Russell نوشته: تقیه دیگران تقصیر ما نیست که !!
خب اگر انشالاسپاگتی این حرف آخر است که:
The main thing to keep in mind is the
distinction between argumentation and testimony. The whole point of logic is to develop techniques for evaluating the
cogency of arguments independently of the arguer's identity. So, ask the question: is the person being criticized arguing or testifying? Are reasons being presented, or must we take the person's word for something? If the person is arguing, the
argument should be evaluated on its own merits;
if testifying, then credibility is important
یک نکتهیِ جالب اینکه استدلال اخلاقی همچنان یک استدلال است !!
اینهم بیجاست و پیوندی به کیس ما ندارد !( سوارخ دعا را گم کرده اید)
این تنها دگرسانی میان
باورپذیری گواه و
فرنودمندی سخن فرنودگر ست.
اینجا کسی گواهی در باره ی کمونیست ها و .. نداده است هنوز!
( گمان نکنم کسی با استالین کله پاچه خورده باشد)
ما درستی و نادرستی سخن گوینده را به زیر پرسش نبردیم و
بدینسان هیچ کژفرنودی در برگیرنده ی کار ما نمیشود !
ما تنها میپرسیم که آیا یک تبهکار میتواند روی سندلی
داوری بنشیند یا نه؟ شما به این پاسخ بدهید!
•
پارسیگر
Russell نوشته: یک نکتهیِ جالب اینکه استدلال اخلاقی همچنان یک استدلال است !!
خب که چه، یک فرنود هم باشد، مهند این است که کژ فرنود نیست.
و پیوندی میان گوینده و درستی و نادرستی سخن او نمی سازد!
( اگر میسازد بفرمایید به ما نشان بدهید)
شما برای دررفتن از پاسخ، نمیتوانید به این چیزی که خودتان هم
هنوز هوش نکرده اید آویزان شوید !
پس بازهم
میپرسیم که آیا یک تبهکار میتواند روی سندلی
داوری بنشیند یا نه؟ شما به این پاسخ بدهید!
•
Russell نوشته: پس برای اینکه این کارهای شما هیچ کارکرد و شباهتی به کتک زدن ندارد است که از عبارت "کتک زدن" استفاده میکنید !!
لازم به یادآوریست که این تشبیهها بسیار مرسوم است و به هیچ وجه ابداعات مزدکی نیستند !!
چیزی در تراز همان " پاسخ دندانشکن =
Logical Fallacy: Appeal to Force " چون در آن دندان شکسته شده؟! (:
Russell نوشته: پس برای اینکه این کارهای شما هیچ کارکرد و شباهتی به کتک زدن ندارد است که از عبارت "کتک زدن" استفاده میکنید !!
لازم به یادآوریست که این تشبیهها بسیار مرسوم است و به هیچ وجه ابداعات مزدکی نیستند !!
سنجهیِ ما اینجا نه مزدک است نه هیچکس دیگر, بساکه خرد است.
برای من جدا از همهیِ ستیزهای امروز بسیار گیراست بدانم پاسخ تان به
پرسش آبی شدهیِ مزدک چیست, آیا تبهکار میتواند به داوریِ دیگران بنشیند یا خیر؟
Mehrbod نوشته: آیا تبهکار میتواند به داوریِ دیگران بنشیند یا خیر؟
قاضی مرتضوی را نمی شناسید؟
•
مزدك بامداد نوشته: خب، گفتیم که این سگ خور از هنگ کنگ بود و آن یکی از سرباز گمنام !!
و ما هم گفتیم سفسطه منشاء است! که شما گیر داده اید به اینکه چون گوینده کره ایست پس حتمن سخنش دروغ است!
آن یکی را هم که به کل منکر کمونیست بودنش هستید که خود کلی بحث و داستان دارد!
طالبان هم مسلمان نیستند به جان شما
مزدك بامداد نوشته: خب که چه، یک فرنود هم باشد، مهند این است که کژ فرنود نیست.
و پیوندی میان گوینده و درستی و نادرستی سخن او نمی سازد!
من دربارهیِ استدلالی که شما به آن معترض هستید سخن گفتم، شمال و جنوب را هم دیگر گم کردهاید !!
یکبار دیگر !!
1-آدمکشی کار بدیست (فرض مورد قبول دو طرف)
2- استالین آدمکش کشته.
3-استالین کار بدی کرده.
شما وقتی میگویید من میتوانم گزارهیِ 3 را بیان کنم ولی کوروش نمیتواند شوخی میکنید چرا که چنانچه گفتیم منطق کارش جدا کردن سخن از سخنگوست و اگر سه درست است که درست است، اگر درست نیست که نیست، دیگر مزدک و کوروش اصغر و اکبر ندارد، منطق است! شما هم نمیتوانید به کوروش بگویید نگو زمین گرد است(صلاحیت قضاوت دربارهیِ درستی گزارهای را ندارد) همانطور که نمیتوانید از او بخواهید که نگو استالین کار بدی کرده (صلاحیت قضاوت دربارهیِ گزارهای را ندارد).
حدس من این است که شما متوجه نمیشوید "قضاوت کردن" یعنی چه، قضاوت در اینجا قضاوت دربارهیِ درستی و نادستیست، ولی هر گزارهیِ اخلاقی همراه خود شماتت و تحسین و... را دارد اینکه بگوییم: مزدک آدم بدیست، ولی من او را نکوهش نمیکنم/او قابل نکوهش نیست ، مشخصا مهمل است.
البته یک گزینهیِ دیگر این است که بگوییم گزارههایِ اخلاقی درست یا غلط نیستند (که گمان نکنم چندان اینرا البته دوست داشته باشید !!)، که آن البته بحث دیگریست و باز نباید برای مزدک و کوروش تفاوت داشته باشد !!
صندلی قضاوت هم برای قضاوت در دادگاه صلاحیت قانونی میخواهد، نه اینجا دادگاه است و نه ما دربارهیِ حکم قانونی صحبت میکنیم و نه شما مجوز قانونی دارید که ما نداریم. صلاحیت برای سخن گفتن به یک مغز نیاز دارد که بقیهیِ اعضای انجمن هم یکی دارند و توان قضاوت دربارهیِ گزارهها و استدلالها را باید داشته باشند و هم میتوانند آنها را بفهمند و هم بدون اینکه چماق دوستان بتواند به آنها برسد آنرا بیان کنند.
خلاصه اینکه، ریشهی همه اینها ملغمهایست که شما از اخلاق فایدهگرایانه، عقل سلیم، سنتهایِ معمول، آنچه دربارهیِ صندلی قاضی دادگاه شنیدهاید و البته منطق در ذهن خود درست کردهاید(درست مانند اینکه در جای دیگر میگویید چون در دادگاه فرض بر بیگناهی متهم است، فرض ما هم در فلسفه باید بر عدم باشد !!)، که البته دستتان درد نکند برای ما که بد نشده و بسیار لذت میبریم !! ولی اینها دلیل نمیشود منطق را شخم بزنید و بگویید افراد با تخصص آکادمیک در زمینهیِ منطق سواد منطقی ندارند و اینها، باشد؟!!
Mehrbod نوشته: پرسش آبی شدهیِ مزدک چیست, آیا تبهکار میتواند به داوریِ دیگران بنشیند یا خیر؟
آری !!
بقیه توضیح به سرور مزدک (حتی بخشهایِ آبی آن) در پست بالا آمده !!
Russell نوشته: خلاصه اینکه،اینها ریشهی همه اینها ملغمهایست که شما از اخلاق فایدهگرایانه، عقل سلیم، سنتهایِ معمول، آنچه دربارهیِ صندلی قاضی دادگاه شنیدهاید و البته منطق در ذهن خود درست کردهاید(درست مانند اینکه در جای دیگر میگویید چون در دادگاه فرض بر بیگناهی متهم است فرض ما در فلسفه باید بر عدم باشد !!)، که البته دستتان درد نکند برای ما که بد نشده و بسیار لذت میبریم !! ولی اینها دلیل نمیشود منطق را شخم بزنید و بگویید افراد با تخصص آکادمیک در زمینهیِ منطق سواد منطقی ندارند و اینها، حب؟!!
بیجاست،
آنچه در دادگاه رواست از روی همین فرنودسار و خردورزی بدست آمده و از آسمان
نیفتاده است. ( پیشتر ، متهم گناهکار بود تا زمانی که در آتش نسوزد!)
فرامنشی هم برای بهبود همزیستی میان مردم پدید آمده و خود فرنودسار را هم برای
پر کردن زمان بیکاری شما درست نکرده اند، برای یافتن راه بهینه ی زندگی و خوشی بوده!
شما هم تا دراکولا پایور نشود، صلیب از خود آویزان نمیکنید مگر اینکه بی خرد باشید !
کارشناسی آکادمیک هم در این زمینه گوناگون است، فورمول انشتین نیست که همه جا
یکسان باشد. کارشناسان جمهوری اسلامی هم میگویند که فرگشت روی نداده ب.ن. !!
---
در باره ی آن داستان هم گفتیم که کاری به این نداریم که آدمکشی به این انگیزه که
کوروش یا عمر گفته ، خوب یا بد است، من میگویم که آیا این کس که خودش آدمکش
است، پروانه این را دارد که یکی دیگر را از بالای سندلی، برای آدمکشی بنکوهد یانه!؟
پس این سخنان در کنار اینکه به این جستار پیوندی ندارند، از ناتوانی شما در پرداختن
به خود فرهشت گفتگوست = گریز از پاسخ به پرسش ما!
پس بازهم
میپرسیم که آیا یک تبهکار میتواند روی سندلی
داوری بنشیند یا نه؟ شما به این پاسخ بدهید!
•
پارسیگر