دفترچه

نسخه‌ی کامل: ازدواج
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24
Reactor نوشته: من نمیدونم پاردم ساییده=؟! یعنی چی؟ _____________ من برخلاف شما که ادعا میکنی دخترها نمره ی 20 هستند و مشکل از پسرهاست معتقدم در این مملکت همه وحشی و بی فرهنگ هستند مگر اینکه خلافش ثابت بشه. هم پسر و دختر خوب دیدم هم پسر و دختر بد. اما بنا به تجربه ام نظرم اینه که خوب ها همیشه کمتر از بدها هستن و در ایران این میزان خیلی کمتره چون اکثرا مردم مشکل روان و اعصاب دارن که این خودش یعنی نرمال نیستن و از نظر من بد حساب میشن. یک عده هم به ظاهر نرمالن ولی عوضی و اخلاقیات سالمی ندارن که این خودش یک جور بیماری روانیه. باقیمانده یک عده ی خیلی کمی هستن که هم نرمالن هم اخلاقیات سرشون میشه.__________________برگردیم سر بحثمون. حرف شما اینه که پسرها بدن و دخترها خوبن. این حرف یعنی شما منطق نداری. دید شما مطلق هست به قضیه.من نسبی نگاه میکنم. ________________شما تمام تقصیرها رو گردن پسرها میندازی من میگم دخترها و پسرها 50-50 مقصر هستند.______________بعدش هم بنده حمله به شخصیت شما نکردم. اگر چنین برداشتی کردید من عذر میخوام. از حرف های شما معلومه که از دست یک پسر دلخور هستید. همه از این مشکلات داشتند. فکر هم نمیکنم اینکه آدم تجربه ی ناموفقی در دوستی براش پیش اومده باشه چیز بدی بوده باشه که اسمش رو بگذاریم حمله. خود من تا دلتون بخواد تجربه ی ناموفق داشتم. همه داشتن. اصلن نمیشه آدمی رو مثال زد که با جنس مخالف رفاقت میکنه و تجربه ی ناموفق در دوستی نداشته باشه. هر کس بگه ندارم یا دروغ گفته یا تا بحال با هیچکس دوست نبوده. خاصیت انجام درست هرکاری زمین خوردنه تا اینکه آدم یاد بگیره و کمتر زمین بخوره. هر آدمی هرچقدر بیشتر دختربازی یا پسربازی کنه این تجربیات هم بیشتر براش پیش میاد. اما این دلیل نمیشه حرف نادرستی رو که شما بخاطر جریحه دار شدن احساساتتون بیان میکنید رو من بپذیرم. چون من هم مثل شما و بقیه ی دوستان تجربه ی ناموفق داشتم که مقصر هم طرف مقابلم بوده و خیلی موارد دیگه هم بوده که دوستانم بودن و مقصر دختر بوده و به چشم خودم دیدم. پس این ادعای شما نقض میشه. برای همین هم اومدم در این تاپیک پست میدم. شما تشریف آوردید اینجا و مشکل رو گردن پسرها میندازید. بنده هم بعنوان یک پسر که دیدم که دخترها چه بلاهایی سر پسرها میارن اومدم به شما میگم دیدتون ناقصه و همه رو جمع نبندید و نمیشه همه رو با یک چوب راند!________ دخترهای زیادی هم هستند که به پسرها رَکَب میزنند! در پست های قبلی هم عرض کردم که این جور رفاقت ها یک جور بازیه که این مدل کارها مثل قانون نانوشته درش تعریف شده ست و همه هم میدونن و حرص و جوش بیخود هم نداره! شما در ایران میتونید با این پیش زمینه وارد این گود بشید و مثل من بیخیال و خوشحال باشید یا میتونید دائم حرص الکی بخورید و گریه و زاری کنید و تقصیر رو گردن این و اون بندازید و همیشه دست آخر برگردید سر خونه ی اول!! من این نصایح حکیمانه 4 رو به دوستان دختر جاست فرندم هم میزنم. جواب داده! 3____________والسلام
پاردم ساییده یعنی اب زیرکاه بی شرم و بیحیا، من از خدابیامرز مامان بزرگم یاد گرفتم. 4 اولا من هیچ جا نگفتم دخترا تو ایران بسیار خوب و پسرا بسیار بد هستن این شما بودی که تو پستتون تمام دخترای ایرانی رو با یه چوب رونده بودی. من گفتم دخترا تو ایران آسیب پذیرتر و حساس تر هستن و امار دخترایی که در این روابط ضربه خوردن بسیار بیشتر از پسرایی که ضربه خوردن هست. تقصیر خودشون نیست. چون جامعه علیه دختران هست در نتیجه خودبخود در اینگونه روابط آسیب پذیرتر و حساستر میشن. شاید اگه جامعه زن ستیز نداشتیم این آمار برابر بودند، البته فکر کنم باید منظورم رو از جامعه واضح بگم چون حتما شما فکر میکنید منظور من مردها هستن. جامعه انسانی از دیدگاه من تشکیل شده از تعداد زیادی جنس ماده و نر از گونه انسانها، واضحتر بگم بهتره، جامعه ما میگه دختر خوب دختری هست که دوست پسر نداشته باشه و تا وقتی ازدواج میکنه خودشو باید برای شوهرش پاک نگه داره، به همین دلیل رابطه یه دختر با یه پسر جالب نیست هر چند برای پسر مثل دختر اکراه نداره حتی به عنوان یه پسر زرنگ هم جامعه تحویلش میگیره. این حقیقت جامعه هست هر چند بین بعضی مردم(اقلیت ) کمرنگ شده ولی دیدگاه عموم این هست، با توجه به این تعاریف هر دختری سعی میکنه دست هیچ پسری بهش نرسه یا اگه دوست شد رابطه سکس برقرار نکنه (حتی اگه خیلی دلش هم بخواد و نیاز داشته باشه) چون دیگه تبدیل میشه به یک دختر خراب، تا اینجا امیدوارم مفهوم بوده باشه، از طرفی پسران هم دنبال این هستن (چون اونها هم نیاز دارند) تا با یه دختر دوست بشن و چون دختران ما طرز فکرشون نسبت به پسرها خیلی جالب نیست به همین دلیل باید سعی و تلاش زیادی کنن تا یه دختر پیدا کنن باهاش دوست بشن و کلی هم انرژی بذارن و در اکثر موارد دروغ بگن به دختره تا یه جوری راضیش کنن رابطه ای برقرار کنه، هر چند دختره هم ممکنه از رابطشون لذت ببره ولی چون ازدواج براش خیلی مهم هست در نتیجه انتظار داره پسره بره خواستگاریش و پسره هم بنا به دلایلی (اکثرا چون دختره رو به اندازه کافی دوس ندارن و صرفا میخواستن دختری باشه که بتونن نیازشون رو برطرف کنن) از زیر این کار در میره و رابطشون به یک شکست سخت برای دختر تبدیل میشه و دختر اعتماد به نفسشو از دست میده و فکر میکنه دیگه هیچ ارزشی نداره و تبدیل شده به یه دختر خراب در نتیجه خیلیاشون که تاثیر بد بیشتری روشون گذاشته دیگه به هیچ پسری اعتماد نمیکنن و سعی میکنن یه جور دیگه که شما خوب میدونی تلافی کنن. نمونه این موارد فراوان هست. هر چند که داستان همه شبیه هم نیست و همه دختر مثل هم نیستن و همه پسرا هم مثل هم نیستن ولی این واقعه بسیار رایج هست، و همچنین نمیدونم والله تو مردمِ محله ما (مردم محله ما= گونه های انسانی ماده و نر محله ما) که رسمه پسره اگه دوست دختر داشته باشه زرنگیه و دختر اگه دوست پسر داشته باشه جلفه و سبکه. هر چند دخترای بیشترشون دوست پسر دارن ولی خیلی دوس داشتن که نمیداشتن، حالا تو محله شما اگه دخترای محلتون هم دوست پسر داشته باشه مثل پسر زرنگی کرده و بقیه بهشون به به و چه چه میگن یه حرفی دیگه س. و مخصوصا اگه بدون هیچ واهمه ای میشینن در مورد سکس با دوست پسراشون هم راحت حرف میزنن که شما کاملا حق داری. در ضمن همین که داری در مورد من اظهار نظر میکنی که میگی از پسری بد دیدم میشه حمله شخصی و تو بحث منطقی کاملا مردود هست و نوعی مغلطه به شمار میره. من هیچ کینه ای از هیچ پسری ندارم و همیشه روابطم آگاهانه بوده و هست و الان هم دوست پسر دارم و بسیار هم دوستش دارم و اون هم منو خیلی دوس داره و الان هم دلم بسیار براش تنگ شده چون چند وقتیه از ایران رفته. باید بشینیم زندگی ناممو تعریف کنم فکر کنم. 40
دوستان خواهش میکنم بحث رو شخصی نکنیم و چون اینجا دنیای مجازی هست انقدر راحت وارد حریم شخصی همدیگه نشیم...به فرض هم که کسی از جنس مخالفش بدی دیده اما اینکه بخوایم این رو یادآوری کنیم کار درستی نیست.حرف های شیرین خانم هم حرف اشتباهی نیست هر چند شاید جوری بیان میکنن که باعث سو تفاهم میشه.به هر حال من نمیدونم آیا زن های ایرانی هم در این جو تبعیض آمیزی که علیهشون هست مقصر هستن یا نه!!!
shirin نوشته: هر چند دختره هم ممکنه از رابطشون لذت ببره ولی چون ازدواج براش خیلی مهم هست در نتیجه انتظار داره پسره بره خواستگاریش و پسره هم بنا به دلایلی (اکثرا چون دختره رو به اندازه کافی دوس ندارن و صرفا میخواستن دختری باشه که بتونن نیازشون رو برطرف کنن) از زیر این کار در میره و رابطشون به یک شکست سخت برای دختر تبدیل میشه و دختر اعتماد به نفسشو از دست میده

چند صفحه قبل یک داستانی در مورد یک شخصی که اسم رو با اسم خودم عوض کرده بودم و یک خانم گچسارانی نوشتم - این دقیقن همون داستانه .
نمیخوام از این لفظ استفاده کنم و به نظرم یک جوری تقسیم کردن مردم به بهتر و کهتر هستش ولی فقط برای اینکه بتونم منظورم رو برسونم ازش استفاده میکنم .
چیزی که شما بالاتر نوشتید همون فرهنگیه که در شهرستانها جریان داره و نه در شهر های بزرگ به خصوص تهران . در تهران دخترها دنبال ازدواج و شوهر و ... نیستند مگر کسانی که تازه از شهرستان به تهران مهاجرت کردند یا خانواده های خیلی خیلی خیلی سنتی و با فرهنگ قدیمی که تعدادشون خیلی انگشت شماره .
در شهرهای بزرگ هم تقریبن به همین صورته - حد اقل تبریز و اصفهان و مشهد رو خود من میدونم . در مورد شهرهای نزدیک تهران هم تمامن به همین صورته مثل کرج و ورامین و دماوند و ... چرا که از تهران تاثیر گرفتند .
طبق آمار سال ۲۰۰۸ تراکم جمعیت فقط تهران ۱۰ میلیون نفر بوده و امروزه میدانیم که خیلی بیشتر از این حرفهاست و چیزی نزدیک به ۱۵ میلیون نفر هستش - البته ما در تهران یک چیزی به نام جمعیت روز و شب داریم که منظور بنده جمعیت تهران در شب هستش . چرا که در طول روز جمعیت تهران تا ۲۰ و چند میلیون نفر هم میرسه .
اگر جمعیت سایر شهرها رو هم حساب کنیم مثل : اصفهان (۲ میلیون نفر) - مشهد (۳ میلیون نفر) - تبریز (۲ میلیون) - کرج (یک و نیم میلیون) - ورامین (سیصد هزار نفر) - شهر دماوند (۵۰ هزار نفر) - قزوین (۴۰۰ هزار نفر) و باقی شهر های بزرگ و مدرن ایران رو هم به این جمعیت اضافه کنیم و جمعیت شهرهای شمالی ایران (که در این زمینه اصلن معروف هستند) و همچنین جمعیت کردهای ایرانی (کرمانشاهی ها رو نمیگم ها) که اکثرن کمونیست هستند و طرفدار کموله متوجه میشیم که این اکثریتی که شما میگید یک ادعای پوچی هستش و به هیچ عنوان اکثریت دخترای ایرانی اون طوری که شما نوشتی فکر نمیکنند مگر دختران ساکن شهرستانها و دهات کوچک مانند همون گچساران .
این چیزی که شما دارید به اکثریت میچسبونید فرهنگی هستش که بیشتر در بین اقوام بلوچ ایران و اعراب ایرانی دیده میشه . این داستان که اگر دختری دوست پسر داشته باشه و باهاش رابطه داشته باشه جامعه بهش به عنوان فاسد و فلان و بهمان نگاه میکنه مربوط به اکثریت نیست (مربوط به همون بلوچها و اعراب ایرانی هست بیشتر) . حتا در شهرهایی مثل تهران آدمهای خرمذهبی هستند که این موضوع رو قبول کردند .
در تهران و سایر شهرهای بزرگ که این مساله به قدری عادی و روزمره شده که حکومت از بابتش احساس خطر کرده و کافیشاپها و آیس پک و ... رو تحت فشار میذاره و گشت ارشاد راه میندازه و پلیس نسبت درست میکنه و از این مدل کارها .
اگر این گفته ی شما طبق ادعای خودتون شامل اکثریت مردم میشد و هنوز تابوی جامعه ی ایرانی بود حکومت جمهوری اسلامی اینچنین با شدت عمل در رابطه باهاش وارد عمل نمیشد .
میلاد جان شما که آمار دقیقی نداری و بر اساس دیده های خودت داری این نظر رو میدی!!! شما که کل این جمعیت هایی که میگی رو که ندیدی.همین تهران و حومه با جمعیت 15 میلیونی انواع و اقسام فرهنگ ها رو داره.این جوری هم نیست که فقط بلوچ ها و عرب های ایرانی این جوری باشن.به نظر من هنوز این مساله تو ایران یه تابو هست و از دید مردسالارانه فقط این قضیه حل شده و خیلی از پسرهایی که همه چی برای خودشون مجازه وقت ازدواج دخترهایی که دوست پسر داشتن یا حتی دوست دختر خودشون بودن رو انتخاب نمیکنن!! درسته شاید نسبت به 20 سال پیش تغییر کرده باشیم اما هنوز به اون حدی نرسیده که به صورت فرهنگ غالب در اومده باشه...

sonixax نوشته: اگر این گفته ی شما طبق ادعای خودتون شامل اکثریت مردم میشد و هنوز تابوی جامعه ی ایرانی بود حکومت جمهوری اسلامی اینچنین با شدت عمل در رابطه باهاش وارد عمل نمیشد .
این دلیل نمیشه که بگیم پس عادی شده..خب داره احساس خطر میکنه اما تابو شکنی نشده.شاید چند نسل دیگه این قضیه حل بشه!!
Havadar_e_Democracy نوشته: میلاد جان شما که آمار دقیقی نداری و بر اساس دیده های خودت داری این نظر رو میدی!!! شما که کل این جمعیت هایی که میگی رو که ندیدی.همین تهران و حومه با جمعیت 15 میلیونی انواع و اقسام فرهنگ ها رو داره.این جوری هم نیست که فقط بلوچ ها و عرب های ایرانی این جوری باشن.به نظر من هنوز این مساله تو ایران یه تابو هست و از دید مردسالارانه فقط این قضیه حل شده و خیلی از پسرهایی که همه چی برای خودشون مجازه وقت ازدواج دخترهایی که دوست پسر داشتن یا حتی دوست دختر خودشون بودن رو انتخاب نمیکنن!! درسته شاید نسبت به 20 سال پیش تغییر کرده باشیم اما هنوز به اون حدی نرسیده که به صورت فرهنگ غالب در اومده باشه...
خیر بنده با تک تک ایرانی ها در این مورد صحبت نکردم و بالاتر هم نوشتم که در همون تهرانش هم همچین آدمهایی هستند .
ولی وقتی که شما توی هر محله ۱۰ تا کافیشاپ میبینی که وضع همشون هم خوبه ! توی مرکز خرید های مختلف اگر برید و ... خودتون متوجه جو حاکم میشید و نیازی نیست که راه بوفتید و نظر همه رو بپرسید . شما چند مورد سر بریدن به خاطر خندیدن یک دختر به پسر در تهران میشناسید ؟ ولی در بلوچستان تا دلتون بخواد هست و یک جورایی یک مساله عای هست . برای هین هیچ دختری حتا جرات نداره به یه پسری لبخند بزنه . چون داداش جونش داغ میکنه و سرش رو میبره .
بله در تهران هم خانواده های سنتی و عقبمانده کم نیستند ولی مطلقن اکثریت نیستند . براتون نوشتم که حتا خانواده های خر مذهبی هم وجود دارند که این مسایل رو دیگه قبول کردند و گرنه برای نمونه من هرگز موفق به رفتن به منزل چندید خانم مختلف در حضور پدر و مادرش به عنوان دوست ! نمیشدم . و جالبه که این افراد کسانی بودند که در مناطق خر مذهب نشین زندگی میکردند و خودشون هم خیلی مذهبی بودند . من به واسطه کاری که داشتم با خیلی ها این طوری رفت و آمد داشتم و از همه جور قشری .
یا همون خانم منشی که براتون مثال زدم مثل بادمجون بود ! خودش تا خرخره مذهبی ، شوهرش هم که روی کلش جای مهر مونده بود - با این حال مخالفتی با کار کردن خانمش در شرکتی که به جز اون خانم همه مرد بودند اون هم مجرد نداشت .
یا وقتی که به خاطر انجام کارهای تبلیغاتی کنسرت اخشابی مجبور شدیم بریم کیش که اوضاع اونجا که خیلی باحال تر از تهران هم بود . من شهرهایی که براتون نوشتم رو مطمئن هستم که چنان جوی برش حاکمه .

Havadar_e_Democracy نوشته: این دلیل نمیشه که بگیم پس عادی شده..خب داره احساس خطر میکنه اما تابو شکنی نشده.شاید چند نسل دیگه این قضیه حل بشه!!
این دیگه بر میگرده که شما چه قدر از جمهوری اسلامی شناخت داشته باشید . جمهوری اسلامی فقط به خاطر احساس خطر کاری نمیکنه و این یکی از جنبه های بارزش هستش فقط وقتی وارد عمل میشه که خطر رو به چشم دیده باشه و به قول خودمون دیگه کار از کار گذشته باشه .

در دو دوره جمهوری اسلامی این طوری عمل کرده ، یکی اوایل انقلاب که هنوز فرهنگ مردم به این شدت سقوط نکرده بود و رابطه های دوست دختر پسری هنوز یک چیز عادی محسوب میشد و تابو نبود و البته در حال چپاندن اسلام به مردم بودند . یکی هم در دوره احمدینژاد که باز این روابط درش عادی شده بود و میبینیم که باز داره سیاست های همون اوایل انقلاب رو پیاده میکنه به این خیال که شاید دوباره جامعه رو دچار فقر فرهنگی بکنه . آخرین کارش هم ممنوعیت رقص و آواز در مهد کودکها بوده .
shirin نوشته: پاردم ساییده یعنی اب زیرکاه بی شرم و بیحیا، من از خدابیامرز مامان بزرگم یاد گرفتم.


من اعتراف میکنم این کلمه برای اولین بار بود که در طول عمرم به گوشم خورده بود. مادر بزرگ من هم وقتی زنده بود نصف حرف هاش حکایت و ضرب المثل بود. خیلی زن خوش صحبتی بود. من که به خدا اعتقادی ندارم برای همین نمیدونم بجای خدابیامرز باید چی بگم!

نقل قول:اولا من هیچ جا نگفتم دخترا تو ایران بسیار خوب و پسرا بسیار بد هستن این شما بودی که تو پستتون تمام دخترای ایرانی رو با یه چوب رونده بودی.

ای بابا! من گفتم دخترهای ایرانی بدنبال فرصت و موقعیت بهتر هستند نه دنبال عشق و پایبندی. همین الان هم میگم. اینم میدونم که پسرها هم دنبال سکس هستند. این به اون در. از اون اول بطور رسمی و دائم دارم میگم دخترها و پسرها به یک اندازه مقصر هستند. کی گفتم تقصیر فقط گردن دخترهاست؟

نقل قول: من گفتم دخترا تو ایران آسیب پذیرتر و حساس تر هستن و امار دخترایی که در این روابط ضربه خوردن بسیار بیشتر از پسرایی که ضربه خوردن هست.
این آمار رو من از کجا میتونم ببینم؟

نقل قول:تقصیر خودشون نیست. چون جامعه علیه دختران هست در نتیجه خودبخود در اینگونه روابط آسیب پذیرتر و حساستر میشن. شاید اگه جامعه زن ستیز نداشتیم این آمار برابر بودند

جامعه ای که ما درش زندگی میکنیم علیه همه هست. دختر و پسر نداره. اگر جامعه ای آزاد باشه برای همه آزاده و اگر بسته باشه برای همه بسته ست.

نقل قول:جامعه ما میگه دختر خوب دختری هست که دوست پسر نداشته باشه و تا وقتی ازدواج میکنه خودشو باید برای شوهرش پاک نگه داره، به همین دلیل رابطه یه دختر با یه پسر جالب نیست هر چند برای پسر مثل دختر اکراه نداره حتی به عنوان یه پسر زرنگ هم جامعه تحویلش میگیره. این حقیقت جامعه هست هر چند بین بعضی مردم(اقلیت ) کمرنگ شده ولی دیدگاه عموم این هست، با توجه به این تعاریف هر دختری سعی میکنه دست هیچ پسری بهش نرسه یا اگه دوست شد رابطه سکس برقرار نکنه (حتی اگه خیلی دلش هم بخواد و نیاز داشته باشه) چون دیگه تبدیل میشه به یک دختر خراب، تا اینجا امیدوارم مفهوم بوده باشه، از طرفی پسران هم دنبال این هستن (چون اونها هم نیاز دارند) تا با یه دختر دوست بشن و چون دختران ما طرز فکرشون نسبت به پسرها خیلی جالب نیست به همین دلیل باید سعی و تلاش زیادی کنن تا یه دختر پیدا کنن باهاش دوست بشن و کلی هم انرژی بذارن و در اکثر موارد دروغ بگن به دختره تا یه جوری راضیش کنن رابطه ای برقرار کنه، هر چند دختره هم ممکنه از رابطشون لذت ببره ولی چون ازدواج براش خیلی مهم هست در نتیجه انتظار داره پسره بره خواستگاریش و پسره هم بنا به دلایلی (اکثرا چون دختره رو به اندازه کافی دوس ندارن و صرفا میخواستن دختری باشه که بتونن نیازشون رو برطرف کنن) از زیر این کار در میره و رابطشون به یک شکست سخت برای دختر تبدیل میشه و دختر اعتماد به نفسشو از دست میده و فکر میکنه دیگه هیچ ارزشی نداره و تبدیل شده به یه دختر خراب در نتیجه خیلیاشون که تاثیر بد بیشتری روشون گذاشته دیگه به هیچ پسری اعتماد نمیکنن و سعی میکنن یه جور دیگه که شما خوب میدونی تلافی کنن. نمونه این موارد فراوان هست. هر چند که داستان همه شبیه هم نیست و همه دختر مثل هم نیستن و همه پسرا هم مثل هم نیستن ولی این واقعه بسیار رایج هست،

تلافی و انتقام یک کار غیر اخلاقی و وحشیانه ست. بنده و شما و سایر دوستان هم اگر بخوایم برای هر اتفاقی بدی که در زندگیمون افتاده دنبال مقصر و دنبال تلافی باشیم باید یک شمشیر سامورائی بگیریم دستمون راه بیوفتیم بریم در خیابان همه رو بکشیم و ناقص کنیم به اسم تلافی و تسویه حساب.
تلافی و انتقام اون هم در روابط دوستی این چنینی نشون از فرهنگ بسیار پایین فرد داره. یعنی اون دختر یا پسر انتقام گیرنده فرهنگ و جنبه ی خیلی پایینی داره و موجود خیلی چیپ و احمقی هست که دنبال انتقام و این قبیل بچه بازی هاست. همون طور که دوست خوبم میلاد گفت انتقام های این چنینی دخترها همیشه گردن پسرهای بی گناه رو میگیره چون اون دختر که هیچوقت زورش به اون پسری که سرش کلاه گذاشته نمیرسه؟! پس میره عقده اش رو بر سر پسرهای بدبختی که گناه و تقصیری ندارند خالی میکنه.
پس این داستان تلافی کردن اون هم از پسرهایی که هیچ گناه و تقصیری ندارند یک عمل کاملا حیوانی ست و قابل توجیه نیست!

نقل قول:و همچنین نمیدونم والله تو مردمِ محله ما (مردم محله ما= گونه های انسانی ماده و نر محله ما) که رسمه پسره اگه دوست دختر داشته باشه زرنگیه و دختر اگه دوست پسر داشته باشه جلفه و سبکه. هر چند دخترای بیشترشون دوست پسر دارن ولی خیلی دوس داشتن که نمیداشتن، حالا تو محله شما اگه دخترای محلتون هم دوست پسر داشته باشه مثل پسر زرنگی کرده و بقیه بهشون به به و چه چه میگن یه حرفی دیگه س. و مخصوصا اگه بدون هیچ واهمه ای میشینن در مورد سکس با دوست پسراشون هم راحت حرف میزنن که شما کاملا حق داری.

محل ما همه ok هستند 36

نقل قول:در ضمن همین که داری در مورد من اظهار نظر میکنی که میگی از پسری بد دیدم میشه حمله شخصی و تو بحث منطقی کاملا مردود هست و نوعی مغلطه به شمار میره.

راجع به این در پست قبلی حرف زدیم

نقل قول:من هیچ کینه ای از هیچ پسری ندارم و همیشه روابطم آگاهانه بوده و...

خداروشکر!

خلاصه ی حرف من اینه که در و تخته در ایران با هم جور هستند و تقصیر رو گردن جنس پسر یا دختر نمیشه انداخت
sonixax نوشته: در شهرهای بزرگ هم تقریبن به همین صورته - حد اقل تبریز و اصفهان و مشهد رو خود من میدونم . در مورد شهرهای نزدیک تهران هم تمامن به همین صورته مثل کرج و ورامین و دماوند و ... چرا که از تهران تاثیر گرفتند .
من شیراز رفتم. شهر با کلاسیه. شیرازی ها آدم های خیلی گرمی هستند. آدم های روشنفکر زیاد دارند. جزو آوانگارد ترین شهرهای بعد از تهران هستند. در کل هم اهل کله خراب بازی و این برنامه ها نیستند. دخترهای خیلی خوب و گرمی دارند. پسرهاشون هم دگم و وحشی نیستند. برای همین چون شیرین خانم گفت شیرازیه ولی نظرات مرد ستیزانه ی شدید داد من فکر کردم شاید ایشون تازه با دوستشون بهم زده
Russell نوشته: مهربد گرامی کمی بیشتر درباره آنچه درباره اثرات فرگشتی در تشکیل خانواده انسان توضیح میدی و لینک میدی؟

شوربختانه دانش چندانی ندارم، ولی تا آنجاییکه می‌دانم می‌گویم.



Russell نوشته: اون مقاله درباره اسپرمهای قاتل خیلی جالب بود.شکل اولیه خانواده و جفتگیری در انسان چگونه بوده؟اینکه نرهای متعدد با یک ماده جفتگیری میکردند چطور ممکن بوده،با توجه به اینکه معمولن در بقه حیوانات نرها بر سر ماده ها جنگ میکنند و انکه سالمتر است جفتگیری میکند.

این معمولا که نرها بر سر ماده‌ها می‌جنگند یک دیدگاه نادرست همه‌گیران است. برای نمونه در گربه‌های خانگی یا ببرها اگر نگاه کنید
هیچ جنگی در کار نیست و نر و ماده به گزینش خود و در راستای بچه‌داری شدن می‌همخوابند و سپس جدا شده و به راه خود می‌روند.

در چندی از جانداران مانند شیرها اینگونه است که شیرهای نر بر سر ماده با یکدیگر می‌جنگند، ولی نه در همه جانداران و نه حتی بیشتر جانداران.
بنادرستی اینگونه برداشت شده که در همه جانداران نر بر سر ماده می‌جنگد و تجاوز هنجار است.

دو نکته‌ای که نبایستی از یاد برد:
  • نر همواره زور بیشتر و جثه بزرگتری ندارد: مورچه/موریانگان/زنبور عسل، بیوه‌ سیاه [1] و یا بسیاری از پستانداران [2]
  • در کمابیش همه جانداران به ویژه رده پستانداران، ماده است که می‌برگزیند (از همینرو در بیشتر جانداران و خود آدمی هم نر زیباتر از ماده است) [3]:

    [ATTACH=CONFIG]358[/ATTACH]
    نر بالا، ماده پایین



Russell نوشته: اما بر این اساس که شما توضیح دادی،هر نری با هر ماده ای میتوانسته جفتگیری کند و بچه ها را هم حتمن بطور گروهی بزرگ میکرده اند.

لزوما نه تک‌همسری چیره بوده و نه چندهمسری. در یک دیدگاه بهتر، هم‌خوابگی آدم همانند همه‌چیزخواری او است.
ما دوره‌های گیاه‌خواری و گوشت‌خواری و .. را گذرانده‌ایم و امروز همه‌چیزخوار شده‌ایم. همانگونه هم دوره‌هایی که نرها بر سر ماده
جنگیده و دوره‌هایی که ماده‌ها نرها را می‌برگزیدند را نیز گذرانده و از هر کدام از آنها، زاب‌هایی به ارث برده‌ایم که امروز هم خود را می‌نمایانند.

در هم‌خوابگی آدم چند نکته شایان نگرورزی هستند:
  1. در بیشتر جانداران ماده بهترین زمان هم‌خوابگی که شانس بچه‌دار شدن حداکثر (تخمک افتاده) است را می‌داند.
  2. در بیشتر جانداران نر می‌تواند آمادگی ماده برای جفت‌گیری را بازشناسد.
  3. در شمار زیادی از جانداران، غده‌های جنسی تنها زمان جفت‌گیری فعال می‌شوند و بس.
  4. اسپرم‌های جنگجو

1 و 2 به ما می‌گوید که این پنهان‌شدگی زمان جفت‌گیری از خود ماده می‌تواند فرنود فرگشتیک داشته باشد. برای نمونه اگر نر بداند که ماده
چه زمانی آماده جفت‌گیری است، می‌تواند بسادگی و در یک بازه‌زمانی کوتاه به زور هم‌خوابی کرده و ماده را بچه‌دار کند. در آدم ولی می‌بینیم
که این آمادگی جفت‌گیری از نر و ماده هر دو پنهان شده است، از همینرو نر (پسر) برای بالا بردن شانس بچه‌دار شدن خود بایستی از راه نرم
رفته و همواره کنار ماده باشد (انگیزه تک‌همسری از سوی مرد). اما از آنجاییکه در واقعیت نمی‌تواند شبانه‌روز کنار ماده باشد و از سویی 4
به ما می‌گوید که بی‌وفایی میان زنان امر نادری نبوده و نیست، پس بهترین استراتژی را ناخودآگاه در این می‌بیند که دل ماده را بدست آورده و او را به خود وفادار کند.

این کنار یکدیگر بودن و پشتیبانی نر از ماده وارونه 3 را پدید می‌آورد.

از سوی ماده ولی، این پنهان‌شدگی گاه جفت‌گیری ابزاری می‌شود که می‌تواند نر را کنترل کند. پس با ارزیابی جفت‌های
خواستنی می‌تواند با هر کدام که خواست هم‌خوابیده و آنها را وادار به پذیرش و پشتیبانی بچه بکند (انگیزه چند‌همسری از سوی زن).

در کنار همه این‌ها هم سرشت ابزار دیگری به نام عشق را ساخته که هر دوی نر و ماده را به یکدیگر می‌وابندد.

همه این‌ها ابزارهای گوناگون و بعضا ناهمسازگاری هستند که در آدم می‌بینیم. یک آدم هم انگیزه
تک‌همسری و وفاداری دارد، هم‌ انگیزه چند‌همسری و بی‌وفایی و هم انگیزه عاشق شدن و بندش (بند شدن).

در این دیدگاه، بسته به ساختار همبودگاه (جامعه) این انگیزه‌ها می‌توانند خود را بنمایانند. اگر ساختار همبودگاه گونه‌ای بود که زن و مرد هر
دو کار کرده و نیازی به پشتیبانی نداشتند، ما چندهمسری (چند دوست‌پسر/دختری) را می‌توانیم پیش‌بینی کنیم و ازدواج‌های کوتاه-زمان.

اگر ساختار همبودگاه گونه‌ای بود که یک جنس نیاز به پشتیبانی دیگری داشت، ما انگیز‌ه‌های تک‌همسری و وفاداری را پیش‌بینی می‌کنیم، نمونه خوب آن ایران.

عشق نیز مانند یک استثنا (exception) کار کرده و می‌تواند در هر کدام از اینها ساختار رابطه را دگرانده و تک‌همسری گذران و موقتی بسازد: Love rules above all



Russell نوشته: و یک سوال دیگر،انهم اینکه تکلیف تربیت فرزاندان چه میشود اگر تکهمسری از بین برود؟

گمان نمی‌کنم چیز ویژه‌ای بشود، هر چند پرسش خوبی است و می‌توان درباره آنها بیشتر اندیشید.

اما اصولا تک‌همسری کار نمی‌کند (اگر می‌کرد ما 60 تا 99 درسد آمار جدایی در 5 سال آغازین نداشتیم). نهاد خانواده نیز کاری با زن و شوهر ندارد.
فرزندانی که پدر و مادر جدا شده دارند همچنان یک خانواده هستند و می‌توانند در جایی که نیاز هست کنار یکدیگر باشند. زن و مردی که عاشق
شده‌اند (از دیدگاه زیست‌شناسی یکدیگر را خواستنی و خوب دیده‌اند) بچه‌دار می‌شوند و پس از خاموشیدن عشق (دست‌بالا 4 سال) بسادگی
از یکدیگر جدا شده و هر دو، به اندازه توان خود به فرزندانشان کمک می‌کنند. این رویکردی است که در غرب می‌بینیم و بسیار خوب هم کار می‌کند.




بازبردها:
  1. بیوه سیاه یا Black Widow گونه‌ای از تارتنکها (عنکبوت‌) است که ماده پس از گزینش و جفت‌گیری، نر را می‌خورد: Black Widow Spider, HYG-2061A-04

    [ATTACH=CONFIG]359[/ATTACH]


  2. لیستی از این جانداران: http://nationalzoo.si.edu/Publications/S...5eb23b.pdf
  3. زیباتر بودن پسر از دختر در آدم؛ زیبایی‌شناسی و کاربرد ریش و موها در آدم: Sexual selection - Wikipedia, the free encyclopedia



.
اين داستان زيبا تر بودن نر از ماده در انسان به نظر من يك مقداري عجيبه !
در انسان مرد بيشتر از اينكه زيبا باشه تنومند و قدرتمنده و به نظر ميرسه همين امر هم در انتخاب زنان نقش خيلي زيادي داره .
يعني زنان بيشتر دنبال مرد هاي قوي و قد بلند و باهوش هستند . تا مردان زيبا ولي ضعيف يا خنگ !
ولي به جاش مردان دنبال زنان زيبا و ظريف هستند ولو خنگ و خل و چل !
قد بلند هم اغلب به تنومندي بيشتر مينجامه تا زيبايي بيشتر .
sonixax نوشته: اين داستان زيبا تر بودن نر از ماده در انسان به نظر من يك مقداري عجيبه !
در انسان مرد بيشتر از اينكه زيبا باشه تنومند و قدرتمنده و به نظر ميرسه همين امر هم در انتخاب زنان نقش خيلي زيادي داره .
يعني زنان بيشتر دنبال مرد هاي قوي و قد بلند و باهوش هستند . تا مردان زيبا ولي ضعيف يا خنگ !
ولي به جاش مردان دنبال زنان زيبا و ظريف هستند ولو خنگ و خل و چل !
قد بلند هم اغلب به تنومندي بيشتر مينجامه تا زيبايي بيشتر .

اینکه نر ماده را زیباتر ببیند عجیب نیست، ولی اگر خوب نگاه کنید آنچه یک پسر در دختر زیبا می‌بیند کون بزرگ (بزرگی نشیمنگاه =
زایش آسان بچه)، پستان‌های زیبا (زیبایی پستان = تندرستی و شیردهی بچه) و موهای بلند و درخشان (درخشندگی = تندرستی؛
بلند بودن = پایداری تندرستی در گذر زمان) و دیگر زاب‌هایی است که به خودی خود نقش سرراستی در راستای بچه‌دار شدن دارند.

ولی زاب‌های مردانه مانند موهای سینه، چهره و .. همانند پر طاووس، نقش سرراستی نداشته و تنها برای زیبایی هستند:

[ATTACH=CONFIG]360[/ATTACH]


[ATTACH=CONFIG]362[/ATTACH]


هرآینه از دید زیباشناسی (aesthetics)، پسرها زیباتر و خواستنی‌تر هستند چرا که در نهایت بایستی یک دختر آنها را برگزیند.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24