01-30-2011, 09:30 AM
Ouroboros نوشته: من متوجه نشدم که شما آزادی را به عدالت ترجیح میدهید یا بالعکس؟
باورها و ارزش های عامیانه جوری به ما تلقین میشد که دیگر به این قسمتش که چرا ما باید در همه چیز برابر باشیم ، چرا باید برخورداری ما از مزایا با دیگری برابر باشد و... فکر نکنیم ،به همین دلیل هر انسان موفقی را دزد و کلاهبردار میدیدیم که درحال خوردن حق ماست!، در نتیجه عدالت و گرفتن حقمون(کدوم حق!)رو وظیفه ی خودمون میدونستم ولی بعد با بررسی این که ،چنین آیه ای از کجا نازل شده و بررسی آن متوجه شدیم که خیالی بیش نیست،و این دنیا را برای ما نیافریده اند که آن را ارث پدرمان بدانیم ،ما به اندازه ای که نیاز داریم و میتوانیم برداشت میکنیم ،نه به هر اندازه ای که دیگران میتوانند و ما میخواهیم !
و آزادی خواه شدنم نیز روند خود را داشت که فکر میکنم بند اول توضیح کافی برای سوال شما را داده باشد.
نقل قول:قبلا یکجا گفته بودم که این چندگانگی، چه مایه در شعارهای ِ انقلاب فرانسه ریشه دارد که از همان روز اول با هم به تضادی آشتی ناپذیر رسیدند؛ آزادی، برابری و برادری. لیبرالها درپی ِ آزادی رفتند، سوسیالیستها برابری را پی گرفتند و فاشیستها با تاکید بر عناصر قومی/ملی و نژادی به نوعی تبدیل به تجلی ِ شعار ِ برادری شدند. گویی به قول ِ بودریار این سه برج ِ مدرنیته تا ابد ما را آزار خواهند داد و یکدیگر را به چالش خواهند کشید. چه اندازه دردناک است که چشمانداز ِ محدود ِ سرمایهداری ما را وادار به انتخاب فقط یکی از آنها کرده، به نحوی که حتی تصور ِ انتخابی ِ دیگر برایمان میسر نیست.. من گمان میکنم امروز به تجربه دریافتهایم که رسیدن به یکی از این آمال بدون ِ به دست آوردن و یا حداقل تلاش برای به دست آوردن ِ دیگری میسر نخواهد بود، «سوسیالیسم بدون آزادی سرباز خانه است» و لیبرال ِ دموکراسی ِ مبتنی بر بازار آزاد کشوریست همانند آمریکا، که 3% جامعه بیش از نیمی از ثروت را در اختیار دارند.موافقم
ولی از آن جایی که معتقدم انسان ، انسانیتش را از آزادی داره در تقابل این دو آزادی را انتخاب میکنم(توانایی انتخاب کردن را انتخاب میکنم!)