07-16-2013, 09:10 AM
دکتر سروش چیز جدیدی برای گفتن نداره و اکثرا همون نظریات نصر حامد ابوزید رو تکرار می کنه
نظر ابوزید درباره ی قرآن:
"برای مومنان حتی کاغذ این کتاب هم مقدس است. اما برای من به عنوان یک محقق، این کتابی است که عدهای در ساختناش مشارکت داشتهاند. من شاهد دریافت هیچ کلمهای توسط محمد از سوی خدا نبودهام. من به عنوان یک مسلمان فقط شاهد گزارش محمد از مواجه او با خدا هستم. میتوان مسلمانها را متقاعد کرد که این کتاب محمد است. قرآن کلام محمد، بشری همچون خود ماست. کسی که مدعی شد از خدا وحی دریافت میکند و ما هم او را باور کردیم. اما ما فقط کلام محمد را در اختیار داریم و لذا با امر انسانی روبرو هستیم"
منابع تاریخی وحدیث (بخاری,مسلم,ابن حنبل و ...) حالات پیامبر هنگام وحی را به صورت : صدای زنگ,تشنج,لرزش لب,عرق کردن,دیدن چیز های عجیب و غریب مثل فرشته ی وحی که روی یک کرسی میان زمین و آسمان معلق است و ... ذکر می کنند, با توجه به این مطلب منشاء وحی به احتمال بسیار زیاد توهمات حاصل از یک بیماری عصبی (مثل صرع یا ....) است! ابن وراق هم یک جایی گفته بود یک کتیبه ی یونانی پیاده شده مربوط به قرن های اولیه ی اسلام که در اون به بیماری صرع پیامبر اسلام اشاره شده !
در لینک زیر هم مقاله ای هست که درباره ی رابطه ی بین صرع لوب گیجگاهی و تجربه های دینی توضیح داده:
تجربه ی دینی در مغز
از همین مقاله:
"با مطالعه ی رویدادهای تاریخی ادیان می توان نمونه های بسیاری را مشاهده کرد که افرادی تجارب دینی مشابه این بیماران داشته اند. شاید پیامبران و رهبران دینی که مدعی دریافت الهام از خدایان بوده اند، در واقع از این بیماری مغزی رنج می برده اند. الهامات محمد، سخن گفتن موسی با خدا یا تجارب روحانی پل قدیس، همگی شباهت های زیادی با تجارب دینی این بیماران دارند. معمولا تجربه ی دینی کسانی که از صرع لوب گیجگاهی رنج می برند آن قدر برایشان واقعی می نماید که حتی گاهی در متقاعد کردن بقیه به واقعی بودن آنها موفق می شوند. شاید مبتلایان به این بیماری در طول تاریخ آنقدر با شدت و علاقه از الهامات خود سخن گفته اند که توانسته اند برخی مردم عادی را متقاعد کنند که با یک موجود ماورا در ارتباط هستند و خدایی با آنها سخن می گوید."
نظر ابوزید درباره ی قرآن:
"برای مومنان حتی کاغذ این کتاب هم مقدس است. اما برای من به عنوان یک محقق، این کتابی است که عدهای در ساختناش مشارکت داشتهاند. من شاهد دریافت هیچ کلمهای توسط محمد از سوی خدا نبودهام. من به عنوان یک مسلمان فقط شاهد گزارش محمد از مواجه او با خدا هستم. میتوان مسلمانها را متقاعد کرد که این کتاب محمد است. قرآن کلام محمد، بشری همچون خود ماست. کسی که مدعی شد از خدا وحی دریافت میکند و ما هم او را باور کردیم. اما ما فقط کلام محمد را در اختیار داریم و لذا با امر انسانی روبرو هستیم"
منابع تاریخی وحدیث (بخاری,مسلم,ابن حنبل و ...) حالات پیامبر هنگام وحی را به صورت : صدای زنگ,تشنج,لرزش لب,عرق کردن,دیدن چیز های عجیب و غریب مثل فرشته ی وحی که روی یک کرسی میان زمین و آسمان معلق است و ... ذکر می کنند, با توجه به این مطلب منشاء وحی به احتمال بسیار زیاد توهمات حاصل از یک بیماری عصبی (مثل صرع یا ....) است! ابن وراق هم یک جایی گفته بود یک کتیبه ی یونانی پیاده شده مربوط به قرن های اولیه ی اسلام که در اون به بیماری صرع پیامبر اسلام اشاره شده !
در لینک زیر هم مقاله ای هست که درباره ی رابطه ی بین صرع لوب گیجگاهی و تجربه های دینی توضیح داده:
تجربه ی دینی در مغز
از همین مقاله:
"با مطالعه ی رویدادهای تاریخی ادیان می توان نمونه های بسیاری را مشاهده کرد که افرادی تجارب دینی مشابه این بیماران داشته اند. شاید پیامبران و رهبران دینی که مدعی دریافت الهام از خدایان بوده اند، در واقع از این بیماری مغزی رنج می برده اند. الهامات محمد، سخن گفتن موسی با خدا یا تجارب روحانی پل قدیس، همگی شباهت های زیادی با تجارب دینی این بیماران دارند. معمولا تجربه ی دینی کسانی که از صرع لوب گیجگاهی رنج می برند آن قدر برایشان واقعی می نماید که حتی گاهی در متقاعد کردن بقیه به واقعی بودن آنها موفق می شوند. شاید مبتلایان به این بیماری در طول تاریخ آنقدر با شدت و علاقه از الهامات خود سخن گفته اند که توانسته اند برخی مردم عادی را متقاعد کنند که با یک موجود ماورا در ارتباط هستند و خدایی با آنها سخن می گوید."