دفترچه

نسخه‌ی کامل: همبود کاررَها - The work-free society
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43
sonixax نوشته: ارزان ترینش که AOK باشد ماهی 200 یورو خرج روی دستتان میگذارد اگر خودتان کار کنید . اگر خودتان کار نکنید و دولت پولش رو بده خیلی مسایل شامل حالتون نمیشه و فقط مسایلی که منجر به مرگ یا آسیب فیزیکی جدی میشه رو پوشش میدند .
سوای همه اینها شما بیمه هم که باشید ! هر بار که دکتر میرفتید باید 10 یورو میدادید (یک سال است که برش داشتند) . بسیاری از دارو ها رو هم باید در داروخانه خودتون بخرید به خصوص داروهای گران قیمت رو .
مادر من یک دارویی دارد که اگر مصرف نکند دچار حمله در خواب میشود و ممکن است بمیرد ! ولی پول این دارو را بیمه نمیدهد یا تمامش را نمیدهد هر بار میرود 10 تا از دکترش نسخه اش رو میگیره و بعدش خودش میره میخره .
این سیستم آلمان هستش که multi-payer هست ، در انگلیس ، کانادا و اسکاندیناوی و بقیه اروپا اکثرا single-payer هستند که بیمه‌ از طریق کار و اینها نیست
بعد من بعید میدونم شما حاضر باشی نزدیک به 60% و بیشتر از در آمدت رو مالیات بدی که بعدن از مزایای خاصی هم بهره مند نشی !
جدیدن یک قانونی گذاشتند اینجا که ماها (نسل فعلی) کار میکند و Rente Versicherung میدهد که پولش را بدهند به آنهایی که قبل از ما بازنشست شده اند .
ولی به دوران بازنشستگی ما که میرسه دیگه Rente Versicherung بهمون به صورت 100% مانند قبلی ها تعلق نمیگیره و اون موقع باید کلی پشتک وارو بزنیم تا یک پولی بهمون بدند !
از طرفی مالیات بسیار سنگین اینجا اصلن بهت اجازه نمیده برای خودت یک مقداری پول جمع کنی که موقع بیکاری راحت بشینی از پس اندازت بخوری .
Theodor Herzl نوشته: این سیستم آلمان هستش که multi-payer هست ، در انگلیس ، کانادا و اسکاندیناوی و بقیه اروپا اکثرا single-payer هستند که بیمه‌ از طریق کار و اینها نیست

خوب به جاش اونها مالیاتهای سنگین تر میگیرند !
سنگینی که میگم 10% یا 20% نیست ها !!! شما برو روی 70% این طورها .
اینجا میگوزی باید مالیاتش رو بدی !

مالیات تلویزیون !
مالیات کامپیوتر !
مالیات رادیو !
مالیات ماشین !
مالیات بنزین !
مالیات بر خرید !
مالیات شاشیدن ! (توالت عمومی هاشون هم مالیات میگیرند!!!)
مالیات بر درآمد !
مالیات کلیسا !
مالیات مسجد !

قدیمها از آمریکا یا خارج از اتحادیه که خرید میکردیم دست کم به اونها مالیات نمیدادیم ! الان یه قرارداد امضا کردن ازمون VAT میگیرند !!!! فکر کن هم مالیات بدی هم گُمرک !!!!
Reactor نوشته: برای من خیلی جالبه که بدونم افرادی مثل مزدک بامداد و مهربد که احتمالا حداقل تحصیلات آکادمیک مهندسی دارند و قاعدتا باید به تجزیه و تحلیل سیستم ها آشنایی داشته باشند طبق چه منطقی به کمونیسم باور دارند؟E40d


من گمان نمیکنم هیچکس بتواند پاسخی به اینکه چه سامانه‌یِ اقتصادی‌ای بهترین است بدهد (من که نمیتوانم), هر آینه, برای اینکه بگوییم یک
چیزی بد است ولی نیازی به همزمان دگرگزین ‌دهیِ آن نمیرود, همانجور که نیازی نیست کسی خود آشپز زبردستی باشد تا بگوید یک خوراکی بد مزه است.

برای اینکه دریابید چرا سرمایه‌داری بد است نخست نیاز است این پیش‌پِی‌ها را بگیرید:
بهره‌کشی چیست.
یک آدم چه حق و حقوقی دارد و چرا.
...

که هر کدام از اینها خود یک گفتمان جداگانه است. ولی برای آغاز, میتوانیم به اینکه بهره‌کشی چیست بپردازیم.

بهره‌کشی چیست

سرمایه‌داران و هواداران سرمایه‌داری مانند [MENTION=6]sonixax[/MENTION] میبینید که از بیخ و بُن بودِ فرایافتی بنام بهره‌کشی را نمی‌پذیرند
و میکوشند آنرا یک چیز دیگر جا بزنند. ولی بهره‌کشی فرایافت آسانی است و ساده شده میتوانیم آنرا اینجور کران‌نماییم:
هر کس که تنها و تنها از روی دارندگی بر یک ابزار سود کند, یک بهره‌کش است.

خب اکنون بسیاری از سرمایه‌داران در اینجا هوچیگری در آورده و شلوغ میکنند و فریاد تجاوز به حریم شخصی و .. سر میدهند و کارهای همانند دیگر میکنند,
برخی شان هم میکوشند از بیخ بگویند چنین چیزی بد نیست و نمیدانم چون کسی برای نمونه در زندگی پیشتر کار کرده و توانسته یک "بیل" بخرد, اکنون میتواند
با کرایه دادن این بیل دیگر کار نکند و آسوده گذران زندگی کند; برخی شان هم هوشمندانه‌تر میگویند اگر کرایه دادن بیل را بهره‌کشی بدانیم, پس از فردا
کمونیست‌ها بیل هر کس را بزور میگیرند و دزدی میکنند و به حریم شخصی تجاوز میکنند, و سخنان پوچ و همانند بسیار دیگری که در‌ این رهگذر بیگمان خواهید شنید.

از دیدگاه فرنودانه و هومن‌دوستانه ولی, اینکه برخی از آدمها بنشینند و مفت بخورند و برخی دیگر کار کنند و به ایشان بدهند, چون دارند از ابزار ایشان کار میکشند
هیچ پشتوانه و درستی‌ای از دیدگاه اخلاق در خود ندارد. چون نیک بیاندیشید, خود این ابزار که همیشه آنجا نبوده‌اند, یکی یک جایی آغازیده و یک بیل درست کرده تا کار
بگوییم کشاورزی اش را بیاساند و چه اندازه هم خوب, ولی اینکه این آدم بیل درست کرد و پس از ساخت بیل به این اندیشه افتاده که اکنون بجای اینکه خودش کار کند میتواند
زیرکانه بنشیند و بیل را بدهد دیگر کشاورزان و آنها بجای وی کار کنند و بجایش بخشی از بهره‌یِ آنچه در میاورند را به وی بپردازند کاری هوشمندانه بوده, ولی بروشنی نااخلاقی هم بوده است.
پیش گرفتن این رویکرد همواره در بلند-زمان مایه‌یِ پدید آمدن مفتخور‌هایِ سرمایه‌دارِ اندک باهوشتری میشود که خود در
زندگی کاری نمیکنند و در برابر بهره‌دهان دست به دهانِ کمتر باهوشی که ناآسوده برای ایشان کار میکنند و از دسترنج اشان بهره‌میدهند.


اخلاقیات همواره کاری است که سود بیشینه‌یِ مردم را دربر داشته باشد, نه سود یک کمینه‌ای از مردم باهوش, و زیان بیشینه‌یِ مردم کمتر باهوش را.


یک آدم چه حق و حقوقی دارد و چرا

این هم پرسش مهندی است که میباید پیش از پرداختن به چراییِ بدی سرمایه‌داری یافت. شما باید پیش خودتان بنگرید ببینید یک آدم را چه میبینید. آیا برای یک
آدمی که کار نمیکند ارزشی میپذیرید؟ او را شایسته‌یِ زندگی میدانید؟ برای آدمی که کمهوش است چه ارزشی میپذیرید؟ برای کسانیکه نمیتوانند از روی بیماری
و کاستومندی کار کنند چه نگرشی دارید؟

سرمایه‌داران همیشه دوست دارند مردم را همه‌کاره‌یِ زندگی اشان بشناسانانند.
آدمی بیپولی هستید؟ از مغز تان کار نمیکشید.
درآمد تان هزینه‌‌هایِ زندگی اتان را نمیدهد؟ تنبل هستید, بیشتر کار کنید.
احساس میکنید منصفانه نیست که یکی کار نکند و بیل اجاره بدهد, شما کار کنید و به او پول بیل بدهید؟ خوب بجای ناله بکوشید شما هم بیل‌دار شوید.
...

این‌ها همگی بروشنی نگرشهایی هومنستیزانه‌ هستند که مردم را بنادرستی همه‌کاره‌یِ زندگی خود میشناسانند و میبینانند. نخست اینکه همه‌یِ مردم نه یک اندازه هوش دارند, نه یک اندازه
بخت, نه یک اندازه خانواده‌یِ خوب, نه یک اندازه دستیافت‌هایِ یکشمار, نه یک اندازه هیچ چیز دیگر. سپس اینکه شما در این بازیِ سرمایه‌داری یک بهره‌کش مفتخور
میشوید (کمتر از ١٠%) یا یک بهره‌دهِ کارگر (شانس ٩٠%) براستی کمترین پیوند را به شایستگی و سزاواری شما داشته و بیشترین پیوند را به بخت و دیگر فاکتورهای بیرونی و کنترل ناپذیر دارد.

فراموش هم نکنیم, رویکرد اخلاق رویکردی است که بهزیستی را برای بیشینه‌یِ مردم فراهمد, نه برای ١٠% آنها.

پس زمانیکه این دو پیشپی و چند تای دیگر را بخوبی دریافتید, آنگاه کم کم میتوانید ببینید چرا سرمایه‌داری گرچه گیراست — بویژه برای کسانیکه هوشبهر بالاتر از میانگین
دارند و میاندیشند در این جنگلِ سرمایه‌داری میتوانند خودشان را در آن ١٠% بالا جادهند — و گرچه تبلیغات بسیاری خوبی برای آن میشود, زیرا سرمایه‌دار‌ها برای
اینکه آن ٩٠% و بیشینه‌یِ مردم را خوشنود نگه دارند نیاز به فریب و پروپاگاندای همیشگی دارند و به آنها میکوشند پیوسته این پندار را دهند که اگر شهروند خوب/باهوش/...
باشند میتوانند روزی همچون Snoop Dogg یا همچون californication یا دیگر Idol‌‌هایِ روز با کمی سختی و کوشش خودشان را به آن بالاها رسانیده و زندگی وِلـگُسرانه
و رویایی‌ای برای خویش فراهم آورند. ولی شما و هر کس دیگر باید همواره هر دو روی داستان را بنگرید (یکسنجانه), در برابر این کسانیکه آن بالا هستند باید ببینید چه کسانی
هم آن زیر هستند و چه شماری سالیانه زیر پا له میشوند و چه شماری تنها یک زندگیِ بخور نمیر‌ی آنجا دارند و آنگاه, همه‌یِ سامانه را رویهم, میتوانید ارزشیافته باشید.


پارسیگر
sonixax نوشته: خوب به جاش اونها مالیاتهای سنگین تر میگیرند !
در کانادا بیشترین مالیات ۲۷% است در آمریکا ۳۵% ، آمریکا همچین مالیات هم کم نیست ، اکثریت مردم کانادا مالیات ۱۴-۱۵% میدهند. میدونی اینجا چجوری پول بیمه‌ عمومی رو دولت در میا‌‌ره؟ با مالیات به روی مشروبات الکلی ، مشروب اینجا از آمریکا یک کمی‌ گرون تر است و با اون مالیات اضافی پول بیمه‌ عمومی‌ جور میشود ، مالیات ۷۰% اینها زیاد است ، مثل کانادا با مالیات بسیار پایین تر هم میشود بیمه‌ را جور کرد
Theodor Herzl نوشته: در کانادا بیشترین مالیات ۲۷% است در آمریکا ۳۵% ، آمریکا همچین مالیات هم کم نیست ، اکثریت مردم کانادا مالیات ۱۴-۱۵% میدهند. میدونی اینجا چجوری پول بیمه‌ عمومی رو دولت در میا‌‌ره؟ با مالیات به روی مشروبات الکلی ، مشروب اینجا از آمریکا یک کمی‌ گرون تر است و با اون مالیات اضافی پول بیمه‌ عمومی‌ جور میشود ، مالیات ۷۰% اینها زیاد است ، مثل کانادا با مالیات بسیار پایین تر هم میشود بیمه‌ را جور کرد

کسرا جان سقف 35% کجا و کف 50% کجا ؟!

اینجا شما 19% مالیات بر خرید دارید ! حتا خوراکی !!!!! در صورتی که جاهای دیگه مالیات بر مواد خوراکی کمتره .
تا سقف 30% مالیات بر درآمد دارید .
مالیات تلویزیون و کامپیوتر و ... دارید .
سوای همه مالیاتهایی که دارید که بالاتر فهرست کردم Sozial Abgabe دارید !!! (پولی که میدید که دولت بده به مفت خورهای بیکار)
به راحتی 50% در آمدتان برای این مزخرفات میرود .
چون کار میکنید پس پول بیمه هم بر دوش خودتان است !

خیلی هنر کنید 10-15% از درآمدتان را پس انداز کنید .
Mehrbod نوشته: سرمایه‌داران و هواداران سرمایه‌داری مانند @sonixax میبینید که از بیخ و بُن بودِ فرایافتی[4] بنام بهره‌کشی را نمی‌پذیرند
و میکوشند آنرا یک چیز دیگر جا بزنند.

خیر ما منکر بهره کشی نیستیم ! ولی نمیشود هر رابطه مالی ولو عادلانه و درست را به عنوان بهره کشی چرب کرده بهمان تپاند !
در مدلِ مد نظر شما هر رابطه تجاری / مالی بهره کشیست ! در صورتی که بزرگترین بهره کشان و بدتر از آن برده داران دنیا همین سوسیالیستها و کمونیستها بوده اند و هستند و حتمن خواهند بود .
یک نمونه خیلی خوبش همین کشورهای اروپایی ی سوسیالیست یا شوروی کمونیستِ خدا بیامرز !
خودتان را جر میدهید مثل خَر کار میکنید دست آخر هیچی ندارید :))))
به عکس در یک نظام سرمایه داری اگر هم خودت را پاره میکنی آخرش یک چیزی خواهی داشت .
ارزش هر کالایی برابر با مقدار کاری است که برای آن چیز استفاده شده و ارزش اضافه آن چیزی است که سرمایه دار به آن کالا اضافه می‌کند و برای خود نگاه می‌دارد. در یک سیستم کاپیتالیستی بیشتر کردن این ارزش اضافه مهمترین چیز است و شما نمیتوانید در این سیستم nice باشید! بهر کشی‌ از کارگر به این معنی هست که شما کار خود را به اندازه مقدار ناچیزی از آن ارزش اضافه میفروشید و تقسیم ارزش اضافه ۹۹ به ۱ هست به سود سرمایه دار. در یک سیستم واقعی‌ سوسیال - آنارشیستی وسایل تولید در دست کارگر است ؛ نه در دست سرمایه در و نه در دست دولت. مثلا کارخانه تولید تلوزیون سامسونگ ۱۰ هزار کارگر دارند اگر بجای shareholder‌ها این کارگران سود کارخانه را تقسیم میکردند چقدر سطح زندگی‌ و در آمد آنها بالا میرفت؟ خیلی‌! سیستم فعلی‌ که در بنگلادش و چین کارخانه میسازند عین برده خانه و کارگر‌ها روزی ۱۶ ساعت کار میکنند برای چند دلار انسانی‌ نیست!
Reactor نوشته: این که کمونیسم چه آرمانی دارد و چه فکری میکند اصلا مهم نیست.
دنیا پر است از ایسم های مختلف که همه آرمانگرا و خواهان خوشبخت کردن بشر هستند. یکیش اسلام و تشیع خودمان.

ارزش یک سیستم به میزان هر چه کمتر خطای آن سیستم است.

اول اینکه

ادعاهای کمونیسم فقط و فقط بر روی کاغذ هم شدیدا بودار است.این مطلب رو همان زمان شیوع کمونیسم, عقلای غرب به روشنی فهمیده بودند که با اون شدت باهاش مبارزه کردند.

دوم اینکه
حتی بعد از این همه سال و آزمایش کمونیسم در کشورهای مختلف به وضوح میبینیم که کمونیسم تا الان حتی یک! توجه شود حتی یک!! مورد عملکرد موفق هم نداشته!

همیشه اینجور نیست که چون یک چیزی "بهتر" کار میکند یا "بهینه‌تر" است, پس بهتر باشد.

در جستار « پیشرفت روزافزون فندآوری: به کجا می‌رویم؟ - برگ 5 » به این پرداخته بودیم که همبود فندین (The Technological Society) تنها در
زمینه‌ای پیش‌میرود که از همه برایش هموارتر و بهینه‌تر (more optimized) باشد, نه در زمینه‌ای که سود بیشینه‌یِ مردم را دربر داشته باشد.

بهمینسان در پرسمان اقتصاد نیز ما سامانه‌هایِ گوناگونی داریم که برخی از آنها مایه‌یِ شتابِ بسیار بالایی در "پیشرفت" میشوند, ولی این را به
بهایِ آسیبرسانی به هموندان خودشان بدست میاورند; پس باید ببینیم اینجا ما دنبال چه هستیم, دنبال بهینگیِ سامانه, یا دنبال بهزیستیِ مردم؟
اگر بهینگیِ سامانه, که روشن است سرمایه‌داری در کوتاه-زمان بسیار بهتر کار میکند و میتواند با گُسارشِ بنمایه‌‌ها, آلایش گسترده‌یِ
زیستبوم, زیر پا له کردن هموندان نابهینه‌یِ خود و کارهای همانند, به پیشرفتی تند و شیدآسا دستیابد, ولی خب به چه بهایی؟

پارسیگر
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43