Russell نوشته: با تمام اینها که گفته شد و درست هم هست، بنظر من اینکه گفته میشود بازی بر روی زنان بالای 8 موثرتر است هم بنظرم درست است.
در آن پست کذایی یک ۶ جا افتاده بود که خیلی سردرگمکننده است: منظور من این بود که اگر یک مرد ۶ برود به یک زن ۹ نگ بزند، درصد موفقیت او بسیار پائین خواهد بود. دلیل موثر نبودن آنهم «درونی»ست نه بیرونی، مرد ۶ اعتماد بنفس بسنده برای پیاده سازی درست نگ را ندارد و خودباختگی او در جایی از رفتارش، زبان بدنش، تُن صدایش و ... خود را درز میدهد.
Ouroboros نوشته: من با الهام از شتو یک جدولی برای نمره دادن به مردان هم بنویسم که دوستان بتوانند درکی عینیتر از جایگاه فعلی خودشان در هرم قدرت اجتماعی مردان بدست بیاورند:
۱.
در آمد زیر ۱ میلیون : -۲
در آمد بین ۱ تا ۳ میلیون: -۱
درآمد ۳ تا ۵ میلیون: ۰
درآمد ۵ تا ۱۵ میلیون: +۱
> در آمد بیش از ۱۵ میلیون: +۲
۲.
قد زیر ۱۷۵: -۲
قد بین ۱۷۵ تا ۱۸۰: ۰
قد بین ۱۸۰ تا ۱۸۸: +۱
قد بین ۱۸۸ تا ۱۹۵ : +۲
قد بالاتر از ۱۹۵: -۲
۳.
خانهی مستقل جنوب شهر: ۰
خانهی مستقل وسط یا شرق شهر : +۱
خانهی پدری: -۱
خانهی مستقل شمال یا غرب شهر: +۲
۴.
ماشین زیر ۵۰ میلیون: -۱
بیماشین!: ۰
ماشین بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون: ۰
ماشین بین ۱۰۰ تا ۳۰۰ میلیون: +۱
ماشین بین ۳۰۰ تا ۸۰۰ میلیون: +۲
ماشین گرانتر از ۸۰۰ میلیون: -۱ (دارید کمبود چیزی را جبران میکنید)
موتور بالاتر از ۱۰۰ میلیون: +۲
۵.
قیافهی معمولی : ۰
قیافهی زشت: -۱
قیافهی کیری: -۲
قیافهی مردانه: +۲
قیافهی «خوشگل»: +۱
۶.
بدن چاق: -۱
بدن معمولی: ۰
بدن لاغز: -۲ (بله، لاغر در نظر زنان زشتتر است از چاق!)
بدن ورزیده: +۱
بدنسازی + ۵ سال : +۲
۷.
تعداد شریک جنسی زیر ۳ = -۲
تعداد شریک جنسی ۳-۸ = -۱
تعداد شریک جنسی ۸-۲۰ = ۰
تعداد شریک جنسی +۲۰ = +۱
تعداد شریک جنسی ۲۰-۱۰۰ = +۲
تعداد شریک جنسی سه رقمی یا بیشتر = -۱ (میترسند از بکن-در-رو)
۸.
زیر دیپلم: -۲
دیپلم: ۰
لیسانس: +۱
فوقلیسانس: +۲
دکتری: -۲
(پزشکی: -۳! مُهر بتاییست بر پیشانی شما! باید با کُلی بازی آنرا جبران بکنید اگرنه هیچ دختری شما را بجز «کیس ازدواج» نخواهد دید)
۹.
تعداد دوستان مذکر زیر ۳ = -۲
تعدا دوستان مذکر ۳-۵ = -۱
تعداد دوستان مذکر ۵-۱۰ = ۰
تعداد دوستان مذکر ۱۰-۲۰ = +۱
تعداد دوستان مذکر ۲۰-۵۰ = +۲
تعداد دوستان مذکر +۵۰ = -۲ (لش!)
۱۰.
بتای بیبازی: -۱
بازیآموز تازهکار: ۰
بازیکن باتجربه: +۲
بازیکن حرفهای: +۴
منکر بازی: -۱
«مرد فمینیست»: -۱۰
امیر جان نابودمون کردی با این سیستم امتیازبندی
!! یعنی آنچنان منفی هستم که بازیکن حرفه ای هم اگر بشم بازم منفیم
...
اما این فاکتورا اگه واقعا جهانی باشن ، تعداد کمیش هست که در دست خود فرد هست ...
1. درآمد رو که کسی نتونسته در کوتاه مدت و حتی بلند مدت ، آنچنان افزایش بده که براش پوئن مثبت باشه !!
2. قد که کلا از دست فرد خارج هست !!
3. خونه هم باز کاملا با مورد اول مرتبط هست و اصلا میشد حذفش کرد یا تو مورد اول ادغامش کرد !!
4. ماشین هم مثل مورد خونه !!
5. قیافه هم جز اندکی اصلاح و افزودن ریش و پشم ، راه فراری نداره و از اختیار فرد خارج هست !!
6. این مورد باز کمی در دست فرد هست اما فکر کن شما هم ژنتیک بدنت مثل سر لشکر فیروز آبادی بود ، اون وقت 100 سال هم ورزش میکردی آنچنان تاثیری نداشت
!!
7. این شریک جنسی به نظرم یه جور "دور" ایجاد میکنه ... شما تا وقتی که در هرم قدرت اجتماعی بالا نری شرکای جنسیت زیاد نمیشن و تا وقتی شرکای جنسیت بالا نرن ، در هرم قدرت اجتماعی بالا نمیری
!!
8. اینجاست که میگن علم زیادی هم خوب نیست
!! خودت هم شانس آوردی و باید ممنون از اونایی باشی که با اخراجت باعث شدن مهر بتابودگی از پیشانی شما برداشته شه :e405: ...
9. نمیدونم این از کجا اومده و چرا باید انقدر تاثیرگذار باشه اما در هر حال خودش میتونه با چند تا از موردهای قبلی "دور" ایجاد کنه !!
10. این هم باز بسیار مستعد ایجاد "دور" هست و فاکتور مستقلی نیست !!
-----------------------------
با این حساب ، من فکر میکنم اکثر مردها شانس زیادی برای بالارفتن در هرم قدرت اجتماعی ندارن
!!
بله من هم به این جدول انتقاد دارم، خیلی از امتیازات آن صحیح و منطبق با واقعیت به نظر نمیرسد. مثلا موارد افراطی که برای آنان امتیاز منفی آمده! لش بودن یا ازدیاد شرکای جنسی و ... که از نظر من یک مزیت تلقی میشود تا افراط بیرویه، بطور مثال تعداد دوستان مذکر من از شمارش خارج است و تاکنون بارها پیش آمده اشخاصی با من سلام و علیک کردهاند که تاکنون یادم نمیاید کی و کجا با ایشان مراوده داشتهام. من از این «مزیت» به نحو احسنت استفاده میکنم، سوژه را عمدا به کافیشاپ مورد نظر میبرم تا دهها نفر با سلام و «احترام» از من پذیرایی کنند. بنابراین نیازی به ارتقاء سنتی در هرم قدرت نمیرود، همین جریان شما را تا سر حد «رئیس شرکت» بالا میکشاند:
- به به سلام داداش، نوکرتم. خوبی؟ قربونت آقایی...
- قابلی نداره، اصلا حرفشو نزن. ما که از تو پول نمیگیریم داداش. آقای مایی...
هرچقدر تعامل اجتماعی شما بالاتر باشد به طبع آن توجهات بیشتری جذبتان میشود و بدون احتیاج به صعود از نردبان موفقیت نفوذ اجتماعیتان افزون میشود. موارد دیگر هم چندان قابل تکیه نیستند و بازیکن «حرفهای» به معنای تحتالفظی، قادرست اکثریت آن معایب را در پستو بپوشاند یا در بدترین حالت ممکنه در جای دیگری آنان را جبران کند.
خلاصه این چه بساطیست؟ یعنی چه آقاجان ما را به هراس انداختید؟ :e057: مگر همه مثل شما ماهانه ۱۵میلیون حقوق میگیرند؟
Anarchy نوشته: امیر جان نابودمون کردی با این سیستم امتیازبندی !! یعنی آنچنان منفی هستم که بازیکن حرفه ای هم اگر بشم بازم منفیم ...
اما این فاکتورا اگه واقعا جهانی باشن ، تعداد کمیش هست که در دست خود فرد هست ...
1. درآمد رو که کسی نتونسته در کوتاه مدت و حتی بلند مدت ، آنچنان افزایش بده که براش پوئن مثبت باشه !!
2. قد که کلا از دست فرد خارج هست !!
3. خونه هم باز کاملا با مورد اول مرتبط هست و اصلا میشد حذفش کرد یا تو مورد اول ادغامش کرد !!
4. ماشین هم مثل مورد خونه !!
5. قیافه هم جز اندکی اصلاح و افزودن ریش و پشم ، راه فراری نداره و از اختیار فرد خارج هست !!
6. این مورد باز کمی در دست فرد هست اما فکر کن شما هم ژنتیک بدنت مثل سر لشکر فیروز آبادی بود ، اون وقت 100 سال هم ورزش میکردی آنچنان تاثیری نداشت !!
توانایی شما برای تغییر یک فاکتور، یعنی «انتخابی» یا «تحمیلی» بودن آن تغییری در درستی یا نادرستی آن ایجاد نمیکند. جهان جای بیرحمیست و مردی که قدش ۱۷۵ سانت در جهانی متفاوت زندگی میکند از مردی که ۱۸۵ سانت است. کارکرد اصلی این چارت آنست که شما نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید و در جهت بهبود (یا اگر نمیتوانید «پنهان» کردن) آن ضعفها و برجستهتر کردن (یا اگر نمیتوانید برجستهتر جلوه دادن) آن قدرتها بکوشید.
بازی در مقام روشی برای جذب مستقیم زنان «دور زدن» این لیست محسوب میشود. که شما طی آن میتوانید ضعفهای خود را بیاهمیت جلوه بدهید یا از موضوعیت ساقط بکنید. برای مثال:
دختر: ماشین چی داری؟
بازیکن: ماشین؟ هیچی، دوستدخترم میان دنبالم! تو چی داری؟
دختر: هه، معمولاً پسر باید ماشین داشته باشه.
بازیکن: موافقم، یه دوستپسر ماشیندار پیدا کن ازش بگیر بیا دنبالم.
یا
دختر: چقدر کوتولهای تو؟
بازیکن: کوتوله با کیر کلفت، شکایتی نیست!
….
چنانکه در مثالهای بالا آمده، شما با «ضعفی» که دارید به نحوی برخورد میکنید که گویی اساساً وجود خارجی ندارد و چه بسی حتی وجه برجستگی و تمایز شما از باقی گله هم هست(چیزی مثل بینی ِ رابرت دنیرو، یا سر کچل جمشید هاشمپور).
پس مشکل کجاست؟ من معتقدم که «اعتماد بنفس»، به عنوان سنگ بنای همهی رفتارهای اجتماعی موفق یک مرد، برخلاف آنچه عوام گمان میکنند یک «احساس» یا «حالت» روانی نیست، بلکه موقعیت ذهنی منتج از موفقیت عینیست. مرد بتا، برخلاف مرد امگا و مرد آلفا که فقط بدلیل «وجود» داشتن خود را ارزشمند تلقی میکنند، برای ارزشمند بودن نیازمند انجام کاری مفید و موفقیت در آنست. پس بهبود مداوم شرایط زندگی شما روشیست ایدهآل برای حرکت در جهت درست.
Anarchy نوشته: 7. این شریک جنسی به نظرم یه جور "دور" ایجاد میکنه ... شما تا وقتی که در هرم قدرت اجتماعی بالا نری شرکای جنسیت زیاد نمیشن و تا وقتی شرکای جنسیت بالا نرن ، در هرم قدرت اجتماعی بالا نمیری !!
10. این هم باز بسیار مستعد ایجاد "دور" هست و فاکتور مستقلی نیست !!
همهی اینها با هم در ارتباطی تنگاتنگ و متقابل هستند: شما تا آدمی اجتماعی نباشید مردان شما را تحویل نمیگیرند و تا مردان تحویلتان نگیرند آدمی اجتماعی محسوب نخواهید شد. تا موفق نباشید زنان زیبا به شما محل نمیگذارند و تا زنان زیبا به شما محل نگذارند موفق محسوب نمیشوید... بجای درگیری ذهنی با اینکه آیا تخم مرغ اول آمد مرغ، چاقو را بردارید و سر مرغ را ببرید و ناهار درست بکنید که گرسنه نمانید! یا به عبارتی دیگر: همزمان در جهت موفقیت اجتماعی، اقتصادی، ورزشی و جنسی بکوشید.
پیشگزینی چنان قدرتمند است، که رقم شما را در نظر زنان( و تا اندازهای مردان)یکسر دگرگون میکند، چنانکه «جایگاه شما در هرم قدرت برابر با دختریست که زیربغلتان را گرفته». اگر با یک دختر ۸ در حال قدم زدن هستید، تمام زنان دیگر شما را یک ۸ میبینند، اگر با یک دختر ۵ در حال قدم زدن هستید، همه شما را ۵ میبینند و … شنیدهاید میگویند «پول، پول میآورد»؟ اینهم چیزیست از همان جنس. برای آزمایش این تز مرتبهی بعد که با دوستدختر خود بیرون رفتید، بنگرید که چگونه دختران همسطح یا پائینتر از او به شما آمار میدهند.
Anarchy نوشته: 8. اینجاست که میگن علم زیادی هم خوب نیست !! خودت هم شانس آوردی و باید ممنون از اونایی باشی که با اخراجت باعث شدن مهر بتابودگی از پیشانی شما برداشته شه ...
بله اما با موفقیت پنهان کردن دکتری یا پزشکی از چشمان دختر باعث میشود شما امتیاز منفی آنرا از دست بدهید، انگار که هرگز آنرا نداشتهاید! مسئله اینست که بدانید جایگاه آکادمیک زیادی بالای شما به خودیخود یک نقطهی ضعف است نه یک نقطهی قوت. شما دو قاعده را رعایت بکنید: بطور کلی ۹۰٪ راجع به دختر صحبت بکنید ۱۰٪ راجع به خودتان، دختر اگر پرسید «چه کارهای» جوابهای مضحک و یا رازآمیز بدهید و از پاسخگویی طفره بروید: «رامکنندهی حیوانات»، «مشروب فروش!»، «رانندهی تانک»... پس از مدتی آشنایی و سکس، زمانی که او فهمید شما پزشک هستید «سورپرایز» میشود و با خود میگوید ببین چه جایگاه رفیعی دارد که از چنان ویژگی برجستهای برای فریفتن و دلبری از من ذرهای بهره نبرده بود.
Anarchy نوشته: 9. نمیدونم این از کجا اومده و چرا باید انقدر تاثیرگذار باشه اما در هر حال خودش میتونه با چند تا از موردهای قبلی "دور" ایجاد کنه !!
مقبولیت اجتماعی شما بعد از پیشگزینی احتمالا مهمترین فاکتوریست که زنان بسیار زیبا به آن توجه میکنند. مردان میان خودشان روابط بسیار جالبی از میکرو-قدرتنماییها دارند و محبوبیت یک مرد میان مردان دیگر، احترام او، جایگاه او و... یکی از مستقیمترین راهها برای اثبات ارزش و بازشناسی جایگاه او از سوی زن است. اغلب میبینید که مردان امگا برای مثال هیچ دوستی ندارند، یا هرگز نمیتوانند وارد محیطهای یکسر مردانه بشوند و برخی حتی همنشینی با زنان را به همنشینی با مردان ترجیح میدهند. هرچه میزان مقبولیت شما میان مردان بالاتر میرود، جایگاه اجتماعیتان نیز ارتقاء پیدا میکند( و بالعکس ).
Crusader نوشته: بله من هم به این جدول انتقاد دارم، خیلی از امتیازات آن صحیح و منطبق با واقعیت به نظر نمیرسد.
شما اگر میخواهید جایگاه خودتان میان مردان را بیابید باید یک مرد ۱۰ از ۱۰ را «
ببینید» و سپس یک مرد ۰ از ۱۰ را «
ببینید»، آنگاه جایگاه خودتان میان ایشان را محسابه بکنید. مردی سی سالهی خوشقیافهی خوشاندام را تصور بکنید که مدیرعامل یک شرکت بینالمللیست، برای آخر هفته یک بنز اسال، برای سر کار رفتن یک بنز اس و برای میهمانیهای رسمیتر یک بیامو ۷۵۰ دارد. یک پنتهاوس در فرمانیه، یک ویلای تریبلکس در امیردشت و یک ویلای دیگر هم در اسپانیا دارد. سر کار یک رولکس ۵۰ میلیونی و سر قرار یک امگای ۴۰ میلیونی دست میکند. کتشلواری که امروز انتخاب کرده را ۷ میلیون خریداری کرده. کلید آن کافیشاپی که شما پُز «آشنا» بودن در آنرا میدهید را هفتهی قبل در قمار از رفیقش، پسر فلان وکیل و وزیر برده و …. شما باید این مرد را در همین ده پله، کنار آن مردی قرار بدهید که سر چهار راه دارد سیدی فروشی میکند.
به خاطر داشته باشید که از صفت «
دیدن» استفاده کردم نه از صفت «تصور» کردن، این آدمها وجود دارند، چه شما دیدن آنها را انتخاب بکنید چه نادیده گرفتن آنها را، و برای بدست آوردن «بهترین» زنان شما باید با «بهترین» مردان رقابت بکنید.
Crusader نوشته: مثلا موارد افراطی که برای آنان امتیاز منفی آمده! لش بودن یا ازدیاد شرکای جنسی و ... که از نظر من یک مزیت تلقی میشود تا افراط بیرویه، بطور مثال تعداد دوستان مذکر من از شمارش خارج است و تاکنون بارها پیش آمده اشخاصی با من سلام و علیک کردهاند که تاکنون یادم نمیاید کی و کجا با ایشان مراوده داشتهام. من از این «مزیت» به نحو احسنت استفاده میکنم، سوژه را عمدا به کافیشاپ مورد نظر میبرم تا دهها نفر با سلام و «احترام» از من پذیرایی کنند. بنابراین نیازی به ارتقاء سنتی در هرم قدرت نمیرود، همین جریان شما را تا سر حد «رئیس شرکت» بالا میکشاند:
- به به سلام داداش، نوکرتم. خوبی؟ قربونت آقایی...
- قابلی نداره، اصلا حرفشو نزن. ما که از تو پول نمیگیریم داداش. آقای مایی...
«آشنا» با «دوست» فرق میکند، سلامعلیکی بودن بسیار خوب است و نشانگر اجتماعی بودن شماست، اما اگر بیش از ۵۰ رفیق مرد در کنتکت موبایلتان دارید، ببخشید اما بیشتر دختران شما را «رفیقباز» و «لش» تلقی خواهند کرد نه «اجتماعی» و «محترم».
Crusader نوشته: هرچقدر تعامل اجتماعی شما بالاتر باشد به طبع آن توجهات بیشتری جذبتان میشود و بدون احتیاج به صعود از نردبان موفقیت نفوذ اجتماعیتان افزون میشود. موارد دیگر هم چندان قابل تکیه نیستند و بازیکن «حرفهای» به معنای تحتالفظی، قادرست اکثریت آن معایب را در پستو بپوشاند یا در بدترین حالت ممکنه در جای دیگری آنان را جبران کند.
البته، اما آیا خودتان هم احساس رضایت خواهید کرد؟ آیا شما مشکلی ندارید با اینکه بزرگترین دستاورد زندگیتان به رختخواب کشیدن زنان، این بازیچههای دمدستی هستند؟ ضمن اینکه اگر شما میخواهید بازیکن حرفهای باشید باید بدانید که دلبری از زنان خیلی زود ملال آور میشود، رقابت با مردان اما همیشه هیجانانگیز باقی خواهد ماند زیرا همیشه آنچه زیاد است مرد از شما بهتر است.
Crusader نوشته: خلاصه این چه بساطیست؟ یعنی چه آقاجان ما را به هراس انداختید؟ مگر همه مثل شما ماهانه ۱۵میلیون حقوق میگیرند؟
:e057:
نه بابا این خبرها هم نیست، منهم ۶-۷ میگیرم با این جدول.
منهم دو سال پیش ولمعطل بودم و از اینکه فاند بخور و نمیری از یک دانشگاه درجه دو اروپایی بگیرم احساس شادی میکردم، الان ولی امثال آن مردی که توصیفش را کردم سر و دست میشکنند شاید در یکی از میهمانیهای من دعوت بشوند، یا دور سرم میچرند شاید از پسماندههای من چیزی گیرشان بیاید. مشکل شما این نیست که بازی را دستبالا گرفتهاید، این است که آنرا دستکم گرفتهاید و بلندپروازی اندکی دارید! بین ۳ تا ۵ سال طول میکشد تا از یک بتای معمولی به یک بازیکن حرفهای تبدیل بشوید، پس از آن باید از بازی هم به عنوان «ابزاری دیگر» در جعبهی ابزار مهارتهای زندگی خود برای پیشرفت استفاده بکنید. بازی هدف زندگی نیست، وسیلهای است بسیار موثر در میان باقی وسایلی که برای رسیدن به هدف غایی، یعنی خوشبختی.
گرامی من فکر میکنم شما خلط مبحث میکنید. اساسا مراد ما از این گفتگو همینست که شما در مقام یک مذکر برای برای بدست آوردن دل زنان دو راه بیشتر پیش رویتان ظاهر نیست: یکی ارتقای موقعیت خویش در هرم قدرت و دومی «بازی». هر دو هم ابزاری برای مخ زدن به شما میروند، اما روش اول شما را متحمل به هزینهی گزاف و سرساماوری میکند که نسبت مستقیمی به «قرعهی طبیعت = شانس» شما دارد و محال است شما روی پاهای خودتان بایستید و پس از مدتی به چنین تصویری که ارائه داید = آلفای مطلقاً رادیکال مبدل بشوید و پس از چنین قرعهکشی بیرحمانه و نابرابری لاف گندگی بزنید که «کافهای که تو در آن پز میدهی قمار منست»!
خلط مبحث شما اینست که ما در این محفل راجع به مخ زدن یا به دست آوردن دل زنان صحبت میکنیم نه ارتقای جایگاه اجتماعی. اگرنه من هم میتوانم بیرون از گود بنشینیم و پیشنهاد بدهم برای رسیدن به زنان ۱۰ از ۱۰ بروید و کونتان را به معنای تحتالفظی کلمه جهت رسیدن به چنین تصویری که شرح آن رفت جر بدهید! اساسا محل گفتگو همینست، چطور یک مرد «بازنده» در چنین دنیای بیرحمی که بر قرعهی نابرابر طبیعت استوار است، میتواند هایپرگمی زنان را فریب دهد و این جانوران وحشی «خواستنی» را رام کند؟
چه بخواهید چه نخواهید گرامی ارتقای موقعیت در هرم کار آسانی نیست، چه قبول بکنید یا نه من جوانان بیشماری را در ایران میبینم که اشتیاقی به ادامهی زندگی ندارند و به سبب بنبستی که حکومت دینی برای بقای زندگی به ایشان متحمل کرده افسرده و وازده شدهاند و سرانجام هم یا سر به نیست شدند یا اینکه فله فله روانهی کمپ ترک اعتیاد!
اینها به این معنا نیست که «من اینجا میمانم.» یا که «من از موقعیت خود راضی یا دستکم ناگزیر به رضایت هستم.» نه! من نیز حیوانی هستم در این جنگل متمدن، که مداوم در جهت سبقت از رقبا گام برمیدارم و هر آنچه در بضاعتم جهت دستیابی به خوشبختی باشد را میپردازم. اما ارتقای موقعیت در هرم قدرت به کلی موضوع دیگریست از مخ زدن و نخواهید که از روش گران اولی برای رسیدن به هدف غایی بهره ببریم!
مرد بازندهی ایرانی در هجمهی اقصادی/روانی/جسمانی جنگلی به نام «ایران» نمیفهمد به جای پای منبر و نصایح امثال شما نشستن (منظورم شما نیستید) فقط با یک ژست هیپی گرفتن در پارک دانشجو قادرست فله فله دختر تور کند (خود من یکی از ایشان هستم و آنطور که گفتید هرگز هم از همنشینی با دختران ملالزده نمیشوم). البته گرامی یادآوری کنم که خود شما سابقا در جستار آموزشی فقر اقتصادی بازیکن را یکی از موثرترین تکنیکها یا چه بسا بهترین آن توصیه کرده یودید.
Crusader نوشته: گرامی..
[ATTACH=CONFIG]4219[/ATTACH]
«همهی آنچه این مرد لازم دارد بازیست»!
اینجا کمی بوی خودفریبی میآید، بازی ضریب نفوذ مشخصی دارد، همان حداکثر ۴ امتیاز مثبت. مرد بازنده هرگز نمیتواند از آن برای «برنده» شدن استفاده بکند. ضمن اینکه شما باید به چالش اعتماد بنفس منهم پاسخ بدهید:
نقل قول: پس مشکل کجاست؟ من معتقدم که «اعتماد بنفس»، به عنوان سنگ بنای همهی رفتارهای اجتماعی موفق یک مرد، برخلاف آنچه عوام گمان میکنند یک «احساس» یا «حالت» روانی نیست، بلکه موقعیت ذهنی منتج از موفقیت عینیست. مرد بتا، برخلاف مرد امگا و مرد آلفا که فقط بدلیل «وجود» داشتن خود را ارزشمند تلقی میکنند، برای ارزشمند بودن نیازمند انجام کاری مفید و موفقیت در آنست. پس بهبود مداوم شرایط زندگی شما روشیست ایدهآل برای حرکت در جهت درست.
یک مرد معمولی با بازی تبدیل به یک مرد برنده میشود، اما یک مرد بازنده هرگز نمیتواند با بازی به تنهایی به موفقیت برسد، نیازمند پیشبرد موقعیت خود است. شما دو نکته را از نظر انداختهاید: اول آنکه مردان موفق و بازیدان هم آن بیرون وجود دارند و شما باید همزمان با مردانی رقابت بکنید که افزون بر کلکهای من و شما، ثروت آن چنانی، جذبهی آن چنانی، جایگاه و لقب آنچنانی هم دارند.
نکتهی دوم این است که گروهی مردان «متوسط» یا «معمولی» نیستند، یک عدهای از مردان «زیر» خط معمولی هستند، مثل همین فرتوری که گذاشتهام، بازی چه میتواند برای او بکند؟ دست بالا یک زنجیرهی مداومی از دختران ۲ و ۳ برایش فراهم میکند. که البته از هیچ بهتر است ولی کافی نیست. این «کافی» نبودن است که هدف چارت مطروحه است، شما چیزی فراتر از آنچه میتوانید با بازی خالی بدست بیاورید میخواهید و آن چیز فراتر مسیر مشخصی دارد. اینهم که ادعا بکنید بازی محدودیتی ندارد، ادعای اشتباهی خواهد بود.
البته شما هنوز جوان هستید و به نظرتان همین که بدست آوردهاید و میآورید کافیست، چند سالی فرصت بدهید خسته خواهید شد و دیگر نمیتوانید انرژی کنونی را به روی یک دختر مثلاً ۶ خرج بکنید، هرچه بیشتر بگذرد زیادهخواهتر میشوید و هرچه بیشتر از به قولی «لیگ» خودتان پا را فراتر بگذارید، بیشتر احساس میکنید که بازی به تنهایی کافی نیست.
دوستان ولی جدی جدی چرا من احساس میکنم این تعاریف آلفا و بتا و امگا و... ضعف "تعریف" دارند
میشه یه تعریف بدون راه دررو و نسبتا جامع از اینها بدید،توی ذهن من با هم جور درنمیاند :|
نقل قول:. از تستهای فرمانبرداری کوچک و ناخودآگاهی استفاده بکنید که زن چارهای بجز فرمانبرداری ندارد، «شیشه رو بده بالا»، «یه دقیقه ساکت، من یه زنگ بزنم»، «بشین»، «یه دقیقه اینو نگه دار»، «برو/بیا» و ... سایز تست مهم نیست اثر آن ناخودآگاه و پنهانیست، نفس اینکه شما دستور دادهاید و او پیروی کرده، ارزش شما را در نظر وی به نحوی ناخودآگاه ارتقاء خواهد داد. عکاسان ِ مدلینگ بیشمار کُس مرغوب میکنند زیرا دستورهای ضمنی و «معصومانه»ای که به مدلها میدهند جایگاه ایشان را در نظر زنان صد برابر، هزار برابر ارتقاء میدهد. «اینجوری وای نستا»، «یه کم به چپ»، «سرتو برگردون اینور»، «کمتر لبخند بزن» و … همین است، دستورات کوچک و معصومانه و ظاهراً بیمنظور، هرچه بیشتر بهتر + بازی برجسته = فرمانبرداری.
این دیگه جدی جدی مضحکه:))
unconscious mind - The Skeptic's Dictionary - Skepdic.com
امیرا ین توئی که داری حرف از "ناخوداگاه" میزنی!؟
نقل قول: به نظر شما ناخودآگاه چیزیست اثباتشده؟ چگونه، کجا و توسط چه کسی اثبات شده؟ به راستی همان اهمیتی را دارد که فروید برای آن قائل بوده؟ ساختمان آن چگونه است، همچون یک دریای طوفانی(فروید)، یک اسطوره(یونگ)یا یک زبان(لکان)؟ جایگاه آن کجاست، عرصهی خیالی(فروید)، نمادین(یونگ) یا واقعی(لکان)؟ چرا؟
خب الان پاسخی برای پرسش های خودت پیدا کردی؟