01-02-2011, 05:37 PM
دو پرسش خیلی ساده مطرح است :
دست آخر هم :
- چرا تمام این تفاسیر و ادعاها پس از کشف آنها صورت میگیرد و تا کنون قبل از کشف تازه ای ادعایی از طرف مسلمانان مطرح نشده که دانشمندان را وادار به تحقیق در آن باره بکند ؟
- اگر این قرآن از همه چیز خبر داده و تمام اسرار علمی در آن نوشته شده پس چرا تمام کشور های مسلمان از دم عقب مانده و بی بهره از علم هستند ؟
دست آخر هم :
نقل قول:قرآن یک کتاب قدیمی است و ادبیات آن مربوط به دوران خودش میباشد، به همین دلیل ادبیات قرآن برای نسل امروز عرب قابل فهم نیست و آنها نیز برای فهم قرآن به تفسیر مراجعه میکنند. این دست تفسیر ها را در موارد دیگری هم میتوان دید، مثلاً در کتابهای زبانهای ایرانی قدیمی نیز گاهی مفاهیمی یافت میشود که میتوان از آنها برداشت های علمی کرد، میتوان نشست و از چکامه های حافظ به قضیه نسبیت انیشتن و جاذبه نیوتون و ... رسید، آیا میتوان از این قضیه به این نتیجه رسید که این افراد نیز به منبعی فرابشری دسترسی داشته اند؟ بعنوان مثال به چکامه زیر که مربوط به هاتف اصفهانی است توجه کنید:http://www.zandiq.com/articles/0000000093.shtmlچشم دل باز کن که جان بینی ------- آنچه نادیدنی است آن بینیپذیرفتن آنچه بعنوان معجزات علمی قرآن مطرح میشود همانقدر مضحک است که پذیرفت بیت "دل هر ذره را که بشکافی ------- آفتابیش در میان بینی" بعنوان کشف انرژی اتمی مضحک است. نمونه ای دیگر از این تفاسیر مضحک را مهدی شمشیری در کتاب گفته ناشده ها در مورد خمینی برگ 154 آورده است. که در آنجا از شعر معروف حافظ که گفته است:
گر به اقلیم عشق روی آری ------- همه آفاق گلستان بینی
بر همه اهل آن زمین به مراد ------- گردش دور آسمان بینی
آنچه بینی دلت همان خواهد ------- وانچه خواهد دلت همان بینی
بیسر و پا گدای آن جا ر ------- سر به ملک جهان گران بینی
هم در آن پا برهنه قومی ر ------- پای بر فرق فرقدان بینی
هم در آن سر برهنه جمعی ر ------- بر سر از عرش سایبان بینی
گاه وجد و سماع هر یک ر ------- بر دو کون آستینفشان بینی
دل هر ذره را که بشکافی ------- آفتابیش در میان بینی
هرچه داری اگر به عشق دهی ------- کافرم گر جوی زیان بینی
جان گدازی اگر به آتش عشق ------- عشق را کیمیای جان بینی
از مضیق جهات درگذری ------- وسعت ملک لامکان بینی
آنچه نشنیده گوش آن شنوی ------- وانچه نادیده چشم آن بینی
تا به جایی رساندت که یکی ------- از جهان و جهانیان بینی
با یکی عشق ورز از دل و جان ------- تا به عینالیقین عیان بینی
که یکی هست و هیچ نیست جز او ------- وحده لااله الاهو
ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم ---- ای بی خبر ز لذت شرب مدام مااین تفسیر را ارائه داده است که "حافظ در این بیت میخواسته است بگوید: ما در میان حزب اللهی ها و پیروان خمینی (با معذرت خواهی از خوانندگان گرامی) آدم خر ندیدییم و بیخبرانی که وجودشان کوچکترین فایده ای برای اجتماع دارد، نمیدانند که شراب خوردن با روش آمریکائی چه لذتی دارد؟.
خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری