دفترچه

نسخه‌ی کامل: رهایی از اسارت (یک)
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24
کوشا نوشته: فرض کنید بی نهایت مکتب اخلاقی داشته باشیم
اما مهم این است که به قول معروف بی مایه فطیره

بله مایه شما که منجر به بریدن سر و دست و شلاق و سنگسار و در آوردن چشم میشه ، اصلا فطیر نیست !!



کوشا نوشته: تنها ذات قابل فرض در هستی خداست و تکیه بر این ذات تنها موجب و سبب ارزشمند شدن است.
بدون این ذات همه هستی با همه بزرگی که دارد

هیچ مطلق است.

برادر اینها که باز روضه های درون دینی شماست و اینجا ارزشی نداره !! کمتر مصادره به مطلوب بفرمایید به جایی بر نمیخوره...

پس شما میفرمایید یک عمل خوب است چون دستور/نظر/اراده خدا این بوده ؟
Anarchy نوشته: بله مایه شما که منجر به بریدن سر و دست و شلاق و سنگسار و در آوردن چشم میشه ، اصلا فطیر نیست !!
فطیر نیست چون مستند به تنها منشاء قابل فرض است.

نقل قول:برادر اینها که باز روضه های درون دینی شماست و اینجا ارزشی نداره !! کمتر مصادره به مطلوب بفرمایید به جایی بر نمیخوره...

پس شما میفرمایید یک عمل خوب است چون دستور/نظر/اراده خدا این بوده ؟
شما روضه بهتری بخوانید تا پای منبر شما گریه کنیم !

از همین الآن تا هر وقت که مایل باشید به شما و بقیه کسانی که ادعایی در این زمینه دارند
فرصت داده می شود یک دلیل منطقی و عقلانی بر لزوم زنده بودن و زندگی کردن به جز عبادت و پرستش ارائه کنید
اگر توانستید
شک نکنید من لحظه ای در ترک عقاید خود درنگ نخواهم کرد و تمام حق را یکجا به شما خواهم داد.
بسم الله...
کوشا نوشته: فطیر نیست چون مستند به تنها منشاء قابل فرض است.

این منشا قابل فرض شما که مزین به تمامی رذائل اخلاقیست استاد...



کوشا نوشته: شما روضه بهتری بخوانید تا پای منبر شما گریه کنیم !

از همین الآن تا هر وقت که مایل باشید به شما و بقیه کسانی که ادعایی در این زمینه دارند
فرصت داده می شود یک دلیل منطقی و عقلانی بر لزوم زنده بودن و زندگی کردن به جز عبادت و پرستش ارائه کنید
اگر توانستید
شک نکنید من لحظه ای در ترک عقاید خود درنگ نخواهم کرد و تمام حق را یکجا به شما خواهم داد.
بسم الله...

شما برای ما مشخص کنید هدف خدا از تعیین لزوم عبادت و پرستشش چی بوده ؟؟ یعنی بفرمایید انقدر در دلیل یابی به عقب برید تا ببینیم قادر به تحلیل ذهنیت خدای فرضی خود هستید یا به اونجا که میرسید لال مونی میگیرید...
Anarchy نوشته: شما برای ما مشخص کنید هدف خدا از تعیین لزوم عبادت و پرستشش چی بوده ؟؟

فرض کنید هیچ هدفی در کار نبوده
خدا بوده، قدرتش رو داشته دلش خواسته و چنین هدفی رو قرار داده !

شما راه انتخابی خود را مستدل و عقلانیت آن را نشان دهید تا کسی مثل من با تکیه بر این عقلانیت با خیال راحت، بی خیال خدا و هدف و .... شود.
کوشا نوشته: فرض کنید هیچ هدفی در کار نبوده
خدا بوده، قدرتش رو داشته دلش خواسته و چنین هدفی رو قرار داده !

شما راه انتخابی خود را مستدل و عقلانیت آن را نشان دهید تا کسی مثل من با تکیه بر این عقلانیت با خیال راحت، بی خیال خدا و هدف و .... شود.

خیر استاد اینجوری نمیشه که ما فرض کنیم !! ظاهرا شما ارتباط نزدیکی با خدا دارید ، باید جواب سوال های ما رو بدونید. شما جواب بدید در نهایت هدف چی بوده که من و شما تا ابد مشغول پرستش و عبادت خدا باشیم !! ببینیم در نهایت حرف شما چقدر معقول و منطقی هست...
Anarchy نوشته: خیر استاد اینجوری نمیشه که ما فرض کنیم !! ظاهرا شما ارتباط نزدیکی با خدا دارید ، باید جواب سوال های ما رو بدونید. شما جواب بدید در نهایت هدف چی بوده که من و شما تا ابد مشغول پرستش و عبادت خدا باشیم !! ببینیم در نهایت حرف شما چقدر معقول و منطقی هست...

من هیچ ارتباط نزدیکی با خدا ندارم یه آدم کاملا معمولی
راهی که من و امثال من انتخاب کرده ایم یک راه کاملا محافظه کارانه و مبنی بر احتیاط است و هیچ نیازی به استدلال محکم و بدون درز ندارد
چون خونه آخرش اینه که ما اشتباه کرده ایم و در نهایت هنگام مرگ
دقیقا مثل یک لامپ سوخته و تمام/

اما اگر اشتباه نکرده باشیم
این لامپ سوخته جاش با یک تلسکوپ با مقیاسی میلیادرها میلیارد برابر بزرگترین تلسکوپ های موجود، عوض میشه و
افقی به وسعت همه وجود در برابر این تلسکوپ و بقیه ماجرا...
در مورد فلسفه عبادت می توانید به دو لینک زیر رجوع کنید:
چرا باید عبادت كنیم؟

چرا باید خدا را عبادت کنیم؟

نظر شخصی من:
هیچ چیزی برای انسان لذت بخش تر از حیرت کردن نیست از مشاهده یک گل زیبا گرفته تا ریزه کاریی هایی که در وجود خود یا هستی پیرامون خصوصا ستارگان و کهکشانها و .... می بیند.
عبادت برای رسیدن به حیرتی بی نهایت است حال بعضی معدود در همین دنیا به چنین حیرتی می رسند و ندای سبحانی سبحانی ما اعظم شأنی سر می دهند
و عده بی شمار دیگر در جهان دیگر.

حالا شما بفرمایید یه استدلال نیم بند بر درستی راهی که می روید بیان کنید.
کوشا نوشته: من هیچ ارتباط نزدیکی با خدا ندارم یه آدم کاملا معمولی
راهی که من و امثال من انتخاب کرده ایم یک راه کاملا محافظه کارانه و مبنی بر احتیاط است و هیچ نیازی به استدلال محکم و بدون درز ندارد
چون خونه آخرش اینه که ما اشتباه کرده ایم و در نهایت هنگام مرگ
دقیقا مثل یک لامپ سوخته و تمام/

اما اگر اشتباه نکرده باشیم
این لامپ سوخته جاش با یک تلسکوپ با مقیاسی میلیادرها میلیارد برابر بزرگترین تلسکوپ های موجود، عوض میشه و
افقی به وسعت همه وجود در برابر این تلسکوپ و بقیه ماجرا...

برادر کوشا ، یه چیزی شنیدی اما درست نشنیدی !! این حرف شما همون قمار پاسکال هست که قبلا پنبه اش رو زدیم !! خواستید تشریف بیارید در تاپیک خودش :

«قُمار پاسکال» Pascal's Wager



کوشا نوشته: در مورد فلسفه عبادت می توانید به دو لینک زیر رجوع کنید:
چرا باید عبادت كنیم؟

چرا باید خدا را عبادت کنیم؟

لینک به درد من نمیخوره !! اگر چیزی از خودتون دارید بفرمایید... سوال هم این بود که هدف از خلق انسان که نهایتا به عبادت خدا منجر بشه چی هست و به قول معروف آخرش که چی ؟



کوشا نوشته: نظر شخصی من:
هیچ چیزی برای انسان لذت بخش تر از حیرت کردن نیست از مشاهده یک گل زیبا گرفته تا ریزه کاریی هایی که در وجود خود یا هستی پیرامون خصوصا ستارگان و کهکشانها و .... می بیند.
عبادت برای رسیدن به حیرتی بی نهایت است حال بعضی معدود در همین دنیا به چنین حیرتی می رسند و ندای سبحانی سبحانی ما اعظم شأنی سر می دهند
و عده بی شمار دیگر در جهان دیگر.

خب بعد از حیرت کردن چی ؟ که چی بشه و به کجا برسه این حیرت ؟ این همه رنج و سختی و آزمایش و شرور بر سر ما تا به حیرت برسیم... در اینجا لقب سادیست برازنده چه موجودیست به نظر شما ؟



کوشا نوشته: حالا شما بفرمایید یه استدلال نیم بند بر درستی راهی که می روید بیان کنید.

ما زنده هستیم و زندگی میکنیم. راه ما تنها همین هست !!
کوشا نوشته: هیچ چیزی برای انسان لذت بخش تر از حیرت کردن نیست از مشاهده یک گل زیبا گرفته تا ریزه کاریی هایی که در وجود خود یا هستی پیرامون خصوصا ستارگان و کهکشانها و .... می بیند.

فارغ از بحث وجود یا عدم وجود خدا:
از این جمله خوشم آمد. من هم از ریزنگاری‌های یک شاخه گل خوشبو لذت می‌برم و
یا زمانیکه در پارکی قدم می‌زنم از بوی سبزه، بوی چمن و علف سرمست می‌شوم.
ولی خب اگر در یک شب کویری به آسمان سیاه و ستاره‌های درشت و پُررنگ می نگرم
برعکس، حیرت توام با درد می‌برم. بدنم سست می‌شود و احساس پوچی و بیچارگی
می‌کنم. البته همه چیز به دیدگاه آدم بستگی دارد؛ برای شما فکر می‌کنم رصد آسمان
و کهکشان جلوه‌ی حق و عظمت و ید قدرت باری تعالی را نمایان می‌کند.
---
این چرخ فلک که ما در او حیرانیم
فانوس خیال از او مثالی دانیم
خورشید چراغدان و عالم فانوس
ما چون صوریم کاندر او گردانیم
Anarchy نوشته: برادر کوشا ، یه چیزی شنیدی اما درست نشنیدی !! این حرف شما همون قمار پاسکال هست که قبلا پنبه اش رو زدیم !! خواستید تشریف بیارید در تاپیک خودش :

«قُمار پاسکال» Pascal's Wager
پنبه؟ !!!
برهان دفع ضرر محتمل یک برهان اسکاتی است و هیچ راه فراری از آن وجود ندارد.

نقل قول:خب بعد از حیرت کردن چی ؟ که چی بشه و به کجا برسه این حیرت ؟
این حیرت تمامی ندارد و متصل به ابدیت است؛ یک ابدیت نوش بدون نیش
نقل قول: این همه رنج و سختی و آزمایش و شرور بر سر ما تا به حیرت برسیم... در اینجا لقب سادیست برازنده چه موجودیست به نظر شما ؟
بستگی دارد از کدام زاویه به موضوع نگاه کنیم
برای به دست آوردن هر چیزی باید بهای آن را پرداخت و آنچه قرار است ما بپردازیم به هیچ وجه قابل قیاس با آنچه قرار است به دست آوریم نیست؛
دمی به قول شما رنج در مقابل یک ابدیت آرامش مطلق
معامله پر سودی است نیست؟

نقل قول:ما زنده هستیم و زندگی میکنیم. راه ما تنها همین هست !!
شتر و گاو و پلنگ هم همین کار را می کنند
بدون نیاز به افزایش قابل توجه وزن مغزشان و زور زیادی فرگشت
با این حساب شما که هنوز خود را از طراز حیوانات جدا نکرده اید و خود را همسنگ آنها می دانید بهتر نیست سکوت کنید و ایرادهای بنی اسرائیلی به استدلال و برهان دیگران نگیرید؟
کوشا نوشته: رای به دست آوردن هر چیزی باید بهای آن را پرداخت
بیجاست،
ستیز بر سر همین است که جهان میتوانست
جوری باشد که برای چیز ها بهایی پرداخت نشود!

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24