دفترچه

نسخه‌ی کامل: ازدواج
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24
Havadar_e_Democracy نوشته: من فکر میکنم از بس دچار محدودیت در روابط در تمامی سطوح از یه صحبت عادی گرفته تا سکس با جنس مخالفمون بودیم امروز جامعه ایران دچار یه جور سرگشتگی تو این زمینه شده...درک متقابل به اندازه کافی بین دختر و پسر وجود نداره و آگاهی از نیازهای همدیگه ندارن.سکس داشتن برای پسر ها به جای برطرف کردن نیازشون شده یه جور ماجراجویی و زرنگی کردن

ببینید بسیار ساده است. در روند فرگشت در زنها حس شرم و حیا و در مردها حس ماجراجویی و برتری‌جویی ریخت گرفته است. در گذشته
سکس برای زنها بی‌اندازه هزینه‌بردار بوده (9 ماه بچه‌داری و سپس بزرگ کردن بچه و ...) ولی برای مردها بی‌اندازه کم‌هزینه (ساخت اِسپرم و بس).

از سوی دیگر، یک زن در گذشته (با میانگین زندگی 20 سال) می‌توانسته دست‌بالا 5 بار در زندگی خود باردار شود، ولی یک مرد بی‌کران و به شمار هم‌خوابی‌های خود، از همینرو
در کنار آسیب و زیانی که به جسم یک زن در روند بارداری می‌رسد، در راستای انتقال ژن خود نیز می‌بایستی ریزبینی و دقت بسیار بیشتری می‌کردند چرا که بیشتر از چندبار
توانایی بچه‌دار شدن نداشتند؛ این در گذر زمان به پیدایش احساس‌های خودداری و بدنبال آن وفاداری‌جویی گراییده که امروز، در پَس لایه‌های فرهنگی همان ازدواج
و مرد پایبند به خانواده و زندگی زناشویی باشد (در واقعیت ازدواج چیزی زنانه است و همانگونه که گفتیم بیشترین سود را به زن می‌رساند).

در سده 21 ام اما ما با فن‌آوری‌های گوناگون (کاندوم، قرص ضد‌بارداری، بستن لوله رحم/واسِکتومی مرد، سقط آسان جنین و ..) توانسته‌ایم فرآیند پرهزینه
سکس —> لذت —> بچه برای زن را به سکس —> لذت بکاهیم، ولی احساس‌های نامبرده که در روند فرگشت ریخت گرفته‌اند هنوز بروز نشده و نیاز به چند هزار سالی زمان دارند.

رویکرد دخترهای امروزی در واقعیت یک bug و گیری است که در روند فرگشت بدست آورده‌ایم و مایه همه این دوگانگی‌ها و دردسرها است.



Havadar_e_Democracy نوشته: و از اون طرف دخترا هم که البته شاید من خوب نتونم درکشون کنم پسر ها رو متهم به سو استفاده کردن میکنن.از طرفی اگه این خواسته رو صادقانه با اکثر دختر ها در میون بذاریم با واکنش خوبی مواجه نمیشیم...نمیدونم این مخصوص ایران هست یا تو کشورهای دیگه هم به همین صورته!!!

در همه کشورها همین داستان است، بحث فرگشتیک‌تر از اینها است.
مهربد نوشته: این رفتار برآمد کم‌میلی دخترها به هم‌خوابی و سکس است. اگر خوب بنگرید همه دخترها ژنتیکی گرایش کمی به سکس و هم‌خوابی تنها برای لذت دارند و
بیشترشان دنبال رابطه بلند مدت و احساسی هستند، پسرها ولی می‌توانند از سکس مانند کتاب خواندن لذت ببرند، پس برای برآورش نیاز خود دست به جعل و برساخت احساس می‌زنند.

من حرفتون کاملا اشتباه هست. نیاز دخترها به سکس رو فکر نمیکنم از پسرها کمتر باشه. اگر هم میبینید پسرها بیشتر دنبال سکس هستند به خاطر اینکه نیاز طبیعیشون هست نیست به این دلیل هست که در طول تاریخ هیچوقت نه از این کار منع شدند و نه صدمه دیدن. و اتفاقا همیشه براشون نوعی برتری و مزیت بوده برعکس دختران. حرفتون کاملا غیرعلمی هست.
شما یه جامعه رو برو درست کن که در ان دختران و پسران با ذهنیت ها و شرایط و اموزه های کاملا برابر رشد کنن. اگر بازهم دختران نگران رابطه برقرار کردن با پسران و سکس بودن اونوقت حرفتون سندیت پیدا میکنه. کم میلی دختران به سکس کاملا محصول جوامع مردسالار و زن ستیز هست. که در واقع این کم میلی حاصل خفه کردن هر نوع احساس نیاز و لذت در خودشون هست که جامعه اینو بهشون تحمیل کرده.
shirin نوشته: من هیچوقت نگفتم سنجیدن علاقه با پول نشدنی هست. اتفاقا با پول خیلی چیزا مشخص میشه. البته من دقیقا متوجه منظورتون نمیشم.
من گفتم سنجیدن علاقه با پول نشدنیه 4

shirin نوشته: ببینید میلاد تو ایران در حالت طبیعی وقتی یه زن و یه مرد میخوان ازدواج کنن اگه هیچ پیش شرطی برای ازدواج نداشته باشن. حق سرپرستی بچه به طور قانونی و طبیعی و بدون هیچ بروبرگرد به عهده مرد هست حتی اگر مرد مرد به عهده پدر بزرگ پدری بچه هست.

shirin نوشته: آیا وقتی به طور قانونی شرایط نابرابر وجود داره نباید درخواست شرایط برابر کرد؟

خوب اینجا با گرفتن حق سرپرستی از مرد و دادنش به زن شرایط برابر ایجاد نمیشه . بلکه باید توافقی طبق آن چیزی که بالاتر نوشتم صورت بگیره .

shirin نوشته: در ضمن فرض کن شما قاضی هستی. یه زن و شوهر بهت رجوع میکنن. که میخوان از هم جدا بشن. هر دوتاشون شاغل و هر دوتاشون عاشق بچه دو سالشون. و هر دوتاشون هم میخوان بچه پیش خودشون نگه دارند. هر دوتاشون هم از سلامت کامل عقلی و رفتاری برخوردار هستن. بچه رو به کدوم واگذار میکنی؟ به زن یا مرد؟

به اونی که شرایط بهتری داره . به هر حال شرایط یکی از اون یکی بهتره . در مورد بچه اگر شیرخواره باشه و نیاز به مراقبت طبیعی مادر داشته باشه - مادر .

shirin نوشته: در همه دنیا به غیر از کشورهای اسلامی در حق سرپرستی فرزند اولویت با مادر هست. مگر اینکه مادر استحقاق و شرایط نگه داری از بچه رو نداشته باشه.

در همه ی دنیا چنین خبری نیست - همین الانش در آلمان یک خانم ایرانی به نام مَندی که عقل درست و حسابی داره ، پول درست و حسابی هم داره بچه رو بهش نمیدند و دادند به شوهرش - ۴ سال هم هست داره توی دادگاه زور میزنه برنده نمیشه .
جالبه که شرایط مادی خانم از آقا یه جورایی بهتر هم هست مثل داشتن شهروندی آمریکا .

shirin نوشته: فکر نمیکنم در هیچ جای دنیا طی کشی و روزنامه رسانی شغل مورد علاقه کسی باشه. شما به زور میخوای به نتیجه مورد دلخواهت برسی. صد در صد من ترجیح میدم شغل مهمتر و بهتری داشته باشم. فرضا اگه به من پیشنهاد کنن بین مدیر عاملی و کارمند جز یکیشو انتخاب کن. و توانایی هر دو کار رو داشته باشم. طبیعتا مدیرعاملی رو انتخاب میکنم.

من به زور نمیخوام به نتیجه مورد نظرم برسم . شما یک تصور نا درستی از دنیای خارج داری و فکر میکنی در مورد شغلهایی مثل آنچه که بالاتر گفتم احساسات دخیله !!! و فکر میکنی کسی که اون شغل رو داره - در حقیقت داره تحملش میکنه !!!
مسلمن دست رو تا آرنج توی ماتحت گاو کردن چیز خوشایندی نیست ! ولی خیلی ها در همین اروپا به عنوان شغل دلخواهشون بهش نگاه میکنند که معمولن هم دختر هستند .
اگه بخوای از نظر رفتار شناسی بررسیش کنیم هم کلی مشکل پیش میاد برای این فرضیه. اول اینکه آیا فقط زن نگران بقا و تجدید نسلش بوده و مرد هیچ نوع مسئولیتی در قبال بقای ژنش نداشته که اینقدر نامسئولانه با فرزندان به وجود امده میخواسته برخورد کنه؟ در حالیکه حتی در بین بسیاری از حیوانات دیگه هم مسئولیت فرزند یا بین دو جفت تقسیم میشه یا به عهد نر (البته بعضی حیوانات هم به عهده زن هست در عوض تهیه منابع و حفظ قلمرو به عهده جنس نر هست) هست. و در ضمن مرد چطور اینقدر آزادی عمل داشته که میتونسه با زنهای متعدد روابط داشته باشه در صورتیکه زن این آزادی رو نداشته که بخواد با هر مردی باشه. یعنی به نظر شما دوره ای طولانی بین انسانها فقط چند زنی رایج بوده؟[color="silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 05:57 am ---------- ارسال قبلی در 05:54 am ----------

[/color]
sonixax نوشته: دست رو تا آرنج توی ماتحت گاو کردن چیز خوشایندی نیست ! ولی خیلی ها در همین اروپا به عنوان شغل دلخواهشون بهش نگاه میکنند که معمولن هم دختر هستند .
دست رو تا آرنج تو ماتحت گاو کردن برای یه دامدار یا یه دامپزشک ممکنه بسیار هم لذتبخش باشه. ولی شغلهایی مثل طی کشی و روزنامه پخش کنی و مدفوع سگ جمع کنی (غیر از کسی که برای تحقیقات آزمایشگاهی به مدفوع سگ احتیاج پیدا میکنه) فکر نکنم در هیچ جای دنیا شغلهای خوب و دوست داشتنی باشند. نه من تا حالا تو کتابی خودن نه تو فیلمی دیدم. هر چند خارج نرفتم ولی حداقل کتاب و فیلم زیاد خوندم و دیدم.
shirin نوشته: دست رو تا آرنج تو ماتحت گاو کردن برای یه دامدار یا یه دامپزشک ممکنه بسیار هم لذتبخش باشه. ولی شغلهایی مثل طی کشی و روزنامه پخش کنی و مدفوع سگ جمع کنی (غیر از کسی که برای تحقیقات آزمایشگاهی به مدفوع سگ احتیاج پیدا میکنه) فکر نکنم در هیچ جای دنیا شغلهای خوب و دوست داشتنی باشند. نه من تا حالا تو کتابی خودن نه تو فیلمی دیدم. هر چند خارج نرفتم ولی حداقل کتاب و فیلم زیاد خوندم و دیدم.

وقتی شما میگید دوست داشتنی هستند یا نیستند دارید از دید احساسی به مساله نگاه میکنید .
قطعن کسی که براش امکان کار کردن در جاهای دیگه هم هست ولی به قول ما ایرانی ها عَن سگ جمع کن مونده از بعد احساسی به مساله نگاه نمیکنه .

اینجا وقتی به یک دختری مثلن در مک دونالد کار میدند ، از پشت صندوق بودن تا طی کشیدن اونجا رو باید انجام بده . یک خانم ایرانی میاد و در مک دونالد مشغول کار میشه - روز اول پشت صندوق بوده ! خیلی خوشش اومده بود - روز دوم گفتند امروز شیفت فلانیه که پشت صندوق باشه تو باید نظافت کنی ! خانم داغ میکنه میگه من نظافت کنم مگه کلفتم و از اونجا میاد بیرون .

زنهای ایرانی در مورد مساله ای به نام کار دچار پارانویا و توهم هستند متاسفانه . حتا خانمی که در ایران سرایدار بوده ! وقتی اومده اینجا و مثلن بهش شغل اون طوری پیشنهاد شده گفته اونجا سرایدار ! اینجا هم سرایدار . منطق در حد شلغم پخته .
shirin نوشته: در ضمن فرض کن شما قاضی هستی. یه زن و شوهر بهت رجوع میکنن. که میخوان از هم جدا بشن. هر دوتاشون شاغل و هر دوتاشون عاشق بچه دو سالشون. و هر دوتاشون هم میخوان بچه پیش خودشون نگه دارند. هر دوتاشون هم از سلامت کامل عقلی و رفتاری برخوردار هستن. بچه رو به کدوم واگذار میکنی؟ به زن یا مرد؟
در همه دنیا به غیر از کشورهای اسلامی در حق سرپرستی فرزند اولویت با مادر هست. مگر اینکه مادر استحقاق و شرایط نگه داری از بچه رو نداشته باشه

پس می‌گویید که در شرایط برابر، زنها برابرتر هستند و بایستی حق سرپرستی را به آنها داد؟



sonixax نوشته: خیر عادلانه نیست - سرپرستی بچه باید به صورت توافقی و با بررسی شرایط مادی و روحی طرفین و امکانات سرپرستی کودک پس از جدا شدن صورت بگیره - نه اینکه طرف از قبل بیاد بگه اگر اون طوری شد بچه مال من ! بچه که کالا نیست !
اینکه یک زنی یک بچه ای رو ۹ ماه در بدنش پرورش داده دلیل کافی نیست که بخواد سرپرستی یک بچه رو بر عهده بگیره و احتمالن بدبختش کنه !
شما خودتون میگید شرایط کاملن برابر - ولی تعریفتون اصلن برابری رو القا نمیکنه بلکه نوعی نگاه حسابگرایانه در رابطه با رابطه زناشویی رو القا میکنه .
شرایط برایر یعنی اینکه ، امتیازیاتی که مردان از آنها برخوردار هستند برای زن هم فراهم باشد و به عکس . هر گونه امتیاز دهی اضافی به هر کدام از طرفین این توازن و برابری رو بر هم میزنه و دیگه اسمش شرایط برابر نیست .

53 53

در همین کشورهای غربی هم داد مردها در آمده! از حضانت بچه خنده‌دار تر این است که اگر شما با یک دختر خوابیده
و خدای ناکرده بچه‌دار شد، مادر می‌تواند با تصمیم خود بچه را بیاندازد یا نگه دارد، ولی شما هیچ تصمیمی نمی‌توانید بگیرید، که البته تا اینجا
می‌گوییم بدن خود زن هست و حق هم دارد؛ ولی اگر گوش شیطان کر دختر خواست بچه را نگه دارد شما قانون‌وار وادار به پذیرش پدری
شده و بایستی هزینه‌های زایمان و بزرگ شدن بچه را از جیب خودتان پرداخت کنید و اگر نه زندان، حتی اگر از همان روز یکم بارداری بگویید که بچه نمی‌خواهید!

این برابری حقوق نیست، این زورگویی و برابرتر دیدن زنان است.




shirin نوشته:
sonixax نوشته: سوپوری - طی کشیدن کف مک دونالد - جمع کردن ته سیگار از کف خیابانها - جمع آوری مدفوع سگها از خیابانها - پیتزا رسان - روزنامه پخش کن و شغلهای این طوری . حاضرید قبولشون کنید ؟

shirin نوشته: اگه شغل بهتری برام وجود نداشت بله حاضرم ، البته مدفوع سگها و ته سیگار و سوپوری رو نه. چون حالم بهم میخوره. و دیگه غذا نمیتونم بخورم. تقصیر خودم نیست یه کم وسواس دارم. ولی پیتزا رسان و روزنامه پخش کن وطی کشیدن کف مک دونالد رو میتونم تحمل کنم.

sonixax نوشته: باز هم در اینجا از کلمه تحمل استفاده کردید ! یعنی با این حال انجام کارهای اون طوری رو بد و در شان خودتون نمیدونید . من پاسخ خودم رو گرفتم

فکر نمیکنم در هیچ جای دنیا طی کشی و روزنامه رسانی شغل مورد علاقه کسی باشه. شما به زور میخوای به نتیجه مورد دلخواهت برسی. صد در صد من ترجیح میدم شغل مهمتر و بهتری داشته باشم. فرضا اگه به من پیشنهاد کنن بین مدیر عاملی و کارمند جز یکیشو انتخاب کن. و توانایی هر دو کار رو داشته باشم. طبیعتا مدیرعاملی رو انتخاب میکنم.

البته همانگونه که شیرین گرامی گفت، اگر حق گزینش داشته باشیم هیچکس دنبال رفتگری و طی کشیدن نمی‌رود.

ولی بد نیست به این نکته هم بیاندیشیم که همه کارهایی که میلاد نام برد کارهایی امروزی و مدرن هستند که با ماشین و
ابزار خودکار انجام می‌شوند. اگر 200 سال پیش بود، آیا زنان براستی حاضر بودند در معدن حفاری کنند یا با عملگی ساختمان‌سازی کنند؟

در تاریخ می‌بینیم که همه کارهای سخت و دشوار را مردان انجام می‌دادند و در برابر آن سودی هم نمی‌کردند و نداشتند.
یک چندتایی انگشت‌شمار در نقش پادشاه و ارباب و گاهی ملکه بوده و دیگران در جایگاه رعیت و کارگر جان می‌کنده‌اند: آیا زنان براستی می‌خواستند بیرون رفته و کار کنند؟
زنان هم اگه ناچار بودند و وظیفه بچه داری نداشتن میرفتن تو معدن کار میکردن و ساختمان سازی میکردن. مساله این هست که نمیدونم بر اثر چه عاملی شاید چون مادر فرزند رو به دنیا می آورده و تا مدتها بچه به مادر نیاز داشته مردها دنبال کارهای بیرون از خونه رفتن. وگرنه اگر جان بچه به مادر بسته نبود زنها هم میتونستن برن.
شما به نظرتون کار مردها سخت تر بوده ولی بچه داری و آشپزی و رفتن سر چشمه ظرف و لباس شستن و از چاه آب کشیدن و گاوا و گوسفندا رو نگه داری کردن و بقیه کارهای خونه از ساختمون سازی سختتره. در هر صورت قدیما زندگی سخت بوده برای زنها سختتر4
و در اخر من اصلا زیر بار نمیرم. حق حضانت بچه باید به عهده مادر باشه مگه اینکه مادر نالایق باشه 1

میلاد میزان رضایتمندی از شغل فکر کنم تو کشورهای پیشرفته مهمتر باشه. معلومه که خیلی مهمه احساس یه شخص نسبت به شغلش. کسی که شغلشو دوس داشته باشه مطمئنا زندگی شادتر و بهتری داره نسبت به کسی که شغلشو دوس نداشته باشه.
تو میخوای به زور بگی زنای ایرانی خودشون رو خیلی بالا میبینن و هر شغلی رو قبول نمیکنن. که حتی تو ایران هم ما خیلی زن داریم که شغلهای جالبی هم ندارند. مثل رختشویی و کلفتی در منزل دیگران و ... (البته اگه به نظر شما شغلهای دوس داشتنی نباشن) در هر صورت من نمیدونم چیو میخوای ثابت کنی.
shirin نوشته: من حرفتون کاملا اشتباه هست. نیاز دخترها به سکس رو فکر نمیکنم از پسرها کمتر باشه.

نیاز دخترها + هزینه سکس = انگیزش کمتر
نیاز پسرها = انگیزش

دختر و پسر یک‌ اندازه شاید از سکس لذت ببرند، ولی گرایش ایشان به سکس داشتن یکسان نیست،
فکر نمی‌کنم نیازی هم به دلیل آوردن باشد، هر آدم زنده‌ای که این متون را می‌خواند خود به این امر بدیهی واقف است.



shirin نوشته: اگر هم میبینید پسرها بیشتر دنبال سکس هستند به خاطر اینکه نیاز طبیعیشون هست نیست به این دلیل هست که در طول تاریخ هیچوقت نه از این کار منع شدند و نه صدمه دیدن. و اتفاقا همیشه براشون نوعی برتری و مزیت بوده برعکس دختران. حرفتون کاملا غیرعلمی هست.

این تحلیلی آبکی بیشتر نیست. تئوری شما این است که در همه زمان‌ها و در همه فرهنگ‌ها، از خاورزمین و آسیای شرقی و هند و ایران گرفته تا باخترزمین و اروپا و
حتی آمریکای امروزی دخترها به گونه‌ای جادویی از سکس و لذت بردن منع شده‌اند و پسرها به گونه‌ای جادویی به سکس و لذت بردن سوق داده شده‌اند.

تئوری ما هم این است که این بخش "جادویی" قضیه همان فرگشت و تکامل است و آن اندازه هم جادویی در کار نیست.

اصولا همینکه می‌بینیم در همه فرهنگ‌ها و همه کشورها دخترها انگیزش کمتری به سکس
دارند و فرهنگ ساخته شده نیز آینه‌وار آن را می‌بازنماید، خود فرنودی بر درست بودن تئوری ما است.



shirin نوشته: شما یه جامعه رو برو درست کن که در ان دختران و پسران با ذهنیت ها و شرایط و اموزه های کاملا برابر رشد کنن. اگر بازهم دختران نگران رابطه برقرار کردن با پسران و سکس بودن اونوقت حرفتون سندیت پیدا میکنه. کم میلی دختران به سکس کاملا محصول جوامع مردسالار و زن ستیز هست. که در واقع این کم میلی حاصل خفه کردن هر نوع احساس نیاز و لذت در خودشون هست که جامعه اینو بهشون تحمیل کرده.


اینکه دختر و پسر با ذهنیت و شرایط و آموزه‌های یکسان و کاملا برابر رشد نمی‌کنند از اینرو است که در درون و نهاد خود،
یکسان و برابر نیستند. اگر بودند خواه ناخواه جامعه‌هایی درست می‌شدند که هر دو را با شرایط و آموزه‌های یکسان بزرگ می‌‌کردند.

همانگونه که دخترها برای نمونه از توان فیزیکی کمتر برخوردارند، همانگونه هم از
انگیزش کمتری برای سکس و انگیزش بیشتری برای زناشویی و وفاداری برخوردار هستند.

این پندار نادرستی است که بگوییم دختر و پسر در جسم و ذهن و هورمون و
قاعدگی و .. با یکدیگر دگرش دارند، ولی به سکس که می‌رسد ناگهان یکسان و همانند می‌شوند.

همه این دگرش‌ها و تفاوت‌ها فرنود فرگشتیک دارند و ما با نگاه به روند آن، می‌توانیم چگونگی پیدایش و ریخت‌گیری‌شان را ببینیم.




shirin نوشته: اگه بخوای از نظر رفتار شناسی بررسیش کنیم هم کلی مشکل پیش میاد برای این فرضیه. اول اینکه آیا فقط زن نگران بقا و تجدید نسلش بوده و مرد هیچ نوع مسئولیتی در قبال بقای ژنش نداشته که اینقدر نامسئولانه با فرزندان به وجود امده میخواسته برخورد کنه؟ در حالیکه حتی در بین بسیاری از حیوانات دیگه هم مسئولیت فرزند یا بین دو جفت تقسیم میشه یا به عهد نر (البته بعضی حیوانات هم به عهده زن هست در عوض تهیه منابع و حفظ قلمرو به عهده جنس نر هست) هست.

خیر، برای نر گفتیم که هزینه بچه‌دار شدن در ریختن اسپرم کوتاه می‌شود. در جاندارانی که بچه نیاز به مراقبت آنچنانی ندارد (نمونه بیشتر گربه‌سانان) ماده
بچه را سرخود بزرگ می‌کند، ولی در جانداران تراز بالاتر مانند آدم، که رشد یک بچه می‌تواند تا 5 سال هم به درازا بکشد ابزار دیگری به نام "عشق" پدید آمده
که با وابستن زن و مرد به یکدیگر، به بچه آنها شانس بزرگ شدن و مراقبت لازم را می‌دهد.
در حقیقت بازه زمانی که عشق سوزان و خلسه‌‌وار می‌ماند نیز 4 سال بیشتر نیست و پس از آن خاموش می‌شود.



shirin نوشته: و در ضمن مرد چطور اینقدر آزادی عمل داشته که میتونسه با زنهای متعدد روابط داشته باشه در صورتیکه زن این آزادی رو نداشته که بخواد با هر مردی باشه.


شما داستان را وارونه فهمیده‌اید. حق گزینش کم و بیش در همه جانداران با ماده است. حتا در گذشته دور و آدم غارنشین هم این زنها بوده‌اند که جفت خود
را می‌برگزیدند. این امر را می‌توانید در بیشتر جانداران ببینید، برای نمونه طاووس نر با نمایش پرهای خود در تلاش برای جفت‌یابی است و یا خروس با تاج
خود تلاش به جلب توجه ماده‌ها و گرفتن رضایت آنها برای سکس می‌کند. در همه این جانداران نر از زور بیشتری برخوردار است، ولی می‌بینیم که از روی
قید و بند‌های اخلاقی ذاتی، کم و بیش از راه‌های نرم که همان جلب توجه و خودنمایی باشد پیش می‌رود؛ بر پاد پندار معمول که تجاوز و سلطه‌جویی نر باشد.

در آدمی نیز امر گزینش همینگونه بوده و مردها با شجاعت و دلاوری (بنابگفته مردانگی) خود خودنمایی می‌کردند و زنها از میانشان همسرگزینی.

پس از پدیداری تمدن و فرهنگ ما با گونه‌های گوناگونی از جفت‌یابی روبرو شده‌ایم،
ولی همه شاخه‌های آن امروز کم و بیش به monogamy یا تک‌همسری رسیده است.



shirin نوشته: یعنی به نظر شما دوره ای طولانی بین انسانها فقط چند زنی رایج بوده؟

خیر، ما دوره‌های دراز چندهمسری یا polygamy را هم گذرانده‌ایم. در بسیاری از قبیله‌های آفریقا (خاستگاه آدمی) می‌بینیم که چندهمسری برای زنان بسیار زیاد بوده و
هنوز هم به چشم می‌خورد و در حقیقت سود زیادی به یک زن نیز می‌رساند. اینگونه بنگرید که یک زن در گذشته، می‌توانست با هم‌خوابی با چند جفت خواستنی و از آنجاییکه دسترسی به تست DNA و .. نبود و هیچکدام نمی‌دانستند پدر راستین کدام است، همه آنها را وادار به پشتیبانی از خود و بچه کند.

امروز ما در فیزیولوژی یک مرد می‌بینیم که شُمار بسیار زیادی از اسپرهای او توانایی باردار کردن تخمک را نداشته و کارکردشان تنها کشتن اسپرم‌های بیگانه است (blocker sperms, killer sperms, warrior sperms, fighter sperms):
اگر مرد احساس کند که جفتش به او بی‌وفایی می‌کند شمار این "اسپرم‌های جنگجو" ناخودآگاه زیادتر هم می‌شود.

بودن این رویکرد در فرآیند اسپرم‌سازی مردها نشانه رایج بودن polygamy یا چندهمسری زنان/مردان در گذشته است. ولی با پیدایش فرهنگ و تمدن ما از چندهمسری به
تک‌همسری پیش‌رفته‌ایم که البته باز هم به سود زنان بوده است. همانگونه که در فرهنگ امروز و حتا غرب می‌بینیم، از یک مرد چشمداشت زیبایی، پولداری، اخلاق خوب،
مردمداری، وفاداری و ... می‌رود ولی در برابر آن، یک زن کم و بیش تنها زیبایی و سکس را عرضه می‌کند (فراموش هم نکنیم که اندازه مرد هم از سکس لذت می‌برد).

پس در حقیقت چه در تک‌همسری و چه چندهمسری، زنان حق گزینش بیشتری نسبت
به مردان داشته‌اند و در برابر، هزینه‌ سنگین آن که 9 ماه بارداری و شیر دادن و ... باشد را نیز می‌پرداختند.

امروز ولی این هزینه‌ها از دوش دختر برداشته شده (سکس ناچاروار به بچه نمی‌انجامد؛ پدر قانون‌وار هزینه زندگی می‌دهد؛ شیر خشک
و دایه و پرستار و سزارین و ... در دسترس است) ولی همچنان همان رویکرد گذشته را دنبال می‌کند، که همان باگ و گیر فرگشتیک است که گفتیم.
Russell نوشته: آزادی شرکت در فعالیتهای سیاسی،سفر و مشارکت اجتماعی بطور مستقل و بدون اجازه یا نظارت یک مرد،کار کردن (در صورتی علاقه و خواست)،محرومیت از شانس آموزش برابر
شما را نمیدانم ولی این موارد را من بشخصه در نسل پدر بزرگ و مادر بزرگهای خودمان میبینم.

همه اینها تنها به دویست سال گذشته می‌رسند و ما درباره 10 هزار سال تمدن سخن می‌گوییم. پیش از آن نه دموکراسی بود که خبری از فعالیت‌های سیاسی باشد،
نه کار کردن خواستنی بود که چیزی را از دست داده باشند، مگر آنکه معافیت از عملگی و کارگری و شخم زدن و ... را محرومیت بدانید!

آموزش برابر هم خنده‌دار است، یک مکتبخانه بود و پسر خواندن و نوشتن ابتدایی و سوارکاری و تیر و کمان (شکار) یاد می‌گرفت دختر هم گلدوزی و خانه‌داری.
پس از آنهم مرد مشغول به شخم زدن و کشاورزی یا چوپانی و عملگی یا جنگ و از خودگذشتگی بود که روشن است، باز هم چیزی زنها از دست نداده‌اند.

اگر به گذشته دورتر برویم باز هم مردها سرگرم جنگ با گراز و شیر بودند و زنها مشغول گُل و گیاه جمع کردن!

من در این نوشتار به این نکته‌ها اشاره کردم: آیا زنان براستی می‌خواستند بیرون رفته و کار کنند؟



Russell نوشته: مرد هم علاقه به انحصار طلبی دارد.این حسادت جنسی نوع انسان دو سویه است.

خیر، این انحصارطلبی تنها زمانیکه مرد عاشق است پیدا می‌شود. می‌توانید همینجا یا هرجایی که دوست دارید آمار بگیرید،
یک پسر می‌تواند بدون هیچ دشواری با دختری که می‌داند با هزارکس رابطه دارد بخوابد و نگران هم نباشد. اصولا می‌بینیم که
صنعت روسپی‌گری در میان مردها بسیار بیشتر هوادار دارد که بازهم نشان از بی‌دگرشی و بی‌تفاوتی مرد به وفاداری و وابستگی است.



Russell نوشته: یک نکته مهم دیگر هم ایست که مردها هم علاقشان به همخوابگی با کسی که عاشقش شده اند در سالهای اولیه گویا افزایش میابد و این هم دلیل هورمونی و ژنتیکی دارد و همین هم هست که باعث دوام رابطه در یکی دو سال اول و تولید مثل میشود.بنظر میرسد که مشکل معمولن بعد از همین مدت آغاز میشود.

53

این البته کاربرد "عشق" است و پیوندی با انگیزش معمولی زن و مرد برای سکس ندارد.



Russell نوشته: البته حتی بعد از افول علاقه هم و حتی با وجود افزایش علاقه به همخوابگی با دیگر زنان باز هم حسادت نسبت به عدم همخوابگی زن با دیگر مردها ادامه دارد.

گمان نمی‌کنم. این بسته به این است که مرد خواستار جدایی باشد یا زن. اگر مرد خواستار
جدایی بود، بسیار شگفت‌انگیز خواهد بود اگر نسبت به هم‌خوابگی ex خود با دیگران حسادت کند!



Russell نوشته: بعبارت دیگر اگر علاقه مردان به جند زنی و زنان فقط به یک مرد درست و علمی باشد این نشان میدهد که فقط شکل خانواده انسانها مانند عربستان و برخی حیوانات دیگر میشود که یک مرد با چند زن و بچه میشود خانواده در برابر شکل عام آن که تک همسریست. اما باز هم اینجا اهمیت فرگشتی تشکیل خانواده سر جایش میماند و فقط نوع آن عوض میشود.

علاقه زنان حقیقتا به تک‌مردی نیست، من در پیک پیشین به این امر و وجود "اِسپرم‌های جنگجو" (مکانیسم سرشتین
در برابر بی‌وفایی زنان) اشاره کردم. تک‌همسری بیشتر یک پدیده وابسته به عشق و تا اندازه‌ای فرهنگی است، آنچه زن و مرد را کنار
یکدیگر نگه می‌دارد عشق است و هنگام عاشقی، زن و مرد هر دو نسبت به آدم‌های دیگر سرد می‌شوند که خواه‌ناخواه به تک‌همسری می‌انجامد.




Russell نوشته: انواع مختلف، مثلن تعریف اولیه در حقوق و وظایف را بسود خود تغییر میدهند.تصمیماتی که باید بطور مشترک گرفته شوند را با دانش اینکه زن نیازمند حفظ خانواده است بتنهایی میگیرند.

مردان در گذشته نقش محافظت و برآوردن نیازهای خانواده را برعهده داشتند. چشمداشت اینکه یک مرد در گذشته از زن خود نگرسنجی کند مانند آن
است که بگوییم مغز آدم برای تنظیم تپش قلب از انگشت اشاره نگرسنجی کند! روشن است که در چنین جایگاهی مشورت به ویرانی و خرابی می‌رسد.

در زندگی امروزین هم از روی زیبایی و فانتزی قضیه زن و مرد تصمیمات مشترک نمی‌گیرند. با آسانتر شدن مشاغل امروزی و هموندی
وظایف زن و مرد در زندگی (هر دو کار می‌کنند، هر دو در بزرگ کردن بچه‌ها انرژی می‌گذارند، هر دو پول اجاره خانه‌ می‌دهند)
تصمیمات آندو نیز مشترک شده است. در خانواده کلاسیک که مرد نان‌آور است و زن خانه‌دار، تصمیمات بیشتر منطقا بر دوش مرد است.

فراموش نکنیم این تصمیمات بیشتر امتیاز افزوده‌ای هم نداشته و ندارد، تنها به
پایداری بنیاد خانواده می‌انجامد که در نهایت خواسته درونی زن و مرد بوده است.



Russell نوشته: علاقه زن به حفظ خانواده بعلاوه فشارهای اجتماعی بر زن متعلقه و محدودیتهای آن باعث میشود که برخی مردان از این شرایط سو استفاده کنند.

این شاید درست باشد. ولی در واقعیت شمار چنین مردانی بسیار اندک است.

در برابر آن می‌توانیم به نمونه‌های بی‌شمار از سو‌استفاده زنان از مردان اشاره کنیم (مهریه، سود بردن ابزاری از سکس و ..)
شیرین خانماین مسئله ی بکارت به نظرم مسئله ی مهمی نیست و داره حل میشه. من الان دور و بر خودم چند تا پسر رو میدونم که خانم هاشون باکره نبودن و از قبل رابطه ی جنسی داشتند و ازدواج کردن. در تهران که دیگه کم کم داره این چیزها ور میوفته. در کل زیر بار ازدواج نرفتن پسرها با دخترها و بهانه آوردن پسری مبنی بر اینکه من با فلان دختر ازدواج نمیکنم چون باکره نبوده و با افرادی سکس داشته بیشتر یک بهونه از جانب پسر هست.از نظر روانشناسی و واقعیت اون پسر به اون دختر علاقه ای نداره و بکارت رو یکجور بهانه برای فرار از دست دختر عنوان کرده.پسری اگر واقعا دلبسته ی دختری بشه براش مهم نیست که حتی اون دختر رسما فاحشه بوده باشه. من این مورد آخری رو رسما چند جا دیدم.اگر هم میبینید در ایران آمار ازدواج پایین اومده و آمار طلاق اینچنین وحشتناک بالا رفته و پسرها از ازدواج فراری هستند و افراد متاهل هم از اینکه ازدواج کردن پشیمونن و به غلط کردن افتادن بیشتر جنبه ی مادی داره.در آمد ها اومده پایین و مخارج رفته بالا. تورم هم به کسی امان نمیده. چشم و هم چشمی هم که ماشالــــــــاه!!یک پسر اگر بخواد عاقلانه زن بگیره و یک زندگی مشترک رو شروع کنه که بتونه امیدوار باشه که این زندگی به جایی برسه و بقول معروف خوشبختی بیاره عقل حکم میکنه که اون پسر به غیر از کار با درآمد تضمین شده یک خانه و ماشین و مقداری سرمایه هم از خودش داشته باشه. در این شرایط نابسامان اقتصادی کشور این حداقله! شروع زندگی مشترک بدون اینا حماقته! و همه میدونیم اکثر قریب به اتفاق پسرها همچین شرایطی رو ندارند.(تازه فرض رو بر این میگیریم که دختر روشنفکره و از پسر مهریه نمیخواد و چشمداشتی به اموال پسر نداره)این به نظرم بزرگترین دلیله که پسرها از ازدواج فراری هستن و مجبورن برای خالی کردن غریزشون برای دخترها زبون بازی در بیارن.[color="silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 02:59 pm ---------- ارسال قبلی در 02:59 pm ----------

[/color]از این کارها دخترها هم به نحوی دیگر برای رسیدن به امیالشون توسط پسرها استفاده میکنند.[COLOR="Silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 03:00 PM ---------- ارسال قبلی در 02:59 PM ----------

[/COLOR]ببینید دختر بازی و پسر بازی یک جور بازیه. زیاد نباید این جور کارها رو جدی بگیرید. باید اهل بازی باشید. اگر بخواهید اینجوری فکر کنید خودتون رو فقط اذیت میکنید. یا باید بیرون گود بشینید و نگاه کنید یا باید بیاید داخل گود و منتظر کلک خوردن و خیانت دیدن و زرنگ بازی و حرف مفت شنیدن و دری وری تحویل گرفتن و جواب تلفن و اس ام اس ندادن ها و این بحث ها رو باشید. ولی همه اش به این بدی نیست چیزهای فان و جالب زیادتری هم داره که همه میدونن.به نظر من خوبی هاش به بدی هاش میچربه بعلاوه اینکه زندگی که توش آدم با جنس مخالف ارتباط نداشته باشه خیلی پوچ و مسخره و زجر آوره.اگر هم دنبال شوهر میگردید شرایط مادی واقعا مهمه که از این پسرهای ریقوی ایرانی که دماغشون رو نمیتونن بکشن بالا از این نظرها بخاری بلند نمیشه. زندگی کردن با پسری که شرایط مادی قابل قبولی نداره از نظر من هم حماقته.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24