دفترچه

نسخه‌ی کامل: بنگاه سفسته یابی
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34
مزدك بامداد نوشته: به زبان دیگر، میگوییم:
تو یکی خفه شو، نمیگوییم درست یا نادرست گفتی!


مزدك بامداد نوشته: پس چنین نکوهش و ایرازشی[٢] از سوی آمریکا ناروا و باورناپذیر است
که از روی دوستی با حقوق بشر گفته باشد.

بحث پیرامون مغلطه بودن و درستی یا نادرستی که تمام است و گفتنی‌هایِ مرتبط را کوروش و آندد بدرستی اشاره کردند، ولی من گمان میکنم اینها بیش از اینکه مربوط به مغالطه درباره‌یِ درستی سخن کسی باشد درباره‌یِ اخلاق گفتگوی چند نفر با هم است، در میان گفتگو گفتن "تو خفه شو" و "یکی بیاید قنداق آنیکی را عوض کند" گفتن و تازه ادعای اخلاقی در بحث داشته باشد که: "طرف مقابل طرفدار سرمایه داریست پس حق سخن‌گفتن در فلان زمینه را ندارد" با هم جور در نمیآیند.
من گمان میکنم بد نباشد یک بحث جداگانه درباره‌یِ اخلاق گفتگو داشته باشیم، من چند وقت پیش هم دراینباره اندکی نوشتم، گویا در دنیای مجاز اینکه نمیتوان یکسری کارها را کرد نتیجه گرفته میشود که احترام متقابل معنایی ندارد و گویی کسی که آنسو پشت کامپیوتر نشسته اصلا انسان نیست، یکی دنبال راهی برای جواب دادن به او با حداقل انرژی‌ست، یکی دنبال بهترین راه حمله به دیگران است و...
مزدك بامداد نوشته: ??
جناب مزدک کار بدی کرده= قضاوت درباره‌یِ ایشان یا سرزنش او !!

به وارونه،
شما میتوانید بگویید که ریشخند ,x,y کار بدی است،
ولی اگر خودتان هم ریشخند کرده باشید، نمیتوانید
به کسی که ریشخند کرده( یا گمان میکنید که
ریشخند کرده!) خورده گیری یا سرزنش نمایید!

به زبان دیگر، اگر دامان خودتان الوده است،
نام مرا در این پیوند، بزبان نیاورید!!!!

هوش شد؟
من که هوش کرده‌ام، شما متوجه نیستید که در عین حال ادعا میکنید که اخلاقیات نسبی‌ست و هم مطلق.

1-جنایت کار بدی‌ست.(حکم مطلق اخلاقی، نکوهش اخلاقی عمل)
2-استالین جنایت کرده.

از 1و2
3-استالین کار بدی کرده (نکوهش اخلاقی استالین)

بعد از اینها تمام سخن درباره‌یِ اینکه فلانی حق ندارد گزاره‌یِ 3 را بگوید ولی آنیکی که گواهی از مسکو دارد میتواند در بدترین حالت تنها گرایش به سانسور دولتی در صورت در دسترس بودن آن و در بهترین حالت توسل به نسبیت اخلاقی‌ست، موضعی که با گزاره‌یِ 1 که خودتان از ابتدا مطرح کرده‌اید در تضاد است :e407:
Russell نوشته: من که هوش کرده‌ام، شما متوجه نیستید که در عین حال ادعا میکنید که اخلاقیات نسبی‌ست و هم مطلق.

1-جنایت کار بدی‌ست.(حکم مطلق اخلاقی، نکوهش اخلاقی عمل)
2-استالین جنایت کرده.

از 1و2
3-استالین کار بدی کرده (نکوهش اخلاقی استالین)

بعد از اینها تمام سخن درباره‌یِ اینکه فلانی حق ندارد گزاره‌یِ 3 را بگوید ولی آنیکی که گواهی از مسکو دارد میتواند در بدترین حالت تنها گرایش به سانسور دولتی در صورت در دسترس بودن آن و در بهترین حالت توسل به نسبیت اخلاقی‌ست، موضعی که با گزاره‌یِ 1 که خودتان از ابتدا مطرح کرده‌اید در تضاد است :e407:

بازهم هوش نکردید.
نخست اینکه گزاره ی نخست شما، یک توتولوژی یا "این همانی" است،
چرا که روشن است که "جنایت" کار بدی است ، چون این واژه و این
فرایافت خود نمود بدی است! و از اینرو اَوَست هم هست!
گزاره ای که باید سر آن سخن میگفتید این است که :
١. آدم کشی کار بدی است
که این خودش جای گفتگو دارد که آدم کشتن کجا و کی بد است، چرا
که این یکی اَوَست نیست و مانند دزدی، بسته به این است که بهره کش
بدزدد یا رابین هود!
پس این یک ایرنگ شما بود،

گزاره ی دوم هم که میگوید " استالین آدم کشت پس بد است "،
هم در سایه ی گفتگوی گزاره ی نخست است ( که آیا براستی و
نادداوند کشت یا از خشکسالی بوده به گردنش بسته اند و ...)
و هم اینکه کسی که اینرا میگوید باید خود پاک از آدم کشتن باشد
تا پروانه ی گفتن چنین سخنی را [که یکزمان، داوری و نکوهش
کسی دیگر است که همسان کار خودش را انجام داده!] ، داشته باشد،
باورپذیر باشد و نکوهش اش، از روی راستی و نه فریب انجام شود.



پارسیگر
مزدك بامداد نوشته: بازهم هوش نکردید.
نخست اینکه گزاره ی نخست شما، یک توتولوژی یا این همانی است،
چرا که روشن است که "جنایت" کار بدی است ، چون این واژه و این
فرایافت[١] خود نمود بدی است! و از اینرو اَوَست[٢] هم هست!
گزاره ای که باید سر آن سخن میگفتید این است که :
١. آدم کشی کار بدی است
که این خودش جای گفتگو دارد که آدم کشتن کجا و کی بد است، چرا
که این یکی اَوَست نیست و مانند دزدی، بسته به این است که بهره کش
بدزدد یا رابین هود!
پس این یک ایرنگ[٣] شما بود،

گزاره ی دوم هم که میگوید " استالین آدم کشت پس بد است "،
هم در سایه ی گفتگوی گزاره ی نخست است ( که آیا براستی و
نادداوند کشت یا از خشکسالی بوده به گردنش بسته اند و ...)
و هم اینکه کسی که اینرا میگوید باید خود پاک از آدم کشتن باشد
تا پروانه[٤] ی گفتن چنین سخنی را [که یکزمان[٥]، داوری و نکوهش
کسی دیگر است که همسان کار خودش را انجام داده!] ، داشته باشد،
باورپذیر[٦] باشد و نکوهش اش، از روی راستی و نه فریب انجام شود.
شما (دو ثانیه) توجه نمیکنید که من گزاره‌یِ اول را فرض مورد قبول و حتی ادعای خود شما گرفته ام، در مورد واژه هم اهمیتی ندارد، "آدمکشی" هم بار اخلاقی دارد، شما هر چه را دوست دارید جای آن بگذارید فرقی نمیکند، مثلا زیر پای نهادن حقوق بشر:

مزدك بامداد نوشته: آمریکا میتواند بگوید که زیرپا نهادن حقوق بشر کار بدی است،
ما هم میگوییم درست میگوید، کار بدی است!
Russell نوشته: بحث پیرامون مغلطه بودن و درستی یا نادرستی که تمام است و گفتنی‌هایِ مرتبط را کوروش و آندد بدرستی اشاره کردند، ولی من گمان میکنم اینها بیش از اینکه مربوط به مغالطه درباره‌یِ درستی سخن کسی باشد درباره‌یِ اخلاق گفتگوی چند نفر با هم است، در میان گفتگو گفتن "تو خفه شو" و "یکی بیاید قنداق آنیکی را عوض" کند گفتن و تازه ادعای اخلاقی در بحث داشته باشد که طرف مقابل طرفدار سرمایه داریست پس حق سخن‌گفتن در فلان زمینه را ندارد با هم جور در نمیآیند.من گمان میکنم بد نباشد یک بحث جداگانه درباره‌یِ اخلاق گفتگو داشته باشیم، من چند وقت پیش هم دراینباره اندکی نوشتم، گویا در دنیای مجاز اینکه نمیتوان یکسری کارها را کرد نتیجه گرفته میشود که احترام متقابل معنایی ندارد و گویی کسی که آنسو پشت کاپیوتر نشسته اصلا انسان نیست، یکی دنبال راهی برای جواب دادن به او با حداقل انرژی‌ست، یکی دنبال بهترین راه حمله به دیگران است و...
این هم بیجاست.
نخست اینکه ما گزاره ی "تو خفه شو" را به کس ویژه ای نگفتیم،
بساکه داستان را به پارسی ساده بازگو کردیم. بزبان دیگر هرکس
که دامان خودش بیشتر به یک تباهی الوده است و بیاید از کس دیگر
نکوهش کند که گویا او هم چنین کاری را انجام داده،[ جدا از اینکه
راست یا دروغ گفته باشد] ، باید به او گفت: " تو یکی خفه شو"
و برو نخست, جلوی در خانه ی خودت را جارو کن تا سزامندی
داوری و نکوهش دیگران را داشته باشی. شما نمیدانم چرا این را
نهوشیدید و گمان کردید که این گزاره رو بسوی کس ویژه ای
یا یکی از کاربران اینجاست!
--
آندد هم این را درست هوش نکرد و کوروش در پایان اندکی
هوش کرد که تبهکار, سزامندی فرامنشیک برای نکوهش
تبهکار و تبهکاری دیگر را ندارد!
--
رهگذر دوم، این داستان قنداق است که فردید مارا می رساند
که ایشان ( پرسپولیس) با اینکه میبیند که خود من در این جستار
یک سوی گفتگو هستم، و با اینکه خودش هم یک کاربر است،
در جستار همگانی و نه در پیام خودینه، مینویسد که " کوروش،
راستی ، اینو هم بیا بگیر بزن توی سرش ". بزبان دیگر.، خودش
با گزاره ی خودش میگوید که بچه است و دیگری باید این کار را
برایش انجام دهد و همین ، "قنداق" نیز این را میرساند.

پس ما با هرکس همچنان که شایسته ی اوست سخن گفته ایم!



پارسیگر
Russell نوشته: شما (دو ثانیه) توجه نمیکنید که من گزاره‌یِ اول را فرض مورد قبول و حتی ادعای خود شما گرفته ام، در مورد واژه هم اهمیتی ندارد، "آدمکشی" هم بار اخلاقی دارد، شما هر چه را دوست دارید جای آن بگذارید فرقی نمیکند، مثلا زیر پای نهادن حقوق بشر:
نقل قول:نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد [عکس: viewpost-left.png] آمریکا میتواند بگوید که زیرپا نهادن حقوق بشر کار بدی است،
ما هم میگوییم درست میگوید، کار بدی است!
و سخن بر سر این بود که آمریکا نمیتواند
ژست داوری و فرشته گون و پاسداری
از مهاد های فرامنشی گرفته، بگوید:
" تو چرا حقوق بشر را زیر پا نهادی"
دگرسانی در اینجاست !!!



پارسیگر
Russell نوشته: که احترام متقابل معنایی ندارد و گویی کسی که آنسو پشت کامپیوتر نشسته اصلا انسان نیست، یکی دنبال راهی برای جواب دادن به او با حداقل انرژی‌ست، یکی دنبال بهترین راه حمله به دیگران است و...
اینهم از این سخنان کلیشه ای و نافربودانه است،
روشن است که " انسان بودن" به تنهایی بسنده
نیست که شما برای یکی ارج بنهید. منی که
در نگر اسلامیست،"نجس" هستم، همان
ارجی را به او مینهم که او به من، بساکه کمتر!

همچنان که من فربودگرا بوده و اینجا از کسی
درخواست ارج نهادن به خود را ندارم .

کسی که رفتار کودکانه دارد، با " قنداق"
پذیرایی میشود. این هم پاسخ با کمینه ای
از انرژی به کسی داده شود، مهند نیست،
مهند هوداد (کیفیت) پاسخ است. چه بسا
دو برگ نوشته، نتواند کار یک گزاره ی
ساده را انجام دهد.
جستن بهترین راه تازش هم گناه نیست،
بساکه سراپای ستیز و جنگ به همین است
و این واژه ی "بهترین" است که اینجا در
میدان گفتمان است.



پارسیگر
مزدك بامداد نوشته: این هم بیجاست.
نخست اینکه ما گزاره ی "تو خفه شو" را به کس ویژه ای نگفتیم،
بساکه[١] داستان را به پارسی ساده بازگو کردیم. بزبان دیگر هرکس
که دامان خودش بیشتر به یک تباهی الوده[٢] است و بیاید از کس دیگر
نگوهش کند که گویا او هم چنین کاری را انجام داده،[ جدا از اینکه
راست یا دروغ گفته باشد] ، باید به او گفت: " تو یکی خفه شو"
و برو نخست, جلوی در خانه ی خودت را جارو کن تا سزامندی[٣]
داوری و نکوهش دیگران را داشته باشی. شما نمیدانم چرا این را
نهوشیدید[٤] و گمان کردید که این گزاره رو بسوی کس ویژه ای
یا یکی از کاربران اینجاست!
--
آندد هم این را درست هوش نکرد و کوروش در پایان اندکی
هوش کرد که تبهکار سزامندی فرامنشیک[٥] برای نکوهش
تبهکار و تبهکاری دیگر را ندارد
شما خودتان بروشنی گفتید معنی حقیقی این سخن چیست، منکه حرفی در دهان شما نگذاشته‌ام این دیگر واضح توضیح خودتان است:

مزدك بامداد نوشته: به زبان دیگر، میگوییم:
تو یکی خفه شو، نمیگوییم درست یا نادرست گفتی!

مخاطب هم که مشخص است و خودتان پیشتر گفتید که کاپیتالیست‌هایِ انجمن یعنی میلاد و کوروش و... مخاطب کل مطالب هستند.

مزدك بامداد نوشته: رهگذر[٦] دوم، این داستان قنداق است که فردید[٧] مارا می رساند
که ایشان ( پرسپولیس) با اینکه میبیند که خود من در این جستار
یک سوی گفتگو هستم، و با اینکه خودش هم یک کاربر است،
در جستار همگانی و نه در پیام خودینه[٨]، مینویسد که " کوروش،
راستی ، اینو هم بیا بگیر بزن توی سرش ". بزبان دیگر.، خودش
با گزاره ی خودش میگوید که بچه است و دیگری باید این کار را
برایش انجام دهد و همین ، "قنداق" نیز این را میرساند.

پس ما با هرکس همچنان که شایسته[٩] ی اوست[١٠] سخن گفته ایم!
اینجا تاپیک مغالطه یابی در گفتمان دیگران است که خودتان هم زحمت آغاز آنرا کشیده‌اید، ایشان در چهارچوب موضوع بحث سخن گفته، حالا روی سخنش به هر کس بوده.
مزدک شما به این آریازاده یک "بیسواد" گفتید رفت و چند روزی ناپیدا بود! بعدها کاشف
به عمل آمد (در جستار صندلی داغ باباکوروش) که به خاطر توهین شخصی شما قهر کرده و
ناراحت بود و لاگین نمی‌کرد. اینهم از این داستان! خلاصه این کودک آریازاده را بی‌خیال شوید
که امروز و فرداست با پدر و مادر پاکزاد آریایی‌اش به تالار برگردد و به خدمت شما برسد. :)
Russell نوشته: شما خودتان بروشنی گفتید معنی حقیقی این سخن چیست، منکه حرفی در دهان شما نگذاشته‌ام این دیگر واضح توضیح خودتان است:



مخاطب هم که مشخص است و خودتان پیشتر گفتید که کاپیتالیست‌هایِ انجمن یعنی میلاد و کوروش و... مخاطب کل مطالب هستند.


اینجا تاپیک مغالطه یابی در گفتمان دیگران است که خودتان هم زحمت آغاز آنرا کشیده‌اید، ایشان در چهارچوب موضوع بحث سخن گفته، حالا روی سخنش به هر کس بوده.

بیجاست.
من خودم بهتر از همه میدانم که چه نوشته ام و من میگویم که
خواسته ام فردید خود را به زبان ساده برسانم و روی سخن با
یک گروه سیاسی است و نه با سرکار ایکس و سرکار ایگرگ!

برای اینکه شما هم هوش کنید یک نمونه:
میگوییم که فاشیست ها پدرسوخته اند
اکنون اگر یک کاربر بگوید که به خود خود من دشنام داده
شده، چون من هوادار فاشیسم هستم، بسیار بیجا کرده است.

من هم جایی گله زاری نکرده ام که گفته اند که" چپها کون
گشاد و کمونیست ها دزد هستند"،پس به خود من خوارداشت
و دشنام خودینه گفته شده است!

من نمیدانم چرا از دریافت این چیزهای باریک ولی ساده ناتوانید!

پارسیگر
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34