undead_knight نوشته: کسری دیگه رسما داری چرت و پرت میگی! :)) در یک جنگ کلاسیک اگر در مورد نیروی نظامی صدق بکنه عملا اکثر غیرنظامیان "مجرم" هستند،چون به نحوی به نیروی نظامی کمک میکنند یا سرویس میدند که این با قوانین بین المللی در تضاده و البته آمریکا هم چنین قانونی نداره و از خودت در آوردی.
در مورد ارتشها که افراد کمک دهنده خیلی زیاد هست و عملا نمیشه همه رو محاکمه کرد باید ماهیهای بزرگتر رو گرفت ، ولی material support در این مورد هم صدق میکند ، مثلا در زمان جنگ جهانی آمریکا افرادی را که با نازیها همکاری میکردند ولو اینکه سرباز نازی یا حتی آلمانی نیز نبودند و حتی آمریکایی بودند اعدام کرد ، مثلا ارتش A با ارتش B دشمن است و در حال جنگ ، شخص X برای ارتش B در حال خرید سلاح است یا پول جمع میکند یا به هر نحوی کمک میکند ، آیا اینها Material Support نیست؟
Theodor Herzl نوشته: در مورد ارتشها که افراد کمک دهنده خیلی زیاد هست و عملا نمیشه همه رو محاکمه کرد باید ماهیهای بزرگتر رو گرفت ، ولی material support در این مورد هم صدق میکند ، مثلا در زمان جنگ جهانی آمریکا افرادی را که با نازیها همکاری میکردند ولو اینکه سرباز نازی یا حتی آلمانی نیز نبودند و حتی آمریکایی بودند اعدام کرد ، مثلا ارتش A با ارتش B دشمن است و در حال جنگ ، شخص X برای ارتش B در حال خرید سلاح است یا پول جمع میکند یا به هر نحوی کمک میکند ، آیا اینها Material Support نیست؟
اوه فقط چون نمیشه همه رو محاکمه کرد؟یعنی باید بکنیم!؟:e108:
ببین قانون پشتیبانی مادی از تروریست ها خیلی گسترده تره.در شرایط جنگی صرفا موارد خاصی از پشتیبانی مجازات داره و نه به اون گستردگی ای که در قانون ضد تروریستی اینجا اومده.
دوستانِ گرامی بد نیست نگاهی به عنوانِ این جستار داشته باشید.:e408: مدیر جان این پستهای بیربطِ اخیر باید منتقل شوند.
Dariush نوشته: دوستانِ گرامی بد نیست نگاهی به عنوانِ این جستار داشته باشید. مدیر جان این پستهای بیربطِ اخیر باید منتقل شوند.
اجازه بدید بحث ها ته بگیره چشم.
یادمه یکبار با دوستم درباره اینکه چرا در اسلام به مردان اجازه چند همسر داشتن داده میشود ولی به زنان اجازه بیش از یک شوهر داشتن داده نمیشود، حرف میزدیم. دوستم یک سخنی از یک آخوند نقل کرد که گویا او را کاملا قانع کرده بود. حالا این استدلال چی بود؟! اینکه یک قفل اگه بوسیله کلیدهای مختلف قابل باز شدن باشد قفل خوبی نیست و بدرد نمیخورد. ولی یک کلید اگر بتواند قفل های متفاوت را باز کند شاه کلید است. زن مثل قفل میمونه و مرد مثل کلید!
ببینید نوع نگرش ما به مسایل چطوریه که متوجه نمیشیم این فقط یک قیاس بی ربطه. آدم خوب که دقت میکنه میبینه گوینده اصلی این سخن چه دید سکسی ای به این مساله داشته! بیمار جنسی بوده یحتمل، شاید هم مخاطبانش رو بیمار فرض کرده. این خیلی آزار دهنده اس که ما خودکاروار هر کس سخنش قشنگ بود براش به به و چه چه راه میندازیم هتا اگه غیرمنطقی باشه. نمونه اش علی شریعتی...
"اگه بمباران هسته ای هیروشیما و ناکازاکی توسط آمریکا کار درستی بود خلبان هواپیمای بمب افکن خودکشی نمیکرد." این حرف رو دوستم در جریان یک بحث زد. با فرض اینکه خلبان واقعا خودکشی کرده باشه، پاسخ مناسب به آن چیست؟
جالب اینجاست که الان میبینم در ویکی پدیا همچین چیزی ننوشته!
خدمه هواپیمای بمبافکن
فرمانده هواپیمای «بی-۲۹» که در جنگ جهانی دوم نخستین بمب اتمی را بر شهر هیروشیمای ژاپن فروانداخت در سن ۹۲ سالگی درگذشت. «پل وارفیلد تیبت جونیر»، در خانهاش در شهر کلمبو در ایالت اوهایوی آمریکا درگذشت.سه تن از خدمه این هواپیمای جنگی، اظهار داشتهاند که «کاربرد سلاح اتمی اقدامی لازم در تاریخ» بوده و آنها از این کار «به دلیل پایان دادن به جنگ جهانی دوم پشیمان نیستند»[SUP].[/SUP]
بمباران اتمی هیروشیما و ناگاساکی - WiKi
Bibak نوشته: "اگه بمباران هسته ای هیروشیما و ناکازاکی توسط آمریکا کار درستی بود خلبان هواپیمای بمب افکن خودکشی نمیکرد." این حرف رو دوستم در جریان یک بحث زد. با فرض اینکه خلبان واقعا خودکشی کرده باشه، پاسخ مناسب به آن چیست؟
این سفسطهی نتیجه نامربوط به مقدمات است:
اگر این غذا خوشمزه بود من شکمام درد نمیگرفت.
انسان دین دارد، چون دین خوب است.
مسلم است که شما وقتی ادعایی دارید، مقدماتِ شما باید در موردِ همان نتیجه و عواملِ تاثیرگزار بر آن باشند. در موردِ بمبِ هیروشیما و ناکازاکی شما باید در موردِ تبعاتِ آن، جوانبِ اخلاقیِ آن و شرایی آن زمانی جهان و جنگ بگویید، خودکشیِ خلبانِ آن هواپیما میتواند در اثرِ هرچیزی باشد و کاملا بیربط به حادثهی هیروشیما.
undead_knight نوشته: thats definitely a fallacy
Logical Fallacy: Two Wrongs Make a Right
Two wrongs make a right - WiKi
ما اینجا سخنی فرنودین آوردهایم, با کپیپیست و پیوند دادن به بیرون هم سخن کسی پایور نمیشود (به همینکار میگویند دستآویز به باور همگان).
تو هم اگر راست میگویی برای ما روشن کن کشتن کسی که میخواهد تو را بکشد کژفرنود است آیا, چون "تو همچنین" دربر دارد؟ ((:
***
کژفرنود «تو همچنین» زمانی رخمیدهد که درستی/نادرستی یک چیز, بنادرستی وارونه شود.
١- سیگار بد است.
٢- یک سیگارکش به کسی میگوید سیگار بد است, نکش.
٣- کس برگشته میگوید اگر بد است چرا خود ات میکشی؟ پس بد نیست.
اینجا کژفرنود رخ داده, زیرا بدیِ سیگار به خوب بودن سیگار دگریسته هنگامیکه پیوندی میان خوبی یا
بدی سیگار و فرایند سیگارکشی نیست; به زبان دیگر این نمونهای است ایستا که خوبی یا بدی سیگار وابسته به کنشگر نمیباشد.
در جای دیگر ١ میتواند بسته به کنش ولی خوب یا بد بشود. کشتن دیگران بد است (ولی نه
همواره), پس
زمانیکه کسی میخواست دست به کشتن بزند, کشتن خود او در پدافند خوب میشود بی اینکه کژفرنودی؟ رخبدهد.
پارسیگر
نقل قول:ما اینجا سخنی فرنودین آوردهایم, با کپیپیست و پیوند دادن به بیرون هم سخن کسی پایور نمیشود (به همینکار میگویند دستآویز به باور همگان).
کپی پیست برای کم کردن زحمت هست نه اثبات چیزی،شما میرید منبع رو میخونید و در مورد درست بودن یا نبودنش اظهار نظر میکنید.
در ضمن اینکه کسی منبع یک چیز رو دلیل درست بودنش بدونه توسل به مرحعیته نه توسل به اکثریت!:))
نقل قول:تو هم اگر راست میگویی برای ما روشن کن کشتن کسی که میخواهد تو را بکشد کژفرنود است آیا, چون "تو همچنین" دربر دارد؟ ((:
***
در جای دیگر ١ میتواند بسته به کنش ولی خوب یا بد بشود. کشتن دیگران بد است (ولی نه همواره), پس
زمانیکه کسی میخواست دست به کشتن بزند, کشتن خود او در پدافند خوب میشود بی اینکه کژفرنودی؟ رخبدهد.
مهربد جان دقت نمیکنی دیگه،دلیل اینکه کشتن در دفاع از خود مجاز شمرده میشه لزوما به این معنا نیست که کشتن "درست" هم شمرده شده،این دفاع از خود هست که درست حساب میشه و در نتیجه کشتن نتیجه "ناخواسته" دفاع از خود هست.
بنابراین استدلال"چون میخواست مرا بکشد من "حق" داشتم او را بکشم"اشتباهه،استدلال درست اینه "چون میخواست مرا بکشد مجبور به دفاع از خود شدم و او کشته شد"
بنابراین اگر قبول داریم چیزی اشتباهه صرفا زمانی وجودش اخلاقی هست که به خاطر کار درست دیگه ای و به صورت ناخواسته حاصل بشه.
Mehrbod نوشته: اگر کسی میخواست ما را بکشد, بر پایهیِ سخن تو ما نباید او را در پدافند از خود بکشیم, اگرنه دچار سفستهیِ نامبرده میشویم!
در همینباره سه باری پاسخ ات را دادهام, ولی هیچبار نخواندهای و همینجور توتیوار سخن ات را میزنی: بنگاه سفسته یابی - برگ 32
دو تا - هم رفتار را درست و همان + میکنند. در روانشناسی زیستیک سازوکار negative reinforcement از پایه همین است, با دادن - به رفتار -, برآیند + خواهیم گرفت:
جوابتو دادم،ندیده بودم.
اگر کنش منفی به نتیجه درست منجر بشه به معنای این نیست که کنش اولیه مورد نظر درست بوده!
مثلا اگر بریدن دست و پا به کاهش دزدی(خوب) منجر بشه به این معنا نیست که ایرادی ندارند.