دفترچه

نسخه‌ی کامل: بنگاه سفسته یابی
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34
مزدك بامداد نوشته: =
قنداق این بچه... البته کسی که دهانش آلوده به همچین توهینی باشه نمیتونه بالغ باشه.. و فکر نمیکنم با شما هم شوخی داشته باشم!
جناب راسل و کوروش به شما گوشزد لازم را کردند و دیگر جواب شما را نمی دهم
مزدك بامداد نوشته: 2- تو که خودت متقلب هستی ، سزامندی نکوهش مرا نداری: تو یکی خفه شو ( فرنودین)

پس سفسته ی بودن این، به برداشت یکم برمیگردد، چرا که بد بودن تقلب
در صف اتوبوس ، وابسته به گوینده نیست و انگیزه ی سفسته بودنش درست
همین است! ولی گزاره و برداشت دوم دارای هیچ نکته ای نیست که بیرون
از فرنود باشد. اینهم آموزه ی رایگان فرنودسار برای " مدرسه ی موشها" !
من بیشتر از این نمیتونم از شما به خاطر به رخ کشیدن سوادتون متشکر باشم. وای به حال موشهایی که مزدک معلمشونه E415

در حالت دوم شخص ستیزی کردید جانم. اینو همون اول گفتم جانم.
kourosh_bikhoda نوشته: ولی خب اینجوری که شخص ستیزی حساب میشه

الان اون یکی زیردست میاد "جانم" های منو گردآوری میکنه به نفع سرورش میخنده E415
kourosh_bikhoda نوشته: گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kourosh_bikhoda نمایش پست ها
ولی خب اینجوری که شخص ستیزی حساب میشه
الان اون یکی زیردست میاد "جانم" های منو گردآوری میکنه به نفع سرورش میخنده
بیخود است، شخص ستیزی (ad hominem argumentum) این است که بگوییم که:
تو چون بدی سخنت نادرست است!
ولی ما میگوییم :
شما که خود آلوده اید خفه بشید!.
پس اینجارا هم هوش نکردید !!
بازهم آموزه ی رایگان در آموزشگاه موشها!!
E415

پارسیگر
Persepolis نوشته: فکر نمیکنم با شما هم شوخی داشته باشم!
E00e
ما می بایستی به شما یاد میدادیم که نمیشود با ما "شوخی"
کرد و سپس ، پس از کتک خوردن،به دامان پاپاجون پناه برد.!
مزدك بامداد نوشته: تو چون بدی سخنت نادرست است!
ولی ما میگوییم :
شما که خود آلوده[١] اید خفه بشید!.
E412
kourosh_bikhoda نوشته: E412

این روز ها که دیگر چنته تهی شده، چگالی پاسخ های زرشکی و لودگی و شعری تان بالا رفته است!
kourosh_bikhoda نوشته: الان اون یکی زیردست میاد "جانم" های منو گردآوری میکنه به نفع سرورش میخنده

شما چرا این همه به اینکه من مزدک را «سرور» می‌نامم رشک میورزید؟

من کسانیکه در جایی از خود ام برتر ببینم را سرور مینامم: مردستیزی فراگیر در ایران و جهان


ایشان هم در بیشتر زمینه‌ها از من برتر و دانشمندتر هستند و من پیوسته از ایشان میآموزم, اگرنه ما اینجا دوشادوش با
بهره‌کشی میستیزیم و اندیشه‌هایِ تیره‌یِ شما از "سروری" و "نوکری" هم بدبختانه برآمده از همان جهان‌بینی کثیف خود تان هستند! E402
کورش و میلاد من را به یاد سندروم استکهلم می‌‌اندازند چون فکر نمیکنم خود اینها میلیونر باشند ولی‌ اینگونه از کسی‌ که حق آنها را نیز می‌خورد دفاع میکنند ، مثل گروگانی که از گروگان گیر خود دفاع می‌کند!
Theodor Herzl نوشته: کورش و میلاد من را به یاد سندروم استکهلم می‌‌اندازند چون فکر نمیکنم خود اینها میلیونر باشند ولی‌ اینگونه از کسی‌ که حق آنها را نیز می‌خورد دفاع میکنند ، مثل گروگانی که از گروگان گیر خود دفاع می‌کند!

بسیاری از مردم هیچ انگاره ای از فرای سامانه ندارند
و در ماتریکسی که برایشان بافته اند به سختی گرفتار
و امیدشان به این است که در درون این سامانه پله های
پیشرفت مافیایی را بالا بروند، اینها هرگز نمیتوانند باور
کنند که روزی خود یا فرزندشان به در لای چرخ دنده های
بهره دهی، و روزمزدی و نداری و روسپی گری و ...
گیر کرده و له خواهند شد! ناآگاه از اینکه سرانجام،
این سامانه خود یا فرزندانشان را فرو خواهد خورد،
همچنان از سامانه ی دوزخی که از دریافت سازوکار
ان ناتوانند، به رایگان پدافند میکنند و پاریس هیلتون
به ریش نداشته ی این بیچارگان از خود بیگانه، میخندد!



پارسیگر
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34