دفترچه

نسخه‌ی کامل: همه چیز درباره جنگ جهانی‌ دوم و هلوکاست
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38
Theodor Herzl نوشته: اقتصاد کشور‌های بلوک شرق که همگی‌ وابسته به شوروی بود ، تازه شوروی نیز به این کشور‌ها کلی‌ پول و کمک‌های اقتصادی دیگر میکرد ، مثلا کشور‌های با خاک یکسان شده که هیچ منابع طبیعی نیز ندارند ، چه داشتند که شوروی آنها را بچاپد؟

تمام مال و اموالشان را بالا کشیده بود یک صدقه ای میداد شده بود کمک ؟
این درست مثل همان یاوه جناب مزدک است که میگویند در آلمان تحصیل رایگان است ! این ورش را گویا نابینا تشریف دارند نمیبینند که صد برابر پول تحصیل در به شکل مالیات از مردم میگیرند و بعد که یک تحصیل کم هزینه را فراهم میکنند منت هم میگذارند :)))
منابع طبیعی مگر با بمباران از بین میرود ؟ :))) نهایتن ابزار استخراجشان از بین میرود که شوروی برای بازسازیشان تا دلتان بخواهد وقت داشته .
Mehrbod نوشته: کسیکه با دزدی و کلاه‌برداری پول درمیاورد هم بازده خوبی دارد, ولی مایه‌یِ اینکه دزدی و کلاه‌برداری را خوب بدانیم نیست.

دزدی و کلاه برداری و غارت که کار کمونیستهاست :))


Mehrbod نوشته: آمریکا هم با چپاولگری گسترده و بهره‌کشی باورنکردنی که همه‌یِ اینها همراه با آلایش[1] سترگ[2] زیستبوم[3] و مرگ
و میر فراوان و بدبختی و نداری و تباهی جهان همراه باشد بدست میایند, پس نه, به درد نمیخورد.

باشد کمونیسم به درد میخورد که محض رضای اسپاگتی یک کشور درست هم تحویل نداد و تازه حق تعیین سرنوشت جامعه بر خود را هم به رسمیت نمیشناسد !

Mehrbod نوشته: ستیزگران برده‌داری و فئودالیسم و ... هم در آغاز پیروز نبودند و چند باری
نیاز به واژگشت[4] داشتند, آنچه مهند[5] است اینه که در پایان پیروز بودند!

هزار بار دیگر هم که برده داری را با سرمایه داری مقایسه کنید قیاستان مع الفارق است جانم . انقدر نزنید اول نوار :))

Mehrbod نوشته: از یاد هم نبریم بهره‌کشان دربرابر همینها هم باخت‌هایِ بسیاری داشته‌اند و همین بیمه‌یِ درمانی آمریکا — که دولت به این بزرگی را shut down کرد! ((: — هم از واپسین دستآورد‌هایِ هنبازگرایی[6] است.

آها پس اوباما و دار و دسته دموکراتها هم کمونیست بودند ما خبر نداشتیم :)))
Theodor Herzl نوشته: ارتش سرخ در طی‌ مدت ۴ سال در بیش از ۴۰۰ جبهه همزمان گاهی‌ با نازی‌ها نبرد کرد در جبهه‌های شرقی‌ تا به آن درجه ضعف رسیدند ، در حالی‌ که در جبهه‌های غربی فقط در ۲۰ جبهه حداکثر بین ارتش‌های دیگر با نازی‌ها جنگ بود ( ارتش‌های آمریکا ، انگلیس و کانادا و دیگران). ۸۸% کشته‌های نازی‌ها در جبهه شرق و در جنگ با ارتش سرخ و سربازان کمونیست روسی اتفاق افتاد. البته کسی‌ فداکاری‌های سربازان انگلیسی‌ ، آمریکایی و کانادایی را در جبهه غرب مثل خلیج نورماندی در فرانسه ندیده نمی‌گیرد ، ولی‌ اگر حمله‌های سهمگین و وحشت انگیز ارتش سرخ نبود ، آمریکا و انگلیس تا ۲۰ سال دیگر هم نمیتوانستند نازی‌ها را شکست بدهند!


برای اطلاعات بیشتر این لینک را بخوانید


World War II: The Decisive Role of the Russian People in defeating Nazi Germany | Global Research

خب این کجایش به سخن من خدشه وارد میکند؟ من درباره‌یِ مثال آورده شده توضیح دادم و علت این تلفات، استالین و هیتلر هم تا دم اتحاد پیش رفتند و برگشتند و احتمالا اگر دیوانگی هیتلر در باز کردن جبه‌یِ شرق نبود اساسا ماجرا طور دیگری بود.
این جا میبینیم که برخی، از بازسازی تند دو کشور شکست خورده جنگ جهانی دوم، سخن میگویند
که گویا ویرانی های بزرگی داشتند و با شیوه ی کاپیتالیستی زود و باشتاب درست و بازساخته شدند
و آنرا با بازسازی شوروی/روسیه میسنجند. گاهی هم از پهناوری و پر بنمایه بودن شوروی سخن
در آن سالها سخن میگویند که همه ی این سنجش ها و سخن ها نادرست است. برای بازسازی
دو پراسنج کلان در کار هستند:
١- بنمایه/پول/نیروی کار/ .. و همه داده های فیزیکی و مادی
٢-کارآمدی سامانه/سازماندهی/ دلبستگی به کار و ...همه ی داده های روانی.

آلمان و ژاپن هردو از دیرباز امپراتوری های ساختاوری و پیشرفته ی غول آسا بودند که سرزمین های
بزرگ و بالاتر از همه، آباد و با زیرساخت های پیشرفته، مانند راهها و راه آهن ( که آلمان بیشترین
آنرا در اروپا داشت) ولی روسیه یک کشور نیمه فئودالی/ نیمه برده داری ( سرفاژ) بود که ساختاوری
اندکی در بخش اروپایی آن بویژه در لنینگراد( پترزبورگ) داشت و پهناوری خاکش هم بیشتر به جنگلهای
یخزده ی شمالی ( تایگا و توندرا) یا سیبری بر میگردد. دیگر کشور هایی مانند ازبکستان و قرقیزستان
و اینها هم همگی بیابان و واپس مانده تر از خود روس روسها بوده و بنمایه ای به شمار نمیرفتند.
در سراسر آلمان قیصری/هیتلری هم یک تکه یبابان یافت نمیشد و همه جا آباد بود!

برای بیرون آوردن بنمایه ها و کانی ها و نفت و اینها هم نیاز به ساختاوری و راه و زیرساخت
های دیگر است و بودن آنها برابر با بکار رفتن آنها نمیباشد! همانگونه که جمهوری اسلامی
ایران، گاز دریای پارس را دارد ولی ابزار و توان بیرون آوردن آنرا ندارد !

سرمایه هایی که خود "بزرگان" ژاپن و آلمان گردآوری کرده بودند، مانند دارندگان کاخانه های پولاد
مانند "کروپ" و .. همگی پس از جنگ جهانی در آن کشور ها ماند ولی پولداران روسیه در همان زمان
جنگ جهانی نخست که واژگشت روسیه هم به انجام پیوست، پولهارا برداشته و دررفته بودند.
تازه ژاپن به وارون روسیه، تنها یک جنگ جهانی را آروین نمود و در جنگ جهانی نخست، دستی نداشته
و در روند گسترش امپراتوری خود بود. در نگاره های این پیک، میبینیم که پناوری امپراتوری المان و
ژاپن، همان که امروز میپنداریم ، نیست. از این گذشته، نیروهای امیرکایی در پایان جنگ تازه به مرز های
خود ژاپن رسیدند و پیش از آن، در اَبَردریای آرام، در برمه و چه میدانم فیلیپین و .. با ژاپن سرگرم نبرد
بودند. آمریکایی ها، به وارون روسها که در خاک خود آلمان پیشرفت میکردند، در خاک مهادین ژاپن پیاده نشده
بودند و نمیخواستند هم که جنگ زمینی با ژاپنی ها بکنند، چون دیده بودند که در هر جزیره ی کوچکی هم
اینها با جان سختی و تا واپسین تن جنگ میکنند و کشته های سنگینی از آمریکایی ها بجای میگذارند.
در بیخ، انگیزه ی انداختن بمب اتمی از همین جا پیدا شد که بتوانند بی پیاده کردن نیرو، ژاپن را شکست
دهند و همین جور هم شد. تازه ژاپنی ها با یک بمب هم شکست را نپذیرفتند، که خودش نشان میدهد که
هنوز ویرانی چندانی برای ژاپن پدید نیامده بوده است. پس از جنگ هم میدانیم که برنامه کمک های
میلیونی و میلیاری "پیرنگ مارشال" از یکسو، و در دست بودن پولهای خود سرمایه داران این کشورها
از سوی دیگر و بودن زیرساختهای گسترده، با همه ی بمب هایی که برای نمونه درآلمان افتاده بود،
درسد بالایی از آن هنوز در دست بود، و بویژه اینکه ساختاوری ریشه ای و کهن و فندآوران هم بسنده
در دسترس بودند، بازسازی این کشور ها ( که یکی از انگیزه های تند کردن آن با کمک آمریکایی ها،
پیشگیری از گسترش کمونیسم بود) به خوبی پیش رفت و انی را نمیتوان به پای کارآمدی و بهتر بودن
سامانه ی سرمایه دارای نوشت. اگر بخواهیم چنین سنجشی بکنیم باید دو کشور را در نگر بیاوریم که
بنمایه های کمابیش یکسان، چپیره ی یکسان و ایستار آغازین یکسان داشته باشند و یاری های
برونمرزی به آنها هم یکسان باشد، تا ببینیم که تراز کارآمدی کدام بیشتر است. برای نمونه میتوان
کوبا را با هندوراس و اروگوئه و .. سنجید و یا چین را میتوان باهند سنجید که کمابیش ایستار یکسان
و بنمایه های یکسان هومنی و زیستبومی و کانی و کشاورزی و ساختاوری و ... داشتند. نه اینکه
بیاییم کره ی جنوبی را میلیاردها پول سرمایه داران دیرینه و بسیار بسیار پولدار و چاق آمریکایی و ..
در آنجا به "پیشرفت" انجامیده است را با کره ی شمالی که تنها با بنمایه های اندک بجای مانده از
چپاول ژاپنی ها ، باید همبود را سرو سامان دهد، آنهم با نهادن بار جنگ سهمگین با خود ارتش
آمریکا ! و ارتشهای چند کشور دیگر که آمریکا با خود آورده بود، به دوش کره ای های کهرمان،
سنجید و سپس به انی برآورد رسید که سرمایه داری خوب است! پس سامانه ی سرمایه داری
یک چیز است و داشتن پول و پله که اگر روی سنگ هم بگذارید،آباد میشود، یک چیز دیگر!!


[ATTACH=CONFIG]2894[/ATTACH][ATTACH=CONFIG]2895[/ATTACH]



[ATTACH=CONFIG]2898[/ATTACH]

[ATTACH=CONFIG]2896[/ATTACH]


[ATTACH=CONFIG]2897[/ATTACH]
پارسیگر
sonixax نوشته: این درست مثل همان یاوه جناب مزدک است که میگویند در آلمان تحصیل رایگان است ! این ورش را گویا نابینا تشریف دارند نمیبینند که صد برابر پول تحصیل در به شکل مالیات از مردم میگیرند و بعد که یک تحصیل کم هزینه را فراهم میکنند منت هم میگذارند :)))
همین سخن بیجاست دیگر!
دگرسانی اش این است که در آمریکا تنها بچه پولدارها میتوانند به دانشگاه و .. بروند
ولی در آلمان، بچه باهوش ها . روشن است که کارآمدی سامانه ی دوم بالاتر و خودش
هم دادگرانه تر است. هرچه باشد ، آن پولدار ها هم از کار همین کارگران پولدار شده اند
دیگر! از کارخودشان که نبوده ! (همچنان که در جستار نگرستیزی ( مناظره) نشان دادیم)

تازه از "مردم" نمیگیرند، از کارگری که درآمدش کم است بسیار کم میگیرند و از کسی که
درآمدش بالاست، نزدیک نیمی اش را میگیرند چون او از سر همین مردم و همین زیرساخت
ها و همین که دولت توانسته دکتر و فندآور و هنداسگر خوب بسازد، پولدار شده !
پارسیگر
مزدك بامداد نوشته: دگرسانی[1] اش این است که در آمریکا تنها بچه پولدارها میتوانند به دانشگاه و .. بروند
ولی در آلمان، بچه باهوش ها .

در آمریکا درسته که افراد باید هزینه تحصیلشون رو خودشون بدهند ولی در به روی همه باز است نه فقط بچه باهوشها !
درسته که در انگلیس هزینه تحصیل (دانشگاه) سالی 12 هزار پاوند است ولی باز به روی همه باز است !
آن میزان مالیاتی هم که در آلمان توسط والدین فرد پرداخت میشود را جمع بزنید از هزینه تحصیل و بیمه و ... طرف بیشتر میشود .
در همان آمریکا هم اشخاص پولهایشان را به گا ندهند و پس انداز کنند حتا اگر پولدار هم نباشند میتوانند تحصیل کنند .
در ضمن در همان آمریکا نمونه هایی مانند دایی خود من هم زندگی میکنند که زمانی که از ایران رفتند فقط و فقط یک چمدان داشتند و نه ثروت و پول فراوان ! ولی رفتند همزمان کار کردند و تحصیل هم کردند .
پس میبینیم که باز شما زدید به صحرای کربلا !

مزدك بامداد نوشته: روشن است که کارآمدی[2] سامانه[3] ی دوم بالاتر و خودش
هم دادگرانه[4] تر است. هرچه باشد ، آن پولدار ها هم از کار همین کارگران پولدار شده اند
دیگر! از کارخودشان که نبوده ! (همچنان که در جستار نگرستیزی[5] ( مناظره) نشان دادیم)

سامانه دوم اگر بهتر از اولی بود که این همه مهاجرت متخصص از دومی به اولی وجود نداشت !

مزدك بامداد نوشته: تازه از "مردم" نمیگیرند، از کارگری که درآمدش کم است بسیار کم میگیرند و از کسی که
درآمدش بالاست، نزدیک نیمی اش را میگیرند چون او از سر همین مردم و همین زیرساخت
ها و همین که دولت توانسته دکتر و فندآور[6] و هنداسگر[7] خوب بسازد، پولدار شده !

پیشتر نشان دادیم که درآمد ماهی 2000 یورو که درآمد بالایی محسوب نمیشود مالیاتش به نسبت درآمدش سنگین است .
روزهای اولی که اینجا آمده بودم در KFC کار میکردم ساعتی 7.5 یورو روزی 8 ساعت همه روزه که ماهش میشد 1800 یورو ! ولی تنها 1200 یورو نتو بهم پرداخت میشد و مابقی میرفت برای مالیات و سوسیال آبگابه .
1200 یورو هم 19% اش سر مالیات خرید مانند پول اتوبوس و .. میپرید . ماهی 500 یورو هم هزینه اجاره و ... داشتم چون مجرد بودم Wohngeld هم بهم ندادند گفتند برو توی هایم زندگی کن !!!
ته تهش ماهی 300 یورو برایم میماند که آن را هم میبایستی خرج خورد و خوراک و پوشاک و بیمه و مالیات رسانه که توسط ARD-ZDF گرفته میشود و هزینه حساب بانکی و حمل و نقل و ... (Netto) میکردم . پس انداز ؟ شاید ماهی 5 یورو :)) البته یک بار Steuer Brater ام برایم 100 یورو از اداره مالیات پس گرفت :))))
پولدار شدن دولت هم به قیمت فقیر نگه داشتن مردم و فشار بر جامعه به دست اومده که دو زار ارزش ندارد . و میبینیم که سالیانه شمار زیادی متخصص از اینجا فرار میکنند میروند به بهشت سرمایه داری . و این طوری میشود که آلمان 6 میلیون متخصص کم دارد :

کمبود ۶ میلیونی نیروی کار در آلمان | کشور و مردم | DW.DE | 04.07.2011

آلمان هم که حاضر نیست حقوق بالا بپردازد پس بماند توی خماری نیروی کار متخصص . چشمش کور دندش هم نرم .
هم خر رو بخوایم هم خرما که نمیشه جانم .
sonixax نوشته: سامانه دوم اگر بهتر از اولی بود که این همه مهاجرت متخصص از دومی به اولی وجود نداشت !
پاسخ این داده شده و این به کارآمدی سامانه پیوندی ندارد



[SIZE=3][/SIZE]
[SIZE=3][/SIZE][SIZE=3][/SIZE]
sonixax نوشته: در آمریکا درسته که افراد باید هزینه تحصیلشون رو خودشون بدهند ولی در به روی همه باز است نه فقط بچه باهوشها !
بیجاست، زمانی که پولی است دیگر در به همه باز نیست که!به پولداران باز است تنها!
اینهم که یک کودنی برود دانشگاه کارساز نیست = ناکارآمدی سامانه!
کمی شلغم بخورید بهتر است!



[SIZE=3][/SIZE]
مزدك بامداد نوشته: بیجاست، زمانی که پولی است دیگر در به همه باز نیست که!به پولداران باز است تنها!
اینهم که یک کودنی برود دانشگاه کارساز نیست = ناکارآمدی سامانه!
کمی شلغم بخورید بهتر است!

هر کودنی حق دارد که برود تحصیل کند .
شما که باشید که تشخیص دهید چه کسی حق تحصیل دارد یا ندارد ؟!
آها یادم رفته بود شما مومنِ استالین هستید .
مزدك بامداد نوشته: پاسخ این داده شده و این به کارآمدی سامانه پیوندی ندارد

پاسخ ندادید ! تنها اتهام وارد کردید که نشان داده شد اتهامتان بی پایه و اساس است .
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38