دفترچه

نسخه‌ی کامل: بنگاه سفسته یابی
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34
مزدك بامداد نوشته: رطب خورده منع رطب کی کند
E412
kourosh_bikhoda نوشته:
نقل قول:رطب خورده منع رطب کی کند
E412
در زمان عیسی روزی یهود میخواستند زنی را سنگسار نمایند
گفتند نگر تو چیست، گفت گرفتاری ندارد! هر کس که تا کنون
چنین گناهی نکرده است، سنگ بیندازد!
بر این پایه، سرمایه داران و وبهره کشان که خود بزرگترین
و دیرینه ترین تبهکاران تاریخ هستند، و خودشان هم برترین
انگیزه ی پدید امدن جنبش ها و شورش های مردمی می باشند،
نمیتوانند شورشیان و واژگران را به شوند اینکه دشمنان خود
را کشته اند و یا از ترس جهانخواران ، سختگیری نموده اند
نکوهش و ایرازش نمایند! تنها کمونیست ها و سوسیالیست ها
هستند که پس از پذیرفتن اینکه بهره کشی بد است، این سزامندی
و پروانه را دارند که از کارکرد کسانی که خود را سوسیالیست
مینامند، نکوهش و یا سرزنش نمایند .
شما هم هرگاه، بهره کشی هومن از هومن را ناروا دانستید،
و دست از آفتابه گرفتن برای پاریس هیلتون برداشتید، میتوانید
گریبان استالین و فیدل و .. را بگیرید و نه زودتر!

پارسیگر
مساله بهره کشان و شوروی مثل مثلا انتقاد مصباح یزدی از آمریکا هست ، مصباح یزدی و اسلام گرایان ۱۰ برابر از آمریکا بدتر هستند ، ولی‌ حالا از آمریکا انتقاد میکنند. بحث انتقاد یک کاپیتالیست از نظام سوسیالیستی نیز این هست ( نه لزوما انتقاد از آمریکا و شوروی) ، شما که خودت به تبهکار‌ترین سیستم اقتصادی جهان اعتقاد داری در مقامی نیستی‌ که از سوسیالیسم ایراد بگیری. یک مثل دیگر اینکه یک کسی‌ که برده دار است نمی‌تواند به کسی‌ که مثلا ۲۰ دلار در ساعت حقوق میدهد ایراد بگیرد! چون خود او در جایگاه بسیار غیر انسانی‌ تری است. از نظر شخصی‌ من شوروی دشمن سوسیالیسم بود و معتقد هستم باید تروتسکی جای استالین را می‌گرفت ( این جریان تروتسکی و استالین ۸۰ سال هست که چپ‌ها را در بحث و جدال فرو برده است!) ، استالین از نظر من به هر دلیلی‌ چندین کار مثبت کرد ، ولی‌ ۱۰۰ برابر جنایت هم کرد ، در مورد استالین یک کسی‌ مثل خرشچوف میتواند انتقاد کند ، ولی‌ مثلا مصباح یزدی و میلتون فریدمن نمیتوانند!
مزدك بامداد نوشته: سفسته ای در کار نیست.
رطب خورده منع رطب کی کند
کسی که دست خودش به گناه آلوده است، نمیتواند دیگران را به همان گناه ایراخته (محکوم)
نموده و سرزنش نماید. تنها میتواند بگوید که چنین و چنان است ولی پروانه ی نکوهش ندارد!
؟!
این سخنی سراسر بیجاست از آنجا که موضوعیتِ نگاهِ یک ایده‌ئولوژی به یک پدیده در دو سوی درستی و نادرستی، با هم فرقها دارند و پذیرفتنی نیست که با ایده‌آلهای یک ایده‌ئولوژی بخواهید در مورد انتقاداتی که ایده‌ئولوژی‌های دیگر از او میکنند قضاوت کنید. برای نمونه، دین اسلام ارزشی به نام الهی بودن دارد، خنده‌دار خواهد بود اگر وقتی که به اسلامیست‌ها می‌گویند که شما حقوق بشر را پایمال کرده و انسانها را شلاق می‌زنید و دست و پا قطع می‌کنید و ... برگردد بگوید که شما ملحدان هیچ سخن نگویید که با قوانین کافرانه‌ی خویش ظلمی گران بر انسانها روا داشته‌اید!

در مورد کشورهای کمونیستی و کاپیستالیستی، گندِ بالاآمده آنقدر زیاد هست که حالا در آمارهای چند میلیون انسان چند هزار نفر بالا و پائین تاثیری آنچنان ندارد.
Dariush نوشته: برای نمونه، دین اسلام ارزشی به نام الهی بودن دارد، خنده‌دار خواهد بود اگر وقتی که به اسلامیست‌ها می‌گویند که شما حقوق بشر را پایمال کرده و انسانها را شلاق می‌زنید و دست و پا قطع می‌کنید و ... برگردد بگوید که شما ملحدان هیچ سخن نگویید که با قوانین کافرانه‌ی خویش ظلمی گران بر انسانها روا داشته‌اید!
نادرست است این مثال ، میشود اثبات کرد که اسلام به صورت مستقیم باعث ظلم با جنایت میشود ، ولی‌ رابطه مستقیمی‌ بین بیخدایی و کفر و ظلم نیست! اگر شما اثبات کردید که بیخدایی باعث ظلم میشود همانطور که اسلام میشود این مثال شما درست است. ما هم می‌گوییم که کاپیتالیسم در وجود خود یک سیستم تبهکار است و باعث ظلم و جنایت میشود ، پس یکی‌ که خود از این نوع تبهکاری حمایت می‌کند ، حتی اگر سوسیالیسم غیر انسانی‌ نیز باشد در جایگاهی‌ نیست که بگوید سوسیالیسم چنین است و چنان است .
Theodor Herzl نوشته: نادرست است این مثال ، میشود اثبات کرد که اسلام به صورت مستقیم باعث ظلم با جنایت میشود ، ولی‌ رابطه مستقیمی‌ بین بیخدایی و کفر و ظلم نیست! اگر شما اثبات کردید که بیخدایی باعث ظلم میشود همانطور که اسلام میشود این مثال شما درست است. ما هم می‌گوییم که کاپیتالیسم در وجود خود یک سیستم تبهکار است و باعث ظلم و جنایت میشود ، پس یکی‌ که خود از این نوع تبهکاری حمایت می‌کند ، حتی اگر سوسیالیسم غیر انسانی‌ نیز باشد در جایگاهی‌ نیست که بگوید سوسیالیسم چنین است و چنان است .
E415E415
در موردِ تبهکار بودنِ ما چیزی نگوئید که از نظر ما شما از ما بس تبهکارترید!
اسلامی‌ست‌ها هم باور دارند که احکامِ اسلامی الطافِ الهی‌ست بر ابنای بشر، همانطور که کاپیتالیست‌ها باور ندارند که سرمایه‌داری و مالکیت ابزار تولید رابطه‌ای مستقیم با بهره‌کشی و بردگی انسانها دارد.
Dariush نوشته: ؟!
این سخنی سراسر بیجاست از آنجا که موضوعیتِ نگاهِ یک ایده‌ئولوژی به یک پدیده در دو سوی درستی و نادرستی، با هم فرقها دارند و پذیرفتنی نیست که با ایده‌آلهای یک ایده‌ئولوژی بخواهید در مورد انتقاداتی که ایده‌ئولوژی‌های دیگر از او میکنند قضاوت کنید. برای نمونه، دین اسلام ارزشی به نام الهی بودن دارد، خنده‌دار خواهد بود اگر وقتی که به اسلامیست‌ها می‌گویند که شما حقوق بشر را پایمال کرده و انسانها را شلاق می‌زنید و دست و پا قطع می‌کنید و ... برگردد بگوید که شما ملحدان هیچ سخن نگویید که با قوانین کافرانه‌ی خویش ظلمی گران بر انسانها روا داشته‌اید!

در مورد کشورهای کمونیستی و کاپیستالیستی، گندِ بالاآمده آنقدر زیاد هست که حالا در آمارهای چند میلیون انسان چند هزار نفر بالا و پائین تاثیری آنچنان ندارد.
نکوهشی بیجاست
سرمایه داری نیز از "ُآزادی" برای خود دریافتی دیگر دارد و با همان سنجه،
به کمونیست ها خورده میگیرد که شما آزادی هارا از مردم گرفته اید!
پس یکجا باید با زبانی هنباز سخن گفت و آن زبان خرد و فرنودسار است
که همگان از آن چاره ای دیگر ندارند.
برای همین میگوییم که زمانی که شما از از بدبختی های پندارین که کمونیستها
بر سر مردم آورده اند، سخن گفته و آنهارا سرزنش میکنید، باید خود شما که
پیشینه ی کهن تری هم از ما دارید، کارنامه درخشان تر و فرامنشی برجسته تری
در این زمینه داشته باشید [که به گواهی تاریخ ( برده داری، خانخانی، کاپیتالیسم،
کولونیالیسم، کودتا و پرورش دیکتاتور ها، تاراج بنمایه ها و پرتاب ناپالم و اجنت
نارنجی ..) ندارید!] تا سخن شما باورپذیر بوده و از روی دوستی با هومنی بشمار رود
و نه از روی ترس از از دست دادن همان بخور بخور ها.

نقل قول:در مورد کشورهای کمونیستی و کاپیستالیستی، گندِ بالاآمده آنقدر زیاد هست که حالا در آمارهای چند میلیون انسان چند هزار نفر بالا و پائین تاثیری آنچنان ندا
درباره ی گند کشورهای کاپیتالیستی راست میگویید ولی در باره ی کمونیسم
سخن شما از برگه و فرنود تهی است، چرا که "گند" آنهم به سوی همان
امپریالیست ها و آفند های انان بر پاد ملت های آزادی خواه ( کودتا،
کنترا ها، جنگ سرد و برپایی همپیشی جنگ افزاری، فروبند ها و کارشکنیها
آفند ارتشتاری و بمب ناپالم، ...) بر میگردد و از سرشت کمونیسم برنخاسته است.

نقل قول:دین اسلام ارزشی به نام الهی بودن دارد، خنده‌دار خواهد بود اگر وقتی که به اسلامیست‌ها می‌گویند که شما حقوق بشر را پایمال کرده و انسانها را شلاق می‌زنید
اگر به سخن شما رفتار کنیم که باید در هرگونه گفتگو را میان
جهان بینی ها بست که هر کس ارزشهای خودش را دارد و والسلام!!

پارسیگر
Dariush نوشته: در موردِ تبهکار بودنِ ما چیزی نگوئید که از نظر ما شما از ما بس تبهکارترید!
اسلامی‌ست‌ها هم باور دارند که احکامِ اسلامی الطافِ الهی‌ست بر ابنای بشر، همانطور که کاپیتالیست‌ها باور ندارند که سرمایه‌داری و مالکیت ابزار تولید رابطه‌ای مستقیم با بهره‌کشی و بردگی انسانها دارد.
همچنان که گفتیم، زبان هنباز همگان همان فرنودسار است
و داور پایانی همان جهان و طبیعت !
و اینکه در نگر شما چنین و چنان است را آزمون فربود
و فرنود روشن میکند نه گفته های من و شما. و فربود
تاریخی هم این است که جنگ رده ها ، جنگ میان
بهره کشان و رنجبران در سراسر تاریخ روان است
و تاریخ نشان میدهد که برده داری که نخستین گونه ی
بهره کشی بوده، نکوهید و از یمان رفته، همین جور
فئودالیسم و خانخانی (سرفاژ) و هتّا همان کاپیتالیسم
آغازین هم امروزه کمابیش برچیده شده است! پس
این روند و این جنگ و این برخورد ها و این ازمون،
هست و تا زمان از میان برخاستن بهره کشی نیز پایان
نخواهد گرفت. همین داوری تاریخ است که اسلام
قراضه شده و سرمایه داری با همه ی "پیروزی "
بر کمونیسم و .. با بحران های پی در پی روبروست.


پارسیگر
مزدك بامداد نوشته: رطب خورده منع رطب کی کند

البته پاسختون به این نوشته هر چه باشد را جناب کوروش که نویسنده این مطلب هستند خواهند داد :

خردگرایی و ایمان ستیزی: رطب خورده منع رطب چون نکند
مزدك بامداد نوشته: همچنان که گفتیم، زبان هنباز[١] همگان همان فرنودسار[٢] است
و داور پایانی همان جهان و طبیعت !
و اینکه در نگر شما چنین و چنان است را آزمون فربود[٣]
و فرنود[٤] روشن میکند نه گفته های من و شما. و فربود
تاریخی هم این است که جنگ رده[٥] ها ، جنگ میان
بهره کشان و رنجبران در سراسر تاریخ روان است
و تاریخ نشان میدهد که برده داری که نخستین گونه ی
بهره کشی بوده، نکوهید و از یمان رفته، همین جور
فئودالیسم و خانخانی (سرفاژ) و هتّا همان کاپیتالیسم
آغازین هم امروزه کمابیش برچیده[٦] شده است! پس
این روند و این جنگ و این برخورد ها و این ازمون،
هست و تا زمان از میان برخاستن بهره کشی نیز پایان
نخواهد گرفت. همین داوری تاریخ است که اسلام
قراضه شده و سرمایه داری با همه ی "پیروزی "
بر کمونیسم و .. با بحران های پی در پی روبروست.

و چه کوتاه بود عمر کمونیسم :e405:
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34