دفترچه

نسخه‌ی کامل: همه چیز درباره جنگ جهانی‌ دوم و هلوکاست
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38
Russell نوشته: ر گمان نکنم و نمیکردم لازم باشد تفاوت ورماخت رو با اس اس توضیح بدم و اینکه چرا مقایسه‌یِ ایندو از نظر تعداد و دست داشتن در جنایات و خطرناک بودن و...مضحک هست.
انهم بیجاست، گرچه اس اس همان سپاه پاسداران یا ستون " ایئولوژیک" کنترل مغزی ارتش(ورماخت)
بود ولی بسیاری از سران ورماخت هم خود هموند باهماد نازی بودند
[ATTACH=CONFIG]2955[/ATTACH]
Wehrmacht "Nazi" officer
، جز چند تن که براستی میهن پرست بودند، مانند مارشال رومل و یا کسی که میخواست هیتلر
را بترکاند و شوربختانه نتوانست.
[ATTACH=CONFIG]2956[/ATTACH]
Generalfeldmarschall Rommel/Fieldmarshal Rommel

ناگفته نماند که ورماخت هم در هر جایی که سربازان شوروی را گرفتار میکردند، کمیسر های ارتش
سرخ را نمایندگان باهماد کموینست در ارتش سرخ بودند را در جا با شلیک گلوله میکشتند و دیگر
گرفتاران را به بیگاری در کارخانه ها و بویژه کشترزار های آلمان " بزرگ" روانه میکردند که آنجا
آنها مانند برگ خزان میمردند. ولی خب، برای شما مهند بود که چرا به گرفتاران آلمان شکلات نمیدهند!




پارسیگر
مزدك بامداد نوشته: بیجاست، آشتی جو بودن او در راستای این بوده که انگلیسی ها بار دیگر به جنگ
ناگزیر[1] نشوند، چرا که خسته از جنگ جهانی نخست بوده و پایه های امپراتوری انگلیس
در هند و آفریکا میلرزید و میخواست آلمان کار شوروی را یکسره سازد و ایندو همدیگر را ناکار سازند.
سفسته ی سیاه و سپید هم فرمودید که یکی یا باید مهره باشد یا نباشد، در سیاست زمینه ی
خاکستری فراون است و با کنش های سیاسی میتوان کشوری را به سویی کشاند که میخواهیم
بی اینکه فرمانروایش " مهره ی" ما باشد.شوروی هم با بازی خودش، که مانند بازی شترنگ[2] است،
آلمان را از خود بازداشته[3] و به انگلیس فند وارو زد. این چیز هارا بهتر است بیشتر یاد بگیرید و سیاه وسپید
نیندیشید. کشور انگلیس یا بهتر بگوییم بریتانیای بزرگ، از آغاز با شوروی شکراب بود و هتّا چرچیل
و استالین با اینکه از ناچاری همپیمان جنگی بودند ولی همواره به هم بدگمان بوده اند. استالین
گویا تنها از روزولت خوشش میامده. بر این پایه اینجا هم تاریخ بخوانید بد نیست، پیشرفت میکنید!
پدرجان وقتی انگیزه‌یِ چمبرلن از دادن چک و باقی امتیازات این بوده که او اساسا از هیتلر حمایت میکرده چرا که به او در مقابل شوروی نیاز داشته او با دقت بازی خودش را میکرده و از روی ترس یا صلح جویی آنرا نکرده، مغلطه‌یِ سیاه و سفید هم چیز دیگریست پیرامون اخلاقی کردن و ربطی به آنچه گفتیم ندارد !!
برای هوش شدن بهتر در همان مثال شترنگ یا طرف بازی حساب شده‌ای دارد میکند در راستای بازی دادن طرف مقابل یا از روی احساس ترس یا صلحجویی بطرف مقابل امتیار میدهد، ایندو متناقض هستند و شما به فراخور حال از هر دو استفاده کرده‌اید، به این سخنان میگویند متناقض !!
مزدك بامداد نوشته: ناگفته نماند که ورماخت هم در هر جایی که سربازان شوروی را گرفتار میکردند، کمیسر های ارتش
سرخ را نمایندگان باهماد کموینست در ارتش سرخ بودند را در کا[3] با شلیک گلوله میکشتند و دیگر
گرفتاران را به بیگاری در کارخانه ها و بویژه کشترزار های آلمان " بزرگ" روانه میکردند که آنجا
آنها مانند برگ خزان میمردند. ولی خب، برای شما مهند[4] بود که چرا به گرفتاران آلمان شکلات نمیدهند!
من آن مطلب را در پاسخ به مطلبی در کسری گفتم و یکبار هم مجدد توضیح دادم کخ البته گویا لازم ندیدید آنرا بخوانید.من لازم نبود به رفتار نازی‌ها با اسیران شوروی اشاره کنم چون مطلب دیگری بود.البته نیمایی شما در پهلوان پنبه نکردن و بیان اینکه مردن سربازان اسیر یک طرف "مردن مانند برگ خزان است" و همان آن توسط رفقا "ندادن شکلات" بهتر از این نمایان نمیشود !!

و البته شایان ذکر است که این اعمال مانند بیگاری کشیدن از اسیران و زجرکش شدن آنها در بدترین شرایط در اردوگاه کاراجباری (آنهم بعد از پایان جنگ) و هلوکاست و نسلکشی و... که با خونسردی و سر فرصت و با کنترل انجام میشود رذالت محض است و بیان اینکه طرف مقابل یا فلان کس هم آنرا انجام داده چیزی جز فرافکنی و مغلطه‌یِ خودت هم بدی چیزی نیست، البته من مطمئنم که شما کاملا متوجه هستید !
Russell نوشته: پدرجان وقتی انگیزه‌یِ چمبرلن از دادن چک و باقی امتیازات این بوده که او اساسا از هیتلر حمایت میکرده چرا که به او در مقابل شوروی نیاز داشته او با دقت بازی خودش را میکرده و از روی ترس یا صلح جویی آنرا نکرده، مغلطه‌یِ سیاه و سفید هم چیز دیگریست پیرامون اخلاقی کردن و ربطی به آنچه گفتیم ندارد !!
برای هوش شدن بهتر در همان مثال شترنگ یا طرف بازی حساب شده‌ای دارد میکند در راستای بازی دادن طرف مقابل یا از روی احساس ترس یا صلحجویی بطرف مقابل امتیار میدهد، ایندو متناقض هستند و شما به فراخور حال از هر دو استفاده کرده‌اید، به این سخنان میگویند متناقض !!
نه دوست گرامی این بازی سیاست بوده که از شترنگ هم پیچیده تر است
و اگر تاریخ خوانده بودید، سخن مرا هوش میکردید. شما هنوز یاد نگرفته اید
که پیمان بستن و برتافتن (تحمل کردن) و دوستی یا دشمنی در سیاست،
گذرا هستند و بسته به سامه ها از یکی از این ابزار سود جسته میشود.
چمبرلن هم هیتلر را پشتیبانی نمیکرده، او را بر میتافته ، چون گمان میکرده
که میتوان او را رام کرده و در راستای آماج های انگلیس بکار گرفت و
این ایرنگی بود که تاریخ نویسان انرا به چمبرلن نبخشیدند. چرچیل باهوش تر
بود ولی دیگر گیر کرده بود.
هنر سیاست این است که بتوانید با کمترین هزینه ، بیشترین بازده را در میدان
بازی سیاسی و دیپلماتیک بدست بیاورید و گمان چمبرلن هم این بوده که هیتلر
نان ها را از تنور برای ایشان در میاورد که تاریخ نشان داد که بیراه (خطا) بود!





پارسیگر
Russell نوشته: و البته شایان ذکر است که این اعمال مانند بیگاری کشیدن از اسیران و زجرکش شدن آنها در بدترین شرایط در اردوگاه کاراجباری (آنهم بعد از پایان جنگ) و هلوکاست و نسلکشی و... که با خونسردی و سر فرصت و با کنترل انجام میشود رذالت محض است و بیان اینکه طرف مقابل یا فلان کس هم آنرا انجام داده چیزی جز فرافکنی و مغلطه‌یِ خودت هم بدی چیزی نیست، البته من مطمئنم که شما کاملا متوجه هستید !
بیجاست، همچنان که کشتن در پدافند از خود و کشتن از روی پستی
تنها به این انگیزه که هردو کشتن هستند، با هم برابر و به یکسان
بد نیستند، در این رهگذر هم چنین است، آلمانی ها یورشگر بودند
و شوری ها قربانی یورشگری انها. پس از جنگ هم نیروی کار
و هم نان و بهزیستی کم بود و هم مردم از المانی ها کینه به دل
بودند و آنها نمیتوانستند پروانه دهند که این گرفتاران در اردوگاه های
گرفتاران جنگی بخورند و بخوابند. پس آنهارا به کار وامیداشته اند،
همچنان که گرفتاران آلمان هتّا در کانادا هم به کار/بیگاری سرگرم بودند.
شوروی ها همچنین هیچ انگیزه ای نداشتند که آنها را بگونه ی سامانیک بکشند،
چرا که به نیروی کار انها نیاز سخت داشتند و هم اینکه در پوکر سیاسی پس
از آغاز جنگ سرد، به دستمایه ای در برابر آلمان/West نیاز بود
، ولی از انجا که
خوراک نابسامان بود، و آلمان ها به سرما و اب و هوای روس خو نداشتند، بیشتر از
کارگران خود شوروی دچار مرگ و میر میشدند. این است که شما نمیتوانید
چنین سخنی بگویید و یا مارا انگ کژفرنود "تو هم بدی" بزنید. بروید
تاریخ بخوانید.


پارسیگر
مزدك بامداد نوشته: بیجاست، همچنان که کشتن در پدافند[1] از خود و کشتن از روی پستی
تنها به این انگیزه که هردو کشتن هستند، با هم برابر و به یکسان
بد نیستند، در این رهگذر[2] هم چنین است، آلمانی ها یورشگر بودند
و شوری ها قربانی یورشگری انها. پس از جنگ هم نیروی کار
و هم نان و بهزیستی[3] کم بود و هم مردم از المانی ها کینه[4] به دل
بودند و آنها نمیتوانستند پروانه[5] دهند که این گرفتاران در اردوگاه های
گرفتاران جنگی بخورند و بخوابند. پس آنهارا به کار وامیداشته اند،
همچنان که گرفتاران آلمان هتّا در کانادا هم به کار/بیگاری سرگرم بودند.
شوروی ها همچنین هیچ انگیزه ای نداشتند که آنها را بگونه ی سامانیک[6] بکشند،
چرا که به نیروی کار انها نیاز سخت داشتند و هم اینکه در پوکر سیاسی پس
از آغاز جنگ سرد، به دستمایه ای در برابر آلمان/West نیاز بود، ولی از انجا که
خوراک نابسامان بود، و آلمان ها به سرما و اب و هوای روس خو نداشتند، بیشتر از
کارگران خود شوروی دچار مرگ و میر میشدند. این است که شما نمیتوانید
چنین سخنی بگویید و یا مارا انگ کژفرنود[7] "تو هم بدی" بزنید.
من یکبار دیگر تکرار میکنم، گفته‌م "بیگاری کشیدن بیرحمانه تا سر حد مرگ آنهم با خونسردی" و کشتار سیستماتیک آخرین تلاش شما برای تحریف سخن من بود و پهلوان پنبه؛ البته خود عمل و مدارک موجود است و سخن گفتن از ناممکن بودن آنچه گذشته بخاطر "نبودن انگیزه" بسیار جالب است، بگمانم بقیه هم در کمپ کار اجباری نازی‌ها خودشان حساس بودند مرده‌اند و بسود نازی‌ها بوده نیروی کار مفت داشته باشند، پس بیگاری تا مرگ نبوده فقط هوا زندانیان آب به آب شده بودند خودشان میمرده‌اند !!
بنگرم تا همینجا کافی باشد، سپاس از شما !!
نقل قول:بروید
تاریخ بخوانید.
حواستان باشد چه آرزو میکنید !!
Russell نوشته: من یکبار دیگر تکرار میکنم، گفته‌م "بیگاری کشیدن بیرحمانه تا سر حد مرگ آنهم با خونسردی" و کشتار سیستماتیک آخرین تلاش شما برای تحریف سخن من بود و پهلوان پنبه؛ البته خود عمل و مدارک موجود است و سخن گفتن از ناممکن بودن آنچه گذشته بخاطر "نبودن انگیزه" بسیار جالب است، بگمانم بقیه هم در کمپ کار اجباری نازی‌ها خودشان حساس بودند مرده‌اند و بسود نازی‌ها بوده نیروی کار مفت داشته باشند، پس بیگاری تا مرگ نبوده فقط هوا زندانیان آب به آب شده بودند خودشان میمرده‌اند !!
بنگرم تا همینجا کافی باشد، سپاس از شما !!

حواستان باشد چه آرزو میکنید !!

اینهم بیجاست، آمار میگوید که از سه میلیون گرفتار جنگی
در شوروی در درازای سالهای گرفتاری، یک میلیون مرده اند
که نزدیک ۳۰ درسد است. آنهم چون همچنان که گفتیم، کمبود
بنمایه ها، بویژه چون هیچ "پیرنگ مارشال" و دلار آمریکایی
هم پس از جنگ بهشان نرسید، بوده. اگر آمریکا بجای جنگ سرد
به انیها هم شکلات میرسانید، زنده می ماندند!
ولی از ۵ میلیون گرفتار شوروی در آلمان، بیش از ۳.۳ میلیون مردند
که نزدیک ۶۶ درسد است. و نگر نازی ها به انها این بود که خودشان
سرور و آنها بردگان فرودست و جانور گونه هستند و اینکه هر چه هم
بمیرند(-> Hunger Plan - Wikipedia, the free encyclopedia) ،
خواهند توانست از سرزمین های فروگرفته ی روس بازهم
به میهن خود نیروی کار بفرستند و اینهم تنها با گرفتاران جنگی
ارتشی نبوده و مردم سیویل کشور های فروگرفته شده را برای کار
ناچاری به آلمان میفرستادند. درست مانند روم که هزینه ی
برده گیری اش از برده داری اش کمتر بود و برده ها را تا
مرگ در کانی ها و ... بکار میبستند.*
ولی از ششسد هزار لهستانی که در آلمان گرفتار بودند، تنها
ده هزار مردند، به گرفتاران انگلیس و .. هم که شکلات میدادند!

خود تاریخ دانان آلمان امروزه به این برآورد رسیده اند
که تبهکاری جنگی بر سر گرفتاران آلمانی نیامده است**
و اینها پروپاگاند و پندار نادرستی بوده که در آنزمان
بویژه در برابر استالین، دامن زده میشده.
پس میبینید که شما هم هم اینجا گول پروپاگاند را خورده اید!

برای همین میگوییم که تاریخ بخوانید که سخن بیهوده نگفته باشید!

اگر هم دلتان خواست، یک نگرستیزی ( مناظره) در باره ی
این جستار میکنیم تا دانسته شود چه کسی آگاه تر است و
آگاهی چه کسی به راستی و فرهود نزدیکتر میباشد!


[ATTACH=CONFIG]2964[/ATTACH]
گرفتاران جنگی شوروی در آلمان: بنمایه ویکی پدیا

*Deutsch-Sowjetischer Krieg – Wikipedia
Das NS-Regime nahm den
millionenfachen Hungertod sowjetischer Kriegsgefangener und Zivilisten bewusst in Kauf, ließ sowjetische Offiziere und Kommissare aufgrund völkerrechtswidriger Befehle ermorden und nutzte diesen Krieg zur damals so bezeichneten „Endlösung der Judenfrage“.


**
Stalin und die Deutschen: neue Beiträge der Forschung
Jürgen Zarusky تاریخ شناس آلمانی

Jürgen Zarusky – Wikipedia[ATTACH=CONFIG]2965[/ATTACH]
Trans:
امروزه دیگر بیگمان روشن است که رهبری شوروی نه میخواست که از گرفتاران جنگی آلمان
کینه جسته و آنها را نابود نماید و نه هرگز چنین کاری را انجام داده است.


پارسیگر
مزدك بامداد نوشته: اینهم بیجاست، آمار میگوید که از سه میلیون گرفتار جنگی
در شوروی در درازای[١] سالهای گرفتاری، یک میلیون مرده اند
که نزدیک ۳۰ درسد است. آنهم چون همچنان که گفتیم، کمبود
بنمایه[٢] ها، بویژه چون هیچ "پیرنگ[٣] مارشال" و دلار آمریکایی
هم پس از جنگ بهشان نرسید، بوده. اگر آمریکا بجای جنگ سرد
به انیها هم شکلات میرسانید، زنده می ماندند!
ولی از ۵ میلیون گرفتار شوروی در آلمان، بیش از ۳.۳ میلیون مردند
که نزدیک ۶۶ درسد است. و نگر نازی ها به انها این بود که خودشان
سرور و آنها بردگان فرودست و جانور گونه هستند و اینکه هر چه هم
بمیرند
خب پس بالاخره بجای سخن پراندن از ایندر و آندر و پیوست کردن عکس از رومل و... تصمیم گرفتید از صحرای کربلا بازگردید.
اینکه آمار جنایت نازی ‌ها وحشتناکتر از شوروی بوده نشان از بیرحمی و رذالت چندبرابری نازی‌ها میدهد، نه اینکه آمار بیش از 30 درصد تلفات زندانیان چیزی ست عادی و چون شوروی پول و نان نداشته اینطور شده،برای فهم وخامت وضع بنظر میرسد لازم است یادآوری کنم که تلفات اسیران آمریکایی دربند ژاپنی‌ها، آنهم در هنگام جنگ نه پس از آن حدود 27% بوده.همچنین من هیچ‌کجا نگفته‌ام علت این طور بیگاری کشیدن تنفر عمو استالین بوده، آنچه من گفتم بیگاری گرفتن خونسردانه و توجه نکردن به وضع زندانیان و معادل بودن ارزش جان انسان‌ها با پشم بوده.رفتار با زندانیان آلمانی توسط آمریکایی‌ها و بقیه متنقین مخصوصا در پایان جنگ و بعد از برملا شدن جنایات نازی‌ها چندان خوب نبوده ولی باز هم به گرد این اعداد نمیرسد.


مزدك بامداد نوشته: پس میبینید که شما هم هم اینجا گول پروپاگاند را خورده اید!
اینرا بجز گفتن به من سعی کنید بیشتر برای خودتان تکرار کنید به حالتان کمک میکند، هر کس جز آنچه ما میگوییم میگوید یا سگ امپریالیسم است یا فریب آنها را خرده یا... !!



مزدك بامداد نوشته: گرفتاران جنگی شوروی در آلمان: بنمایه[٢] ویکی پدیا
لینک بزبان آلمانی را من چکار کنم؟
و دو خط ترجمه کردن از یک تاریخشناس آنهم درباره‌یِ از روی کینه نبودن بیگاری کشیدن نشان میدهد بیگاری کشیدنی در کار نبوده؟ (که این هم تنها ادعاست و توسل به مرجعیت و اینکه هر کس تاریخدان و غیره جز این میگوید مغرض است و خر است و... )




مزدك بامداد نوشته: نگر نازی ها به انها این بود که خودشان
سرور و آنها بردگان فرودست و جانور گونه هستند و اینکه هر چه هم
بمیرند(-> Hunger Plan - Wikipedia, the free encyclopedia) ،
خواهند توانست از سرزمین های فروگرفته[٤] ی روس بازهم
به میهن خود نیروی کار بفرستند و اینهم تنها با گرفتاران جنگی
ارتشی نبوده و مردم سیویل کشور های فروگرفته شده را برای کار
ناچاری به آلمان میفرستادند. درست مانند روم که هزینه ی
برده گیری اش از برده داری اش کمتر بود و برده ها را تا
مرگ در کانی[٥] ها و ... بکار میبستند.*
البته رفتار نازی‌ها با سربازان اسیر شوروی از روی ایجاد ترس و کینه بوده، ولی همانطور که بالا هم آوردید و بخوبی توضیح داده‌اید که چگونه بیگاری کشیدن میتواند از روی کین نباشد و بخاطر دلایل دیگری مثل پشم بودن جان اسیران برای آنان باشد، سپاس از ساده کردن کار ما !!



مزدك بامداد نوشته: اگر هم دلتان خواست[٩]، یک نگرستیزی[١٠] ( مناظره) در باره ی
این جستار میکنیم تا دانسته شود چه کسی آگاه تر است و
آگاهی چه کسی به راستی و فرهود[١١] نزدیکتر میباشد!
خیر من غلط بکنم چنین کاری کنم !! یک مناظره از شما دیدیم و روشن شدیم (برای ما بیشتر از کافیست)، شما ماشالاسپاگتی انگیزه‌یِ شهادت‌طلبی بالایی دارید و و سرعت تولید مطلب خلاص و تایپتان هم بسیار بالاست !!
مخاطب اولیه من قبل از حمله‌یِ انتحاری شما کسری بود و من قصد خاصی نداشتم، البته بحث با شما بسیار برای من روشنگر بود و باعث شد دید من درباره‌یِ کنش‌ها و مفاهیمی مانند فرومنویسی، خردورزی و ایدئولوژی و حتی اسلام بسیار بازتر شود، سپاس از شما از این بابت !!
احساسات شما که جای برگه و گواه و فرنود را نمی گیرد. ما بنمایه آوردیم که سخن شما نادرست
و از آگاهی نادرست و پروپاگاندیستی بوده. همچنین نشان دادیم که شما راه پژوهش هرمنوتیک
را نمیدانید و نمیتوانید با سامه های کنونی ، و از بستر پر قو، سامه های انزمان را داوری
نمایید. شما باید پروتاگونیست های انزمان را با یکدیگر و با دگرگزین هایی که داشتند و یا
نداشتند بررسی میکردید. پرچم هومنی را بر افراشتن و جیغ زدن که هیچ یاوری به هومنی نکرده
و نمیکند و شما همچنان " مقدس" از جهان خواهید رفت بی انیکه چیزی را دگرگون خواهید
توانسته باشید. کسی هم دست که به کنش میبرد، ناچار گاه ایرنگ هم میکند ویا ناچار است
با سامه هایی که ایده ال نیستند بسازد تا بتواند دستکمی از دگرگونی ها را بجای آورد. همین
اوباما چه ها در پیش داشت و چه ها توانست انجام بدهد؟ مهند این که کوشش خود را انجام
بدهیم و راهکار نشان دهیم : همان که گفته اند: گر تو بهتر میزنی ، بستان بزن.
من از تاریخ پژوه آلمانی نام و نشان دار برای شما گواه آوردم که بهتر از همه میتواند در باره ی
آلمانی های گرفتار سخن گفته باشد. همانجا هم که گفته است که این آگاهی های نوین، پس از
آزاد شده بایگانی های خود شوروی بدست امده است.
در جنگ جهانی دوم هم ارزش جان هومن به همان پشم کاهش یافت، بویژه در شوروی که مردم
در پی ناروایی های جنگی آلمان ها ، برای نمونه پروند کردن لنینگراد، هزار هزار از گرسنگی می مردند.
روشن است که در چنین اتمسفری، به سربازان گرفتار آلمانی شکلات نخواهند داد و از آنها خونسردانه،
ولی نه ناجوانمردانه و نه برای کشتار انها، کار خواهند کشید ، همچنان که خود شوروی ها با کمترین
چشمداشت کار میکردند و جان میدادند که کشورشان آزاد و رها و سربلند باشد.

اینهم که دیدتان درباره ی من و چیز هایی, دگرگون شده نشانگر این است که دارید برنا تر میشوید.

برنا = (young) adult

پارسیگر
شوروی از آلمانی‌‌ها بیگاری کشیده؟ من بودم همه اسیران ورماخت و اس‌ اس‌ را از تخم آویزان می‌کردم. جنگ جهانی‌ بوده است ، همین سربازان ورماخت اگر نبودند هیتلر چگونه لهستان ، فرانسه ، اتریش ، هلند و اینجاها رو می‌گرفت؟ این عکس رو می‌بینید ، اینها جای چنگ زدن افراد در اتاق گاز اشویتز است که گرفتم. حالا سرباز ورماختی که رفته لهستان را گرفته که اس‌ اس‌ بیاید اشویتز را برپا کند ، ناله می‌کند که چرا شوروی بجای ۲۵ میلیون کشته و ویرانی تقریبا ۱۰۰% شوروی از ما بیگاری می‌کشد کشور خود را بسازد؟

[ATTACH=CONFIG]2979[/ATTACH]
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38