Ouroboros نوشته: دوست عزیز من از آنچه بین ِ ما پیش آمده متأسفم.
از زحمتی که کشیدهاید و لینکهایی که جمعآوری کردید(و قطعا زمان زیادی برده است)باخبرم و برای آن ارزش قائلم. اگر حرفی در جهت ریشخند آنها زدم چه بسی برآمده از در تنگنا قرار گرفتن در برابر آن و پیرو همان اصل باقی ماندن در موضع ذهنی تحت فشار مستقیم ِ خصم بوده. شک نداشته باشید که نوشتههای شما را به دقت میخوانم و به تمام لینکهایی هم که دادهاید سرمیزنم، حتی نوشتهی اخیر ِ وبلاگ شما را هم قبل از ارسال پست قبلی خواندم و با بیشینهی حرفهای شما در آن پست ِ آغازینتان موافق و همدلم، و چنانکه گفتم فقط با ادبیات و نحوهی بیان ِ آنها مشکل دارم(و البته یک مورد کوچک دیگر و آنهم گرفتن ِ حق سخن گفتن و دعوت کردن از دیگران به هر دلیلی). تنها چیزی که هست به نظر ِ من شواهد شما در تناسب با ادعاهایتان کافی نبوده، و این نظر را با ذکر دلایلم مطرح کردم. حالا شما با آنها مخالفید، میتوانیم در اینباره بحث بکنیم، نیازی نیست مرتبا آنارشیست بودن مرا در جایگاه ِ گونهای دشنام بکار ببرید و از عباراتی همچون «کور هستی» و «قصد جلب توجه داری» و «چرند میبافی» و «مغزت را تعطیل کردهای» استفاده بکنید و عصبانی بشوید. من اصلا تصور نمیکردم گفتگو پیرامون موضوعی تا این حد جزئی باعث چنین کدورتی بشود و اصلا نمیدانم چطور به اینجا رسیدیم.
من به اندازهی کافی در فرومهای دیگر خروشنده و پرجدل هستم و دوست دارم اینجا در محیطی صمیمی و دوستانه به گفتگو بپردازم. امیدوارم اگر جسارتی شده ببخشید و تجدیدنظر بکنید.
پ.ن: عنوان تاپیک متعلق به شماست دوست ارجمند. من خواستم گسترهی امکان طرح موضوع را در آن افزایش بدهم نه بیشتر. هرطور صلاح میدانید همان بکنید.
وقتی که شما بنده را متهم میکنید که آمار جعلی درست کرده ام ! یعنی دارید من رو متهم به دروغگویی میکنید ، من در یک مورد اشتباه کرده بودم و آن هم ندادن منبع و ریفرنس برای ادعایم بود که در نوشته جدیدم تمام اعدادی را که اعلام کرده ام از طریق سایت انتگراسیون ایرانیان آلمان و وزارت خارجه ی آلمان مستند کردم . فقط مانده بود مستند کردن تعداد پروازها به ایران که آن را هم با لینک دادن به سایت هواپیمایی ماهان و ایران ایر مستند کردم و نیازی نمیبینم مال سایر شرکتهای هوایی نظیر لوفتانزا را نیز مستند کنم .
من قصد توهین به کسی به خصوص شما رو ندارم و نداشته ام ولی تعجب نکنید که وقتی بنده رو متهم میکنید به اینکه دارم آمار جعلی درست میکنم برایتان کف و سوت بزنم آن هم در شرایطی که آماری را که ادعای خودم رو بر پایه آنها پی ریزی کرده ام با استناد به آمار وزارت خارجه ی آلمان و لینک مستقیم به آمار از وبسایت وزارت خارجه مستند کردم .
من بر این گمان بودم که سایر ایرانیانی که خارج از ایران زندگی میکنند به مانند خود من در بدو ورودشان در این زمینه ها که چه مقدار ایرانی در اینجا زندگی میکند و این تعداد چگونه موفق به دریافت اقامت شده اند اندک تحقیق کرده اند و برای همین وقتی از آمار 90% ای سخن گفتم نیازی نمیدیدم که حتمن مستندش کنم - یعنی فکر میکردم همان طور که همه ی ایرانیها میدانند ایران کمی بیش از 70 میلیون نفر جمعیت دارد - همه ی ایرانیان خارج از کشور هم این آمار را حد اقل در مورد کشوری که درش زندگی میکنند دارند که گویا شدیدن اشتباه میکردم و میبایستی از همان اول که این اعداد رو عنوان کردم منبعش رو هم ذکر میکردم ، که به هر حال این کار رو کردم و در رابطه با اینکه اکثریت ایرانیان مقیم خارج کشور چگونه موفق به گرفتن اقامت شده اند را با استفاده از آمار رسمی کشور مستند کردم .
در مورد اینکه چند درصد از ایرانیان مقیم آلمان (که نشان دادم اکثریت مطلقشان از طریق پناهندگی اقامت دریافت کرده اند) به ایران رفت و آمد میکنند هم پروازهای به ایران را مد نظر قرار دادم و وقتی که میبینیم تعداد نفراتی که از طریق این پروازها به ایران جابجا میشوند از تعداد ایرانیان ساکن آلمان بیشتر است شما به چه نتیجه ی دیگری میرسید ؟ (البته خودم میدانم که تعدادی در سال بیش از یک بار به ایران سفر میکنند) .
در کل لب سخن من این است : ایرانیان از طریق اعلام پناهندگی موفق به گرفتن اقامت یک کشور آزاد میشوند ، همین افراد پس از گرفتن تابعیت به سفارت ایران میروند و پاسپورت ایرانی دریافت میکنند و به ایران سفر میکنند - یعنی به این کارشان به دولت آن کشور اعلام میکنند که ما به شما دروغ گفته ایم - نتیجه این میشود که شرایط گرفتن اقامت برای افرادی که در آینده قصد مهاجرت دارند و به راستی مشکل جانی در ایران دارند بسیار سخت میشود و خیلی از آنها به واسطه ی اینکه این دولتها فکر میکنند شخص داره دروغ میگه به ایران دیپورت میشوند و به محض رسیدنشان به ایران زندانی و یا اعدام میشوند و خون این افراد بر گردن آنهایی است که چنین رفتاری از خود نشان داده اند و نشان میدهند و پس از آن با وقاحت تمام یا مدعی میشوند که من از اولش هم اصلن پناهنده نبودم و یا کماکان مدعی هستند که فعال سیاسی هستند !
مورد دیگه ای که خیلی من رو آزار داده - داشتم با یکی از مثلن دوستان صحبت میکردم ، من با این شخص در یک کمپ پناهندگی بودیم و ایشون مدعی بود که در خود ایران بر علیه حکومت آشکارا فعالیت میکرده و بعد شناسایی شده و مجبور شده فرار کنه ، زمانی که پست یک پاکت زرد گنده برای ایشون آورد که توش نوشته شده بود جناب آقای فلانی شما با استناد به ماده 16 قانون مهاجرت بند آ اجازه ی اقامت در کشور آلمان را دریافت کرده اید - من کنار دستش نشسته بودم و انقدر خوشحال شده بود که کم مونده بود سرش رو بکوبه توی دیوار و بعدش رفت بالا منبر که خداوکیلی من در ایران فعال سیاسی بودم و مشکل دارم و Blah Blah Blah ....
حالا بعد از گذشت چند سال وقتی به این آدم میگم دارند در ایران مردم رو میکشند و شما که میگیتو خود جمهوری اسلامی علیه حکومت فعالیت میکردی و از وقتی که اومدی اینجا حتا به صورت ناشناس یک وبلاگ راه ننداختی و چیزی علیه حکومت ننوشتی ، حد اقل کاری که میتونی بکنی اینه که در این تظاهراتی که هست و همه ی احزاب یعنی چپی و راستی و سلطنت طلب و ... توش شرکتن دارند یه ماسک بزن به صورتت شرکت کن - بر میگرده به من با یک لحن بسیار منزجر کننده میگه : ول کن بابا تو هم دلت خوشه ، بشین ببینیم چی میشه
خوب سابقه ی برخورد من با آدمهای این طوری در اینجا زیاد بوده ، و شما که میگید نوشته ی من رو با دقت مطالعه کردید حتمن متوجه شدید که من هرگز نگفتم 90% ایرانی ها رفتار اینطوری دارند بلکه نوشتم بخشی و تمام آنچه که در آن مقاله نوشتم متوجه همین بخشی بوده و وقتی که اون مطلب رو نوشتم افرادی از جنس همین آقا اومدند و هر چی از دهنشون در آمده به من گفتند (که برایم مهم نیست بیشتر از اینها از برادران بسیجی شنیده ایم) و بعدش شروع کردند به اتهام زنی که این آماری که دادی همش جعلی و من در آوردی هست - که البته اون رو ثابتش کردم جای بحثی دیگه روش نیست ، یک عده هم فقط از روی عنوان مطلب توی بالاترین و دنباله و ... کیلویی + دادند بدون اینکه باز خونده باشند من اونجا چی نوشتم - همین داستان باعث شد که من این جستار رو آغاز کنم ، چون دیدم عده ای بدون اینکه این متن رو بخونند باهاش موافقت یا مخالفت کرده بودند و برای من معنی این حرکت عدم تفکر و استفاده از مغز هستش . در مورد اینکه من اشتباه کرده بودم و همان اول منابعم رو ذکر نکرده بودم خودم هم قبول دارم و برای هنیت مطلب جدید با ذکر منابع درست و حسابی نوشتم .
و در مورد اونهایی هم که میاند خودشون رو پناهنده سیاسی معرفی میکنند و با اینکه دلشون برای ایران میسوزه و مثل این آدم وقیح نیستند و پس از گرفتن تابعیت به ایران تردد میکنند که این کارشون باعث شده شرایط برای سایرین بدتر و بدتر بشه ، با اینکه نظرم رو در بارشون گفتم ولی به مراتب ارزش بیشتری براشون قایل هستم تا آدمهایی مثل اینی که برایتان در بارش نوشتم .
حتمن شما آرش بیخدا رو میشناسید ، من فکر میکنم ایشون حتا اسمش آرش هم نباشه و با اینکه اسم و مشخصات خودش رو نداده و به ایران رفت و آمد میکنه - ولی به جاش یک گنجینه ای درست کرده به نام زندیق و طبیعتن منظور من افرادی مثل آرش نیستند ، کسانی هم هستند که نه فعالیت سیاسی دارند و نه پناهندگی دریافت کرده اند و نه ... و من به اونها هم خرده ای نمیگیرم - قرار نیست که همه فعال سیاسی باشند !
برای همین بود که در جستاری که کسرا جان راه اندازی کردند به نام مهاجرت ، من اولش نوشتم اگر قراره کسی بیاد اینجا و برای گرفتن اقامت خودش رو پناهنده معرفی کنه و بعدش بخواد رفتاری مثل چیزی که بالاتر نوشتم از خودش نشون بده - من یکی نیستم .
در آخر هم اگر فکر میکنید به شما بی احترامی شده در این گفتگو من از شما عذر خواهی میکنم
---------- ارسال جدید اضافه شده در 11:03 PM ---------- ارسال قبلی در 10:58 PM ----------
مهربد نوشته: دوستان، 90 درسد 90 درسد میشود 81 درسد.
پس تا اینجا میلاد گرامی، آمار پناهندگان سیاسی که شما از آن
میگویید، دستبالا %80≈ همه ایرانیان مقیم خارج خواهد بود.
این رو هم اضافه کنم ، آماری که من مستند کردم تا آخر سال 2006 هستش - تا سال 2009 رو هم میتونید در سایت وزارت خارجه پیدا کنید ولی طبق گفته ی خودشون هنوز تایید نهایی نشده برای همین من از اونها استفاده نکردم و آمار جدید تری هنوز در دسترس نیست به جز اینکه موج آلمان اعلام کرده که آمار متقاضیان ایرانی در آلمان 111% افزایش داشته ، که با توجه به اتفاقاتی که بعد از 22 خرداد 88 افتاد خیلی هم عجیب نیست .
متاسفانه آمارگیری های اینجا یک ایراد بزرگ داره ، وقتی که یک خارجی تابعیت میگیره از فهرست مهاجران خارج میشه - در صورتی که این شخص به هر حال مهاجر است و خود این کار رو سخت تر میکنه .
خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری