کوشا نوشته: باز هم شاید !
پس قبول دارید فرگشت یک قانون اثبات شده نیست.
فکر کنم در دوران راهنمایی بود که معلم علوم به ما یاد می داد که هر گاه چیزی قانون شود دیگر تخلف پذیر نیست
اگر آب در صد درجه جوش می آید این دیگر هیچ اما و اگری نمی پذیرد
فرگشت اگر فرگشت است باید حالتی سیال در همه حالات باشد من که اکنون این پست را تایپ می کنم دیگر آن کسی که پست قبلی را تایپ و منتشر کرد نیستم حتما تغییری هر چند در مقیاس نانو و میکرو در راستای فرگشت در من اتفاق افتاده است (چیزی غیری از روند پیر شدن یا رشد کردن و جوان شدن کودک)
شما فرگشت را با پیشبینی نابجا گرفتهاید, همچنین فرگشت یک فرایند است و قانون نیست, قانوهایِ فرمانروا
بر فرگشت همان قانونهایِ گیتیگ (physics) بیشتر نیستند + پالایهیِ (فیلتر) گزینش طبیعی / natural selection.
دربارهیِ پیشبینی نیز, برای اینکه آسانتر بگیرید, ما نمونهوار همهیِ قانونهایِ بازی شترنگ را میدانیم, ولی
نمیتوانیم بیش از چند جنبش پیشِ رو را هرگز پیشبینیم, زیرا آمایشهایِ شایند فرافزایندوار میافزایند.
بهمینسان, ما قانونهایِ فرمانروا در فرگشت را هم بخوبی میدانیم, ولی پیشبینی آینده براه آنها یک پرسمان زبیخ دیگر میباشد.
کوشا نوشته: حال که اینچنین است و باید باشد همه موجودات در حال شدن هستند هر چند با فاصله بسیار کم اما
چون این روند همیشگی بوده باید موجود کمتر فرگشت یافته که از روند فرگشت او مثلا ده میلیون سال گذشته از
موجود مشابه (هر چند ژنهای او همسان نباشد) که روند بیست میلیون سال قبل تر آغاز شده قابل تمایز باشد.
سخن اتان را درست نگرفتم, ولی میسُهم یک چیزی در این مایهها میگویید که اگر هومن
از جانوران پستتر فرگشته, پس چرا این فرگشت را هرروزه نمیبینیم, که این را پاسخیدیم:
١- اگر امروز یک جانور پستتر, به جانور پستی بفرگردد که در آینده خود میشاید به هومن بفرگردد, ما نمیتوانیم همین امروز این جانور را بازشناسیم, زیرا توان پیشبینی ما مرزمند است و این پلههایِ فرگشت را نمیتوانیم برایانیم.
٢- سامههایی که مایهیِ فرگرداندن جانوران میشوند خود دگران هستند: امروز شاید سامههایی که جانور پستتر —> جانور پست —> هومن بفرگردد را دیگر نداشته باشیم, چیزیکه چند میلیون سال پیش پیشامدانه داشتهایم.
کوشا نوشته: با این بیان شما ما تنها باید حداقل میلیاردها میلیارد نوع انسان داشته باشیم نه چند نوع انگشت شمار
اگر سایر موجودات را اضافه کنید مقدار احتمالات از تعداد کهکشانها و ستاره های موجود در آن بیشتر خواهد شد.
درسته, اینکه ما چیزها را دستهمیبندیم (گونهیِ هومن, گونهیِ پستانداران, ...) تنها نگرش درونی ما از فربود بیرونی ما است, اگر نه میتوانید هر هومنی
را یک جانور یگانه و بیهمتا بیانگارید که تنها سازگاری بالایی با دیگر هومنان دارد و میتواند
براهِ آنها باز هومنهای نوتری پدید آورد ( و گاه هم نمیتواند, از روی کاستومندی ژنتیک).
این سازگاری را ب.ن. میان اسپ و خَر هم امروز داریم, که جفتگیری ایندو میشود
اَستر که فرگشت اینجا دیگر ایرنگ میدهد , زیرا استر نمیتواند خود زادآورد!
پارسیگر