوید:
فقط کافی است توجه و علاقه زنان به یک کنسرت، یک اپرا، یا یک تئاتر را مشاهده کنید-به هنگام اجرای بهترین قطعات و بزرگترین شاهکارهای هنری با بلاهتی کودکانه مشغول پچ پچ و ورور میشودند.اگر صحت داشته باشد که یونانیان زنان را از حضور در سالن تئاتر منع میکردند،باید گفت که کاملا حق داشتند؛حداقل میشد فهمید بازیگران روی اسکنه چه میگویند.
سخن دوستمان اینه که زنها با کاربرد ابزارهای فرهیختهنما میکوشند جایگاه همبودین (اجتماعی) خودشان را بالا ببرند، نه اینکه براستی بدنبال راهکار، دانش راستین یا حقیقت یا چنین چیزهایی باشند.
مانند کسی که 10 زبان یاد میگیرد نه برای اینکه بدرد میخورند یا زبانشناس است، برای اینکه پیش دیگران به چند زبان سخت گفته و به به و چه چه آنها را بشنود.
مهربد جان
حکم این آقایون هم که طنازی و عشوه الکی میان چیه؟
من یک روشنفکر واقعی هستم
ولی جدی تعداد زنان روشنفکر یا زنانی که ارزش روشنفکر بودن رو درک میکنن خیلی بیشتر از مردان روشنفکر یا مردانی که ارزش روشنفکر بودن رو درک میکنن هست، البته شاید تعاریفشون از روشنفکری متفاوت باشه با اون چیزی که من یا داریوش یا ... فکر میکنیم. در هر صورت اینم از باهوش تر بودن زنان برای درک و دریافت بهتر موضوعات حکایت دارد.
اتفاقا من فکر کنم تفسیر من درست تره :-)چون دوستمون گفتند وقتی زنی روشنفکرنمایی می کنه در حال گرم کردن جهنم برای مرد هستبه نظرتون این یعنی خود شیرینی برای بالا بردن جایگاه اجتماعی یا دلبری برای به دام انداختن مرد؟هر چند هر دو فاجعه س...
viviyan نوشته: در هر صورت اینم از باهوش تر بودن زنان برای درک و دریافت بهتر موضوعات حکایت دارد.
لطیفه ی شیرینی بود
Angela نوشته: تا جایی که ما دیدیم بیشترمردها به ظاهر زنها اهمیت میدن نه اینکه زن چی می فهمه ، پس زنی که بخواد با تظاهر به روشنفکری طنازی و عشوه گری کنه احمقه واقعا، بهتره به ظاهرش برسه و یه کم وقتش رو بیشتر جلوی آینه بگذرونه و راههای آسونتر و موثرترعشوه گری رو یاد بگیره.
مردها هم معمولا دوست دارن که زن کمتر از خودشون بفهمه و اگه اینطور نباشه غرورشون جریحه دار میشه پس همون بهتر که زن خودش رو بزنه به خنگی تا مرد دلش خوش باشه! به قول دوستان پناه بر اسپاگتی...
من خودشم شخصا این اخلاقو دارم که که اگر طرفم از من کمتر بفهمه اذیت میشم
و دوس ندارم طرفم از من کمتر بفهمه
از بیشتر فهمیدنش اصلا ناراحت نمیشم
Angela نوشته: اتفاقا من فکر کنم تفسیر من درست تره :-)چون دوستمون گفتند وقتی زنی روشنفکرنمایی می کنه در حال گرم کردن جهنم برای مرد هستبه نظرتون این یعنی خود شیرینی برای بالا بردن جایگاه اجتماعی یا دلبری برای به دام انداختن مرد؟هر چند هر دو فاجعه س...
در کنار "خودنمایی" عشوهگری (=دلبری) هم بود، ولی تنها دلبری نبود.
روی هم رفته سخن ایشان در راستای همین جستار بود:
نگرشی پیرامون جنس ''زن''
Dariush نوشته: اگر این تبصره را بپذیریم که در هر شوخی ای ذره ای چاشنی حقیقت نیز هست، آنوقت میگویم که این حرفم صرفا شوخی بود.
اما به تجربه شخصی خود دریافته ام که روشنفکری زنان چیزی نیست جز عشوه گری و طنازی و خودشیرینی و در نهایت تظاهر به آنچه از آن سر در نمی آورد!سخنی از روسو:زنان عموما هیچ عشق و علاقه ای به هنر ندارند و از فضل و معرفت و استعداد و نبوغ هم بی بهره اند!شوپنهاور با ادبیاتی طنز آمیز در موردشان چنین میگوید:
فقط کافی است توجه و علاقه زنان به یک کنسرت، یک اپرا، یا یک تئاتر را مشاهده کنید-به هنگام اجرای بهترین قطعات و بزرگترین شاهکارهای هنری با بلاهتی کودکانه مشغول پچ پچ و ورور میشودند.اگر صحت داشته باشد که یونانیان زنان را از حضور در سالن تئاتر منع میکردند،باید گفت که کاملا حق داشتند؛حداقل میشد فهمید بازیگران روی اسکنه چه میگویند.
رویش را ندارم که همه ی مقاله شوپنهاور را نقل کنم. و صد البته اعتقادی هم به همه ش ندارم.
اما این به این معنا نیست که زن روشنفکر وجود ندارد.اتفاقا وجود هم دارد(البته خیلی به ندرت) و خیلی هم خوب است.اما تظاهر به روشنفکری چیزی ست که من بیشتر میبینم!و وقتی زنی روشنفکر نمایی کند، در واقع در حال گرم کردن جهنم برای مرد است.
البته دوست عزیز من و بسیاری از زنان خیلی پیشتر متوجه شده بودیم که
اکثر مردان ما نقش یک روشنفکر را بازی میکنند و در واقع اگر دقت شود در عمق ذهن خود مردان متعصب ،سنتی و ضد زن هستند.مردانی که هنوز فکر میکنند با توهین کردن به زنان ،مردانگی شان نه تنها زیر سوال نمی رود بلکه میتوانند بهتر و بالاتر سر خود را در جمع نگه دارند.همانهایی که هرجا بحثی پیش بیاید برای ثقیل تر کردن وزن گفته هایشان از فلان فیلسوف اروپایی نقل قول میکنند اما در عمل پایبند به گفته های حضرات و آیات عظام داخلی هستند.