Russell نوشته: اینجا ما مدیر هستیم و قوانین انجمن را اعمال میکنیم، این قوانین ممکن است غیرمنطقی و غیراخلاقی باشند ولی قوانین منطق نیستند. قوانین محل خاصی است که صاحب آن وضع کرده!
و البته حتی قوانین منطق و انجمن دفترچه یکی هستند این هم میشود (بی برو برگرد) مغلطهیِ خودت هم بدی :e303:
آب در هاونگ میکوبید. اینجا ما دربارهیِ رخکردها (= facts) سخن گفتیم و زردی خورشید و سپیدی ماست هم پیوندی به باور و نباور دیگران ندارند.
اینکه نکوهشگر بجای نکوهش کنش کنشگر را مینکوهد و براهِ آن جایگاه خود اش را
بنادرستی بالاتر میبرد نیز روشن شد و اینکه
شما نمیخواهید این نادرستی را بپذیرید و میگویید اشکالی ندارد, در همان اندازهها خندهآور است که کسیکه دیگران را تهدید به مرگ میکند را کاری
نداشته باشیم و بگوییم "درسته استنتاجِ ما از سخن ایشان میگوید که فردا یکی کشته میشود, ولی این تنها استنتاج است و کاری به فربودها و رخکردها ندارد!".
مزدکْ سرور بزیبایی اندیشهیِ شما را همانندیدند که گویا همگان را در پوست گردویی میبینید که تنها باورهایِ خود اشان را
دارند و کسی هم هرگز نمیتواند از رخکردها و چیزی دیگر آن میان بهره ببرد و اگر هم بُرد, چه انگها و تلخکبازیهایی که در برابر نخواهیم دید!
***
ما دو گزاره داریم, یکی یکزمان به دو فرجام p و q میانجامد, یکی تنها به q:
A —> q
B —> q, p
فرجام q درست است, فرجام p نادرست.
در دست دیگر:
همهیِ گزارهها از جنس B میتوانند به جنس A کاسته شوند.
اکنون اگر بر پایهیِ تیغ اوکام, کسی بجای گزارهیِ
A گزارهیِ B را بکار برد, میگوییم چه کژفرنوده؟ بکوشید آنرا بیابید.
بازنمود
کاوه که خود سیگارکش است رو به سودابه میگوید:
A: سیگارکشی بد است.
B: سودابه تو چرا این همه سیگار میکشی دخترهیِ کودن؟ مگه نمیدونی سیگار چیز خوبی نیست؟
فرجامها:
q = سیگار بد است —> همواره درست, جدا از اینکه کاوه خود سیگار میکشد یا نمیکشد.
p = برتریِ جایگاه فرامنشیک [داورانه] کاوه به سودابه —> نادرست, زیرا کاوه خود اش هم سیگار میکشد.
پارسیگر