دفترچه

نسخه‌ی کامل: ازدواج
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24
Russell نوشته: آره این رو که صد در صد موافقم.ولی دختر خوب هم پیدا میشه اگر خانواده خوب باشه.من این دخترهای ایرانی رو که از بچگی تو خارج بزرگ شدن رو بدم نمیاد.هم خاکی هستن برعکس بقیه هم ایرانی هستن و از فرهنگ ایران یچیزایی میفهمند که خیلی مهمه.تصور اینکه آدم یعمر با کسی که بزبان مادریش صحبت نمیکنه زندگی کنه یکم سخته.

دوستان دختر ایرانی خوب که از خانواده پولدار باشد معمولا همان نمونه خارج از ایران می‌شود، مگر آنکه پولداری خانواده از روی روابط دولتی و آخوندی باشد.



Russell نوشته: حتی برای من که در کل فرهنگ غرب رو بیشتر از شرقی و ایران میپسندم

53

به ندرت در فرهنگ کنونی چیزی بهتر از فرهنگ غرب پیدا می‌کنیم.
تعداد سکس ناخواسته در ازدواج از تن فروشی بیشتر هست به نظر من ، زن یا شوهر بخاطر اینکه با شخص مقابل ازدواج کرده ، مجبور هست چند وقت یکبار رابطه جنسی‌ با طرف داشته باشه ، و این به نظرم خیلی‌ نفرت انگیز هست.
مهربد نوشته: درباره چه چیز آن؟
به طور کلی دیدگاهی که در جوامع غربی نسبت به ازدواج هست.معیارهاشون و تفاوت هایی که با ما دارن!!!


sonixax نوشته: عشق تجربه ی شیرینی هستش و اگر بتونه با دوام باشه به نظر من با ارزش ترین چیزیه که یک نفر میتونه داشته باشه - ولی آدم باید بتونه عشق و احساس کاذب و حس ترحم و ... رو از تشخیص بده .
من تا الان نتونستم دقیقا درک کنم عشق یعنی چی و فرقش با دوست داشتن چیه!! مثلا اینکه میگن عشق ابدی هست و از این حرفا....[color="silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 09:45 pm ---------- ارسال قبلی در 09:41 pm ----------

[/color]
shinbet نوشته: تعداد سکس ناخواسته در ازدواج از تن فروشی بیشتر هست به نظر من ، زن یا شوهر بخاطر اینکه با شخص مقابل ازدواج کرده ، مجبور هست چند وقت یکبار رابطه جنسی‌ با طرف داشته باشه ، و این به نظرم خیلی‌ نفرت انگیز هست.
فکر نمیکنم در حال حاضر مثل گذشته بحث اجبار مطرح باشه...خب حالا سوالی که چیش میاد اینه که آیا باید رابطه جنسی رو به صورت یه الزام در ازدواج دخیل ندونیم؟مثلا اون دو فرد اجازه داشته باشن شریک جنسی دیگه ای هم در صورت تمایل داشته باشن تا از حالت اجبار در بیاد؟
Havadar_e_Democracy نوشته: فکر نمیکنم در حال حاضر مثل گذشته بحث اجبار مطرح باشه...خب حالا سوالی که چیش میاد اینه که آیا باید رابطه جنسی رو به صورت یه الزام در ازدواج دخیل ندونیم؟مثلا اون دو فرد اجازه داشته باشن شریک جنسی دیگه ای هم در صورت تمایل داشته باشن تا از حالت اجبار در بیاد؟
من اگه ازدواج کنم ، به زنم میگم اگه احساس جنسی‌ نسبت به یک مرد یا زن دیگه پیدا کردی بهم بگو ، دلم نمیخواد از روی اجبار با من باشی‌ و در رختخواب توی ذهنت چیز دیگه باشه! تصمیم بسیار سختی خواهد بود ، ولی‌ اگه زن من بخواد این کار رو بکنه ، من اجازه میدم و کم کم هم تلاش می‌کنم رابطه رو تموم کنم.[COLOR="Silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 07:34 PM ---------- ارسال قبلی در 07:32 PM ----------

[/COLOR]
Havadar_e_Democracy نوشته: فکر نمیکنم در حال حاضر مثل گذشته بحث اجبار مطرح باشه...خب حالا سوالی که چیش میاد اینه که آیا باید رابطه جنسی رو به صورت یه الزام در ازدواج دخیل ندونیم؟مثلا اون دو فرد اجازه داشته باشن شریک جنسی دیگه ای هم در صورت تمایل داشته باشن تا از حالت اجبار در بیاد؟
من اگه ازدواج کنم ، به زنم میگم اگه احساس جنسی‌ نسبت به یک مرد یا زن دیگه پیدا کردی بهم بگو ، دلم نمیخواد از روی اجبار با من باشی‌ و در رختخواب توی ذهنت چیز دیگه باشه! تصمیم بسیار سختی خواهد بود ، ولی‌ اگه زن من بخواد این کار رو بکنه ، من اجازه میدم و کم کم هم تلاش می‌کنم رابطه رو تموم کنم.البته اجازه من اصلا مهم نیست ، چون من که مالک زنم نیستم ، منظورم این هست که از نظر من (اگه برای اون فرقی‌ بکنه من چی‌ فکر می‌کنم) اوکی هست.[COLOR="Silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 07:35 PM ---------- ارسال قبلی در 07:34 PM ----------

[/COLOR]
Havadar_e_Democracy نوشته: فکر نمیکنم در حال حاضر مثل گذشته بحث اجبار مطرح باشه...خب حالا سوالی که چیش میاد اینه که آیا باید رابطه جنسی رو به صورت یه الزام در ازدواج دخیل ندونیم؟مثلا اون دو فرد اجازه داشته باشن شریک جنسی دیگه ای هم در صورت تمایل داشته باشن تا از حالت اجبار در بیاد؟
من اگه ازدواج کنم ، به زنم میگم اگه احساس جنسی‌ نسبت به یک مرد یا زن دیگه پیدا کردی بهم بگو ، دلم نمیخواد از روی اجبار با من باشی‌ و در رختخواب توی ذهنت چیز دیگه باشه تصمیم بسیار سختی خواهد بود ، ولی‌ اگه زن من بخواد این کار رو بکنه ، من اجازه میدم و کم کم هم تلاش می‌کنم رابطه رو تموم کنم.البته اجازه من اصلا مهم نیست ، چون من که مالک زنم نیستم ، منظورم این هست که از نظر من (اگه برای اون فرقی‌ بکنه من چی‌ فکر می‌کنم) اوکی هست.[COLOR="Silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 07:36 PM ---------- ارسال قبلی در 07:35 PM ----------

[/COLOR]این هم ما رو سرویس کرد ، هی‌ می‌خواهیم ویرایش کنیم پست رو دوباره میفرستد ، یک فکری بکنید مسئولین سایت
خوب بالاخره بکنیم یا نکنیم،ازدواج؟ 4
یسوال مهم از نظر من اینه که چطور آدمها رو میشه شناخت،مخصوصن کسی که از جنس مخالفه؟کاملن تجربیه یا میشه بهترش کرد با مطالعه؟
بنظر من اگر بشه تا یحدی خوبی طرف رو شناخت ازدواج خوبه،فقط باید آدم حواسش باشه که چیزهای خوب ابدی نیستند و لزومن تا آخر عمر دلیل نمیشه که بتونید یا بخواید با یکی زندگی کنید.
Russell نوشته: خوب بالاخره بکنیم یا نکنیم،ازدواج؟ 4
یسوال مهم از نظر من اینه که چطور آدمها رو میشه شناخت،مخصوصن کسی که از جنس مخالفه؟کاملن تجربیه یا میشه بهترش کرد با مطالعه؟
بنظر من اگر بشه تا یحدی خوبی طرف رو شناخت ازدواج خوبه،فقط باید آدم حواسش باشه که چیزهای خوب ابدی نیستند و لزومن تا آخر عمر دلیل نمیشه که بتونید یا بخواید با یکی زندگی کنید.

کردیم، نشد! 4
Havadar_e_Democracy نوشته: به طور کلی دیدگاهی که در جوامع غربی نسبت به ازدواج هست.معیارهاشون و تفاوت هایی که با ما دارن!!!

من درباره معیارهای ایران حقیقتا چیز زیادی نمی‌دانم، ولی در اینجا ازدواج بیشتر تنها جنبه قانونی و سودمندی دارد. برای نمونه شما می‌توانید بدون ازدواج هم بچه‌دار شده و با
دوست پسر/دختر خود زیر یک خانه زندگی کنید و هر کار دیگری که در ایران نیاز به سند ازدواج دارید، ولی اگر ازدواج رسمی هم بکنید مزایای گوناگونی به شما تعلق می‌گیرد، برای نمونه مالیات کمتر می‌دهید و ...

ازدواج یک حالت رسمی و جنبه نیز می‌دهد و به گونه‌ای، برای کسانی که سنت‌گرا یا traditionalist هستند در جایگاه روشن و اعلان کردن موقعیت و وضعیت خانوادگی خود به شمار می‌رود.

همه اینها به کنار، ازدواج می‌تواند بسیار خطرناک و سنگین هم باشد، چراکه پس از جدایی و طلاق، مال و اموال زن و شوهر یکسان میانشان بخش می‌شود و روشن
است که تقریبا همیشه، این مردها هستند که در طلاق آسیب بیشتر خواهند دید. برای همین و فرنودهای دیگر زنها اصولا به ازدواج گرایش و علاقه بیشتری نشان می‌دهند.



Havadar_e_Democracy نوشته: من تا الان نتونستم دقیقا درک کنم عشق یعنی چی و فرقش با دوست داشتن چیه!! مثلا اینکه میگن عشق ابدی هست و از این حرفا....

عشق دوست داشتنی است که از کنترل فرد بیرون باشد و در واقعیت یکی از ابزارهای سرشت یا طبیعت، برای پایبندی زن و مرد به یکدیگر بوده تا زمان و انگیزه برای بزرگ کردن بچه‌ها به پدر و مادر بدهد.

به عشق مانند وابستگی نگاه کنید، به دوست داشتن مانند گرایش و علاقه.



Havadar_e_Democracy نوشته: فکر نمیکنم در حال حاضر مثل گذشته بحث اجبار مطرح باشه...خب حالا سوالی که چیش میاد اینه که آیا باید رابطه جنسی رو به صورت یه الزام در ازدواج دخیل ندونیم؟مثلا اون دو فرد اجازه داشته باشن شریک جنسی دیگه ای هم در صورت تمایل داشته باشن تا از حالت اجبار در بیاد؟

به نگر من ازدواج یکی از کارهای نابخردانه است که بیشترین سود را به دخترها می‌رساند (از هر دو دید فرگشت و فرهنگ) و بهتر است یا به کل آن را دور ریخته، یا یک بازنگری مهادین انجام دهیم.
shinbet نوشته: این هم ما رو سرویس کرد ، هی‌ می‌خواهیم ویرایش کنیم پست رو دوباره میفرستد ، یک فکری بکنید مسئولین سایت
سرور اینجا دیگه توان پاسخگویی به این سایت رو نداره ، با ادمین صحبت کردم گفته که قراره سرور رو عوض کنه .[color="silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 12:21 am ---------- ارسال قبلی در 12:17 am ----------

[/color]
russell نوشته: خوب بالاخره بکنیم یا نکنیم،ازدواج؟
یسوال مهم از نظر من اینه که چطور آدمها رو میشه شناخت،مخصوصن کسی که از جنس مخالفه؟کاملن تجربیه یا میشه بهترش کرد با مطالعه؟
بنظر من اگر بشه تا یحدی خوبی طرف رو شناخت ازدواج خوبه،فقط باید آدم حواسش باشه که چیزهای خوب ابدی نیستند و لزومن تا آخر عمر دلیل نمیشه که بتونید یا بخواید با یکی زندگی کنید.
من که طرفدار ازدواج هستم ، عشق ورزیدن به شخصی دیگر از نظر روانی روی خود من تاثیر خیلی خوبی میذاره . برای همین طرفدار ازدواج هستم . البته بدون ازدواج هم میشه عشق ورزید ولی ازدواج چون آدم رو زیر بار مسئولیت میذاره حس بهتری به آدم میده .


havadar_e_democracy نوشته: من تا الان نتونستم دقیقا درک کنم عشق یعنی چی و فرقش با دوست داشتن چیه!! مثلا اینکه میگن عشق ابدی هست و از این حرفا....

به نظر من وقتی کسی رو خیلی زیاد دوست داری طوری که در مقابل اون دوست داشتن نمیتونی مقاومت کنی و اکنترلت خارجه ، از دوست داشتنش و از اینکه بهش توجه میکنی و بهت توجه میشه حس خوبی پیدا میکنی و اون احساس همون عشقه . البته به نظر من .
مهربد نوشته: به نگر من ازدواج یکی از کارهای نابخردانه است که بیشترین سود را به دخترها می‌رساند (از هر دو دید فرگشت و فرهنگ) و بهتر است یا به کل آن را دور ریخته، یا یک بازنگری مهادین انجام دهیم.
بیشتر توضیح دهید گرامی.بخش تکاملی سخن شما بکل خطا بنظر میرسد.تکامل مربوط میشود به یک نوع نه یک جنس خاص.دلیل نمیشود دو جنس در یک سطح رفاه باشند.مثلن در برخی حشرات نرها بسیار زودتر میمیرند و بیگاری میکنند یا در شیرها شیر نر موفق میخورد و میخوابد و ماده ها بشکار میروند.
حالا در انسان اینکه بطور سنتی زحمت و مسئولیت بیشتری بدوش مردان است میتواند کمی درست باشد ولی خوب زندگی زنان هم تعریف چندانی نداشته مثلن میتوان بزندگی مادربزرگهای خودمان مراجعه کنیم برای قیاس،مخصوصن که زنها از بسیاری از آزادیها هم برخوردار نبوده اند.
حتی سود بیشتر دلیل بر این نیست که طرف مقابل همان اندازه ضرر میکند.مثلن اگر زنها بیشتر نیاز به ایجاد یک خانواده و همسر داشته باشند این دلیل نمیشود که مرد اینجا ضرر میکند چون او هم نیازمند ایجاد خانواده است ولی کمتر(بر فرض البته).در اینجا تنها میتوان به این نتیجه رسید که بعلت نیاز بیشتر طرف مقابل مردها اشتباه میکنند همینجوری ازدواج میکنند و باید یک امتیازی باجی چیزی به خاطر این عدم تعادل نیازها از زنها بگیرند،که البته در مواردی هم میگیرند.
میلاد چیکار کردی بالاخره44؟!
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24