دفترچه

نسخه‌ی کامل: نگرشی پیرامون جنس ''زن''
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39
برای مبارزه با نژادپرستی یا جنس پرستی احتیاج نیست که حقایق پوشانده بشه. اتفاقا لازمه که دنبلال حقایق باشیم. پنهان کردن حقایق تنها دست اویزی هست برای نژاد پرستان یا جنسیت پرستان. چون میگن تاریخ اینطور نشون داده که فرضا حتی زنان سفیدپوست برای بشریت مفیدتر از مردان سیاهپوست بودن. چون حتی فرضا تعداد زن نویسنده یا دانشمند یا مخترع هم از تعداد مردان سیاهپوست بیشتر هست. و همه این برتریها به خاطر این هست که سفیدپوستها ذاتا یه با قول مهربد ژنتیکی برتر از سیاهپوستها هستند. نمیشه گفت درسته که سفیدپوستها برتر هستند ولی ما لطف میکنیم و حقوق برابر با خودمون رو بهش میدیم. چون خیلیا هم میگن چرا وقتی ما برتر هستیم باید حقوق برابر داشته باشیم؟ تنها وقتی میشه به حقوق برابر باور داشت که به برابر بودن هم یقین داشت. سیاهپوستها هم اگر شرایط زندگی و آب و هوایی و منابع و جفرافیایی مثل سفیدپوستها داشتند مثل آنها بودند. نمیتونیم و نباید کسی رو به خاطر جبر جغرافیایی و شرایط پستتر بدونیم.
Alice نوشته: چرا این همه قضیه رو کش میدینـــ... ؟
قبلن هم گفتمــ.. ؛ همین که پسرها به دخترها نیاز دارن و باید برای دوستی منّت کشی کنن و بعدش هم به احتمال زیاد دست رد به سینه شون بخوره خودش گواهه برتریه دخترهاستـــ... !
حالا باگ فرگشتیک هست هرچی هست مهم اینه که هیچ وقت یه دختر از پسر منّت کشی نمیکنهـــ... ؛
از دید خودم هم این استدلالم خیلی محکم تر از استدلال های شماستـــ... !
تمامـــ... :)


خوب آلیس جان گفتیم در گذشته این رفتار دختران درست بوده، امروز درست و اخلاقی نیست و مایه آزردن پسرها.

اینکه شما بگویید "گور بابای پسرها" و ناز کنید هر آینه حق شما است، ولی در بلند-زمان این ناخرسندی ها مایه رفتارهایی میشود که به زیان خود شما نیز هست.

نمونه ساده آن همین جنگ‌افروزی‌هایی است که میبینیم بسیاری از مردان میکنند، چرا که برآورده نشدن نیازهای جنسی و ناز کردن بیجای
زنان بسیاری زمانها مایه عقده‌ای شدن و گرایش به خودکامگی (دیکتاتوری) و رفتارهای اینچنینی است، پسر و مردی که در زندگی
خوشنود است - و بخش بزرگی از این خوشنودی از پذیرش جنس دیگر میاید - بسیار بسیار کمتر به فکر کشت و کشتار و در بند کردن جهان است.



به سخن درست‌تر، دختر و پسر باید رفتارشان بگونه‌ای باشد که مایه همزیستی و خوشنودی هر چه بیشتر میان هر دو گروه باشد، نه دختران برتر باشند نه پسران.


اگرنه که باید پذیرای سرباز شدن این ناخشنودی‌ها از راههای دیگر باشیم.
مهربد جان من جان یه کارگر بیسواد را بی ارزش تر از یه دکتر نمیدونم و برای یه دکتر هم امتیازات ویژه بیشتر از یه کارگر بیسواد قائل نیستم. چیزی که مسلم هست این هست که اگر دکتر هم به جای کارگر بیسواد بود و شرایط اجتماعی کارگر بیسواد رو داشت از همان کارگر بیسواد فراتر نمیرفت. تنها فرقشون این هست که دکتر به خاطر شرایط بهتر زندگی ، جایگاه و امکانات بیشتری داره و بهتر میتونه از زندگی لذت ببره نسبت به یک کارگر بیسواد. و میتونه از این بابت خوشحال باشه. ولی اینکه بگه من چون جایگاه بهتری دارم از یه کارگر بیسواد باارزشتر هستم و به چشم حقارت به پایین تر از خودش نگاه کنه فقط حس انزجار رو برمی انگیزه.
Mehrbod نوشته: از دید شخصی من آری، دخترها در زمینه‌هایی که من ارزشمند میدانم زیاد نیستند و چیزی هم سر در نمیاورند.
چرا باید آنها را برابر با خودم بدانم، زمانیکه مانند من نیستند یا رفتار نمیکنند؟
مثلن چه موضوع هایی ؟
یعنی هیج دختری در این موضوعات چیزی سر در نمیاورد ؟
shirin نوشته: برای مبارزه با نژادپرستی یا جنس پرستی احتیاج نیست که حقایق پوشانده بشه. اتفاقا لازمه که دنبلال حقایق باشیم. پنهان کردن حقایق تنها دست اویزی هست برای نژاد پرستان یا جنسیت پرستان. چون میگن تاریخ اینطور نشون داده که فرضا حتی زنان سفیدپوست برای بشریت مفیدتر از مردان سیاهپوست بودن. چون حتی فرضا تعداد زن نویسنده یا دانشمند یا مخترع هم از تعداد مردان سیاهپوست بیشتر هست. و همه این برتریها به خاطر این هست که سفیدپوستها ذاتا یه با قول مهربد ژنتیکی برتر از سیاهپوستها هستند. نمیشه گفت درسته که سفیدپوستها برتر هستند ولی ما لطف میکنیم و حقوق برابر با خودمون رو بهش میدیم. چون خیلیا هم میگن چرا وقتی ما برتر هستیم باید حقوق برابر داشته باشیم؟ تنها وقتی میشه به حقوق برابر باور داشت که به برابر بودن هم یقین داشت. سیاهپوستها هم اگر شرایط زندگی و آب و هوایی و منابع و جفرافیایی مثل سفیدپوستها داشتند مثل آنها بودند. نمیتونیم و نباید کسی رو به خاطر جبر جغرافیایی و شرایط پستتر بدونیم.
پس بگمانم باید معلولان ذهنی و افراد ناقص را به کوره بریزیم چرا که تنها دلیل قائل شدن حقوق انسانی برابر برای انها برابریست و واضح است که آنها با انسانهای نرمال برابر نیستند و چه بسا برخی از آنها هرگز نخواهند توانست برابر باشند.
نقل قول:ارتقای جایگاه اجتماعی و اعتلای فردیت برای زنان که با برابری در پیشگاه قانون درست نمی‌شوند. جامعه باید به نوع پرورش دخترها در خانواده نیز نظارت داشته باشد و اجازه ندهد که از ایشان موجودات توسری‌خور و غیرمنطقی بسازند.
به نظر من این موضوع به پیچیدگی که دوستان اشاره میکنند نیست، تنها کاری که لازم است بشود این است که زنها قدرت اقتصادی و و استقلال پیدا کنند، من از خودم میپرسم چرا به طور مثال زن ها مخصوصا در جامعه ی ایران انقدر به ظاهر خود حساسیت دارند؟ دلیلش چیست؟ چیزی که به ذهنم میرسد این است که خیلی از زنها منافع خودشان را در پیدا کردن یک شوهر مناسب میبینند و برای این کار دست به این کارها میزنند، وقتی به زن ها استقلال و توانایی مالی پیدا کنند و به هیچکس وابسته نباشند، خوب با خود میگویند خوب من فلان عیب ظاهری را دارم که دارم، اگر من را زیبا میبینی با من باش و اگر نمیبینی هری، البته خوب اینکه مسیری درست شود که زن ها بتوانند به این استقلال ذکر شده برسند این است که ارزشهایی پوچی که در خانواده ها از بچگی به آنها تحمیل میشود تغییر کند ولی من بیشتر ان را یک مسئله ی مرتبط با قدرت داشتن میبینم، وقتی یک زن تنها قدرتی که در خود میبیند قدرت سکس باشند، خوب مجبور است از تنها قدرتی که دارد استفاده کند که به چیزهایی که دوستان گفتند منتهی میشود، وقتی زن ها قدرت اقتصادی پیدا کنند کمتر از قدرت سکس استفاده خواهند کرد.
shirin نوشته: برای مبارزه با نژادپرستی یا جنس پرستی احتیاج نیست که حقایق پوشانده بشه.

من همانطورکه پیشتر در این جستار گفتم گمان می‌کنم «واقعیت غلط است»، و باید تا هنگامی که آن‌ را با گسترش و همگانی‌ کردن خودآگاهی تغییر نداده‌ایم، از بیان شدنش در جایگاه حقیقت جلوگیری بکنیم.
راسل جان مثالت کاملا بی ربط هست. ما خوبخود بین ناقصان عقلی با انسانهای سالم تفاوت قائل میشیم. و این تفاوت و تبعیض هم کاملا مشهود هست و کسی هم اعتراضی نداره و خود ناقصان عقلی هم اعتراضی ندارن. و اینکه لزوما بپذیریم موجوداتی با ما تفاوت دارن و برابر نیستن و ارزش جایگاه پایینتری دارن به معنی اینکه همشون رو بریزیم تو کوره نیست. ما بقیه جانورا رو از انسان پستر میدونیم ولی هیچکدومشون رو هم تو کوره نمیریزیم و معتقدیم باید حقوق حتی حیوانات هم احترام گذاشت. ولی نمیگیم حیوانات حقوقی برابر با ما دارن. و از یه حیوان هم انتظار نداریم مثل یه انسان رفتار کنه . یه ناقص عقلی برابر با یه انسان سالم نیست چون نمیتونه درست تصمیم گیری کنه پس مثلا نمیتونه کاندیدای ریاست جمهوری و یا رئیس دولت بشه یا مدیریت جایی رو بر عهده بگیره. چیزی که شما مد نظرتون هست در مورد زنان دقیقا مثل یه معلول ذهنی هست. نمیتونید بگید زنان ذهن ناتوانی دارن ولی ما میخوایم حق قضاوت رو بهشون بدیم یا شرایط کار برابر با مردان.
shirin نوشته: ما خوبخود بین ناقصان عقلی با انسانهای سالم تفاوت قائل میشیم. و این تفاوت و تبعیض هم کاملا مشهود هست و کسی هم اعتراضی نداره و خود ناقصان عقلی هم اعتراضی ندارن
بگمانم شوخی میفرمایید که معلولان اعتراضی بوضعیت خودشان ندارند!
shirin نوشته: و اینکه لزوما بپذیریم موجوداتی با ما تفاوت دارن و برابر نیستن و ارزش جایگاه پایینتری دارن به معنی اینکه همشون رو بریزیم تو کوره نیست.
چرا نیست اگر تنها دلیلی حقوق قانونی برابر،برابری تمام انسانهاست؟
انسانهای نرمال حق حیات دارند،انسانهای معلول برابر نیستند و حق حیات ندارند،ایراد کار کجاست؟
یا لازمه برابری حقوقی برابری واقعی همه انسانها نیست.
یا اینکه معلولان ذهنی و جسمی هم با بقیه نسانها یکسان هستند و معلولیت توهم ماست.
راسل تا حالا چند تا معلول ذهنی سراغ داری که خواسته باشه مدیر جایی بشه یا قاضی بشه یا رئیس جمهور بشه بهش گفته باشن چون معلولی نمیتونی و اعتراض کرده باشه؟ خب اینکه انسانهای معلول چون سالم نیستند حق حیات ندارن یه تفکر فاشیستی هست. شما میتونی بگی کلا تمام موجودات دیگه هم چون مثل انسان نیستند حق حیات ندارن.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39